سناریوهای احتمالی مذاکرات و پساتوافق مسقط
تاثیر توافق و یا عدم توافق در روابط ایران با کشورهای اروپائی

دیپلماسی ایرانی: با توجه به از سرگیری و برگزاری دور دوم مذاکرات هسته ای میان ایران و امریکا، بالطبع نتایج احتمالی گوناگونی از این گفتوگوها را می توان در نظر داشت. بر اساس تجربه تاریخی، اهمیت و فراگیری موضوع مناقشه و اختلافات زیربنایی و روبنائی میان ایران و امریکا در سطح مناسبات جهانی و یا تاثیرگذاری و تاثیر پذیری وضعیت منطقه از نوع ارتباط و یا ایجاد جنگ سخت بین دو کشور، همواره مورد توجه سایر کشورهای مرکزی و پیرامونی بوده است.
اگر چه، مناطق مختلف شرق و غرب اروپا نیز از روند مناسبات خاص و تعاملات کشورهای قدرتمند مرکزی و پیرامونی در روابط بینالملل متاثر است و چه در وضعیت موجود و یا در صورت بروز هرگونه اتفاق جدید و یا رخداد غیر مترقبه، می توان انتظار برخوردهای متفاوت از سوی کشورهای این منطقه با مواضع جمهوری اسلامی ایران را متصور بود، ولیکن کلیت ماجرا از چهار حالت: توافق جامع، توافق موقت، عدم توافق و یا توافق بینابینی (مرحله ای) خارج نیست که هر یک از موارد مذکور، معطوف به نتایج و اقدامات خاص خود خواهد بود.
سناریوهای احتمالی و اهم ابعاد مختلف تأثیر مذاکرات مسقط در روابط ایران با کشورهای اروپایی، به عوامل بنیادینی از جمله ساخت سیاسی داخلی و خارجی، منافع ارزی و یا تشدید تحریم های اقتصادی و همچنین تأثیرات بینالمللی در اعمال محدودیت های سیاسی، اقتصادی، نظامی و یا رفع واقعی آن ها گره می خورد که در ادامه به برخی از آنان اشاره میشود:
الف) سناریوهای احتمالی
1. توافق جامع: در این سناریو، ایران و آمریکا به توافقی جامع دست مییابند که شامل محدودیتهای هستهای، مسائل منطقهای و حقوق بشر باشد که این توافق میتواند به کاهش کلیت تحریمها و بهبود روابط اقتصادی و سیاسی منجر شود که تاثیر آن در سایر حوزه ها نیز چشمگیر خواهد بود.
2. توافق موقت: ممکن است دو طرف به یک توافق موقت دست یابند که به کاهش تنشها و ایجاد فضای دیپلماتیک کمک کند، اما همچون گذشته مسائل اصلی و مناقشه جدی حل نشده باقی بماند.
3. توافق مرحلهای: دو طرف ممکن است نهایتا تصمیم بگیرند که به صورت مرحلهای به توافق برسند، به طوری که در هر مرحله شامل اقداماتی از سوی هر دو طرف باشند که تا حدودی به کاهش تدریجی تنشها کمک کند.
4. عدم توافق: در این حالت، مذاکرات به نتیجه نخواهد رسید و تنشها ادامه خواهد داشت. این سناریو میتواند به افزایش تحریمها و تشدید بحرانهای منطقهای و یا حتی جنگ سخت دیگری با محوریت اسرائیل منجر شود.
ب) ابعاد و آثار کلان مذاکرات مسقط در ارتباطات ایران با جوامع اروپایی
1. توافق هستهای و امنیت منطقهای
- توافق مثبت: اگر مذاکرات به یک توافق جامع منجر شود، کشورهای اروپایی با تمایل بیشتری برای بهبود روابط اقتصادی و سیاسی با ایران گام خواهند برداشت تا از قافله ی کسب منافع محیطی عقب نمانند که در این صورت کاهش تنشها در خاورمیانه و افزایش امنیت منطقهای را نیز می توان متصور بود.
- عدم توافق: در این صورت، کشورهای اروپایی تحت فشار بیشتر آمریکا قرار می گیرند تا تحریمهای موجود را حفظ و حتی آن ها را تشدید کنند و به بهانه های مختلف از همکاریهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی با ایران خودداری کنند.
2. تجارت و اقتصاد
- توافق: یک توافق موفق میتواند به کاهش تحریمها و افزایش مبادلات تجاری بین ایران و کشورهای اروپایی منجر شود که زمینه فرصتهای جدیدی برای سرمایهگذاری و همکاریهای اقتصادی را ایجاد خواهد کرد. آزادی سرمایه های بانکی و ارزی در گرو سایر کشورها و فروش نفت ایران در بازار جهانی با نرخ های رایج، قطعا موجبات تسهیل روند رشد و شکوفائی تولیدات داخلی، کاهش مشکلات مالی و توسعه اقتصادی کشور را در بر خواهد داشت.
