ایران و جنبش عدم تعهد
جاکارتا؛ بهبود روابط دوجانبه
دیپلماسی ایرانی: ایران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به دلیل عضویت در پیمان نظامی سنتو و قرار داشتن در پایگاه غرب از عضویت در جنبش عدم تعهد محروم مانده بود. اما با پیروزی انقلاب اسلامی و استوار شدن سیاست خارجی جمهوری اسلامی بر اصل نه شرقی، نه غربی، ایران ضمن پیوستن به جنبش عدم تعهد به یکی از مهم ترین کشورهای عضو این جنبش تبدیل شد. دیپلماسی ایرانی به بهانه برگزاری شانزدهمین نشست سران کشورهای عضو جنبش عدم تعهد، تلاش کرده است تا مروری بر حضور مقامات ایرانی در کنفرانس های سران داشته باشد. برای مرور نشست سران در جاکارتا که آقای هاشمی رفسنجانی نیز به عنوان رئیس جمهور ایران در آن شرکت کرده است به سراغ سید اصغر قریشی رفتیم. او که سابقه سفارت در یمن را نیز در کارنامه خود دارد، در آن زمان سفیر ایران در اندونزی بوده است. هیئت ایرانی که برای حضور در این نشست به جاکارتا رفته بودند یکی از بزرگترین هیئت های حاضر در نشست از نظر تعداد نفرات بوده اند. روایت سید اصغر قریشی، سفیر ایران در اندونزی در آن زمان را از نشست سران جنبش عدم تعهد در جاکارتا می خوانید:
نشست سران کشورهای عضو جنبش عدم تعهد در جاکارتا اهمیت فوق العاده ای داشت. چرا که فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و فروپاشی نظام دو قطبی، شرایط جدیدی برای نظام جهانی ایجاد کرده بود. در آن زمان برخی معتقد بودند فروپاشی شوروی فلسفه وجودی جنبش عدم تعهد را از بین برده است. به خصوص برخی که در طرف غرب بودند از این زاویه بحث می کردند که با فروپاشی شوروی اگر جنبش عدم تعهد بخواهد یک طرفه با امریکا مقابله کند، اهداف جنبش را زیرپا گذاشته است. در هر حال جنبش عدم تعهد در این دوران در محاق بود. ریاست جنبش عدم تعهد پیش از اندونزی با یوگسلاوی بود و این کشور در داخل با بحران رو به رو شده بود. به همین دلیل یوگسلاوی نمی توانست فعال باشد. بنابراین فعالیت های جنبش به رکود کشیده شده بود. در فاصله کوتاهی تا برگزاری نشست سران، تصمیم گرفته شد که اجلاس سران در اندونزی برگزار شود. در این مدت کوتاه (حدود شش ماه) اندونزیایی ها به سرعت سالن اجلاس را آماده کردند.
البته نکته مهمی که برای ما می تواند تجربه خوبی باشد این است که آن زمان برای احداث سالن اصلی و جنبی اجلاس و نیز محل پارکینگ و اسکان مهمانان، خود دولت اندونزی پولی خرج نکرد. آن ها احداث این مجموعه را به هتل هیلتون واگذار کردند. آن طور که به خاطر دارم هتل هیلتون نزدیک به دویست و پنجاه میلیون دلار از بانک جهانی وام گرفت تا این مجتمع را بسازد. البته این مجموعه بعدا به هتل هیلتون اختصاص پیدا می کرد و از محل اجاره، سرمایه و سود خود را کسب می کرد. ضمنا برای اتومبیل های تشریفات نیز دولت اندونزی هزینه ای نکرد. واردات این خودرو ها نیز به بخش خصوصی واگذار شد. دولت اندونزی تسهیلاتی برای بخش خصوصی از جمله معافیت گمرکی قائل شد و بخش خصوصی اندونزی واردات این خودرو ها را تقبل کرد. این نکته جالبی در مدیریت دولت اندونزی بود که با تدبیری که کرد هزینه برگزاری اجلاس را از دوش خود برداشت. البته مدیریت اندونزی در زمان برگزاری اجلاس نیز قابل توجه بود. جاکارتا در هنگام برگزاری نشست سران کشورهای غیر متعهد، روند زندگی روزمره را ادامه داد. اصلا تعطیلی شهر مطرح نبود. تنها یک خط ویژه برای برخی خیابان ها ایجاد کرده بودند که به مراکز اصلی شهر که رفت و آمد و تردد بیشتر بود ختم می شد. ضمنا از زیر هتل هیلتون به محل برگزاری اجلاس نیز یک تونل زدند.
