جنگ ۱۲ روزه و پیامدهای آن برای روابط تهران ـ دهلینو
جایگاه هند در راهبرد «نگاه به شرق» جمهوری اسلامی ایران

نویسنده: حسام الدین حجت زاده، دکترای تاریخ و تمدن ملل اسلامی و کارشناس مسائل آسیای جنوبی
دیپلماسی ایرانی: راهبرد «نگاه به شرق» در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران که از سال ۱۳۸۴ در دولت اول محمود احمدینژاد با نظر مستقیم رهبر انقلاب اسلامی به اجرا درآمد، طی دو دهه اخیر همواره بر تقویت روابط با کشورهای آسیایی، آفریقایی و آمریکای لاتین تأکید داشته است. در این راهبرد بر گسترش هر چه بیشتر روابط و همکاریهای دوجانبه یا چندجانبه با قدرتهای آسیایی، به ویژه چین و روسیه، بعضی کشورهای آمریکای لاتین (ونزوئلا، نیکاراگوئه و کوبا) و آفریقایی مانند الجزایر که سیاستهای ضد یکجانبهگرایی ایالات متحده را سرلوحه روابط خارجی خود قرار دادهاند، تمرکز شده است.
اهداف اصلی این راهبرد، تثبیت جایگاه ژئوپلیتیکی جمهوری اسلامی ایران با محوریت قاره آسیا؛ کاهش تدریجی وابستگی اقتصادی و سیاسی تهران به غرب و متحدان آن؛ مقابله با تحریمهای یکجانبه آمریکا و ایجاد بلوکهای همکاری منطقهای و فرامنطقهای در راستای ایجاد یک نظم جهانی غیرغربی و جلوگیری از انزوای کامل جمهوری اسلامی ایران است. در این میان، هند به عنوان یکی از قدرتهای آسیایی و سومین اقتصاد بزرگ دنیا یکی از مهمترین کشورهای هدف در چارچوب راهبرد «نگاه به شرق» جمهوری اسلامی ایران است.
با این وجود در یک نگاه کلی، دولتمردان هندی در طول دهههای اخیر همزمان با فاصله گرفتن از فضای دوقطبی حاکم بر دوران جنگ سرد، منافع اقتصادی و روابط خارجی خود را در مسیری تنظیم کردهاند که در برخی موارد، دهلینو و تهران را رودرروی یکدیگر قرار میدهد. به عنوان مثال، هند بر گسترش روزافزون روابط با رژیم اسرائیل اصرار دارد. در آخرین اقدام در این زمینه، بتسلئیل اسموتریچ، صهیونیست افراطی و وزیر دارایی اسرائیل در سفر به دهلینو در اوایل سپتامبر ۲۰۲۵ با نیرمالا سیتارامان، وزیر دارایی هند برای تقویت جریان تجارت و سرمایهگذاری دوجانبه توافق امضا کردند. یکی از اهداف طرفین، بالا بردن حجم تجارت رژیم اسرائیل و هند از ۳٫۹ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۴ عنوان شده است.
هندوستان از گسترش روابط با رژیم اسرائیل اهداف و منافع مشخصی را دنبال میکند:
گسترش زیرساختهای نظامی هند با کمک صهیونیستها: وزیر دارایی هند در دیدار اخیر با همتای صهیونیست خود بر ضرورت همکاری دو دولت، از جمله در حوزههای امنیت سایبری و دفاعی تاکید کرد. هندیها علاوه بر همکاری نظامی و اطلاعاتی با تلآویو و حمایت لفظی از توسعهطلبیهای نظامی رژیم اسرائیل، در طول جنگ غزه، بهطور غیرمستقیم و در قالب همکاریهای نظامی با اسرائیل، به تقویت توان دفاعی این رژیم پرداخته است. یکی از مهمترین اقدامات، تأسیس کارخانهای در حیدرآباد با سرمایهگذاری مشترک شرکتهای هندی و صهیونیستی بود که به تولید پهپادهای «هرمس 900» میپردازد.
این پهپادها که قابلیت پرواز طولانی و حمل موشکهای ضدتانک را دارند، در سلسله عملیات نظامی ارتش رژیم اسرائیل در نوار غزه بهکار گرفته شدهاند. این همکاری، علاوه بر تقویت توان نظامی صهیونیستها، به هند امکان انتقال فناوریهای پیشرفته را نیز فراهم کرده است. همچنین گزارشهایی مبنی بر صادرات انواع راکت و مواد منفجره هندی به ارتش رژیم در جریان جنگ غزه منتشر شده که با انتقاداتی از سوی گروههای مدنی و حقوق بشری در هند مواجه شده است.
کاستن از نفوذ یا منزوی کردن قدرتهای مسلمان جنوب و غرب آسیا: جمهوری اسلامی ایران در کنار ترکیه و پاکستان به مثابه سه قدرت اقتصادی، سیاسی و نظامی در سطوح منطقهای و بینالمللی نقش فعال و تأثیرگذاری ایفا میکنند. مقامات هندی با درک تهدیدات بالقوه ناشی از قدرت این سه کشور مسلمان سعی دارند از طریق همکاری نزدیک با رژیم اسرائیل به تدریج از نفوذ آنها کاسته و به نوعی پاکستان، ترکیه و جمهوری اسلامی ایران را به انزوا بکشانند.
