گزارش همایش «بررسی صلح خاورمیانه»

بررسی سه شکاف در فلسطین

۰۵ آبان ۱۳۸۹ | ۱۸:۵۶ کد : ۹۱۳۲ اخبار اصلی
حسين جابرانصارى سفير سابق ايران در ليبى به بررسى سه شکاف اصلى ميان فلسطينيان (شکاف ایدئولوژیک، شکاف جغرافيايى و شکاف سیاسی) پرداخت.
بررسی سه شکاف در فلسطین

 ديپلماسى ايرانى: اولین جلسه از سلسله نشست‌های بررسی سیاست خارجی روز گذشته با حضور اساتيد، دیپلمات‌ها و علاقه مندان در محل سایت دیپلماسی ایرانی برگزار شد. در این نشست، دکترمحمدعلی مهتدی، حسین جابرانصاری، محمد ایرانی و دکتر حسین سلیمی به سخنرانی پرداختند.

حسين جابرانصارى سفير سابق ايران در ليبى درباره تحولات داخلى فلسطين سخنرانی کرد. وى به بررسى سه شکاف اصلى ميان فلسطينيان (شکاف ایدئولوژیک، شکاف جغرافيايى و شکاف سیاسی) پرداخت.

شکاف ایدئولوژیک

حسین جابر انصاری در مورد شکاف ایدئولوژیک گفت: « در ذیل این شکاف ما شاهد سه دسته نیروهای سیاسی در جامعه فلسطینی هستیم اسلام گرایان، ملی گرایان و چپ گرایان.»

در مورد جریان اسلام گرایان چنین توضیح داد: «سمبل معروف اسلام گرایان در حال حاضر جنبش حماس هست که در جزء کوچکی از سرزمین فلسطین و اراضی 1967 که نوار غزه باشد تا حدودی سیطره دارد.»

او همچنین به  جنبش دیگری به نام جنبش جهاد اسلامی فلسطین اشاره کرد که در حقیقت پیشتاز جریان اخیر اسلام گرایی در صحنه فلسطین است.

جابر انصاری سپس به جریان دیگرفعال در صحنه سیاسی فلسطین، یعنی جریان ملی گرایان اشاره کرد و گفت: «سمبل تاریخی این جریان جنبش فتح به رهبری مرحوم یاسر عرفات است. در حال حاضر ریاست عالی یا فرماندهی کل جنبش فتح در اختیار آقای ابومازن رئیس حکومت خودگردان و رئیس فعلی سازمان آزادیبخش فلسطین است.»

او در مورد جنبش فتح به این نکته اشاره کرد که : «وقتی می گوییم جنبش فتح باید توجه کنیم که معروف است در صحنه فلسطین که ما فتح نداشتیم، فتوح داشتیم. یعنی یک جنبش وجود نداشته است. نوع برنامه‌ای که جنبش فتح از زمان تاسیس برای خودش ارائه داده بوده به شکلی سیال و منعطف بوده که بنا بوده چتری برای نیروهای فعالی در صحنه فلسطین باشد که می‌خواسته‌اند فلسطین را آزاد کنند. فتح به این گونه شکل گرفته است. اما به هر حال امروز وقتی می‌گوییم جنبش فتح، منظورمان جریان قالب فعلی در جنبش فتح است که اقای ابومازن و دوستانش نمایندگی آن را به عهده دارند. این‌ها به هرحال نماینده جریانی هستند در صحنه فلسطین که جریان ملی صحنه فلسطین معرفی می‌شود.»

او سپس به جریانی دیگری که در ذیل این شکاف یعنی چپ‌گریان پرداخت و گفت: «به لحاظ تاریخی حزب کمونیست فلسطین قبل از تقسیم فلسطین مثل بسیاری از کشورهای دیگر در ارتباط با تحولات روسیه و مجموعه تحولات بلوک شرق شکل گرفت و قبل از تقسیم، طرفدار این بود که یک دولت در فلسطین باشد و در نهایت وقتی اسرائیل تاسیس شد حزب کمونیست هم دوپاره شد. این حزب که در واقع هم اعضای یهود و هم اعضای عربی و فلسطینی داشت، دو پاره شد و جزئی در درون ساختار سیاسی اسرائیل ماند و جز دیگری در حال حاضر و بعد از تحولات بلوک شرق سابق به نام حزب خلق فلسطین در صحنه فلسطین فعالیت می‌کند.»

