اردوغان و اسد دیدار می کنند؟

تکاپوی ترکیه برای بهبود روابط با سوریه

۰۱ مرداد ۱۴۰۳ | ۱۰:۰۰ کد : ۲۰۲۷۲۳۹ نگاه ایرانی خاورمیانه
نویسنده خبر: محمد على مهتدى
محمدعلی مهتدی در یادداشتی می نویسد: شرط مهم ترکیه نیز حل و فصل نیروهای کُرد جدایی خواه در شرق فرات و بازگشت آنها به حاکمیت دمشق است تا از تاثیرات منفی وضعیت کنونی آنها بر مناطق کُرد نشین در دیاربکر ترکیه جلوگیری شود. با توجه به اراده دو طرف، به نظر می رسد که این مشکلات درآینده حل خواهد شد و دو کشور روابط خوبی را از سر خواهند گرفت.
تکاپوی ترکیه برای بهبود روابط با سوریه

دیپلماسی ایرانی: در یادداشت های قبلی پیرامون تغییر سیاست ترکیه و چند کشور عرب در خلیج فارس در قبال سوریه و ابراز علاقه آقای رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه به ازسرگیری روابط دوستانه با سوریه و علل و دلائل این تغییر سیاست از جمله پیروزی های منطقه ای محور مقاومت، چراغ سبز آمریکا و فشار چین و روسیه  مطالبی به رشته تحریر در آمد.

اما مورد ترکیه، علاوه بر علل یاد شده، دلائل خاص خود را دارد که پرداختن به آنها حائز اهمیت است.از دیدگاه نویسنده، مهمترین علت تغییر این سیاست، شکست و ناکامی شخص آقای اردوغان در احیای امپراتوری عثمانی تحت عنوان " نوعثمانی گرائی" پس از خیزش های مردمی در تونس و مصر و برخی دیگر کشورهای عرب در سال 2011 است.

 یادآوری کنیم که قبل از آن تاریخ روابط دو کشور بر اساس موافقتنامه امنیتی آدانا که در اکتبر 1998 به امضا رسیده بود، در همه زمینه ها  بخصوص برای اقتصاد ترکیه ،در شرایط بسیار عالی قرار داشت. تولیدات ترکیه بویژه در زمینه منسوجات و مبلمان خانگی و لوازم اداری بازار سوریه را تسخیر کرده بود بطوریکه تولید کنندگان سوری یارای رقابت با تولیدات ترکیه را نداشتند.

در همین حال، کامیون های حامل صادرات ترکیه پس از عبور از خاک سوریه و اردن به کویت، عربستان و دیگر کشورهای ساحل جنوبی خلیج فارس رسیده بازارهای آنها را درمی نوردیدند. اما وقوع خیزش ها مردمی در2010 و 2011 توهمی از منافع عظیمی را برای ترکیه و حزب حاکم عدالت و توسعه پدید آورد که شرایط قبلی در روابط با سوریه را تحت الشعاع قرار داد و آن را بی ارزش جلوه داد.  توضیح اینکه خیزش های مردمی در تونس و مصرکه کاملا خودجوش و بدون رهبر بود همه را غافلگیر کرد.

 ایالات متحده آمریکا نمی دانست برای شناخت و نحوه تعامل با این خیزش ها از چه راهی باید وارد شود. فقدان شخصیت های رهبری در این خیزش ها باعث شد که برخی از جامعه شناسان از چیزی به نام "رهبری جمعی" (Collective Leadership ) سخن به میان آورند. در اینجا بود که آقای اردوغان به دولت باراک اوباما توصیه کرد که تنها نیروهای منسجم و دارای تشکیلات در تونس و مصر اخوان المسلمین هستند و برای کنترل این خیزش ها باید زمام امور را به آنها سپرد.

این پیشنهاد مورد قبول دولت اوباما قرار گرفت و پس از آن بود که اخوانی ها وارد صحنه شدند. این در حالیست که اخوان المسلمین در مصر هیچ نقشی در خیزش مردمی نداشتند بلکه برعکس، آنها در دوره مرشدی مرحوم عمر تلمسانی با حسنی مبارک، رئیس جمهوری وقت مصر، به عنوان "ولی امر" بیعت کرده بودند و خروج بر ولی امر را حتی اگر جائر باشد ، شرعا جایز نمی دانستند.  پس از تسلیم زمام امور به اخوان المسلمین، آقای اردوغان به چند کشور از جمله مصر و تونس سفر کرد و به نوعی به مسئولان اخوان فهماند که روی کار آمدن آنها مرهون ابتکار عمل وی با آمریکا بوده و ازاین پس آنها باید با حزب اخوانی عدالت و توسعه ترکیه هماهنگ باشند.

این سخن با واکنش شدید اخوان روبه رو شد و در قاهره مرحوم دکتر عصام العریان، عضو دفتر ارشاد و رئیس کمیته سیاسی اخوان المسلمین پاسخ داد که اخوان المسلمین مصر مادر تشکیلات اخوانی است و اخوانی ها در سایر کشورها باید با اخوان مصر خود را هماهنگ کنند. آقای راشد الغنوشی رهبر حزب النهضه تونس نیز واکنش مشابهی به آقای اردوغان نشان داد.

