از کنشگری دیپلماتیک تا موازنه‌سازی پیش‌دستانه

بازآرایی راهبردی قطر در بحران غزه

۲۰ آبان ۱۴۰۳ | ۱۶:۰۰ کد : ۲۰۲۹۳۰۴ خاورمیانه انتخاب سردبیر
حسن حمزه در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: در پی تصمیم قطر برای توقف میانجی‌گری در بحران غزه، محتمل‌ترین سناریو «انتقال مدیریت شده» است که طی آن، دوحه به جای قطع کامل روابط با حماس یا حفظ وضع موجود، به سمت کاهش تدریجی نقش خود حرکت خواهد کرد. این رویکرد به قطر اجازه می‌دهد ضمن کاستن از فشارهای غرب، همچنان بخشی از نفوذ منطقه‌ای خود را حفظ کند.
بازآرایی راهبردی قطر در بحران غزه

نویسنده: حسن حمزه، کارشناس مسائل غرب آسیا

دیپلماسی ایرانی: در پی حوادث ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و تشدید درگیری‌ها در نوار غزه، نقش میانجی‌گرانه قطر در منطقه دستخوش تغییرات قابل توجهی شده است. این یادداشت تلاش می‌کند تا با بررسی پیشینه روابط قطر و حماس، تحولات اخیر در موضع‌گیری دیپلماتیک دوحه و دلایل چرخش محتاطانه این کشور در قبال بحران غزه، تصویری روشن از موازنه‌سازی پیش‌دستانه قطر در برابر تحولات آینده منطقه ارائه دهد.

قطر در دو دهه گذشته به عنوان یکی از مهم‌ترین میانجی‌گران منطقه‌ای ظهور کرده است. این کشور با اتخاذ رویکردی چندوجهی شامل دیپلماسی پیشگیرانه، میانجی‌گری ثالث و حمایت از راه‌حل‌های چندجانبه، توانسته در حل و فصل منازعات پیچیده منطقه‌ای نقش‌آفرینی کند. نمونه برجسته این میانجی‌گری‌ها، توافق دوحه در سال ۲۰۲۰ میان طالبان و ایالات متحده است که به میزبانی قطر به امضا رسید. این کشور همچنین از سال ۲۰۱۳ با ایجاد دفتر سیاسی طالبان در دوحه، زمینه را برای گفت‌وگوهای صلح فراهم کرد.

تلاش‌های میانجی‌گرانه قطر تنها محدود به افغانستان نبوده است. در بحران لیبی در سال ۲۰۲۲، دوحه با میزبانی گفت‌وگوهای طرف‌های درگیر، نقش مهمی در جلوگیری از تشدید جنگ داخلی ایفا کرد. علاوه بر این، قطر در مذاکرات هسته‌ای ایران نیز با میزبانی گفت‌وگوهای احیای برجام، تلاش کرد تا مواضع طرفین را به یکدیگر نزدیک کند.

پیشینه و زمینه روابط قطر و حماس 

روابط قطر و حماس گرچه از سال ۲۰۰۶ و پس از پیروزی حماس در انتخابات قانونگذاری فلسطین آغاز شد، اما نقطه عطف این روابط به سال ۲۰۱۲ بازمی‌گردد. در این سال، دو رویداد مهم روابط دوحه – حماس را به مرحله جدیدی وارد کرد: نخست، سفر تاریخی شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی، امیر وقت قطر به نوار غزه تحت کنترل حماس که نخستین سفر یک رهبر عرب به این منطقه از زمان به قدرت رسیدن حماس در سال ۲۰۰۷ محسوب می‌شد. دوم، میزبانی دوحه از دفتر سیاسی حماس که به پایگاه اصلی تصمیم‌گیری این جنبش در خارج از فلسطین تبدیل شد.