آقای هاشمی رفسنجانی که در آن زمان رئیس جمهور ایران بود، در ابتدا تصمیم قطعی برای شرکت در نشست نداشت. بالاخره شرکت رئیس جمهور در مجامع و نشست های سازمان های بین المللی، دلیل محکم و قوی لازم دارد. شاید گزارش هایی که سفارت و اداره سازمان های بین المللی وزارت امور خارجه در باب اهمیت شرکت در این اجلاس در ترغیب ایشان برای حضور در اندونزی موثر بود. موقعیت اندونزی در دنیای اسلام و نیز در جنبش عدم تعهد ویژه بود. در آن زمان بحث توسعه اندونزی مطرح بود. این مسئله می توانست برای آقای هاشمی که خودشان هم افکار توسعه ای داشتند جاذب باشد و فرصت خوبی بود که تجربه اندونزی را از نزدیک مشاهده کنند. جالب است بدانید با این که در ابتدا اما و اگر هایی برای حضور آقای هاشمی در جاکارتا وجود داشت اما وقتی ایشان به اندونزی آمد، شش روز در اندونزی ماند. معمولا سفر روسای جمهور برای شرکت در چنین اجلاس هایی یکی دو روزه است. نکته قابل توجه در این سفر هم این بود که من به همراه خانواده سفارت را تخلیه کردیم و ایشان در اقامتگاه سفیر ساکن شدند.
برنامه اجلاس دو روز از وقت آقای هاشمی را می گرفت اما برای چهار روز بعدی برنامه برای ملاقات با سران چهل کشور دنیا ترتیب داده شده بود. این استفاده بسیار ویژه ای بود که از این نشست انجام شد. ایشان در طول چهار روز، چهل ملاقات در سطح رئیس جمهور و یا نخست وزیر انجام داد که اگر قرار بود به صورت دو جانبه برای هر یک از این دیدارها برنامه ریزی شود، هزینه و وقت زیادی لازم بود. من به عنوان سفیر ایران در اندونزی در اغلب این دیدارها حضور داشتم. نکته ای که در این فاصله اتفاق افتاد موضوع کشتی خاطر بود که داستان ابوموسی و تشدید اختلافات ایران با امارات را در پی داشت. در برخی از ملاقات ها، سران کشورها در رابطه با این مسئله با آقای هاشمی گفت و گو می کردند. وظیفه اصلی سفارت در آن زمان تدارک و اداره هیئت بزرگی (حدود سیصد نفر) بود که از ایران به اندونزی می آمدند، در حالی که کارکنان سفارت ده نفر بودند. لذا ما بیشتر در فکر تدارک هیئت بودیم و کمتر می توانستیم به محتوای مسائل اجلاس بپردازیم.
تا جایی که به خاطر دارم، آن زمان اوج بحران در بوسنی بود. یکی از مسائلی که در نشست سران مورد توجه هیئت ایرانی بود همین مسئله بوسنی بود. البته مسائل دیگری مانند مسئله حمایت از فلسطین نیز مطرح بود. البته چنین مسائلی همواره در جنبش عدم تعهد مطرح بوده است. در آن زمان بحث ترکیب جدید شورای امنیت و نیز اصلاح ساختار سازمان ملل نیز بسیار داغ بود. عراق هم تحریم بود و هیئت عراقی تلاش داشت که از نشست عدم تعهد برای لغو و محکومیت تحریم های عراق استفاده کند.
در هر نشست بین المللی بعضی از شرکت کنندگان بیشتر از دیگران مورد توجه سایرین قرار می گیرد. در نشست سران عدم تعهد در جاکارتا، آقای هاشمی یکی از چهره هایی بود که بسیار برجسته و شناخته شده بود و مورد توجه حاضرین بود. یک ویژگی مهم آقای هاشمی در ملاقات ها این بوده و هست که در ملاقات ها بسیار سوال می پرسد و همین سوال کردن ها ایشان را در موضع مسلط قرار می دهد. ایشان همیشه در ملاقات های خارجی که من نیز در بسیاری از آن ها حضور داشتم چه در تهران و چه در خارج از کشور، دست برتر را در مذاکره دارد و موضع مسلط قرار می گیرد. علاوه بر این حافظه بسیار قوی ای دارند و در جا اطلاعات را تحلیل می کنند. سرعت تجزیه و تحلیل ایشان در عین آرامشی که در ملاقات ها دارند، قابل توجه است.
جنبش عدم تعهد به هر حال یک تریبون است که باید از آن استفاده کرد. البته خواص و فواید نیز برای این جنبش ذکر می کنند. اما به هر حال هم آقای هاشمی و هم وزیر امور خارجه وقت یعنی آقای ولایتی استفاده بسیار مناسبی کردند. علاوه برآن روابط دوجانبه ایران و اندونزینیز بسیار بهبود پیدا کرد. آمدن آقای هاشمی باعث شد که سوهارتو سال بعد یعنی در سال 1993 میلادی برابر با 1372 به ایران سفر کند. سال 1994، آقای هاشمی برای دومین بار به اندونزی سفر کرد که البته این دیدار دوجانبه بود. به خاطر دارم که شش ماه پیش از سفر آقای هاشمی دوره ماموریت من به اتمام رسیده بود اما به من گفتند که در جاکارتا بمانم تا این سفر انجام شود. /12
نظر شما :