القاء وجود حس مشترک بین هند و رژیم اسرائیل حول آسیبهای ناشی از افراطگرایی اسلامی: دولت مودی در سالهای اخیر، به خصوص پس از دیدار سال ۲۰۱۷ نتانیاهو از هند، بسیار تلاش کرد تا تل آویو را حامی جدی خود در اختلاف هفتاد سالهاش با پاکستان در مورد منطقه کشمیر معرفی کند. بدین ترتیب، تهدیدات امنیتی ناشی از افراطگرایان مورد حمایت اسلام آباد در منطقه و دنیا را بزرگنمایی کند. به علاوه صهیونیستها سالهاست که تجربیات خود در زمینه سرکوب فلسطینیان، به ویژه در جنگهای شهری را در اختیار هندیها قرار میدهند تا از آن در خواباندن موج اعتراضات کشمیریها تحت عنوان «مقابله با خطر اسلام افراطی» استفاده کنند. در همین راستا، مقامات هندی پس از عملیات طوفان الاقصی و آغاز حملات ارتش رژیم اسرائیل به نوار غزه، با اعتراضات مردم هند در حمایت از مردم فلسطین برخورد کرده و حتی در مواردی به جرمانگاری آن پرداختهاند. همزمان دولت مودی اجازه داده است تا راهپیماییهایی در حمایت از رژیم اسرائیل برگزار شود.
مهمترین دلایل تلآویو برای تقویت روابط دوجانبه با دهلینو عبارتاند از:
استفاده از موقعیت ژئوپولتیک و حساس هند در منطقه جنوب آسیا و همجواری آن با چین، پاکستان و ایران؛ ایجاد یا تشدید اختلاف بین هند و کشورهای همسایه و منطقه (به ویژه ایران و پاکستان).
دلایل فوق باعث شده است تا به ویژه در طول بیش از یک دهه نخست وزیری نارندرا مودی (Narendra Modi) هند آرام آرام از جمهوری اسلامی ایران فاصله بگیرد و همزمان مانع از شکلگیری ائنلافهای منطقهای مؤثر با حضور دو کشور بزرگ آسیایی شود. حتی دولتمردان هند پس از تعرض رژیم اسرائیل به ایران در ماه ژوئن ۲۰۲۵ حاضر نشدند این اقدام را محکوم کنند و از حمایت از موضع سازمان همکاری شانگهای در محکومیت این حملات خودداری کردند. اما پس از اینکه آمریکا تعرفه ۵۰ درصدی بر واردات کالا از هند را اجرایی کرد، این کشور در ماه سپتامبر، اعلامیه سازمان همکاری شانگهای در محکومیت حملات ایالات متحده و رژیم اسرائیل به کشورمان را امضا کرد.
مقامات هندی بدون توجه به واکنشهای احتمالی افکار عمومی کشورشان، به ویژه مسلمانان هند و مسئولان جمهوری اسلامی ایران، نشان دادهاند که برای تقویت روابط نظامی و فنی با صهیونیستها مصمم هستند و عملاً سیاست خارجی سنتی مبتنی بر بیطرفی هند را فدای منافع مشترک با دولت بنیامین نتانیاهو کردهاند. با این وجود، جنگ ۱۲ روزه و احتمال درگیری مجدد بین تهران و تلآویو پیامدهای زیر را متوجه هند خواهد کرد:
اول، ایران به عنوان مسیر ورود هند به منطقه آسیای مرکزی عمل میکند. هندیها وعده دادهاند که میلیاردها دلار در بندر چابهار ایران – رقیب بندر گوادر پاکستان – سرمایهگذاری کنند تا ارتباط مستقیمی با آسیای مرکزی برقرار کنند. با این وجود، مقامات هند در سالهای اخیر به بهانههای مختلف، از جمله تحریمهای ضدایرانی آمریکا و فشارهای مستقیم و غیرمستقیم چین و رژیم اسرائیل، از تکمیل پروژه توسعه چابهار طفره رفتهاند.
در عین حال، منطقه آسیای مرکزی برای هندیها حائز اهمیت است؛ نه فقط از لحاظ امنیت انرژی، بلکه به دلیل فراوانی مواد معدنی کمیاب. اما هند مرز مستقیمی با آسیای مرکزی ندارد و پتانسیل تجاری محدودی در رابطه با این منطقه ژئواستراتژیک دارد. درگیری نظامی جمهوری اسلامی ایران و رژیم اسرائیل برنامههای هند برای اتصال به روسیه و اروپا از طریق آسیای مرکزی را به خطر میاندازد و در بلندمدت، مانع از پیشرفت پروژه کریدور بینالمللی شمال – جنوب میشود که قرار است اروپا و روسیه را از مسیر زمینی و دریایی قزاقستان – ترکمنستان – ایران به هند متصل کند.
