کمکهای گسترده چین به ایران در سایه تحریمهای بینالمللی
دیپلماسی ایرانی: رابطه ایران با چین و چگونگی هماهنگی چین با جامعه جهانی به خصوص روسیه موضوعی است که روزنامه الحیات چاپ لندن در یادداشتی به قلم فاطمه الصمادی، کارشناس عرب مسائل ایران و خاورمیانه به آن پرداخته است. وی یادداشتش را این گونه آغاز میکند: چین تلاش دارد در رابطه با ایران یک هماهنگیای با روسیه داشته باشد، البته این بدان معنا نیست که چین خود را ملزم میداند که در هر قضیهای با روسیه و امریکا به توافق برسد. اما سیاست پکن به گونهای تعریف شده که این گونه برداشت میشود که کاملا تلاش دارد در رابطهاش با ایران به هیچ وجه رو در رویی یا برخوردی که با روسیه و امریکا نداشته باشد. کما این که همین سیاست را روسیه نیز با توجه به حفظ منافع ملیاش نیز دارد. در حقیقت هر دو کشور این سیاست را از سال 2002 تا کنون در مورد ایران و پرونده هستهای آن دنبال کردهاند. متعاقب آن ایالات متحده نیز همواره تلاش کرده در همین چارچوب با این کشورها تعامل داشته باشد تا از این طریق بتواند حمایت آنها را از تحریمهای بینالمللی علیه ایران جلب کند. به همین دلیل هم شاهدیم که چین و روسیه از تحریم خرید و فروش بنزین به ایران مستثنی شدند با این امید که شاید در تشدید تحریمها و توسعه آنها با امریکا و غرب همراه شوند.
وی در ادامه مینویسد: عدهای بر این باورند که چین رابطهاش با ایران را فدا خواهد کرد تا منافعش در رابطه با ایالات متحده حفظ شود. آنها برای اثبات این ادعا به تعاملات اقتصادی امریکا و چین اشاره میکنند که بیش از یکصد میلیارد دلار است در حالی که رابطه اقتصادی چین با ایران در بالاترین حد خود به پنجاه میلیارد دلار میرسد. اما واقعیت امر خلاف این نظر را ثابت میکند. حقیقت این است که چین تلاش میکند هر دو رابطه را داشته باشد بدون این که با هر کدام از دو طرف از در دشمنی در آید. چین از اختلافهای موجود میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده بهرهبرداری میکند و تلاش دارد تا بر سر آن سرمایهگذاری کند تا از این رابطه به عنوان برگ برندهای برای فشار به ایالات متحده استفاده کند. از این رو رابطه با تهران همچنان برای چین حائز اهمیت است.
نویسنده این یادداشت در ادامه به اخباری که از بانکهای چینی در رابطه با همکاریشان با ایران منتشر شده اشاره میکند و مینویسد: برخی خبرها حاکی از آن است که برخی بانکهای چینی همکاریهای مالی خود با بانکهای ایرانی را متوقف کردهاند. همچنین بر اساس آخرین آمار منتشر شده میزان واردات نفت چین از ایران در شش ماه نخست سال جاری میلادی به رغم افزایش تقاضای 30 درصدی چین به واردات نفت نزدیک به 31 درصد کاهش یافته است. ایران تنها کشوری است که شاهد کاهش صادرات نفتیاش به چین است. این در حالی است که ایران تلاش دارد همکاریهای اقتصادی خود با چین را به خصوص در صنعت نفت و گاز گسترش دهد و با همین هدف دور تازهای از گفتوگوها را نیز با چین آغاز کرده است. برخی کارشناسان نسبت به همکاریهای اقتصادی ایران و چین هشدار میدهند و معتقدند که ممکن است همان اتفاقی که بر سر همکاریهای ایران با روسیه بر سر راهاندازی نیروگاه اتمی بوشهر افتاد این بار بر سر همکاریهای نفتی و گازی ایران و چین بیفتد.