- عدم توافق: در صورت عدم توافق و اعمال تحریم ها و تعرفه های بیشتر از سوی امریکا علیه ایران و کشورهای همسو، شرکتهای اروپایی نیز از ورود به بازار ایران خودداری می کنند که کاهش فرصتهای اقتصادی و تهدید سرمایه گذاری خارجی برای بخش صنعت و تولید در زمینه های مختلف در ایران را در پی خواهد داشت.
3. نقش اروپا به عنوان میانجی و تسهیل گر
- توافق: اگر مذاکرات موفقیتآمیز باشد، اروپا میتواند نقش مهمی برای تسهیل گری در روابط ایران و آمریکا و دسترسی به سایر مناطق جغرافیایی ایفا کند و در ادامه مسیر به عنوان یک طرف سوم در مذاکرات آتی عمل کند.
- عدم توافق: در صورت عدم توافق، کشورهای اروپایی ممکن است تلاش کنند تا به عنوان واسطههای سوداگر دیپلماتیک عمل کنند و همواره با فرافکنی و سنگ اندازی، ایران را با چالشهای جدی مواجه کنند.
4. مسائل انسانی و حقوق بشر
- توافق: یکی از اهرم های فشار دیپلماتیک غربی ها بر علیه ایران در مجامع و سازمان های بین المللی، تصویب قطعنامه های حقوق بشری است که یک توافق جامع ممکن است مواردی در زمینه حقوق بشر و مسائل انسانی را نیز شامل باشد که در نتیجه میتواند فشارهای بینالمللی را روی ایران کاهش دهد.
- عدم توافق: در صورت عدم توافق، کشورهای اروپایی ممکن است کمافی السابق به انتقاد از وضعیت حقوق بشر در ایران ادامه دهند و این موضوع میتواند بر روابط دوجانبه تأثیر منفی بگذارد و دامنه محدودیت های مختلف ارتباطات و تعاملات با سایر مناطق اروپایی را بیش از پیش گسترده سازد.
5. همکاریهای امنیتی
- توافق: موفقیت در مذاکرات میتواند به همکاریهای امنیتی بین ایران و کشورهای اروپایی کمک کند، به ویژه در زمینه مبارزه با تروریسم و مسائل مرتبط با امنیت منطقهای.
- عدم توافق: در صورت عدم توافق، کشورهای اروپایی بر طبل نگرانیهای بیشتری درباره تهدیدات امنیتی ناشی از وجود ایران خواهند کوبید و هم صدا با امریکا بر پروژه های ایران و اسلام هراسی تمرکز بیشتری خواهند داشت.
6. تأثیرات منطقهای
هرگونه توافق یا عدم توافق میتواند تأثیرات زیادی بر کشورهای همسایه و دیگر بازیگران منطقهای داشته باشد. تحولات اخیر در سوریه، طولانی شدن جنگ غزه، درگیری حزب الله با اسرائیل، گرایش عربستان سعودی به ایران، اعمال فشار امریکا بر عراق، تمایل بی حد و حصر رژیم صهیونی برای ایجاد جنگ نظامی گرم با ایران، نقش آفرینی روس ها، تقابل اقتصادی و نظامی چین در برابر امریکا و جنگ اوکراین و ...، از جمله اهم مواردی هستند که در دامنه ی مذاکرات مسقط و نتایج آن تحت تاثیر مستقیم و یا غیر مستقیم خواهند بود. به عنوان مثال: کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، نگرانیهای همیشگی درباره امنیت منطقه دارند و از سوی دیگر سیطره ی ایران بر تنگه هرمز، این نگرانی ها را برای امریکایی ها و اروپایی ها تشدید می کند.
در این میانه از پروژه ی در دست اقدام امریکا و بریتانیا بر علیه حوثی های یمن نیز نباید چشم پوشی کرد که کشورهای غربی با بهانه ی تامین مالی و نظامی حوثی ها توسط ایران، درصدد اعمال فشارهای بیش از پیش بر روی مناسبات و حتی روند مذاکرات خواهند بود!
7. فشارهای بینالمللی
ایجاد و تشدید فشارهای بینالمللی از سوی دیگر کشورها و سازمانهای بینالمللی، از جمله تهدید به فعال کردن مکانیسم ماشه در تابستان آینده نیز میتواند بر روند مذاکرات و یا ارتباطات ایران با اتحادیه اروپا تأثیرگذار باشد.
