اقدامی که فقط به درد قانع کردن رای‌دهندگان می‌خورد

مصرف داخلی به رسمیت شناختن فلسطین توسط اروپایی‌ها

۰۱ مهر ۱۴۰۴ | ۱۸:۰۰ کد : ۲۰۳۵۲۷۱ اخبار اصلی خاورمیانه
اعلامیه‌های کشورهای اروپایی مبنی بر به رسمیت شناختن «فلسطین» بیشتر مربوط به سیاست داخلی است تا حماس یا جنگ جاری. خیابان‌های اروپا در حال جوش و خروش است و به رسمیت شناختن کشور فلسطین اقدامی است که رهبران می‌توانند برای جلب رضایت رأی‌دهندگان بدون اتخاذ اقدامات سخت‌تر و دشوارتر مانند تحریم اسرائیل انجام دهند.
مصرف داخلی به رسمیت شناختن فلسطین توسط اروپایی‌ها

دیپلماسی ایرانی: یک کارشناس حقوقی اسرائیلی، یک فعال سیاسی فلسطینی و یک روزنامه‌نگار فرانسوی، کاستی‌های فراوان به رسمیت شناختن، از جمله عدم توجه به نگرانی‌های اسرائیل و ترویج اصلاحات در تشکیلات خودگردان فلسطین را بررسی می‌کنند.

در ۱۸ سپتامبر، موسسه واشینگتن یک انجمن سیاست‌گذاری مجازی با حضور تال بکر، سامر سینیجلاوی و ایزابل لاسر برگزار کرد تا در مورد اقدامات دولت‌های غربی برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین بحث و گفت‌وگو کند. تال بکر پیش از این به عنوان مشاور حقوقی وزارت امور خارجه اسرائیل خدمت می‌کرد و در حال حاضر معاون رئیس موسسه شالوم هارتمن در اورشلیم است. سامر سینیجلاوی رئیس صندوق توسعه اورشلیم و از فعالان قدیمی جنبش فتح است. ایزابل لاسر خبرنگار دیپلماتیک روزنامه فرانسوی لو فیگارو است. 

تال بکر

تصمیمات اخیر دولت‌های غربی برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین را باید به عنوان سرزنشی علیه اسرائیل دانست که از سیاست‌های داخلی آن کشورها سرچشمه می‌گیرد، نه تلاشی سازنده برای بهره‌گیری از یک فرآیند متفکرانه به رسمیت شناختن برای پیشبرد تغییر معنادار بین اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها. این تصمیمات نمایشی و غیرسازنده هستند و در خدمت «خوب به نظر رسیدن» به جای «خوب انجام دادن» هستند.

منطقی است که اسرائیلی‌ها در سراسر طیف سیاسی، اقدامات برای به رسمیت شناختن «فلسطین» را به عنوان یک پیروزی برای حماس در نظر بگیرند، به ویژه با توجه به اینکه به رسمیت شناختن هیچ کمکی به وضعیت وحشتناک گروگان‌های اسرائیلی که هنوز در غزه در اسارت حماس هستند، نمی‌کند. برخی از تحلیلگران سعی می‌کنند استدلال کنند که حماس با تشکیل کشور فلسطین مخالف است، اما ما باید به خود رهبران حماس گوش دهیم که با خوشحالی از اعلام به رسمیت شناختن به عنوان موفقیتی که با حمله ۷ اکتبر آنها تسهیل شده است، استقبال کرده‌اند. در واقع، اگر به رسمیت شناختن به فرآیند آشتی و صلح مرتبط باشد، حماس ممکن است با آن مخالفت کند، اما این اعلام به رسمیت شناختن کشور به هیچ چیز مشروط نیست – نه به آزادی گروگان‌ها، نه به خلع سلاح حماس، نه به هیچ فرآیند به رسمیت شناختن متقابل.

