غرب دو هدف را همزمان دنبال میکند
تحریم ایران، تضعیف اسد
دیپلماسی ایرانی: دلایلی که باعث شد بحران سوریه به یک جنگ داخلی تبدیل شود، بسیار است و همه دنیا به آن آگاه هستند. قضیه از آن جا آغاز شد که ارتشی وجود داشت که حامیان اسد بر آن کنترل کامل داشتند، آنها بر این اعتقاد بودند که جنگ برای نظام دو حالت بیشتر ندارد یا مرگ یا جنگ تا پیروزی برای حفظ بقا. شورای امنیت نیز به دلیل وجود اختلاف های اساسی میان امریکا و اروپا از یک طرف با روسیه و چین از طرف دیگر نتوانستند جلوی جنگ در سوریه را بگیرد.
از سوی دیگر ایالات متحده که امروزه خود را بزرگ ترین کشور جهان در تصمیم گیری های سیاسی می داند، درگیر انتخابات شده است. در حال حاضر قصه به این جا رسیده است که ترکیه نیز به عنوان حامی اصلی ناآرامی ها در سوریه از ابتدای آن کنون، به ادامه حمایت خود از مخالفان سوریه دچار تردید شده است از ترس این که مبادا این مشکلات به داخل کشورش برسد و به یک انفجار غیر قابل پیش بینی منجر شود، از طرفی ایران اسلامی نیز در دفاع از هم پیمان خود سوریه به طور جدی وارد عمل شده و قصد دارد همه چیز را به نفع خود و سوریه به پایان برساند. به خصوص که کشورهای مهم عربی که حمایت های مالی بسیاری از مخالفان سوریه کرده اند و حتی سلاح برای آنها فرستاده اند نیز به دلیل اعتراض های امریکا از ادامه حمایت های خود از مخالفان سوری عاجزند.
چرا بحران سوریه تا این اندازه کش دار شده و اراده ای برای پایان دادن به ناآرامی های موجود در آن وجود ندارد؟
منابع آگاه سیاسی عربی و دیپلمات های غربی می گویند که آن چه اکنون بر سر ایران می گذرد یکی از دلایل اصلی غرب برای عدم تمایل به بهبود وضعیت جاری در سوریه است. به ادعای امریکایی ها و کشورهای اروپایی تحریم هایی که علیه ایران وضع کرده اند، توانسته به نتایجی برسد و دلیل آن را نیز کاهش شدید ارزش ریال در برابر ارزهای خارجی می دانند. همچنین تولید نفت ایران بسیار کاهش یافته و درآمدهای دولت ایران را کاهش داده است. درگیر شدن ایران در پرونده بحران سوریه برای تهران هزینه در بر داشته است و ایران دیگر نمی خواهد بیش از این از این پرونده متحمل هزینه شود و برای همین تلاش می کند از هزینه های خود در این زمینه بکاهد. دلیل دیگر را مقام های مسئول به جنگی نسبت می دهند که در درون سوریه جریان دارد و اسد با آن مواجه است. به اعتقاد آنها این جنگ جنگ اسد است. جنگی که در آن اسد خودش شخصا از خودش دفاع می کند و حمایت های گوناگون ایران را نیز پشت سر خود دارد.
از این رو و در سایه دلایل موجود و مواضع آن کشورها، بحران و جنگ در سوریه ادامه یافته است. منابع سیاسی و دیپلماتیک غربی به رهبری ایالات متحده امریکا انتظار دارند که این وضعیت بتواند وارد مرحله تازه ای شود و باعث شود که در نهایت نظام حاکم بر سوریه تغییر کند.
از سوی دیگر به اعتقاد آنها ناتوانی های موجود در پرونده سوریه، ایران را نیز بیش از پیش درگیر این جنگ می کند و این مساله باعث خواهد شد تا غرب بر سر این دو کشور هم زمان به اهداف خود برسد. غربی ها انتظار دارند که با تداوم تحریم ها و تشدید آنها اوضاع داخلی ایران نیز بیش از پیش تحت تاثیر قرار بگیرد و تهران به سرعت ضعیف شود.
در صورتی که ایران بخواهد بر پیمودن راهی مغایر با راه تعریف شده جامعه جهانی و غربی پافشاری کند، این مساله سبب خواهد شد تا امریکا از رویکرد ایران سوء استفاده کرده و به دنبال بهانه های "قانونی" از نظر خود، برای ضربه زدن به ایران باشد. شاید آن گاه آسان تر بتواند چین و روسیه را نیز برای حمله به ایران قانع کند.
بسیار روشن است که امریکا و غرب اعتقاد چندانی به وضعیت حقوق بشر در کشورهای جهان ندارند و همه این مسائل را برای رسیدن به اهداف خود بهانه می کنند. همین وضعیت برای ایران نیز مطرح است، برای آنها آن چه از همه مهم تر است دستیابی ایران به تکنولوژی هسته ای و رسیدن به این توانایی برای استفاده از این تکنولوژی برای اهداف صلح آمیز و نه تسلیحاتی است. و الا همه می دانند که ایران به دنبال دستیابی به سلاح هسته ای نیست. این نیت غرب را ایران نیز خیلی خوب می داند.
با این حال و در حالی که غرب و امریکا تلاش دارند هم زمان علیه حکومت ایران و سوریه وارد عمل شوند و اقدام به تضعیف آنها کنند و برای رسیدن به این هدف از هیچ کاری فروگذار نمی شوند، این سوال مطرح است که آیا امریکا و اروپا به مصلحت جامعه جهانی می دانند که نظام سوریه به نحوی تغییر کند که بنیادگرایان تندروی اسلامی سنی به قدرت برسند و بخواهند قدرتشان را به رخ جامعه اسلامی و جهانی بکشند؟ به ویژه که هدف آنها همواره ویرانی امریکا و "کفار" و "مشرکین" بوده است. سوال دیگر این که چه مصلحتی برای غرب وجود دارد که همه علیه ایران متحد شوند و بخواهند به آن ضربه بزنند؟
منبع: النهار
نظر شما :