ج) نتیجه گیری
تأثیر مذاکرات ایران و آمریکا بر روابط ایران با کشورهای اروپایی بستگی به نتیجه نهایی مذاکرات مسقط و مواجهه اتحادیه اروپا با این نتایج خواهد داشت. پر واضح است که اگر منافع مادی و معنوی این کشورها در مناسبات با ایران لحاظ شود، با اعمال سیاست های داخلی و خارجی متناسب، هم از وجود امریکا بهره مند خواهند بود و هم از بازار پر مخاطب ایران. ولیکن در نقطه مقابل، اگر کشورهای غربی خصوصا تروئیکای اروپایی احساس کنند که از سفره ی اقتصاد و منابع ایران در عرصه های مختلف محروم باشند، بر مواضع ضد ایرانی خود استوار خواهند ماند و حتی در صورت وجود تهدیدات امریکا و یا هرگونه توافق یا عدم توافق، پیامدهای عمیقی بر روابط اقتصادی، سیاسی و امنیتی ایران با اروپا را باید انتظار داشت. در این موازنه ی اعمال قدرت از سوی طرف های درگیر، نقش محوری روسیه و چین در تقابل با امریکا و بازیگری در منطقه خاورمیانه، بیش از هر زمانی مشهود است.
از این رو، انتظار می رود: فارغ از هر گونه نتایج مذاکرات مسقط، دستگاه های دیپلماسی سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی کشور، با بیش آگاهی و اتخاذ تصمیمات و اقدامات پیشگیرانه و در فضای "مدیریت برخورد" منطقی و منعطف، آمادگی مواجهه با هر سناریویی را برای مدیریت اوضاع جامعه و تنظیم سیاست خارجی، خصوصا در حوزه اروپا و امریکا را داشته باشند.
د) پیشنهاد و شاید یک راه کار
*دیپلماسی عمومی و دیپلماسی فرهنگی
اگر چه این دو نوع دیپلماسی میتوانند به ایجاد زمینههای همکاریهای مشترک بین ایران و آمریکا در عرصه های مختلف مانند: ایجاد ارتباط و تعاملات با جامعه میزبان، ایجاد فضای گفت و گو و فهم متقابل، محیط زیست، فرهنگ و هنر، اقتصاد فرهنگ، صنعت گردشگری، مسائل انسانی و حقوق بشر و...کمک کنند، ولیکن تحقق چنین اهداف و تعاملاتی میتواند به توسعه روابط مثبت و پایدار بین دو کشور کمک کند و زمینه را برای مذاکرات موفق و تثبیت شرائط مطلوب پساتوافق فراهم آورد.
ارکان و ابزار دیپلماسی عمومی و دیپلماسی فرهنگی می توانند، نقش مهمی در مذاکرات بینالمللی، از جمله مذاکرات مسقط ایفا کنند. حرکت در مسیر این دو نوع دیپلماسی که بازوهای اصلی قدرت نرم قلمداد می شوند، آثار و نتایج قابل توجهی از جمله: ایجاد اعتماد عمومی و کاهش تنشها، تأثیر بر افکار عمومی، تسهیل مذاکرات، تأثیر بر سیاستهای داخلی و توسعه همکاریهای بینالمللی را در پی خواهد داشت.
با استفاده از دیپلماسی عمومی، میتوان تلاش کرد تا تصویر مثبتتری از یکدیگر در ذهن مردم و نخبگان ایجاد شود که این امر میتواند به کاهش تنشها و افزایش اعتماد میان دو کشور کمک کند. اگر مردم دو کشور نسبت به یکدیگر دیدگاههای مثبتتری داشته باشند، احتمال موفقیت در مذاکرات و دستیابی به توافق افزایش مییابد.
با استفاده از ابزارهای دیپلماسی عمومی، مانند رسانههای اجتماعی، میتوان به تسهیل مذاکرات کمک کرد. اطلاعات شفاف و درست میتواند به کاهش سوءتفاهمها و افزایش آگاهی از مواضع یکدیگر کمک کند. اگر دو طرف بتوانند به درک مشترکی از مواضع یکدیگر برسند، احتمال دستیابی به توافق افزایش مییابد.
از طریق تبادل فرهنگی، هنری و آموزشی، دو کشور میتوانند افکار عمومی را تحت تأثیر قرار دهند. این تبادلات میتواند به ایجاد فهم و همدلی بیشتر بین مردم دو کشور کمک کند. اگر دیپلماسی فرهنگی مؤثر نباشد، افکار عمومی ممکن است تحت تأثیر رسانهها و تبلیغات منفی قرار گیرد که این امر میتواند بر روند مذاکرات تأثیر منفی بگذارد. فعالیت های فرهنگی نیز میتواند بر سیاستهای داخلی و خارجی هر دو کشور تأثیر بگذارد. اگر مردم جامعه احساس کنند که روابط با کشور دیگری به نفع آنهاست، ممکن است به دولتهای خود برای رسیدن به توافق کمک کنند. در صورت عدم موفقیت در دیپلماسی فرهنگی، ممکن است نارضایتی عمومی افزایش یابد و این امر میتواند بر روی تصمیمگیریهای سیاسی هم تأثیر منفی بگذارد.
نظر شما :