مذاکرات برای تعیین سرنوشت یک ملت
محمد طبیبیان در یادداشتی می نویسد: داستان تحریم ها؛ فرض کنید که فرد قوی هیکل قلتشنی سنگ های بزرگی را در کوچه روبه روی در منزل ما انداخته و مسیر عبور و مرور آن را مختل کرده است. چند وقتی داد و فریادی کرده ایم و تهدیدهایی و برخی همسایه ها را هم نگران اما قلتشن گوشش بدهکار نیست. پنجه زور آوری هم ته خط نداریم گرچه ظاهر را حفظ می کنیم. بالاخره به این نتیجه می رسیم که با صحبت و مماشات او را راضی کنیم که لااقل برخی سنگ ها را بردارد. تا اینجا مشابه بسیاری موارد است که انسان ها، جوامع و دولت ها با آن روبه رو می شوند. گرچه مصداق سنگ و قلتشن جنبه تمثیل دارد. حال برای شروع مذاکره فرد یا افرادی را تعیین می کنیم و پیک می فرستیم که این مهم را انجام دهد.
ادامه مطلب