پاکستان کشورى دوست اما شريکى بى ثبات
یادداشتی از عبدالرسول دشتى، کارشناس امور بين الملل پتروشيمى
پاکستان تنها کشور مسلمان داراى سلاح هسته يى، کشورى فقير و توسعه نيافته است که از زمان جدايى از هندوستان طى دهه هاى متوالى درگير مسائل مختلف سياسى داخلى و تنش هاى مستمر با هندوستان بوده و هيچ گاه نتوانسته در سايه آرامشى نسبى به اصلاح و تحول در ساختارهاى اقتصادى و اجتماعى خود بپردازد.اين همسايه شرقى همواره کشورى دوست براى ايران محسوب شده و اگرچه نزاع هاى فرقه يى و درگيرى هاى ميان شيعه و سنى، حتى ترور نمايندگان فرهنگى کشورمان و حملاتى عليه ديگر مسوولان ايرانى را به همراه داشته است ولى تاکنون روابط مثبت و خوبى ميان دو کشور برقرار بوده است.
دولت ژنرال مشرف در جريان حمله امريکا به افغانستان بابت همکارى با ايالات متحده منافع ملى زيادى را نصيب پاکستان و سر و سامان دادن به اوضاع اقتصادى و اجتماعى اين کشور کرد. مشرف هشت سال پيش اميد اول امريکايى ها در منطقه نبرد با طالبان بود تا جايى که کاخ سفيد چک کمک 10 ميليارد دلارى را به حساب او حواله کرد. اما همان طور که روزهاى حکومت دارى مشرف سرشار از شگفتى بود، روزهاى سقوط او نيز جهان را بسيار متعجب کرد. فاصله پيروزى پرويز مشرف در انتخابات رياست جمهورى تا شکست در انتخابات پارلمانى تنها دو ماه بود و همه عواملى که اسباب قدرت او شده بودند اين بار زمينه ساز زوال وى شدند، به طورى که او در روزهاى پايانى به زحمت توانست با ميدان دادن به تيم هاى تحقيق پليس اسکاتلنديارد لکه خونى که از بابت ترور بى نظير بوتو مى رفت تمام سابقه و نام او را با بدنامى تاريخى روبه رو کند، از دامن خود پاک کند.
در حال حاضر مهم ترين و شايد به تعبيرى استراتژيک ترين همکارى اقتصادى ايران و پاکستان پيشرفت هاى گام به گامى است که دو کشور در مسير نهايى کردن قرارداد خط لوله صلح طى مى کنند. در بخش پتروشيمى دو کشور همکارى خاصى در زمينه اجراى پروژه يا سرمايه گذارى مشترک در اين حوزه نداشته اند. البته پاکستان از جمله کشورهاى خريدار محصولات پتروشيمى ايران است و طرفين نسبت به توسعه مبادلات در اين بخش ديدگاه مثبتى دارند.
اما شرايط اين روزهاى پاکستان چشم انداز مثبتى از ثبات و اقتدار داخلى در اين کشور را نشان نمى دهد و همين نکته پاکستان را کشورى دوست ولى شريکى بى ثبات براى سرمايه گذارى و همکارى مشترک نشان مى دهد. تحليل ها و گزارش هاى مختلف منتشره نشان مى دهد ايالات متحده از دولت زردارى قطع اميد کرده و تعامل خود با نوازشريف مهم ترين شخصيت مخالف دولت پاکستان را بيشتر کرده است. اخيراً ژنرال پترائوس فرمانده نيروهاى امريکايى در خاورميانه سقوط دولت پاکستان توسط طالبان را خيلى محتمل دانسته و گزارش هاى سازمان هاى اطلاعاتى امريکا و اروپا حاکى از اين بوده که اوضاع در اسلام آباد بسيار خطرناک است و آنها حتى نمى توانند رويدادهاى احتمالى چند ساعت آينده در آنجا را پيش بينى کنند.
