هدف اردوغان از سفر به غزه چیست؟
به زانو درآوردن تلاویو یا کاهش نفوذ ایران
دیپلماسی ایرانی: اردوغان تصمیم خود گرفته است، به هر قیمتی شده می خواهد به غزه سفر کند. در این میان تلاویو هم از عذر خواهی خود به ترکیه پشیمان شده است. داستان تیرگی روابط ترکیه و رژیم صهیونیستی از زمان حمله به کشتی مرمره آغاز شد و تا به امروز ادامه دارد اما امریکا می خواهد روابط تلخ دو طرف را دوباره شیرین کند. در بحبوحه بحران سوریه، پرونده هسته ای ایران و تعلیق مذاکرات صلح فلسطین و اسرائیل، واشنگتن نیاز شدیدی به دوستی میان آنکارا و تلاویو دارد. اتفاقی که می تواند بسیاری از هزینه ها را برای امریکایی ها کاهش دهد. در این میان اصرار اردوغان برای رفتن به غزه، امریکایی ها را در تنگنا قرار داده است. غزه برای ترکیه موقعیتی استراتژیک محسوب می شود و اردوغان قصد دارد تا از این طریق هم خود را در منطقه فعال نشان دهد و هم در مقابل اسرائیل برگ برنده ای داشته باشد. با دکتر ماکان عیدی پور، کارشناس مسایل ترکیه و اسراییل در خصوص سفر اردوغان به غزه، میانجیگری امریکا و نقش ترکیه در منطقه گفتگویی داشتیم که در زیر می خوانید:
سفر اردوغان به غزه محور بسیاری از گمان ها قرار گرفته است، از یک سو محمود عباس از این سفر استقبال کرده و از سوی دیگر جان کری از اردوغان خواسته است که به غزه نرود. آیا این سفر به نوعی حمایت از حماس برشمرده می شود و نگرانی ها به آن دلیل است که شکافی میان فتح و حماس ایجاد شود و آشتی ملی تحت تاثیر قرار بگیرد؟
به باور من سفر اردوغان به غزه حمایت از حماس تلقی نمی شود، به دلیل آنکه اردوغان در مرحله جدید برنامه های منطقه ای خود مجبور است که موضع خود را نسبت به فلسطین مشخص کند با توجه به بحثی که ترک ها پذیرفته اند در فلسطین سفیر داشته باشند. همچنین ترک ها از همراهی و مماشات با اسرائیل ناامید شده اند و تصمیم گرفته اند از امتیازات منطقه ای خود در میان کشورهای اسلامی استفاده کنند. ترک ها برای موفقیت نهایی برای سوریه موضع خاصی گرفتند و بر آن پافشاری کردند و به دلیل آنکه در این مساله موقعیت خود را تثبیت کنند باید محبوبیت منطقه ای خود را حفظ کنند و در مرحله بعد نیز از نفوذ ایران در منطقه بکاهند. در نتیجه یکی از مناطقی که فکر می کنند پتانسیل این موضوع را دارد غزه است و این رویکرد الزاما بدین معنا نیست که ترک ها موافق غزه و حماس و یا نوع ارتباطات حماس در غزه اند، بلکه این مواضع نشان دهنده آن است که ترک ها قصد دارند تا جدی بودن خود را در مساله فلسطین ثابت کنند. غزه به دلیل وجود حماس و فشارهای غرب همیشه خط قرمزی بوده برای کشورهایی که حتی به طور زبانی از آرمان فلسطین حمایت می کنند، در این شرایط ترکیه قصد دارد تا این خط قرمز را بشکند و نشان دهد که تمام قد وارد مساله فلسطین و کشورهای اسلامی شده و نقش برادری بزرگ تر را در سرزمین های اشغالی ایفا می کند. موضوع مهم دیگر این است که اتفاق ها به گو نه ای در منطقه رقم خورده که ترک ها احساس می کنند ائتلاف خوبی را با مصر و قطر و نهایتا عربستان به عنوان اسپانسر مالی تمامی تحرکات ضدایرانی منطقه شکل داده اند و سعی دارند تا محکم تر وارد شوند. آنها همچنین قصد دارند روابطی با حماس ایجاد کنند که از آن به عنوان کارت سبزی در میز مذاکرات استفاده کنند و اگر ترکیه بتواند روابط خوبی با حماس و فتح داشته باشد شاید بتوان گفت اولین کشوری در منطقه خواهد بود که با هر دو جریان ارتباط خوبی برقرار کرده و بنابراین می تواند در موضوع فلسطین ادعا کند که بیشترین تاثیرگذاری را داشته است.