علاوه بر این، «بیانیه نیویورک» در مورد راه‌حل دو کشوری که هفته گذشته توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد تصویب شد، بر وعده‌های داده شده توسط تشکیلات خودگردان فلسطین (PA) در مورد اصلاحات، از جمله تعهد به برگزاری انتخابات در سال آینده، استوار است. از دیدگاه اسرائیل، این امر به نظر عقب‌گرد می‌رسد، زیرا امتیازی برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین امروز در ازای چیزی (انتخابات) که رهبر تشکیلات خودگردان قول انجام آن را در آینده می‌دهد، وعده‌ای که بارها داده و شکسته شده است. ترتیب معکوس، که در آن به رسمیت شناختن بین‌المللی پس از اجرای آن اقدامات اعطا می‌شود، به طور مؤثرتری حماس را دلسرد می‌کند و تشکیلات خودگردان را به رعایت تعهدات خود در مورد حکومتداری خوب تشویق می‌کند. در تئوری، اعلامیه‌ای در مورد به رسمیت شناختن می‌توانست هم مردم فلسطین و هم اسرائیل و حق آنها برای داشتن یک کشور را تأیید کند، که می‌توانست هم دستور کار حداکثری حماس و هم تفکر آن دسته از اسرائیلی‌هایی را که خواهان الحاق کامل سرزمین‌های فلسطینی هستند، تضعیف کند، اما حتی از این چارچوب نیز استفاده نشد.

در نهایت، وقتی صحبت از به رسمیت شناختن کشور فلسطین می‌شود، تنها یک حوزه انتخابیه اهمیت دارد – مردم اسرائیل – و چالش متقاعد کردن اسرائیلی‌ها مبنی بر اینکه چنین کشوری تهدیدی برای امنیت آنها نخواهد بود، امروز بسیار بیشتر از قبل از ۷ اکتبر است. با عدم رسیدگی به ترس‌های اصلی مردم اسرائیل – به‌ویژه با هیچ کاری نکردن برای آزادی گروگان‌ها یا برکناری حماس از قدرت – این اقدامات برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین توسط جامعه بین‌المللی، تنها این روند را دشوارتر می‌کند. از قضا، تنها حوزه انتخابیه در داخل اسرائیل که ممکن است از این اعلامیه‌های به رسمیت شناختن کشور فلسطین استقبال کند، طرفداران الحاق هستند که از آن به عنوان پوشش سیاسی برای پیشبرد دستور کار خود استفاده خواهند کرد.

سامر سینیجلاوی

اعلامیه‌های کشورهای اروپایی مبنی بر به رسمیت شناختن «فلسطین» بیشتر مربوط به سیاست داخلی است تا حماس یا جنگ جاری. خیابان‌های اروپا در حال جوش و خروش است و به رسمیت شناختن کشور فلسطین اقدامی است که رهبران می‌توانند برای جلب رضایت رأی‌دهندگان بدون اتخاذ اقدامات سخت‌تر و دشوارتر مانند تحریم اسرائیل انجام دهند. در واقع، به رسمیت شناختن تأثیر واقعی کمی بر اسرائیلی‌ها یا فلسطینی‌ها خواهد داشت – به هر حال، تنها کشوری که فلسطینی‌ها به رسمیت شناختن آن نیاز دارند، اسرائیل است.

سوال کلیدی همچنان باقی است: چگونه اسرائیلی‌ها را متقاعد کنیم که آنها یک شریک واقعی در فلسطین دارند و همکاری با یکدیگر هر دو ما را به آینده‌ای امن و پایدار سوق می‌دهد؟ به ویژه از ۷ اکتبر، اکثر اسرائیلی‌ها نه از روی ایدئولوژی، بلکه از روی ترس با کشور فلسطین مخالف هستند، بنابراین فلسطینی‌ها باید به نگرانی‌های امنیتی اسرائیل رسیدگی کنند. فشارهای بین‌المللی نه مردم اسرائیل را به حرکت در خواهد آورد و نه نمایش سیاسی به رسمیت شناختن کشور فلسطین.

برای ایجاد صلح واقعی، باید فرآیندی ایجاد کنیم که اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها را درگیر کند و برای این کار باید با تغییر رهبری شروع کنیم. تصمیمات مربوط به به‌رسمیت شناختن فلسطین که ما در مورد آن بحث می‌کنیم، بر اساس نامه‌ای از محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، به محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی و امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه، گرفته شده که در آن وعده انتخابات ریاست جمهوری و قانونگذاری فلسطین، که در آن حماس از شرکت در آن منع خواهد شد، ظرف یک سال داده شده است. کاملاً ضروری است که این انتخابات قبل از انتخابات بعدی اسرائیل برگزار شود تا رأی‌دهندگان اسرائیلی بتوانند احتمال یک رهبری جدید و محبوب فلسطینی را ببینند که بتواند تصمیمات نامحبوب لازم برای صلح را اتخاذ کند. هنگامی که اسرائیلی‌ها ببینند که فلسطینی‌های عادی رهبری جدیدی را انتخاب کرده‌اند، امیدواریم که آنها تشویق شوند تا به ائتلاف جدیدی که متعهد به صلح و آشتی است، رأی خود را بدهند.

