پرونده فارن افرز از بازگشت ترامپ به قدرت (بخش چهارم)
سیاست خارجی با طعم جکسونی
نویسنده: رابرت سی اوبرین Robert C. O’Brien
دیپلماسی ایرانی: Si vis pacem، para bellum یک عبارت لاتین است که در قرن چهارم پدیدار شد و به معنای "اگر صلح می خواهید، برای جنگ آماده شوید." منشأ این مفهوم حتی به زمان امپراتور روم قرن دوم یعنی هادریان برمیگردد که به او اصل موضوع «صلح از طریق قدرت – یا در صورت عدم موفقیت، صلح از طریق تهدید» نسبت داده میشود.
جورج واشنگتن، نخستین رئیس جمهوری ایالات متحده، این را به خوبی درک کرده بود. او در سال 1793 به کنگره گفت: «اگر میخواهیم صلح، یکی از قویترین ابزارهای رفاه فزاینده ما را تضمین کنیم، باید بدانیم که ما همیشه آماده جنگ هستیم. دستور العمل چیست: آرام صحبت کن و همیشه یک چوب بزرگ داشته باش.» رونالد ریگان، نامزد ریاست جمهوری امریکا از جمهوریخواهان مستقیماً از هادریان وام گرفت و قول داد که به «صلح از طریق قدرت» برسد، و بعداً به آن وعده عمل کرد.
در سال 2017، رئیس جمهور دونالد ترامپ، پس از دوره اوباما، این اخلاق را به کاخ سفید بازگرداند. پیش از او اوباما که رئیس جمهوری ایالات متحده بود، احساس می کرد لازم است برای گناهان ادعایی سیاست خارجی آمریکا عذرخواهی کند و برای همین قدرت ارتش ایالات متحده را تضعیف کرد. این سیاست با روی کار آمدن ترامپ به پایان رسید. همان طور که او در سپتامبر 2020 در مجمع عمومی سازمان ملل متحد اعلام کرد، ایالات متحده "سرنوشت خود را به عنوان صلح طلب انجام می دهد، اما صلح از طریق قدرت است."
و ترامپ یک صلحطلب بود، واقعیتی که با تصویرهای نادرست از او پنهان شده بود، اما با نگاهی به سوابق کاملاً واضح است. فقط در 16 ماه پایانی دولت او، ایالات متحده توافقنامه ابراهیم را تسهیل کرد و صلح را برای اسرائیل و سه همسایه آن در خاورمیانه به اضافه سودان به ارمغان آورد. صربستان و کوزوو با میانجیگری آمریکا با عادی سازی اقتصادی موافقت کردند. واشنگتن با موفقیت مصر و کشورهای کلیدی خلیج فارس را تحت فشار قرار داد تا اختلافات خود را با قطر حل کنند و به محاصره آن پایان دهند. و در روزهای آخر ترامپ بود که ایالات متحده با طالبان قراردادی منعقد کرد که تقریباً در تمام سال آخر دولت ترامپ از هر گونه مرگ مرگ نظامیان آمریکایی در افغانستان جلوگیری کرد.
ترامپ مصمم بود از جنگهای جدید و عملیاتهای ضد شورش بیپایان اجتناب کند و ریاستجمهوری او اولین دوره ریاستجمهوری از زمان جیمی کارتر بود که در آن ایالات متحده وارد جنگ جدیدی نشد یا درگیری موجود را گسترش نداد. ترامپ همچنین به یک جنگ با پیروزی نادر ایالات متحده پایان داد و داعش را به عنوان یک نیروی نظامی سازمان یافته از بین برد و رهبر آن ابوبکر البغدادی را کشت.
اما برخلاف دوره کارتر، در دوران ترامپ، دشمنان ایالات متحده از ترجیح آمریکایی ها برای صلح سوء استفاده نکردند. در سال های ترامپ، روسیه پس از تهاجم سال ۲۰۱۴ به اوکراین، بیشتر به جلو حرکت نکرد، ایران حمله مستقیم به اسرائیل را انجام نداد و کره شمالی پس از ترکیبی از اقدامات دیپلماتیک و نمایش قدرت نظامی ایالات متحده، آزمایش تسلیحات هسته ای را متوقف کرد. و اگرچه چین در دوران ریاست جمهوری ترامپ موضع تهاجمی خود را حفظ کرد، اما رهبری آن مطمئناً به عزم ترامپ برای اجرای خطوط قرمز اشاره کرد.
بازگشت رئالیسم با طعم جکسونی در دوره دوم ترامپ
دونالد ترامپ هرگز به دنبال انتشار "دکترین ترامپ" به نفع نهاد سیاست خارجی واشنگتن نبوده است. او نه به تعصب بلکه به غرایز خود و اصول سنتی آمریکایی که عمیقتر از ارتدوکسهای جهانیگرایانه دهههای اخیر است، پایبند است. «آمریکا اول آمریکای تنها نیست» شعاری است که اغلب توسط مقامات دولت ترامپ تکرار میشود، و دلیل خوبی هم دارد: ترامپ میداند که یک سیاست خارجی موفق مستلزم پیوستن به نیروهای خود با دولتها و مردم دوست در جاهای دیگر است. همان طور که منتقدانش ادعا می کنند، این واقعیت که ترامپ نگاه جدیدی به کشورها و گروه ها داشته است، او را صرفاً معامله گر یا انزواطلب یا گریزان اتحادها نمی سازد. همکاری ناتو و ایالات متحده با ژاپن، اسرائیل و کشورهای عربی خلیج فارس در زمان ریاست جمهوری ترامپ از لحاظ نظامی تقویت شد.
سیاست خارجی و سیاست تجاری ترامپ را میتوان دقیقاً بهعنوان واکنشی به کاستیهای انترناسیونالیسم نئولیبرال یا جهانیگرایی درک کرد که از اوایل دهه ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۷ اعمال شد.
ترامپ مانند بسیاری از رأیدهندگان آمریکایی دریافت که «تجارت آزاد» چیزی شبیه به آن نبوده که تا آن موقع اعمال می شده است. در عمل و در بسیاری از موارد دولتهای خارجی از تعرفههای بالا، موانع تجارت و سرقت مالکیت معنوی برای آسیب رساندن به ایالات متحده استفاده میکنند. منافع اقتصادی و امنیتی امریکا از سوی دستگاه امنیت ملی واشنگتن، علیرغم هزینههای نظامی سنگین پس از جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱ از منافع ناچیزی برخوردار شد، در حالی که در مناطقی مانند عراق، لیبی و سوریه پیروزیها و موفقیتها به قدری ناچیز بودند که میتوان گفت ایالات متحده شکستهای قابل توجهی را متحمل شد.
ترامپ به اسلاف خود اندرو جکسون و رویکرد جکسون در سیاست خارجی بسیار فکر میکند، اندرو جکسون میگوید: «زمانی که به اقدام مجبور هستید، متمرکز و نیرومند باشید، اما در دستاندازی بیش از حد محتاط باشید و زیادهروی نکنید.» دوره دومِ ترامپ شاهد بازگشت رئالیسم با طعم جکسونی خواهد بود. دوستان واشنگتن امن تر و متکی به خود خواهند بود و دشمنانش بار دیگر از قدرت آمریکا می ترسند. ایالات متحده قوی خواهد بود و صلح برقرار خواهد شد.
منبع: فارن افرز / ترجمه: علی موسوی خلخالی
ادامه دارد..
نظر شما :