باید تاکید کرد که ترک ها گویی را در دست دارند که مصری ها آن را ندارند، چراکه مصری ها با وجود تمام نفوذی که از نظر عقیدتی در مساله فلسطین داشته و نزدیکی جغرافیایی و مساله گذرگاه رفح، اما از نظر محدودیت های مالی توان کمک ندارد و خود آن نیز دولت تازه تاسیسی دارد. در نتیجه ترکیه این خلا را حس کرده وسعی دارد تا آن را پر کند و به نظر می رسد که ترکیه برای منافع ملی خود و برنامه های آینده موضع گیری خوبی کرده است و اردوغان به غزه می رود تا نشان دهد که به دنبال نزدیک کردن غزه و کرانه باختری است و همچنین به اسرئیل نیز تفهیم کند که آنکارا علیرغم مخالفت با تلاویو مهره تاثیرگذاری است و در نهایت اسرائیل باید با آنها بر سر میز مذاکره بنشیند.
به معنای روشن تر ترکیه علیرغم گرفتن موضع ضد اسرائیلی و تا حدودی ضدامریکایی در منطقه قصد ندارد تا به انزوا کشیده شده و به عنوان دولتی ضد جریان صلح در منطقه حرکت کند، بلکه می خواهد به نوعی خود را دولتی میانه رو نشان داده که با تمامی کشورهای اسلامی رابطه خوبی دارد و اگر اتفاقی در کشورهای اسلامی رخ می دهد باید به آنها امتیاز داد و در مذاکرات شرکت کرد تا بتواند از این کارت خود در مساله سوریه استفاده کنند.( ترک ها امروزه سوریه را به گونه ای به هم ریختند که دیگر نه تنها اوضاع داخلی این کشور آشوب است بلکه تبدیل به تهدیدی برای کل منطقه شده و در بازی سوریه دیگر موضوع ماندن یا رفتن بشاراسد نیست بلکه موضوع امنیت مردم و منطقه است)
اینکه تا چه میزان حماس با ترکیه همراهی کند بستگی به دیپلماسی ایران دارد، چراکه حماس تشنه یاری و کمک است و غزه همچنان شرایط بحرانی دارد. گذرگاه رفح همانند گذشته مسدود نبوده و نظارت سابق نیز اعمال نمی شود در نتیجه اسرائیل بسیار نگران است. در یک محاسبه ریاضی می توان گفت ارزش استراتژیک موضوع غزه برای همه بالاتر رفته است و غزه دیگر زندان روباز در اختیار رژیم صهیونیستی نیست، بلکه از یک سو در همسایگی مصر که دولتی اسلامی به قدرت رسیده قرار گرفته هرچند که این دولت اسلامی بخواهد منافع اسرائیل و دیگران را در نظر گیرد و خلاف قواعد بازی، بازی نکند اما مردم و افکارعمومی مصر و حمایت آنها از آرمان مردم فلسطین سبب می شود تا موقعیت غزه قوی تر شود. حال که بناست موقعیت غزه قوی تر شود هر که در آن نفوذ داشته باشد طبیعتا می تواند امتیاز بیشتری در مذاکرات بگیرد.
امریکا نقشی میانجیگرانه میان رژیم صهیونیستی و ترکیه ایفا کرد که در نهایت اسرائیل بر سر ماجرای کشتی مرمره از ترکیه عذرخواهی کرد. سفر اردوغان نیز همزمان با دادن غرامت به قربانی های همین ماجراست. به نظر شما اردوغان با این سفر خود قصد دارد با وجود ممانعت جان کری به گونه ای نشان دهد که نقش های امریکا برآب شده است؟
در چنین مناسبات امنیتی مساله آشتی کردن و دلجویی و پرداخت غرامت خیلی تاثیرگذار نیست و باید تاکید کرد که مشکل اسرائیل و ترکیه مساله کشتی مرمره نیست و این اتفاقی که رخ داده سبب تهییج افکارعمومی ترک ها و موضع گیری شدیدتر مقامات ترک شده است. اما واقعیت این است که رژیم صهیونیستی با اصل مواضع ترک ها مشکل دارد به آن دلیل که اسرائیل معترض است چرا ترکیه به غزه کمک می کند و اصلا با موضوع فلسطین چه کار دارد. رژیم صهیونیستی قصد دارد تا دست همه را از سرزمین های اشغالی کوتاه کند تا بتواند سیاست های خود را بی محاباتر پیگیری کند.
