تحلیلی از منظر روابط بینالملل و ژئوپلیتیک
چرا آمریکا و اسرائیل در برابر حوثیهای یمن ناکام ماندند؟

نویسنده: رضا حاجی محمدی، پژوهشگر روابط بینالملل
دیپلماسی ایرانی: ناتوانی آمریکا و اسرائیل در مهار حوثیهای یمن (انصارالله) به یکی از چالشهای برجسته سیاست جهانی در خاورمیانه تبدیل شده است. این گروه شبهنظامی، با وجود منابع محدود، توانسته با بهرهگیری از استراتژیهای جنگ نامتقارن، موقعیت استراتژیک یمن و حمایت منطقهای، هزینههای سنگینی به دو قدرت نظامی برتر جهان تحمیل کند.
حوثیها با استفاده از پهپادها و موشکهای بالستیک ارزانقیمت اما مؤثر، بازدارندگی نامتقارنی ایجاد کردهاند که تواناییهای نظامی پیشرفته آمریکا و اسرائیل را به چالش کشیده است.
حمایت ایران، بهعنوان بخشی از محور مقاومت، این گروه را به اهرمی برای تغییر توازن قدرت منطقهای تبدیل کرده و توانایی آمریکا را برای مداخله گسترده در یمن محدود کرده، زیرا این کشور درگیر بحرانهای متعدد جهانی از جمله رقابت با چین و جنگ اوکراین است.
علاوه بر این، عدم مشروعیت اقدامات نظامی آمریکا و اسرائیل، بهویژه پس از حملات اسرائیل به بندر حدیده در ژوئیه ۲۰۲۴، توانایی آنها برای تشکیل ائتلافهای بینالمللی را کاهش داده است.
محکومیتهای جهانی و انزوای دیپلماتیک اسرائیل، بهویژه در پی بحران غزه، مانع از اجماع منطقهای علیه حوثیها شده است. حتی متحدان سنتی مانند عربستان سعودی، پس از ناکامی در جنگ یمن (۲۰۱۵-۲۰۲۲)، به سمت مذاکره با ایران و کاهش تنش حرکت کردهاند.
حوثیها با بهرهگیری از روایت «مقاومت در برابر امپریالیسم و صهیونیسم» و حمایت از آرمان فلسطین، مشروعیت قابلتوجهی در جهان اسلام کسب کردهاند. این روایت، بهویژه پس از تشدید بحران غزه، حمایت مردمی و منطقهای را برای آنها به ارمغان آورده، در حالی که اقدامات نظامی اسرائیل و حمایت آمریکا از آنها، مشروعیت این دو کشور را در افکار عمومی منطقه تضعیف کرده است.
از منظر ژئوپلیتیکی، یمن به دلیل موقعیت استراتژیک خود در نزدیکی تنگه بابالمندب، که گذرگاه ۱۲ درصد تجارت جهانی است، از اهمیت بالایی برخوردار است. حوثیها با کنترل بخشهایی از این آبراه، با حملات موشکی و پهپادی به کشتیهای مرتبط با اسرائیل، تجارت این کشور را مختل کردهاند.
جغرافیای کوهستانی یمن و تجربه حوثیها در جنگهای چریکی، مداخله نظامی مستقیم را برای آمریکا و اسرائیل پرهزینه کرده است.
در عین حال، یمن به صحنهای برای رقابت قدرتهای بزرگ تبدیل شده است. حمایت غیرمستقیم چین و روسیه از حوثیها، در کنار پشتیبانی ایران، این درگیری را به بخشی از «جنگ سرد جدید» بدل کرده، در حالی که تمرکز آمریکا بر رقابت با چین در آسیا-پاسیفیک و مدیریت بحران اوکراین، منابع آن را برای مداخله در یمن محدود کرده است.
ناتوانی آمریکا در برابر حوثیها نشانهای از افول هژمونی این کشور در خاورمیانه است. شکستهای پیشین در عراق و افغانستان، همراه با تغییر اولویتهای سیاست خارجی آمریکا به سمت دیپلماسی مبتنی بر منافع، توانایی این کشور برای مداخله مؤثر را کاهش داده است.
اسرائیل نیز، بهعنوان متحد کلیدی آمریکا، با وجود برتری نظامی، نتوانسته بازدارندگی لازم را در برابر حملات حوثیها ایجاد کند. حملات موشکی به اهدافی مانند تلآویو نشاندهنده ضعف سیستمهای دفاعی اسرائیل است.
در نتیجه، ناتوانی آمریکا و اسرائیل در برابر حوثیهای یمن نتیجه ترکیبی از استراتژیهای جنگ نامتقارن، موقعیت ژئوپلیتیکی یمن، حمایت ایران و افول هژمونی آمریکاست. برای مدیریت این بحران، آمریکا و اسرائیل به بازنگری در استراتژیهای نظامی و دیپلماتیک خود نیازمند هستند. تقویت دیپلماسی عمومی، اجتناب از تشدید تنش و همکاری با میانجیهای منطقهای میتواند راهحلی برای کاهش بحران باشد. در غیر این صورت، یمن بهعنوان یک چالش پایدار برای سیاست خارجی آمریکا و اسرائیل باقی خواهد ماند.
نظر شما :