تحولات بعد از هفتم اکتبر مانعی برای سیاست تنشزدایانه دولت آقای پزشکیان نخواهد بود
طوفانالاقصی ارزش انجامش را داشت
دیپلماسی ایرانی: امروز ۷ اکتبر ۲۰۲۴ است و درست یک سال پیش، وقوع عملیات طوفانالاقصی در غلاف غزه بهمثابه بازکردن جعبه پاندورا، سلسله اتفاقاتی را رقم زد که با وجود گذشت یک سال، هنوز منطقه خاورمیانه و جهان را به شکل مستقیم و جدی تحت تأثیر خود قرار داده است و احتمالا در کوتاهمدت نمیتوان پایانی بر آن متصور بود. در این مدت هزینههای انسانی بسیار بالا در نوار غزه و لبنان، شماره زیاد مجروحان، تخریب بیش از ۸۰ درصد باریکه غزه و بمباران مکرر و پیدرپی لبنان و از همه مهمتر، ترور چهرههای کلیدی حماس و حزبالله و حذف حلقههای فرماندهان محور مقاومت ناشی از جنایتهای اسرائیل، موجب شده است اکنون در محافل کارشناسی و رسانهای درباره شکلگیری این عملیات چالشهای جدی حاصل شود. ازاینرو در پاسخ به همین تردید و به مناسبت اولین سالگرد هفتم اکتبر، گفتوگوهایی را با چند نفر از چهرههای سیاسی و دیپلماتیک داشته و به بازخوانی موجزی از روند تحولات یک سال گذشته پرداخته است که در ادامه متن این گپوگفتها را میخوانید:
از نظر علی مطهری، انجام عملیات طوفانالاقصی با اتفاقات طی یک سال گذشته ارزش انجامش را داشت؛ چراکه نایبرئیس اسبق مجلس شورای اسلامی تصریح میکند که پیش از هفتم اکتبر ۲۰۲۳، روند تحولات به سمتی پیش رفته بود که موضوع فلسطین درحال فراموششدن بود که با عملیات طوفانالاقصی دوباره این موضوع در سطح افکار عمومی جهان به شکل بیسابقهای زنده شد. این چهره و فعال سیاسی، کشیدهشدن پای ایران به تحولات بعد از هفتم اکتبر طی یک سال اخیر را نیز اجتنابناپذیر میداند؛ اگرچه تأکید میکند جمهوری اسلامی ایران هیچ نقش و اطلاعی از وقوع عملیات طوفانالاقصی نداشته است. آنچه در ادامه از نظر میگذرانید ماحصل گپوگفت با علی مطهری است.
جناب مطهری، مجموعه هزینههای انسانی، نظامی لجستیکی و امنیتی و نیز سلسلهتحولات و اتفاقات یک سال گذشته پس از هفتم اکتبر، طیفی از تحلیلگران، کارشناسان و ناظران را به تردیدی جدی در مورد اثربخشبودن عملیات طوفانالاقصی رسانده است. آیا حضرتعالی در اولین سالگرد این عملیات اعتقاد دارید طوفانالاقصی ارزش این میزان از هزینه را داشت؟
بله! عملیات طوفانالاقصی ارزش این میزان هزینه را دارد و ارزش انجامش را داشت.
*** چرا؟
چون اولا مردم غزه سالها در محاصره بودند. دوم اینکه رژیم صهیونیستی برنامههایی برای مسجدالاقصی داشت. سوم موضوع گسترش شهرکسازیها بود و چهارم موضوع عادیسازی روابط برخی کشورهای عربی با اسرائیل مطرح بود که در مجموع سیر اتفاقات حکایت از این داشت که موضوع فلسطین به کلی فراموش شود. یعنی وضعیت طوری شده بود که برخی کشورها حتی میخواستند اعلام کنند موضوعی به نام فلسطین دیگر وجود ندارد. لذا گروههای فلسطینی راهی جز انجام این عملیات نداشتند. اگر طوفانالاقصی انجام نمیشد، اساسا موضوع فلسطین داشت به فراموشی سپرده میشد. البته اسرائیل در این یک سال جنایتهای بسیار زیادی مرتکب شد و تجاوزات زیادی انجام داد و کماکان این جنایات ادامه دارد. اما یقینا برای اینکه این غده سرطانی از بین برود باید این دست عملیاتها انجام میشد.
اما تابهاکنون حدود ۴۲ هزار شهید و...
