نباید برای رابطه با مصر عجله کنیم
با سقوط ملک فاروق و به قدرت رسیدن جمال عبدالناصر روابط ایران و مصر به تیرگی گرایید. پس از فوت عبدالناصر، سادات به قدرت رسید. در زمان سادات ابتدا روابط ایران و مصر حسنه نبود ولی در سال 1973 که جنگ اعراب و اسرائیل یا به عبارت بهتر جنگ مصر و اسرائیل شروع شد، قائم مقام وقت وزارت خارجه ایران به شوروی اجازه داد که کمکهای نظامیبه مصر برای جنگ با اسرائیل از آسمان ایران به مصر فرستاده شود. البته این اقدام باعث برکناری قائم مقام وزیر خارجه وقت شد چون بدون اجازه شاه دست به چنین اقدامیزده بود.
به هر حال مصریها در این جنگ تا اندازه ای قدرت اسرائیل را در هم شکستند و این کمک ایران مورد توجه مصریها قرار گرفت. این مسئله باعث شد که روابط ایران و مصر تا اندازهای بهبود یابد تا آنجا که چندی بعد سادات به ایران سفر کرد.
با کشته شدن سادات، انعقاد قرارداد کمپ دیوید و ظهور انقلاب اسلامیایران، روابط ایران و مصر مجددا به تیرگی گرایید و این قطع روابط حدود سی و دو سال به طول انجامید تا حسنی مبارک از قدرت برکنار شد. البته روابط ایران و مصر هیچ گاه قطع نشد. یعنی در سطح دفتر حفاظت از منافع برقرار بود چون روابط کشورها از نظر حقوق بین الملل هیچ گاه قطع نمیشود، حداقل در سطح دفتر حفاظت از منافع محفوظ میماند.
بعد از به قدرت رسیدن انقلابیون مصر، تاکنون اقدام خاصی از طرف این کشور برای بهبود روابط با ایران ملاحظه نشده است. در صورتی که کشور ایران به خصوص وسائل ارتباط جمعی ایران و هم چنین موضع جمهوری اسلامی، همراهی با انقلابیون مصر بود و این اشتیاق فراوان و رغبت زائد الوصف به دوستی ایران و مصر به صورت مشابهی از طرف مقامات فعلی مصر ابراز نشده است. اما به طور کلی درباره روابط ایران و مصر باید موقعیت این دو کشور مورد توجه قرار گیرد. ایران یک کشور بزرگ اسلامیو ثروتمند است، مصر هم یک کشور بزرگ اسلامیو عربی است که در اتحادیه عرب عضویت دارد و معمولا هم ریاست اتحادیه عرب را بر عهده داشته و همواره وزرای خارجه مصر به عنوان دبیرکل این اتحادیه انتخاب میشوند.
با این حال مصر به دلیل فقر شدید اقتصادی به امریکا، عربستان، کویت، قطر و امارات وابسته است و نتوانسته در دوران سادات و مبارک رهبری جهان عرب را در دست بگیرد. چون این اتکا به کمک مالی دیگران، استقلال و اتکا به نفس این کشور را که مهمترین مولفه تاثیرگذاری در فعالسازی ابزار دیپلماتیک است، تحتالشعاع قرار داده است.
به همین دلیل هم اکنون که انقلابیون به قدرت رسیدهاند، موانعی در راه تجدید روابط این دو کشور مسلمان وجود دارد که یکی از مهمترین این موانع کشورهای کمک کننده مالی به مصر شامل امریکا، غرب، کشورهای حوزه خلیج فارس به خصوص عربستان سعودی و اسرائیل هستند. البته این را هم نباید فراموش کرد که هنوز مسئولین زمان حسنی مبارک در دستگاههای سیاسی، اقتصادی، نظامی، امنیتی حضور دارند و آنها خود نیز از موانع دوستی ایران با مصر محسوب میشوند. در وضعیت فعلی ما شاهدیم که کشورهای عربی اکثرا از نزدیکی روابط ایران و مصر بیمناکند.
در حال حاضر اگر شورای همکاری جدیدی مرکب از ایران، ترکیه، عراق، سوریه و مصر به وجود آید، جمعیتی بالغ بر دویست و هفتاد میلیون نفر را در بر خواهد گرفت و این شورا میتواند در خاورمیانه قدرت جدید اسلامیبه وجود آورد. از این روست که تلاشهایی برای ممانعت از تشکیل این محور جدید اسلامیدر حال انجام است.
باور من بر این است که مطبوعات کشور ما نسبت به استقرار روابط و بهبود روابط ایران و مصر زیاده از حد توجه میکنند و متاسفانه این مسئله به صورت متقابل از طرف مصریها دیده نمیشود. به طور مثال بنا است که وزاری خارجه ایران و مصر در حاشیه کنفرانس کشورهای غیر متعهد دیدار کنند. حدود چهل- پنجاه روز است که وسایل ارتباط جمعی ایران به این مسئله پرداخته اند و در مقالات و مطالب خود به آن اهمیت داده اند. طرف مصری به این حد اشتیاق نشان نداده است.
بنابراین با توجه به موانعی که موجود است ایران باید تا زمانی که قدرت در مصر به صورت کامل در دست نیروهای جدید بعد از مبارک مستقر شود، صبر کند تا آنها بتوانند به صورت مستقل درباره روابط حسنه با ایران تصمیم گیری کنند.
انتظار ما این بود که بعد از پیروزی انقلاب مصر و سقوط مبارک، فورا یک مقام بلندپایه مصری به ایران بیاید و از موضع ایران در مورد انقلابیون مصر تشکر کند و سفارت مصر در ایران را هم افتتاج کند. اما چنین اتفاقی نیفتاد. در صورتی که در مقابل نماینده ایران در سازمان ملل به مصر رفت و در آن جا پیروزی انقلاب را به مردم مصر تبریک گفت.
علی ایحال اگر روزی روابط ایران و مصر برقرار شود، در جهان عرب، در جهان اسلام، در کشورهای غیر متعهد و اصولا در تمام جهان این امکان برای دو کشور وجود دارد که به عنوان یک قدرت جدید در محاسبات سیاسی به خصوص در خاورمیانه مورد توجه قرار بگیرند.
نظر شما :