محمد مرسی در سیاست خارجی چه الگویی را دنبال می کند؟
گاه به دنبال ایران، گاه در طلب آمریکا
دیپلماسی ایرانی: با توجه به تحولاتی که در کشور مصر رخ داد که در نهایت منجر به انقلاب شد، سیستم حکومت داری جدیدی هم در این کشور بنا نهاده شده است. پس از این تحولات باید گفت میان مولفه ها و مطالبات مردم مصر با مطالبات مردم ایران در بحث اسلامیت و درکل ساختار و حکومتی که پس از انقلاب مصر روی کار آمده است (محمد مرسی نماینده اخوان المسلمین)، همگرایی هایی وجود دارد. به معنای دیگر در نگاه اول می توان چشم انداز روابط با مصر را چشم انداز مثبتی تصور کرد؛ اما علاوه بر اینکه این چشم انداز چشم انداز مثبتی است، باید نگاه کوتاه مدت و بلند مدتی در روابط داشته باشیم:
منفعت ها در نگاه کوتاه مدت
با توجه به اینکه کشور ایران و مصر همگنی و همگرایی ایدئولوژیکی داشته و در برخی از گفتمان ها نیز همپوشانی دارند، این نگاه در کوتاه مدت نگاه خوب و مثبتی خواهد بود.
از سوی دیگر مصر نیز به دنبال احیای هویت قدیمی و نقش خود در جهان اسلام هم در منطقه شمال افریقا و هم در بخش خاورمیانه است و در نتیجه برای رسیدن به این هدف نیازمند این است تا روابط خود را با کشورهای مختلف گسترش دهد، این نگاه در کوتاه مدت و با توجه به سیاست گذاری هایی که دارند، نگاه مثبتی خواهد بود و می تواند مفید باشد.
هرچند که در این مباحث کوتاه مدت مشکلاتی نیز وجود دارد که باید با مدیریت طرفین به سطح تخاصم کشیده نشود. نمونه این مشکل بحث سوریه است. همانطور که می دانید نگاه مصر و اخوان المسلیمن با نگاه دولت ایران نسبت به مصر و بشاراسد رئیس جمهوری سوریه متفاوت است و یا کاملا نگاهی مخالف است.
اخوان المسلمین مصر و سوریه به دنبال این هستند تا آینده سوریه را بدون بشار اسد رقم زنند و خواهان کناره گیری وی هستند، در حالیکه نگاه ایران، نگاهی دموکراتیک است که حداقل فرضیه هایی را که کوفی عنان، نماینده سابق سازمان ملل در بحران سوریه، داشت، دنبال می کند. بدین معنا که مهلت هایی سپرده شود و یا دولتی ائتلافی تشکیل شود که در این دولت سوریه و بشار اسد بتواند دوره خود را تا سال 2014 طی کند. با وجود چنین اختلافی اما طرفین مدیریت اعمال کردند و همانطور که شاهد بودید کنفرانس چهارجانبه وزرای امورخارجه در قاهره با حضور ایران، ترکیه و مصر و عدم حضور عربستان برگزار شد. این نوع مدیریت نشان می دهد که مصر به دنبال تنش نیست و بیشتر به دنبال راه حل است.
تضادها در رویکرد بلند مدت
اما ممکن است در بلندمدت تضادهایی میان دوکشور ایران و مصر ایجاد شود. به دلیل آنکه مصر امروز در حال تبدیل شدن به قدرت منطقه ای است. نگاه کوتاه مدت او آن است که بتواند سیاست جمعی یا جمعگرایی داشته باشد که با تمام کشورهای پیرامون خودش کار کند. چراکه شاهد هستیم این کشور با ترکیه و عربستان و از سوی دیگر با ایران نیز همکاری می کند. این نگاهی کوتاه مدت است، اما اگر در آینده تبدیل به قدرت منطقه ای شد ممکن است رقابت های منطقه ای به وجود آید که دور از انتظار هم نخواهد بود، همانطور که رقابت منطقه ای میان ایران و ترکیه و یا میان ایران و عربستان وجود دارد. بنابراین باید انتظار داشته باشیم که این نگاه در آینده در مورد ایران و مصر هم وجود داشته باشد. نکته مثبت وجود سابقه تاریخی و فرهنگی است که میان مصر و ایران وجود دارد.
آنچه که باید ایران در رابطه با کشور مصر مدنظر قرار دهد این است که ایران نباید خود را بیش از اندازه مشتاق نشان دهد و بحث روابط را به گذر زمان بسپارد تا به گونه ای مراحل تدریجی آن طی شود. همانطور که می دانید در مصر و یا در جامعه ای که تازه انقلاب شده گروه هایی همانند ارتش و یا اماثل آنها وجود دارند که مخالف روابط حسنه با ایران هستند و ممکن است در برقراری این روابط سنگ اندازی کنند. از سوی دیگر باید بسیاری از این مراحل را از سطح دولت ها خارج کرده و به سطح دیپلماسی عمومی برسانیم که تا حدودی هم در طول یکسال گذشته این روند اجرا شده است.