استقرار دفتر سیاسی حماس در دوحه نقش مهمی در ارتقای جایگاه منطقه‌ای قطر ایفا کرد. این دفتر که میزبان رهبران ارشد حماس از جمله اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی و خالد مشعل رئیس حماس در خارج بود، به قطر امکان داد تا به عنوان میانجی‌گر در مناقشه فلسطین – اسرائیل نقش‌آفرینی کند. حضور این دفتر در دوحه همچنین به قطر اجازه داد تا از طریق کمیته بازسازی غزه که در همان سال ۲۰۱۲ تأسیس شد، نقش مؤثری در بازسازی غزه پس از جنگ‌های ۲۰۱۴ و ۲۰۲۱ ایفا کند.

با این حال، روابط قطر – حماس همواره با چالش‌هایی همراه بوده است. از یک سو، این روابط موجب انتقاد کشورهای غربی و متحدان منطقه‌ای آنها شده و از سوی دیگر، قطر تلاش کرده تا با حفظ روابط محدود با اسرائیل، نقش میانجی‌گری خود را حفظ کند. این روابط به ویژه پس از حملات ۷ اکتبر ۲۰۲۳ با چالش‌های جدی مواجه شده است، به طوری که فشارهای آمریکا و اسرائیل بر قطر برای اعمال فشار بیشتر بر حماس افزایش یافته است.

فشارهای آمریکا و اسرائیل

آمریکا در هفته‌های اخیر به قطر اعلام کرده که حضور حماس در دوحه دیگر قابل قبول نیست. این فشار پس از رد پیشنهاد آتش‌بس از سوی حماس در اکتبر افزایش یافت. پیش از این نیز در آوریل ۲۰۲۴، قطر به دلیل تضعیف تلاش‌هایش توسط سیاستمداران آمریکایی و اسرائیلی، حضور حماس را مورد بازنگری قرار داده بود که به خروج موقت رهبران حماس به ترکیه منجر شد. جالب اینجاست که پس از دو هفته، دولت بایدن و اسرائیل از قطر خواستند تا از حماس برای بازگشت دعوت کند، زیرا مذاکرات در زمان حضور رهبران حماس در ترکیه موثر نبود.

شکست مذاکرات اخیر

آخرین دور مذاکرات در اواسط اکتبر بدون نتیجه پایان یافت. حماس پیشنهاد آتش‌بس کوتاه‌مدت را رد کرد، در حالی که اسرائیل نیز پیشتر برخی پیشنهادها برای آتش‌بس طولانی‌تر را نپذیرفته بود. اختلافات عمده بر سر آینده بلندمدت حماس و حضور اسرائیل در غزه متمرکز بوده است. این شکست‌ها نشان داد که نقش میانجی‌گری قطر، علی‌رغم تلاش‌های گسترده این کشور، با موانع جدی مواجه شده است.

تغییر موازنه قدرت در منطقه

تحولات اخیر، به ویژه ترور رهبران ارشد حماس، موازنه قدرت را تغییر داده است. ترور اسماعیل هنیه در ایران در جولای و حذف یحیی سنوار در غزه در ماه گذشته، ساختار رهبری حماس را با چالش جدی مواجه کرده است. گرچه جانشینان احتمالی مانند خلیل الحیه (که مذاکرات آتش‌بس را برای حماس رهبری می‌کند) و خالد مشعل در دوحه حضور دارند، اما این تغییرات در رهبری حماس، توانایی این گروه برای تصمیم‌گیری و مذاکره را تحت تأثیر قرار داده است. همچنین، اعلام قطر مبنی بر اینکه دفتر سیاسی حماس «دیگر هدف خود را از دست داده است» نشان می‌دهد که دوحه در حال ارزیابی مجدد نقش خود در معادلات منطقه‌ای است، به ویژه در شرایطی که به عنوان متحد مهم غیرناتویی آمریکا شناخته می‌شود و میزبان بزرگترین پایگاه هوایی آمریکا در خاورمیانه است.

موازنه‌سازی پیش‌دستانه در برابر تهدیدات آینده

در چارچوب نظریه موازنه تهدید استفن والت، تصمیم اخیر قطر برای توقف میانجی‌گری در غزه و بازنگری در میزبانی دفتر سیاسی حماس را می‌توان واکنشی پیش‌دستانه به تغییر موازنه قدرت در منطقه با پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا دانست.