با اين وضع بايد گفت چنانچه پاکستان با همين روال پيش برود در آينده يى نزديک تبديل به مساله يى درجه اول براى ايران و ديگر کشورهاى همسايه خود خواهد شد. طالبان اگرچه امروز در نبرد مستقيم با امريکا قرار دارند ولى اين تخاصم نبايد ما را از اين مهم غافل سازد که گروه هاى تندرو طالبان هميشه ايران شيعه را دشمن خود تلقى کرده اند. لذا بايد دو نکته را در نظر داشت؛ نخست اينکه در رابطه با موضوع طالبان و امريکا دشمن ما عملاً نمى تواند دوست ما باشد و ديگر اينکه ايالات متحده از زمان روى کار آمدن باراک اوباما تلاش دارد به اين دشمنى 30ساله خاتمه دهد. لذا جا دارد در شرايط موجود و به منظور کاهش تنش با ايالات متحده، نگاه خصمانه خود نسبت به امريکا را با تامل بيشترى پيش ببريم.
دولت امريکا در حال حاضر در شرايطى قرار گرفته که براى خلاصى از دست طالبان نيازمند همکارى کشورهاى همسايه پاکستان و افغانستان است و ايران مى تواند محور اصلى اين همکارى ها قرار بگيرد. اما لازم است جمهورى اسلامى در اين شرايط بسيار هوشمندانه عمل کرده و براى اين همکارى و باز کردن گره کور مشکلات ايالات متحده در اين منطقه حداکثر امتياز ممکن را بگيرد؛ امتيازاتى بيشتر از آنچه پرويز مشرف در جريان تهاجم نظامى امريکا به افغانستان بابت همکارى با اين کشور نصيب پاکستان کرد.
طالبان تا روزى که به صورت نيرويى متشکل وجود داشته و از قدرت نظامى برخوردارند، مى توانند براى ايران هم به يک مساله يا مشکل تبديل شوند. اين مشکل اگر به صورت عمليات تروريستى نباشد از راه هاى ديگرى وجود خواهد داشت. کافى است به اين نکته توجه شود که بنا به گفته مدير کل امور اجرايى ستاد مبارزه با مواد مخدر بيش از 70 تا 80 درصد مواد مخدر واردشده به ايران از مرزهاى استان سيستان و بلوچستان وارد کشور مى شود و اين همه نمى تواند فقط از مرز افغانستان باشد زيرا به قول ايشان مواد مخدر را اگر در يک گاوصندوق هم بگذارند راه عبور خودش را باز مى کند. در واقع شبکه هاى قاچاق به آسانى قادرند راه خود را تغيير داده و از مسير مطمئن ديگرى در شرق محموله هاى خود را وارد کشور کنند.
جمع بندى
- کشور پاکستان به رغم روابط حسنه آن دولت با ايران در حال حاضر از آنچنان ثبات سياسى برخوردار نيست که شايسته سرمايه گذارى مشترک ميان دو کشور باشد.
- اين کشور استعداد همکارى با ايران در زمينه هاى مختلف از جمله صنايع پتروشيمى را دارد ولى با توجه به شرايط داخلى و سياسى حال حاضر اين کشور بهتر است برنامه هاى همکارى و مشارکت با آنها حداکثر در سطح گفت وگو و بررسى ادامه پيدا کند تا آينده نشان دهد اين کشور به چه ميزان در مسير دستيابى به ثبات سياسى گام برخواهد داشت.
- قرارداد خط لوله صلح ميان دو کشور بيشتر از آنکه واجد منافع اقتصادى باشد دربردارنده ملاحظات سياسى است و به لحاظ اهميت خاص و توجهات بين المللى نسبت به آن شايسته است به عنوان مهم ترين رکن همکارى دو کشور در زمينه صنعت نفت مسير نهايى شدن خود را هر چه سريع تر طى کند.
- شرايط فعلى پاکستان براى سرمايه گذارى ايران در آن کشور مناسب نيست ولى اگر بتوانيم سرمايه شرکت هاى پاکستانى را به داخل ايران کشانده، در طرح هاى مشترک از جمله پتروشيمى را مورد استفاده قرار دهيم، در جهت گسترش مناسبات دوستانه با آن کشور و همچنين بر مبناى منافع ملى بسيار موفق عمل کرده ايم.
- پاکستان در شرايط فعلى مى تواند پل بزرگ ايجاد ارتباط ميان ايران و امريکا لقب بگيرد، آن هم با موضع برتر ايران براى حضور و همکارى در حل هميشگى مشکل طالبان در منطقه.