عملیات طوفانالاقصی با این میزان از شهدا، مجروحین و خسارات در غزه و دیگر نقاط ارزش آزادی فلسطین را دارد، اما نکته اساسی اینجاست که ما باید از این به بعد موضوع را به شکل جدی پیگیر باشیم. این را هم باید گفت که در یک سال گذشته پس از هفتم اکتبر موضوع فلسطین در سطح افکار عمومی دنیا دوباره به شکل پررنگی مطرح شده است. اکنون وجهه اسرائیل نزد افکار عمومی جهان بهشدت تخریب شده و تحت فشار شدیدی است؛ تا جایی که این رژیم که طی ۷۰ سال گذشته به طور نامشروع پدید آمده است، هیچوقت در چنین شرایط دشواری گرفتار نبوده. بله شما به وضعیت سخت و ویرانیهای نوار غزه و حملات به لبنان نگاه میکنید، اما شرایط سخت و دشوار و بیسابقه در سرزمینهای اشغالی را هم نادیده میگیرید. باید با آنها هم نگاه کنید و ببینید که این رژیم با چه مسائلی دست به گریبان است.
اکنون هم بحران ناامنی کل سرزمینهای اشغالی را در بر گرفته و هم افسانه شکستناپذیری صهیونیستها به طور کامل از بین رفته است. در کنار اینها، رژیم صهیونیستی اعتمادبهنفس خود را هم از دست داده است و در کل طی یک سال گذشته بعد از طوفانالاقصی، موضوع فلسطین به یک موضوع جهانی و بینالمللی تبدیل شده است و به احتمال قوی من تصور میکنم با این شرایط، موضوع فلسطین به یک نتیجه قابل قبولی میرسد. حداقلش این است که شرایط به سمتی پیش میرود که موضوع دو دولت در دستور کار قرار گیرد. اگر همین هم اتفاق بیفتد یک موفقیت برای مردم فلسطین خواهد بود. اگرچه موضوع دو دولت ایدئال ما نیست؛ چون ایدئال این است که رژیم صهیونیستی اساسا نابود شود و کل سرزمین فلسطین به دست فلسطینیها بیفتد. اما اگر در شرایط کنونی ما شاهد تشکیل دو دولت هم باشیم، دو دولتی که واقعا مستقل از هم باشند، بههرحال این هم یک پیروزی است. لذا قطعا این میزان از شهدا، مجروحین، خسارات و لطمات ارزش تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی را دارد.
به محاصره نوار غزه، برنامه اسرائیل برای مسجدالاقصی، شهرکسازیها و عادیسازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل اشاره کردید. ولی همزمان با توجه به این میزان از شهدا، مجروحین و تخریب ۸۰ درصد نوار غزه و حملات گسترده اسرائیل به لبنان واقعا در یک نگاه رئالیستی، دیگر میتوان شانسی برای اجرائیشدن طرح دو دولت قائل بود؟ چون از منظر قدرت بینالملل بعد از عملیات طوفانالاقصی، اسرائیل دیگر کوچکترین همراهی با این ایده نخواهد داشت. حضرتعالی چنین احتمالی میدهید که ایده دو دولتی، مشخصا بعد از هفتم اکتبر اجرائی شود؟
بله من این احتمال را میدهم.
به چه دلیل؟
چون آمریکا و کشورهای اروپایی بعد از هفتم اکتبر به این نتیجه رسیدهاند که دیگر هیچ راهی بهجز ایده دودولتی برای خروج از بحران فلسطین راهی وجود ندارد و میدانند اگر ایده دودولتی اجرائی نشود، کماکان بحران ادامه پیدا خواهد کرد. ضمن آنکه عادیسازی روابط کشورها با اسرائیل هم دیگر بهسادگی گذشته نیست؛ چون تحولات بعد از اکتبر، هزینه عادیسازی را بالا برده است. یعنی حتی اگر همین امروز هم آتشبسی در غزه انجام شود، عربستان دیگر بهراحتی گذشته نمیتواند به سمت عادیسازی روابط با اسرائیلیها برود. حتی اماراتیها و بحرینیها هم نمیتوانند آن روابط و پیمانهای گذشته را در قالب پیمان ابراهیم ادامه دهند. قطعا کار به آسانی گذشته نیست. لذا در مجموع به دلیل زندهشدن موضوع فلسطین بعد از عملیات طوفانالاقصی، شرایط به نحوی بوده است که من دوباره تکرار میکنم این عملیات ارزش انجامش را داشت.