رئیس جمهور عباس رهبران اروپایی را متقاعد کرده که در حال اصلاح تشکیلات خودگردان فلسطین است، اما هیچ اصلاح معناداری صورت نگرفته است. برعکس، او یک دولت پلیسی را اداره می‌کند که در آن فعالان صلح‌جو برای بازجویی دستگیر می‌شوند و دیگر هرگز دیده نمی‌شوند. در عوض، عباس روندی را که در نیویورک خواهیم دید، دوست دارد، جایی که او هر سال از آمدن به آنجا برای سخنرانی در مقابل رهبران جهان لذت می‌برد. اما این رهبری واقعی نیست و این اصلاحات واقعی نیست.

ایزابل لاسر

فرانسه به سه دلیل رهبری تلاش‌های بین‌المللی برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین را بر عهده گرفته است: (۱) رئیس جمهور مکرون از نخست وزیر نتانیاهو ناامید شده است، که به اعتقاد او نقشی تشدیدکننده در درگیری غزه ایفا می‌کند؛ (۲) مکرون تحت تأثیر بحران انسانی در غزه قرار گرفته است؛ و (۳) مکرون از این موضوع برای آرام کردن انتقادات جناح چپ سیاسی فرانسه استفاده می‌کند. به گفته وزیر امور خارجه فرانسه، مکرون در روزی از ماه ژوئن که اسرائیل بمباران ایران را آغاز کرد، تصمیم به به‌رسمیت شناختن کشور فلسطین گرفت. در مورد قالب، برگزاری کنفرانس‌های بین‌المللی یکی از ابزارهای مورد علاقه مکرون در سیاست خارجی است.

لازم به ذکر است که مکرون در داخل کشور با بحران سیاسی و اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کند و به طور غیرمنتظره‌ای با دو برابر کردن تلاش‌های خود برای ایفای نقش رهبری در صحنه بین‌المللی به این بحران پاسخ داده است. او با شروع جنبش «جلیقه زردها» در سال‌های ۲۰۱۸ – ۲۰۲۰، با اعتصابات و اعتراضات جناح چپ روبه‌رو شده که چالش بزرگی برای دولت او بوده است. به رسمیت شناختن کشور فلسطین به او کمک می‌کند تا از مخالفان چپ‌گرا که این موضوع را یک مسئله مهم می‌دانند، پیشی بگیرد. با این حال، در درازمدت بعید است که این استراتژی برای بازپس‌گیری یا خنثی کردن چپ‌گراها، که در میان آنها یهودستیزی شایع است، کافی باشد.

فرانسه موفقیت اعلامیه نیویورک و تلاش برای گسترش حمایت از کشور فلسطین را یک پیروزی بزرگ دیپلماتیک می‌داند. پاریس حتی بدون هیچ مدرک آشکاری معتقد است که ایالات متحده در نهایت از ابتکار فرانسه در مورد کشور فلسطین حمایت خواهد کرد، با توجه به اینکه این اعلامیه پیش‌بینی می‌کند که کشورهای عربی برای عادی‌سازی با اسرائیل تلاش کنند، که از اصول اصلی سیاست خارجی رئیس جمهور ترامپ از زمان امضای توافق‌نامه ابراهیم در سال ۲۰۲۰ است. فرانسه همچنین به تعهدات رئیس جمهور عباس برای برگزاری انتخابات اعتماد زیادی دارد و ادعاهایی مبنی بر اینکه او از قبل یک روند اصلاحات معنادار را آغاز کرده است، بدون انتقاد می‌پذیرد.

مکرون سیاست خود در قبال خاورمیانه را سیاست «تعادل» توصیف می‌کند – یافتن تعادل در روابط با اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها برای پیشبرد هدف صلح. با این حال، از آنجایی که اسرائیل به رسمیت شناختن کشور فلسطین را به نفع حماس و به ضرر خود می‌داند، این رویکرد خطر تأثیر معکوس دارد: تحریک اسرائیل به واکنش با الحاق سرزمین‌های کرانه باختری، که در نهایت آرمان کشور فلسطین را به عقب خواهد راند.

منبع: واشینگتن اینستیتیوت / تحریریه دیپلماسی ایرانی/۱۱

کلید واژه ها: فلسطین اسرائیل اتحادیه اروپا اروپا به رسمیت شناختن فلسطین کشور فلسطین تشکیلات خودگردان فلسطین فرانسه فرانسه و فلسطین محمود عباس حکومت خودگردان فلسطین امانوئل مکرون


نظر شما :