استفاده از شرايط فعلى پاکستان براى تسهيل در انجام مذاکره با امريکا از موضع برتر و کسب امتياز، موقعيت مناسبى است که امروز کاربرد دارد و اگر مورد نظر قرار نگيرد همانند شرايط جنگ امريکا با افغانستان و عراق به عنوان برگ برنده يى استفاده نشده از دست خواهد رفت.
دولت ژنرال مشرف در جريان حمله امريکا به افغانستان بابت همکارى با ايالات متحده منافع ملى زيادى را نصيب پاکستان و سر و سامان دادن به اوضاع اقتصادى و اجتماعى اين کشور کرد. مشرف هشت سال پيش اميد اول امريکايى ها در منطقه نبرد با طالبان بود تا جايى که کاخ سفيد چک کمک 10 ميليارد دلارى را به حساب او حواله کرد. اما همان طور که روزهاى حکومت دارى مشرف سرشار از شگفتى بود، روزهاى سقوط او نيز جهان را بسيار متعجب کرد. فاصله پيروزى پرويز مشرف در انتخابات رياست جمهورى تا شکست در انتخابات پارلمانى تنها دو ماه بود و همه عواملى که اسباب قدرت او شده بودند اين بار زمينه ساز زوال وى شدند، به طورى که او در روزهاى پايانى به زحمت توانست با ميدان دادن به تيم هاى تحقيق پليس اسکاتلنديارد لکه خونى که از بابت ترور بى نظير بوتو مى رفت تمام سابقه و نام او را با بدنامى تاريخى روبه رو کند، از دامن خود پاک کند.
در حال حاضر مهم ترين و شايد به تعبيرى استراتژيک ترين همکارى اقتصادى ايران و پاکستان پيشرفت هاى گام به گامى است که دو کشور در مسير نهايى کردن قرارداد خط لوله صلح طى مى کنند. در بخش پتروشيمى دو کشور همکارى خاصى در زمينه اجراى پروژه يا سرمايه گذارى مشترک در اين حوزه نداشته اند. البته پاکستان از جمله کشورهاى خريدار محصولات پتروشيمى ايران است و طرفين نسبت به توسعه مبادلات در اين بخش ديدگاه مثبتى دارند.
اما شرايط اين روزهاى پاکستان چشم انداز مثبتى از ثبات و اقتدار داخلى در اين کشور را نشان نمى دهد و همين نکته پاکستان را کشورى دوست ولى شريکى بى ثبات براى سرمايه گذارى و همکارى مشترک نشان مى دهد. تحليل ها و گزارش هاى مختلف منتشره نشان مى دهد ايالات متحده از دولت زردارى قطع اميد کرده و تعامل خود با نوازشريف مهم ترين شخصيت مخالف دولت پاکستان را بيشتر کرده است. اخيراً ژنرال پترائوس فرمانده نيروهاى امريکايى در خاورميانه سقوط دولت پاکستان توسط طالبان را خيلى محتمل دانسته و گزارش هاى سازمان هاى اطلاعاتى امريکا و اروپا حاکى از اين بوده که اوضاع در اسلام آباد بسيار خطرناک است و آنها حتى نمى توانند رويدادهاى احتمالى چند ساعت آينده در آنجا را پيش بينى کنند.
با اين وضع بايد گفت چنانچه پاکستان با همين روال پيش برود در آينده يى نزديک تبديل به مساله يى درجه اول براى ايران و ديگر کشورهاى همسايه خود خواهد شد. طالبان اگرچه امروز در نبرد مستقيم با امريکا قرار دارند ولى اين تخاصم نبايد ما را از اين مهم غافل سازد که گروه هاى تندرو طالبان هميشه ايران شيعه را دشمن خود تلقى کرده اند. لذا بايد دو نکته را در نظر داشت؛ نخست اينکه در رابطه با موضوع طالبان و امريکا دشمن ما عملاً نمى تواند دوست ما باشد و ديگر اينکه ايالات متحده از زمان روى کار آمدن باراک اوباما تلاش دارد به اين دشمنى 30ساله خاتمه دهد. لذا جا دارد در شرايط موجود و به منظور کاهش تنش با ايالات متحده، نگاه خصمانه خود نسبت به امريکا را با تامل بيشترى پيش ببريم.