دوم، آغاز مجدد حملات رژیم اسرائیل یا جمهوری اسلامی ایران به یکدیگر، امنیت انرژی و اقتصاد هند را در معرض خطر قرار خواهد داد. دولت مودی به شدت به واردات نفت وابسته است و بیش از ۸۰ درصد از نفت خام مورد نیاز خود را از منطقه غرب آسیا، از جمله ایران تأمین میکند. در حالی که نتیجه نهایی جنگ احتمالی صهیونیستها و جمهوری اسلامی ایران مشخص نیست، تشدید تنشها بین دو طرف میتواند به افزایش قیمت جهانی نفت تا ۱۲۰ دلار در هر بشکه بیانجامد. افزایش تورم، تشدید کسری حساب جاری و رشد هزینههای حمل و نقل از پیامدهای جهش چشمگیر قیمت نفت خواهند بود. این مسئله به نوبه خود، افزایش قیمت کالاها و خدمات عمومی در هند را به دنبال دارد که قادر است زندگی میلیونها خانوار هندی را تحت فشار قرار دهد و بر رشد اقتصادی این کشور تأثیر بگذارد.
سوم، دولت مودی پیش از این، هشدارهای مسافرتی صادر کرده و از نزدیک اوضاع را زیر نظر دارد تا امنیت شهروندان خود را در غرب آسیا تضمین کند. با این وجود، تداوم درگیری تهران و تلآویو خواه ناخواه خطرات امنیتی برای اتباع هندی در مطقه به وجود میآورد. نزدیک به ۱۸ هزار هندی در سرزمینهای اشغالی و حدود ۱۰ هزار و ۷۰۰ هندی در ایران ساکن هستند که هرگونه تشدید تنش بین صهیونیستها و جمهوری اسلامی ایران میتواند امنیت آنها را به خطر اندازد.
چهارم، با وجود اینکه ایران یک کشور اسلامی است، رابطه باثباتی با پاکستان ندارد؛ در مقابل، ایران برای هند اهمیت زیادی دارد؛ زیرا دهلینو به دنبال رقابت با طرحهای اقتصادی چین و پاکستان در منطقه است. روابط دوجانبه جمهوری اسلامی ایران با پاکستان در سالهای اخیر با فراز و فرود زیادی مواجه بوده است، به طوری که این دو کشور حتی در ژانویه ۲۰۲۴ به دلیل اتهامات میزبانی از گروههای تروریستی، در مرز مشترک با یکدیگر درگیر شدند. لذا حمایت قاطع دولت و ارتش پاکستان از جمهوری اسلامی ایران در برابر حملات صهیونیستها، نیاید به معنای بهبود کامل روابط تهران – اسلام آباد تلقی شود. همانگونه که عدم حمایت مقامات هندی از جریان جنگ ۱۲ روزه و محکوم نکردن حملات رژیم اسرائیل به ایران لزوماً به مفهوم آغاز دور تازه تنش در روابط پر فراز و فرود جمهوری اسلامی ایران و هند نیست.
در نهایت باید گفت دولت مودی با وجود تقویت روزافزون روابط دوجانبه با تلآویو، همچنان قصد دارد روابط خود را با جمهوری اسلامی ایران با اتکا به ارتباطات تاریخی، فرهنگی و سیاسی بدون تنش حفظ کند. برخی شواهد مانند تعامل خواسته یا ناخواسته هند با ایران در چارچوب سازمان همکاری شانگهای؛ تمایل طرف هندی برای تقویت روابط با جمهوری اسلامی ایران از جمله با هدف نزدیک کردن موضع تهران به خود در موضوع مناقشه با پاکستان، این ادعا را تقویت میکنند. این اقدام نتیجه تداوم سیاست هوشمندانه دولتهای هند در دهههای اخیر برای ایجاد یک تعادل ظریف در روابط خود با رژیم اسرائیل و جمهوری اسلامی ایران است.
بنابراین درگیری نظامی مجدد جمهوری اسلامی ایران و صهیونیستها شاید هند را مجبور به موضعگیری روشنتری کند که نتیجه آن، میتواند به دوری این کشور از یکی از طرفین منازعه (به احتمال زیاد، جمهوری اسلامی ایران) در کوتاه مدت منجر شود، از این منظر، نمیتوان روی هند به مثابه یک قدرت نوظهور آسیایی و بینالمللی در چارچوب راهبرد «نگاه به شرق» حساب ویژه باز کرد. همانگونه که چین و روسیه نیز طی دستکم دو دهه گذشته در بزنگاههای حساس در رویایی با غرب و رژیم اسرائیل، نشان دادهاند که شرکای مطمئنی برای جمهوری اسلامی ایران نیستند. با این وجود، شاید بتوان از برخی تحولات مقطعی مانند اختلاف دهلینو با واشنگتن بر سر اعمال تعرفههای سنگین 50 درصدی به کالاهای هندی از سوی دولت ترامپ که به نزدیکی بیشتر دولت مودی به روسیه و چین انجامیده است، به منظور نزدیک کردن مواضع این کشور به تهران در زمینههایی اقتصادی ـ تجاری و سیاسی استفاده کرد.
نظر شما :