ترامپ با رویکرد عمل‌گرایانه و تاکید بر «معامله» در سیاست خارجی، احتمالاً فشار بیشتری بر متحدان منطقه‌ای آمریکا برای همراهی با سیاست‌های واشنگتن وارد خواهد کرد. قطر به عنوان متحد مهم غیرناتویی آمریکا که میزبان بزرگترین پایگاه هوایی این کشور در خاورمیانه است، به خوبی از رویکرد معامله‌گرایانه ترامپ در دوره قبل آگاه است. از این رو، دوحه با درک این واقعیت که در دوره جدید ریاست جمهوری ترامپ، حفظ توازن میان روابط با غرب و گروه‌های منطقه‌ای دشوارتر خواهد شد، ترجیح می‌دهد پیش از آغاز دوره جدید، موقعیت خود را بازتعریف کند.

از منظر نظریه والت، قطر در حال موازنه‌سازی در برابر تهدیدی است که از ترکیب چند عامل نشأت می‌گیرد: نخست، رویکرد تهاجمی‌تر ترامپ در قبال ایران و متحدان منطقه‌ای آن که می‌تواند به افزایش تنش‌های منطقه‌ای بینجامد. دوم، احتمال افزایش فشار بر کشورهای عربی برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل در چارچوب توافق‌های ابراهیم. و سوم، رویکرد تند ترامپ نسبت به گروه‌های اسلام‌گرا که می‌تواند هزینه میزبانی از حماس را برای قطر افزایش دهد.

در این شرایط، قطر با اتخاذ رویکرد پیش‌دستانه و اعلام توقف میانجی‌گری در غزه و بازنگری در حضور دفتر سیاسی حماس، در تلاش است تا از هرگونه تنش احتمالی با دولت جدید آمریکا جلوگیری کند. این تصمیم نشان می‌دهد که دوحه در محاسبات امنیتی خود، تهدید ناشی از احتمال تنش با دولت ترامپ را جدی‌تر از هزینه‌های ناشی از کاهش نقش میانجی‌گری خود در منطقه ارزیابی می‌کند. به عبارت دیگر، قطر با درک عملگرایی و رویکرد معامله‌محور ترامپ، ترجیح می‌دهد پیش از وقوع تحولات جدید، موضع خود را با شرایط جدید تطبیق دهد تا از فشارهای احتمالی آینده بکاهد.

سناریوها و گزینه‌های جایگزین 

در پی تصمیم قطر برای توقف میانجی‌گری در بحران غزه، محتمل‌ترین سناریو «انتقال مدیریت شده» است که طی آن، دوحه به جای قطع کامل روابط با حماس یا حفظ وضع موجود، به سمت کاهش تدریجی نقش خود حرکت خواهد کرد. این رویکرد به قطر اجازه می‌دهد ضمن کاستن از فشارهای غرب، همچنان بخشی از نفوذ منطقه‌ای خود را حفظ کند. در این سناریو، احتمالاً شاهد انتقال تدریجی دفتر سیاسی حماس به کشور ثالثی مانند ترکیه خواهیم بود، در حالی که قطر کانال‌های ارتباطی غیرمستقیم خود را حفظ می‌کند و نقش جدیدی در قالب یک ائتلاف چندجانبه برای خود تعریف می‌کند.

به نظر می‌رسد در آینده نزدیک، مدل میانجی‌گری در بحران غزه به سمت یک ساختار چندجانبه حرکت کند که در آن کشورهای مختلف نقش‌های تخصصی بر عهده خواهند داشت. در این ساختار جدید، احتمالاً ترکیه میزبانی دفتر سیاسی حماس، مصر مذاکرات امنیتی، قطر تأمین مالی و پشتیبانی لجستیک، و عمان میانجی‌گری دیپلماتیک را بر عهده خواهند گرفت. این مدل چندجانبه می‌تواند ضمن توزیع ریسک‌ها میان بازیگران مختلف، انعطاف‌پذیری بیشتری در مذاکرات ایجاد کرده و از مشروعیت منطقه‌ای بالاتری برخوردار باشد.

کلید واژه ها: قطر دوحه حماس فلسطین قطر و فلسطین قطر و غزه قطر و حماس حسن حمزه


( ۶ )

نظر شما :