روابط مصر با امریکا و اسرائیل
اگر احمد شفیق نامزد ارتش در مصر انتخاب می شد، شاید انتظار داشتیم که همگرایی میان دولت مبارک و دولت جدید وجود داشته باشد. اما با توجه به اینکه ساختار جامعه مصر ساختاری اسلامی است و یکی از مطالبات مردمی که انقلاب کرده و در میدان التحریر تظاهرات کردند و تا زمان انتخاب محمد مرسی با او همراهی نشان دادند، بازنگری در روابط با رژیم صهیونیستی و امریکا بوده است. درنتیجه به طور حتم محمد مرسی به سیگنال هایی در سخرانی های خود اشاره می کند تا از این طریق به نحوی نگاه اسلام گراها را داشته باشد. اما به باور من این نگاه ها بعدی را در برمی گیرد که تفاوت را خواهد رساند و از سوی دیگر بسیاری از این موارد ممکن است بعد شعاری به خود بگیرد، با توجه به اینکه سیاستی که آنها اتخاذ کردند، سیاست اضافه کردن است. به معنای دیگر سیاست اضافه کردن به علاوه مدیریت کردن است و دوست ندارند همانند کشورهایی باشند که تا ایدئولوژی جدیدی درکشور آنها اتخاذ شد با برخی کشورها کاملا قطع ارتباط کرده و با برخی کشورهای دیگر که در گذشته رابطه ای وجود نداشته، ارتباط برقرار کنند.
بر همین اساس سیاست محمد مرسی و دولت جدید مصر اضافه کردن و مدیریت کردن است، به عنوان مثال کشوری همانند ایران که در گذشته رابطه ای میان آنها وجود نداشته را به نحوی وارد بازی کند. همانطور که شاهد بودیم محمد مرسی درسخنان خود اهمیت ایران و روابط ایران را با توجه به وزن ژئوپولتیکی ایران پررنگ کرد. اما از سوی دیگر قصد دارد تا این تفاوت را هم داشته باشد که نگاه اسلام گرایان که نگاه حداکثری قطع روابط و نگاه حداقلی این بود که روابط را به گونه ای بازنگری کند را در کنار هم داشته باشد. به عبارت دیگر از یک سو بتواند نگاهی به اسلام گرایان داشته باشد و همانطور که در مصاحبه او شنیدیم اعلام کرد که باید سرنوشت فلسطین به دست رفراندوم سپرده شود که با خواسته ایران در طول بیش از یک دهه همپوشانی داشت و از سوی دیگر روابط خود را با امریکا و رژیم صهیونیستی تنظیم می کند.
همچنین نکته ای که باید مورد توجه قرار داد این است که نگاه سیاست گذاری ایران متفاوت از مصر است و منافع آنها نیز ممکن است کاملا متفاوت باشد، چراکه جغرافیای ایران با این کشور متفاوت است. مصری ها با رژیم صهیونیستی به شکل خواسته یا ناخواسته همسایه شدند که چندین جنگ هم با آنها داشته و بنابراین عقبه تاریخی با هم دارند که بیشتر به دنبال مدیریت آن هستند. ممکن است حتی برخی از انقلابیون خواستار قطع روابط باشند، اما سیاست دولت جدید مبنی بر این است که هم با رژیم صهیونیستی و هم با فلسطین ارتباط داشته باشد. از سوی دیگر رابطه با امریکا را نیز به نحوی مدیریت می کند تا بتواند سیاست های جدید خود را اتخاذ کند.
نمونه اینگونه سیاست ها را در کشورهای دیگری نیز شاهد بودیم، به عنوان مثال در دو سال گدشته اینگونه سیاست ها را اردوغان در ترکیه که در حال تبدیل به قدرت منطقه ای بود و هست، اتخاذ کرده است. در کنفرانس داووس به مقام اسرائیلی و یا امریکایی اعتراض هایی را مطرح می کند، اما در عین حال روابط خود را قطع نکرده است. به معنای روشن تر هم به غزه که محاصره می شود کشتی می فرستد و بحث آزادی غزه را مطرح می کند و از سوی دیگر روابط خود را با رژیم صهیونیستی و امریکا را نیز مدیریت می کند. بنابراین اگر قصد شبیه سازی داشته باشیم باید گفت که سیاست امروزه مصر بی شباهت به سیاست های ترکیه نیست. در نتیجه باید در نظر داشت که ایران نباید صدرصد از اینکه یار جدیدی پیدا کرده ، خوشنود باشد و یا بر این باور باشد که مصری ها صدرصد همانند ایران فکر کرده و تصمیم می گیرند. ممکن است به شکل مقطعی در بسیاری موارد همانند ایران فکر کند اما در برخی موارد منافع کلان تری هم داشته باشند که سبب شود کاملا متفاوت تصمیم گیری کنند و شاید اگر در چند سال آینده که تبدیل به قدرت منطقه ای شود، روابط خود را با ایران به گونه دیگری تنظیم کند./14
نظر شما :