چین در حدود نیمی از نیازهای نفتی خود را از خارج تامین میکند و ایران نیز یکی از منابع اصلی تامین نفت خام چین است. در ماههای گذشته همزمان با کاهش واردات نفت از ایران چین تلاش کرد نیاز خود را از طریق کشورهای دیگر به خصوص عربستان سعودی و آنگولا تامین کند. چین همچنین به فکر واردات نفت از عراق نیز هست و پیشبینی میشود در ازای کاهش وارداتش از ایران ما به ازای آن را از عراق تامین کند.
الصمادی سپس مینویسد: شواهد نشان میدهد که اعمال تحریمها تاثیر بسیاری بر روابط چین و ایران خواهد گذاشت به همین دلیل هم چین به دنبال جایگزین کردن منابع تامین انرژیاش است. این درست است که روابط چین و ایران اهمیت بسیاری برای پکن دارد اما روابطش با اروپا و ایالات متحده نیز کمتر از آن اهمیت ندارد. به خصوص این که قیمت نفت وارداتی از ایران در مقایسه با کشورهای دیگر بالاتر است و این به تنهایی دلیلی بر این است که ایران به چین بیشتر نیاز دارد تا چین به ایران. البته این بدان معنا نیست که چین میتواند جای روسیه را برای ایران بگیرد. اگر چه آمارهای اخیر نشان میدهد که محبوبیت روسیه نزد افکار عمومی ایران به شدت پایین آمده است. بنا به آمار آژانس روزنامهنگاران روسیه بیش از 94 درصد شرکتکنندگانی که در نظرسنجی این آژانس شرکت کردهاند نگاه سلبی و منفیای نسبت به روسیه دارند در حالی که این رقم در گذشته 89 درصد بود.
وی در ادامه مینویسد: با این حال امریکا شک دارد که چین خود را به انجام تحریمهای وضع شده علیه ایران ملزم کند به خصوص در زمینه همکاری تسلیحاتی که برخی گزارشهای رسیده به دولت امریکا نشان میدهد که برخی شرکتهای و بانکهای چینی تحریمها را دور زدهاند و کمکهای مختلفی را به ایران رساندهاند. امریکا همچنین چین را متهم میکند که به ایران مواد لازم برای برنامه هستهایاش میفرستد و برای این که ایران بتواند غنیسازی اورانیوم را با کیفیت بهتری انجام دهد دستگاههای پیشرفته و مناسب در اختیار آن میگذارد. در زمینه تسلیحات نیز پایگاه اینترنتی پیج استراتژی گزارش داده است که چین به ایران نسخه پیشرفته از سامانههای موشکی ضد هوایی موسوم به HQ2 داده است. ایران میگوید که این سامانه را از سال 1980 به طور مرتب از چین خریداری کرده و این خرید چیز تازهای نیست. همچنین خط تولید این سامانه موشکی با کمک چینیها در ایران راهاندازی شده و علاوه بر آن رادارهای پیشرفته زمینی نیز در اختیار ایران قرار داده است. چین همچنین ایران را در دستیابی به سامانههای دفاعی پیشرفته که عملکردش بسیار شبیه S300 روسی است، کمک کرده است. روسیه پس از اعمال تحریمهای علیه ایران از تحویل این سامانه موشکی به تهران خودداری کرد. گفته میشود چین حتی قول تحویل سامانههای پیشرفتهتری از S300 موسوم به S400 را نیز به ایران داده است. کارشناسان هدف از انجام این کار را دستیابی آسانتر به منابع انرژی ایران به خصوص منابع نفت و گاز میدانند.
نویسنده این یادداشت نوشته خود را این گونه به پایان میبرد که: چین چندان به فکر منافع داخلی ایران نیست و به همین دلیل هم دائما همکاریهایش با ایران را با هدف حفظ منافعش باز تعریف میکند. تهران نیز به نوبه خود تلاش میکند از این معادله به نفع خود استفاده کند و به همین دلیل رابطه با چین را در اولویت قرار داده است. از این رو تلاش دارد همکاریهای اقتصادی خود با این کشور بزرگ آسیایی را دائما گسترش دهد و از این طریق جای پای خود را در آسیای میانه هم برای خود و هم برای چین تقویت کند.
نظر شما :