گزارش همايش «بررسى مذاکرات صلح خاورميانه» - بخش پايانى
محمد ايرانى: طرح چهار مرحلهاى دولت خاتمى براى فلسطين
محمد ايرانى کارشناس مسائل خاورميانه و سفير سابق ايران در اردن، سخنان خود را به موضوع «ايران و مسئله فلسطين» اختصاص داد. به گفته ايرانى، بحث فلسطين بحثى هويتى براى جريانهاى اسلامگرا همچون انقلاب اسلامى و گروههاى اسلامگراى ترکيه است که بىتوجهى به آن باعث بروز بحران هويتى خواهد شد. او به مقايسه رژيم پهلوى و نظام جمهورى اسلامى در مورد موضوع فلسطين پرداخت و ضمن اشاره به انطباق نگاه حکومت و مردم در سالهاى اوليه پس از انقلاب، به بروز ترديدهايى در ميان گروهى از روشنفکران در سالهاى بعد و بروز پرسشهايى در مورد علت حمايت از اعراب و فلسطين و دليل تحريک اسرائيل اشاره کرد.
وى هم چنين توضيحى مختصر در مورد طرح چهار مرحلهاى ايران در زمان دولت آقاى خاتمى براى حل مسئله فلسطين در نهمين اجلاس سازمان کنفرانس اسلامى در دوحه قطر داد که شامل بازگشت فلسطينيان به سرزمين مادرى، همهپرسى از آنان، برپايى يک نظام فلسطينى و تصميمگيرى نهايى در مورد سرزمين فلسطين با نظر تمامى ساکنان آن بود.
ايرانى با طرح اين سؤال که وظيفه مالى و اسلامى ما در قبال فلسطين چيست و چگونه مى توان در عين عمل به وظايف اسلامى منافع ملى را نيز تأمين کرد، خواستار برخورد هوشمندانهتر با مسئله فلسطين شد و اشاره کرد که نبايد گذاشت ايران به عنوان عامل تفرقه در ميان فلسطينيان معرفى شود.
وى به اقداماتى هم چون کمک از طريق سازمانهاى مردمنهاد، افزايش همکارىهاى امنيتى با کشورهاى منطقه، ائتلاف با کشورهايى مانند ترکيه و قطر و برنامهريزى بلندمدت به عنوان رويکردهاى مناسب براى برخورد با منطقه فلسطين اشاره کرد.
حسين سليمى: تأثيرگذارى نظام بينالملل بر مسئله فلسطين، از آغاز تاکنون
آخرين سخنران اين همايش دکتر حسين سليمى، استاد دانشگاه علامه طباطبايى بود که صحبتهاى خود را با عنوان «فلسطين، نمادى از تأثيرگذارى نظام بينالملل» براى حاضران در نشست ارائه کرد. محور اصلى سخنان وى تأثيرگذارى تحولات نظام بينالملل بر مسئله فلسطين بود.
وى سخنان خود را از ابتداى قرن بيستم و سلطه دولت بريتانيا بر نظام بينالملل آغاز کرد. به گفته او، در اين دوران به دليل ناپايدارى وضعيت نظام بين المللى، شکل نهايى کشور فلسطين مشخص نبود.
به گفته سليمى، با ظهور نظام دوقطبى و کنار رفتن انگلستان، طرح دو دولت که در ابتداى قرن بيستم مطرح بود به تدريج کنار گذاشته شد. در اين دوران، اسرائيل، تبديل به مظهر اصلى نفوذ آمريکا و متحد استراتژيک آن شد و مسئله اعراب و اسرائيل در کل به صورت نماد رقابت ميان شوروى و ايالات متحده درآمد.
تحولات نظام بينالملل در اوايل دهه هفتاد (تنش زدايى ميان آمريکا و چين و آمريکا و شوروى و انتخاب مصر به عنوان متحد منطقه اى آمريکا) باعث تغييرات جديد در مسئله فلسطين شد. با اين حال، با فروپاشى بلوک شرق و از بين رفتن نظام دو قطبى، طرح دو دولت بار ديگر اهميت خود را بازيافت که حاصل آن مذاکرات مادريد و اسلو، آغاز انتفاضه اول و شکلگيرى حکومت خودگردان بود.
به اعتقاد سليمى، در دوران نوين، جهانى شدن امنيت و منافع حکومت ها، باعث تغيير مسير رسانههاى جهانى و افزايش حمايت سازمانهاى جهانى از فلسطين، افزايش فشار بر اسرائيل و شکاف ميان ايالات متحده و اسرائيل شده است.
وى پرسش هاى خود را با طرح اين سؤالات به پايان برد: چگونه مى توان از اجماع جهانى براى حل مسئله فلسطين استفاده کرد؟ آيا همه اهداف فلسطينيان به صورت يکجا قابل دستيابى است يا نياز به اولويتبندى است؟ آيا حمايت از فلسطين به معناى حمايت از گروه هايى خاص است؟ فلسطين عنصرى ايدولوژيک براى مجادلات سياسى است يا آرمانى انسانى واسلامى؟ چگونه مى توان حمايت از فلسطين را با منافع ملى ايران به هم پيوند زد؟
در پايان اين جلسه سخنرانان به پرسشهاى حضار پاسخ گفتند.
نظر شما :