آنچه در غرب آسیا می بینیم

جنگ های درون تمدنی در جهان امروز ما

۰۹ آبان ۱۴۰۳ | ۱۲:۰۰ کد : ۲۰۲۹۰۴۵ نگاه ایرانی خاورمیانه
ماندانا تیشه یار در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: آنچه در این ماه ها در غرب آسیا می بینیم، یک جنگ درون تمدنی میان مردمانی است که اشتراکات فرهنگی، اجتماعی و تاریخی بسیاری دارند. همین وضعیت را می توان در شرق اروپا و در شرق آسیا نیز دید. در واقع، به نظر می رسد غرب می کوشد برای جلوگیری از برخورد میان تمدن ها، هرچه بیشتر به جنگ های درون تمدنی در مناطق ما دامن بزند. 
جنگ های درون تمدنی در جهان امروز ما

دیپلماسی ایرانی: جهان در حال برساختن یک نظم نوین است. ما در طی چند دهه، از جهان دوقطبی گذر کردیم، جهان یک ـ چندقطبی و نیز دنیای چندقطبی را تجربه کردیم و اینک به عصر پساقطبی وارد شده ایم. ویژگی این عصر نوین، تشکیل منظومه های همکاری میان دولت ها، سازمان ها و افراد برای رسیدن به هدف های مشخص در دوره های کوتاه یا بلندمدت است. در این منظومه ها، بازیگران هویت های مستقل خود را دارند، و ائتلاف ها به سرعت شکل می گیرند، به پایان می رسند و دوباره شکل می گیرند. 

در این دنیای شگفت انگیز نو، ژئوپلیتیک مناطق گوناگون جهان نیز در حال تغییر شکل است. جنگ میان ابرقدرتها جای خود را به جنگ درون تمدنی میان جوامعی داده است که مردمان آنها برای سده ها در کنار یکدیگر زیسته بودند. تاریخ روابط میان مسلمانان و یهودیان از صدر اسلام تا نیمه سده بیستم، تاریخ همزیستی مسالمت آمیز میان این مردمان در کشورهای گوناگون غرب آسیا بوده است. شرایط زندگی یهودیان در جوامع اسلامی را می توان با وضعیت زندگی آنها در اسپانیا، آلمان و برخی دیگر از کشورهای جهان مقایسه کرد. فرهنگ، تاریخ و هویت مشترک میان مردمان غرب آسیا، همواره جلوی جنگ و ستیز میان آنها را گرفته بوده است. تنها از ۱۹۴۷ و دخالت انگلستان است که یهودیان در برابر دیگر اقوام و مذاهب در غرب آسیا گذاشته شدند و تا امروز تنش و جنگ در منطقه ما ادامه یافته است. 

آنچه در این ماه ها در غرب آسیا می بینیم، یک جنگ درون تمدنی میان مردمانی است که اشتراکات فرهنگی، اجتماعی و تاریخی بسیاری دارند. همین وضعیت را می توان در شرق اروپا و در شرق آسیا نیز دید. در واقع، به نظر می رسد غرب می کوشد برای جلوگیری از برخورد میان تمدن ها، هرچه بیشتر به جنگ های درون تمدنی در مناطق ما دامن بزند. 

این روزها شعله آتش در منطقه غرب آسیا بالا گرفته و این می تواند پیامدهای ناخوشایندی برای مردمان منطقه اوراسیا نیز به همراه داشته باشد. همه کشورها و گروه های درگیر در این تنش در هر دو طرف، از دوستان و همپیمانان تاریخی کشورهای اوراسیایی هستند. آغاز هر گونه جنگی در منطقه غرب آسیا ـ خواه یک جنگ کوتاه و کوبنده و خواه یک جنگ بلندمدت و فرسایشی ـ می تواند مرزهای جنوبی اوراسیای مرکزی را با بحران روبرو سازد. در واقع، غرب از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ با تداوم دادن به بحران در غرب آسیا می کوشد تا «سیاست بازدارندگی نوین» را علیه قدرت های آسیایی به کار بندد. شرایط یک سال اخیر نه تنها جلوی پیشرفت کلان پروژه های اقتصادی چین و هند را در منطقه گرفته است، بلکه سرزمین های جنوبی منطقه اوراسیا را با تنش های امنیتی فراوان، ناامن ساخته است.

با نگاهی به نقشه منطقه می توان دید که سرکوب گروه های سیاسی در غرب  آسیا و بالا گرفتن جنگ میان کشورهای این منطقه، زمینه مساعدی را برای آغاز دوباره فعالیت های داعش در منطقه لوانت (که ما آن را شامات می نامیم) و پیوند سریع آن با داعش خراسان فراهم می کند. در هفته های اخیر شاهد کشتار رهبران برخی حرکت های اسلامی هستیم. اما این به معنای پایان این حرکت ها نیست، بلکه می تواند زمینه برخاستن گروه های تندروتر با ایدئولوژی های خطرناکتر را فراهم کند که به ضرر همه دولت ها در غرب آسیا و نیز در اوراسیا خواهد بود. در صورتی که جنگ آغاز شود، دامنه بحران بی تردید به بخش هایی از آسیای مرکزی، قفقاز، جنوب آسیا و خلیج فارس کشیده خواهد شد و هیچ یک از قدرت های بزرگ آسیایی مانند چین، روسیه و هند نمی توانند از آن سودی ببرند.  

در این شرایط، به نظر می رسد راه اندازی یک ابتکار نو و تشکیل فوری یک گروه تماس فرامنطقه ای با حضور نمایندگان کشورهای گوناگون، از مینسک تا اسلام آباد و از آستانه تا دوحه و قاهره از ضرورت برخوردار است. وظیفه این گروه تماس فرامنطقه ای، گفتگو با همه طرف های درگیر، طراحی یک نقشه راه برای آتش بس، برنامه ریزی برای برپایی صلح پایدار و بازسازی ویرانی های ناشی از زدوخوردهای یک سال اخیر می تواند باشد.

در کنار این کوشش های دیپلماتیک، می توان با فعال سازی شبکه گفتگوی میان نخبگان در اوراسیا و غرب آسیا، الگوی نوین همکاری های منطقه ای و پیوند میان جوامع مدنی در این کشورها را طراحی و اجرا کرد. فراموش نکنیم که جهان غرب آسیایی و جهان اوراسیایی از ارزش های فرهنگی مشترک و نیز از اقوام، ادیان و زبان های مشترک بهره مند هستند و بخش بزرگی از تاریخ این سرزمین ها با همدیگر همپوشانی دارد. ما می توانیم در کنار یکدیگر، جهان تازه ای بسازیم، نظم تازه ای برپا کنیم و ارزش های فرهنگی و سیاسی عادلانه تری را گسترش دهیم.

در پایان مایلم سخنم را با بیتی از شاهنامه فردوسی که هزار سال پیش سروده شده، به پایان برم: 

پلنگ این شناسد که پیکار و جنگ/ نه خوب است و داند همی کوه و سنگ

نسخه انگلیسی این یادداشت به عنوان سخنرانی در روز هفتم آبان ۱۴۰۳ در همایش چشم انداز شرایط نوین در غرب آسیا و شمال آفریقا در انستیتو شرق شناسی آکادمی علوم روسیه ارائه شد.

کلید واژه ها: خاورمیانه جنگ جنگ تمدن ها جنگ درون تمدنی غرب آسیا جنگ غزه جنگ لبنان ایران و فلسطین ایران و اسرائیل حمله اسرائیل به ایران حمله اسرائیل به غزه حمله اسرائیل به لبنان ماندانا تیشه یار


( ۹ )

نظر شما :