روند کشیدهشدن پای ایران به روند تحولات طوفانالاقصی در یک سال گذشته را چگونه میبینید؟ چون در همان روزهای اول، جمهوری اسلامی ایران بهصراحت عنوان کرده بود که هیچگونه نقش و دخالت و یا حمایت مستقیمی در اجرائیشدن عملیات طوفانالاقصی نداشته است. اما سمتوسوی معادلات رفتهرفته به جایی رسید که طی ۴۶ سال بعد از پیروزی انقلاب در یک اتفاق بیسابقه و تابهاکنون شاهد دو پاسخ مستقیم از خاک ایران به اسرائیل در قالب عملیات وعده صادق ۱ و ۲ بودیم. آیا واقعا هفتم اکتبر نقطه عطفی در تقابل تهران و تلآویو خواهد بود؟
بله خواهد بود. بههرحال آنگونه که گفتید بعد از هفتم اکتبر و طی یک سال گذشته ما دو بار به اراضی اشغالی حمله کردیم و علت ورود ایران به تحولات فلسطین و منطقه بعد از هفتم اکتبر حمایت ما از حماس و حزبالله است. وگرنه تا آنجایی که من اطلاع دارم، جمهوری اسلامی ایران از وقوع عملیات طوفانالاقصی آگاه نبوده و نقشی در این عملیات نداشته است. اما موضوع حمایت ما از حماس، حزبالله و دیگر گروههای محور مقاومت و از هرکسی که میخواهد به آرمان فلسطین کمک کند، موضوع کاملا جدایی است. لذا بعد از عملیات طوفانالاقصی در یک سال گذشته که شاهد این میزان از جنایات و کشتار اسرائیل در غزه بودیم، باید این حمایتها دربرابر جنایات انجام میشد. واقعا هیچ چارهای برای جمهوری اسلامی ایران وجود نداشت. بههرحال وقتی اسرائیلیها فرماندهان ما را در سوریه و دیگر نقاط به شهادت میرسانند و یا رئیس دفتر سیاسی حماس یعنی اسماعیل هنیه را در تهران ترور میکنند، قطعا جمهوری اسلامی ایران نمیتواند این اقدامات را بدون پاسخ بگذارد. واقعا چارهای جز پاسخ نبود.
یعنی از نظر علی مطهری آنچه در قالب درگیری مستقیم ایران و اسرائیل، ذیل عملیات وعده صادق ۱ و ۲ روی داد، اجتنابناپذیر بود؟
بله اجتنابناپذیر بود.
یعنی نمیشد کاری کرد که تنش به این نقطه نرسد؟
نه! واقعا چارهای نبود. البته این را هم بگویم که اگر عملیات وعده صادق ۲ بلافاصله بعد از ترور اسماعیل هنیه روی میداد، قطعا آثار و تبعات بهتری برای ما داشت. اما چون به تهران پیغام دادند که مذاکرات آتشبس در غزه درحال پیگیری است و احتمالا طی یک هفته به نتیجه خواهد رسید و از ایران خواستند اقدامی در پاسخ به ترور اسماعیل هنیه انجام ندهند، خب جمهوری اسلامی ایران هم به دلیل وضعیت مردم غزه قبول کرد که از انجام این پاسخ خودداری کند و به تأخیر افتاد. اما اسرائیلیها نهتنها آتشبس نکردند، بلکه گستاختر شدند و نهایتا دیدیم که در لبنان چه جنایتهای بزرگی مرتکب شدند.
تا این لحظه که من با حضرتعالی گفتوگو میکنم خبری از پاسخ اسرائیل به عملیات وعده صادق ۲ مخابره نشده است، اما روند تحولات را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا شرایط به سمتی پیش خواهد رفت که ما شاهد سلسله کنش و واکنش دو طرف و نهایتا جنگ تمامعیار باشیم؟
نه من چنین تصوری ندارم که جنگ تمامعیاری بین جمهوری اسلامی ایران با رژیم صهیونیستی انجام شود؛ چون اصلا بازیگران منطقهای و فرامطقهای تمایلی به اینچنین جنگی ندارند. حتی خود اسرائیلیها هم تمایلی به این جنگ ندارند. یعنی هیچکدام تمایلی به این جنگ ندارند. بنابراین بسیار بعید است که ما به چنین نقطهای برسیم.
در بحبوحه تحولات بعد از هفتم اکتبر شاهد مرگ ناگهانی سیدابراهیم رئیسی، برگزاری انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری و روی کار آمدن دولت مسعود پزشکیان بودیم که محور اصلی کار کابینهاش را تنشزدایی با غرب، لغو تحریمها و احیای برجام میداند. آیا معادلات جدید بعد از طوفانالاقصی و به طریق اولی، سیاستهای بحرانآفرین و جنگافروزانه نتانیاهو میتواند باعث ناکامی دولت پزشکیان در تنشزدایی با غرب شود؟
اتفاقا موضوع کاملا برعکس است. چون آمریکاییها در حلوفصل موضوع غزه بیش از گذشته به نقشآفرینی جمهوری اسلامی ایران نیاز دارند. لذا ما هم باید از این امتیاز نهایت استفاده را ببریم و در مذاکرات با غرب و احیای برجام از آن بهره ببریم. قطعا این دو موضوع به هم پیوند خورده است. بنابراین به دلیل نیاز غرب به ایران در حل موضوع غزه و لبنان، شاید آنها مجبور شوند در مذاکرات با ما قدری انعطاف و نرمش بیشتری از خود نشان دهند. پس تحولات بعد از هفتم اکتبر مانعی برای سیاست تنشزدایانه دولت آقای پزشکیان نخواهد بود./شرق
نظر شما :