دولت امريکا در حال حاضر در شرايطى قرار گرفته که براى خلاصى از دست طالبان نيازمند همکارى کشورهاى همسايه پاکستان و افغانستان است و ايران مى تواند محور اصلى اين همکارى ها قرار بگيرد. اما لازم است جمهورى اسلامى در اين شرايط بسيار هوشمندانه عمل کرده و براى اين همکارى و باز کردن گره کور مشکلات ايالات متحده در اين منطقه حداکثر امتياز ممکن را بگيرد؛ امتيازاتى بيشتر از آنچه پرويز مشرف در جريان تهاجم نظامى امريکا به افغانستان بابت همکارى با اين کشور نصيب پاکستان کرد.
طالبان تا روزى که به صورت نيرويى متشکل وجود داشته و از قدرت نظامى برخوردارند، مى توانند براى ايران هم به يک مساله يا مشکل تبديل شوند. اين مشکل اگر به صورت عمليات تروريستى نباشد از راه هاى ديگرى وجود خواهد داشت. کافى است به اين نکته توجه شود که بنا به گفته مدير کل امور اجرايى ستاد مبارزه با مواد مخدر بيش از 70 تا 80 درصد مواد مخدر واردشده به ايران از مرزهاى استان سيستان و بلوچستان وارد کشور مى شود و اين همه نمى تواند فقط از مرز افغانستان باشد زيرا به قول ايشان مواد مخدر را اگر در يک گاوصندوق هم بگذارند راه عبور خودش را باز مى کند. در واقع شبکه هاى قاچاق به آسانى قادرند راه خود را تغيير داده و از مسير مطمئن ديگرى در شرق محموله هاى خود را وارد کشور کنند.
جمع بندى
- کشور پاکستان به رغم روابط حسنه آن دولت با ايران در حال حاضر از آنچنان ثبات سياسى برخوردار نيست که شايسته سرمايه گذارى مشترک ميان دو کشور باشد.
- اين کشور استعداد همکارى با ايران در زمينه هاى مختلف از جمله صنايع پتروشيمى را دارد ولى با توجه به شرايط داخلى و سياسى حال حاضر اين کشور بهتر است برنامه هاى همکارى و مشارکت با آنها حداکثر در سطح گفت وگو و بررسى ادامه پيدا کند تا آينده نشان دهد اين کشور به چه ميزان در مسير دستيابى به ثبات سياسى گام برخواهد داشت.
- قرارداد خط لوله صلح ميان دو کشور بيشتر از آنکه واجد منافع اقتصادى باشد دربردارنده ملاحظات سياسى است و به لحاظ اهميت خاص و توجهات بين المللى نسبت به آن شايسته است به عنوان مهم ترين رکن همکارى دو کشور در زمينه صنعت نفت مسير نهايى شدن خود را هر چه سريع تر طى کند.
- شرايط فعلى پاکستان براى سرمايه گذارى ايران در آن کشور مناسب نيست ولى اگر بتوانيم سرمايه شرکت هاى پاکستانى را به داخل ايران کشانده، در طرح هاى مشترک از جمله پتروشيمى را مورد استفاده قرار دهيم، در جهت گسترش مناسبات دوستانه با آن کشور و همچنين بر مبناى منافع ملى بسيار موفق عمل کرده ايم.
- پاکستان در شرايط فعلى مى تواند پل بزرگ ايجاد ارتباط ميان ايران و امريکا لقب بگيرد، آن هم با موضع برتر ايران براى حضور و همکارى در حل هميشگى مشکل طالبان در منطقه.
استفاده از شرايط فعلى پاکستان براى تسهيل در انجام مذاکره با امريکا از موضع برتر و کسب امتياز، موقعيت مناسبى است که امروز کاربرد دارد و اگر مورد نظر قرار نگيرد همانند شرايط جنگ امريکا با افغانستان و عراق به عنوان برگ برنده يى استفاده نشده از دست خواهد رفت.
نظر شما :