امریکا در این میان به دنبال میانجیگری است به دلیل آنکه دوست دارد تا اسرائیل کمترین دشمن را در منطقه داشته باشد، هرچه که مخالفان و دشمنان رژیم صهیونیستی در منطقه بیشتر شوند دست امریکا برای دیپلماسی خود در منطقه بسته تر می شود، چراکه امریکا بدون در نظر گرفتن موضع اسرائیل با هیچ کشوری در دنیا و به ویژه در منطقه ای که اسرائیل در آنجا حضور فیزیکی دارد، نمی تواند ارتباط داشته باشد و اگر بنا باشد کشورها یکی یکی به واسطه مواضعشان در برابر مساله فلسطین از امریکا دور شوند ضرر به منافع ملی امریکا خواهد بود نه اسرائیل. بنابراین امریکا سعی دارد تا نشان دهد که قادر است ترکیه و حتی مصر اخوانی را در چارچوبی نگه دارد و ملزم به رسمیت شناختن موضوع اسرائیل کند و در این راستا تلاش های دیپلماتیکی می کند. اما واقعیت این است که در مساله فلسطین دو حالت بیشتر وجود ندارد یا باید در برابر اسرائیل بود و یا در کنار آن و هیچ حالت سومی وجود ندارد و ترکیه نیز انتخاب کرده است که در مقابل اسرائیل باشد.
شما اشاره کردید که نگاه امریکا در مساله ترکیه و اسرائیل این است. در دولت دوم اوباما باتوجه به سفرهایی که وزیرامور خارجه و رئیس جمهور این کشور به ترکیه داشته اند، آیا می توان گفت که نقش فعال تری را برای ترکیه می بینند؟
نقش ترکیه بسیار بیشتر شده است و این کشور در مقایسه با چند سال پیش متحدی بود که در کلوب امریکایی ها بود و تمامی سیاست های آن با تایید امریکا پیش می رفت، اما امروزه تبدیل به کشوری شده که سیاست مستقل تری در منطقه دارد. بنابراین به طور قطع برای امریکا مهم تر شده است. بسیاری بر این باورند که ترکیه هنوز چرخش اصلی خود را به سمت اسلام گرایی نکرده است و بهار عربی که در کشورهای اسلامی قلمداد می شد در ترکیه اتفاق نیفتاده و این کشور هر روز بیشتر به سمت اسلامی شدن پیش می رود. کنترل افکارعمومی ترکیه موضوع مهمی برای دولت ترکیه است و اگر ترکیه دیر حرکت کند از افکارعمومی عقب خواهد ماند.
از سوی دیگر کردها به دلیل مساله کردها در جای دیگری با اسرائیل بازی می کنند، بدین معنا که ترک ها در شمال عراق و در مساله گروه های کردی خود رویارویی دیگری با اسرائیل دارند که در آنجا نیز به شدت تحت فشار هستند. اگر ترک ها بتوانند در زمین دیگری همچون فلسطین بازی با اسرائیل کنند که در نهایت برای آنها کارت های جدیدی ایجاد کند می توانند این کار ت ها را بایکدیگر معاوضه کنند. ترکیه به دنبال آن است نشان دهد که اگر اسرائیل در مساله کردستان فشار بیاورد و اگر گروه های استقلال طلبانه کرد را در ترکیه تحریک کند ما هم در فلسطین ابزار خواهیم داشت.
بنابراین ترکیه منافع بیشماری در مساله غزه دارد و باید گفت که ایران جزو معدود کشورهایی است که کمتر از کارت فلسطین به عنوان پتانسیلی برای منافع دیپلماتیک خود می بیند و در حقیقت ایران همیشه برای مساله فلسطین هزینه پرداخت کرده است.اما کشورهای دیگری همچون ترکیه و عربستان منافع زیادی برای خود تعریف کرده و به دنبال آن هستند که اگر روزی بتوانند بر روی مسائل امنیتی خود موضوع فلسطین را معامله کنند.
نقش ترکیه در مسائل منطقه ای از جمله مساله هسته ای ایران چیست؟
ترکیه نمی تواند هیچ نقشی در مساله هسته ای ایران ایفا کند، به دلیل آنکه میانجیگری هیچ گونه تاثیری در این پرونده ندارد. پرونده هسته ای ایران موضوع صدردصد امینتی است و برای غرب و اسرائیل بسیار حیاتی است. آنها ذره ای از موضع خود عقب نخواهند نشست، کمااینکه ایران نیز عقب نمی نشیند. بنابراین باید به طور قطع گفت این موضوع با هیچ دولت دیگری و مذاکرات جدیدی و در محل دیگری یا ترکیه یا هر کشور دیگری تغییری نخواهد کرد. ترک ها وزنی ندارند تا بتوانند در این مساله دخالت کنند و نمی توانند هیچ طرفی را مجبور به امتیاز دادن کنند. به باور من موضع ترکیه در قبال پرونده ایران هیچ فرقی با مواضع اسرائیل و غرب ندارد چراکه هر سه کشور نمی خواهند تا ایران هسته ای وجود داشته باشد.
تحریریه دیپلماسی ایرانی/14
انتشار اولیه: چهارشنبه 4 اردیبهشت 1392/ باز انتشار: دوشنبه 8 اردیبهشت 1392
نظر شما :