سفیر سابق ایران در لیبی در اشاره به دو جریان یا جبهه یا گروه فلسطینی چپ گرا اشاره کرد: «یکی جریانی به نام جبهه خلق برای آزادی فلسطین که رهبر تاریخی آن آقای جورج حبش بود که فوت کرد و یکی هم جبهه دموکراتیک برای آزادی فلسطین که رهبرآن آقای نائف هواتمه بوده و همچنان نیز رهبری این جریان را بر عهده دارد.»

شکاف جغرافیایی- جمعیتی

جابرانصاری در ادامه به شکاف جغرافیایی جمعیتی پرداخت و آن را چنین توضیح داد: «باید بررسی شود که ملت فلسطین که می‌گوییم کجا هستند و در چه نقاطی متمرکز هستند. اولا این نکته مهم است که در سیر تحولات بحران خاورمیانه و فلسطین حدود پنج میلیون فلسطینی آواره شده‌اند که بیش از سه میلیون از آنها در اردن متمرکز هستند که بخش مهمی از آنها تابعیت اردنی را هم گرفته‌اند. حدود یک میلیون در سوریه و لبنان هستند. یک میلیون و نیم فلسطینی در نواز غزه ساکن هستند که متراکم‌ترین نقطه جمعیتی دنیا است چون حدود سیصد و شصت کیلومتر بیشتر مساحت این نوار غزه نیست.  بیش از سه تا سه و نیم ملیون فلسطینی نیز در کرانه باختری رود اردن سکونت دارند. این منطقه نیز حدود پنج هزار ششصد کیلومتر مربع است. در باقی خاک که در ادبیات فلسطین به آن اراضی اشغال شده 1947 می‌گوئیم نیز حدود یک میلیون و نیم فلسطینی باقی مانده‌اند. در درون اسرائیل نیز آخرین امار اسرائیل می‌گویند که از هفت میلیون و نیم جمعیت اسرائیل یک میلیون و نیم عرب فلسطینی هستند که تابعیت اسرائیلی دارند.»

او سپس در تشریح این شکاف جغرافیایی ادامه داد: «این وضعیت، شکاف جغرافیای جمعیتی فلسطینیان ایجاد می‌کند که خود این مکان در موضع‌گیری‌های سیاسی تاثیر اساسی دارد. مثلا کانون مقاومت فلسطین به لحاظ تاریخی در نوار غزه بوده است. این به دلیل تراکم بالای جمعیت در این منطقه است. چرا که یک و نیم میلیون جمعیت در سیصد و شصت کیلومتر مربع خاک زندگی می‌کنند و بیش از هشتاد درصد آنها آواره هستند. یعنی اینجا محل سکونتشان نبوده است. لذا نوار غزه همیشه به لحاظ تاریخی کانون مبارزه بوده است و بسیاری از گروه‌ها و رهبران درجه یک فلسطینی چه در سابق و جه در حال حاضر ساکنان اردوگاه‌های همین نوار غزه بوده‌اند و هستند.»

او در توضیح وضعیت کرانه باختری  گفت: «به لحاظ تاریخی کرانه باختری، مردم بسیار محافظه کارتر هستند و در سیر تاریخی و همین تحولات دو سه دهه اخیر این‌ها کمتر ویژگی‌های جنگجویی و مبارزاتی از خود نشان داده‌اند. به دلیل آنکه چهل درصد آن آوارگان هستند و علاوه بر آن پنج هزار و ششصد کیلومتر مربع است و جمعیت حدود سه میلیون نفر در آن ساکن هستند و تراکم جمعیت در آن کمتر است.»

شکاف سیاسی

سفیر سابق ایران در لیبی سپس به شکاف سیاسی پرداخت و گفت: «در صحنه فلسطین دو جریان عمده داریم. یک جریان می‌گوید فقط مقاومت و یک جریان می‌گوید فقط مذاکرات. درابتدا همه متفقا موافق بودند که مبارزه باید مسلحانه باشد و باید کل فلسطین تاریخی را آزاد کرد. اما در حال حاضر دو جریان عمده فلسطینی، پیرامون این شکاف سیاسی اساسی حضور دارند که می‌توان آن را شکاف جنگ و صلح نامید. یک جریان معتقد است فقط باید مقاومت کرد و یک جریان معقتد است فقط باید مذاکره کرد. این دو جریان دو جریان غالب صحنه فلسطین هستند و جنبش فتح فقط مذاکرات را در حال حاضر نمایندگی می‌کند و جنبش حماس و جنبش جهاد اسلامی بیش‌تر از حماس، نماینده جریان مقاومت هستند. یک جریان اقلیتی در بین این دو جریان قرار می‌گیرد که می‌گوید هم باید مقاومت کرد و هم باید مذاکره کرد و در واقع به موازات یکدیگر باید پیش برد.»


نظر شما :