با اینهمه، دیدیم که ارتش مصر با اشاره آمریکا وارد صحنه شد و با بازداشت محمد مُرسی، و قتل عام میدان رابعه عدویه، به حضور سیاسی اخوان المسلمین پایان داد. هرچند در پی بازخوانی وقایع تاریخی نیستیم ولی در این یادداشت بناچار به پاره ای از رویدادها که به موضوع یادداشت مربوط می شود اشاره می کنیم. در 2011 و بعد از آن تلاش گسترده ای برای انتقال خیزش های مردمی موسوم به بهار عربی، به سوریه صورت گرفت که نقش اصلی را ترکیه و قطر بازی کردند. این طرح در نهایت به شکست انجامید و پس از واقعه شهر کوبانی ( عین العرب) ارتش ترکیه  وارد شمال غرب سوریه شد. 

در آن سال ها سخنانی بطور غیر رسمی از سوی آقای اردوغان شنیده می شد که در پیمان لوزان ( 1923) به ترکیه ظلم شده و روزی باید شهرهای حلب، موصل و اربیل به خاک ترکیه بازگردانده شود. ترکیه که قبل از آن اندیشه پان ترکیزم را برای گسترش نفوذ در منطقه دنبال می کرد، این بار به فکر نوعثمانی گری افتاد و آرزوهای بلند پروازانه ای برای نفوذ در غرب آسیا و تسلط بر راه های تجاری و انتقال انرژی در شرق مدیترانه را در مخیله خود جای داد .نتیجه اینکه، شکست این طرح ها در سال های اخیر، مهمترین عامل بازگشت ترکیه به روابطش با سوریه در شرایط قبل از سال 2010 است. 

به این عامل اصلی باید عوامل دیگری را نیز اضافه کنیم مانند شکست حزب عدالت و توسعه در انتخابات اخیر شهرداری ها و پیشروی احزاب مخالف و نیز مشکلات اقتصادی و کاهش مداوم ارزش لیر ترکیه و تحولات فرهنگی و اجتماعی در داخل. واقعیت این است که هردو کشور ترکیه و سوریه در شرایطی قرار گرفته اند که به تجدید روابط و بازگشت به  موافقتنامه آدانا نیاز دارند. اما شرط مهم سوریه این است که قبل از هر دیداری بین سران دو کشور، ترکیه باید ارتش خود از شمال سوریه را فرا خواند.

شرط مهم ترکیه نیز حل و فصل نیروهای کُرد جدایی خواه در شرق فرات و بازگشت آنها به حاکمیت دمشق است تا از تاثیرات منفی وضعیت کنونی آنها بر مناطق کُرد نشین در دیاربکر ترکیه جلوگیری شود. با توجه به اراده دو طرف، به نظر می رسد که این مشکلات درآینده حل خواهد شد و دو کشور روابط خوبی را از سر خواهند گرفت.

محمد على مهتدى

نویسنده خبر

کلید واژه ها: ترکیه سوریه ترکیه و سوریه محمدعلی مهتدی رجب طیب اردوغان بشار اسد عادی سازی روابط ترکیه و سوریه


( ۵ )

نظر شما :

حامد ۰۱ مرداد ۱۴۰۳ | ۱۱:۱۶
جالب است نویسنده هیچ حقی و همینطور اراده ای برای کردها قائل نیست!
خسرو ۰۱ مرداد ۱۴۰۳ | ۱۱:۵۶
اگردولت تونس و یا لیبی حامی قدرتمندی مثل ایران داشت ورشکسته نمیشد اگر امروز دولت بشاراسد بر نصف سوریه حاکم است به لطف حمایت سرسختانه و جانانه ایران است شهدای حرم در تمام شهرهای ایران اثبات این موضوع است ترکیه بارها بر تمامیت ارضی سوریه تاکید کرده و شرط خروج از اراضی سوریه را حاکمیت دولت سوریه ( نه پ ک ک که از سالها پیش با تبانی با حزب بعث سوریه در شرق فرات حاکم شد و بعد امریکا و اسراییل را دعوت کرد ) قرار داده است بنظر میرسد نحوه توافق پوتین و اردوغان ، تعیین می‌کند که کدام سرزمین ها دست بشاراسد باشد و احتمالا حلب را تحویل ترکیه دهد تا دو میلیون نفر اهالی حلب برگردند و با توجه به ایما و اشاره های پ ک ک در شرق فرات برای تجزیه سوریه -- بشار اسد قانع شده است که اعراب سنی حلب و دیرالزور به شهرهایشان برگردند
ساسان ۰۱ مرداد ۱۴۰۳ | ۱۲:۰۵
امتیاز بزرگ سیاستمدارانی مثل اردوغان این است که برای منافع مردم و کشورش حاضر به تغییر سیاست خود و پذیرش اشتباه است.
فرهاد ۰۱ مرداد ۱۴۰۳ | ۱۴:۰۸
ما نمی‌دانیم پانترکها چرا همواره طوری صحبت میکنند که انگار نگران تجزیه اربابانشان در ترکیه توسط کردها و باکو توسط تالشیها و ارامنه هستند ولی علنا برای تجزیه ایران پلاکارد بلند میکنند و شعار می‌دهند! اربابانشان عملا نوکر صهیونیسم و اسراییل هستند و الهام علیف حتی در زمان نسل کشی مردم غزه حاضر به توقف خرید اسلحه از اسراییل و صادرات گاز به آنجا نیست ولی کردها را متهم می‌کنند. آیا پانترکها حتی می‌توانند عکس یک مقام کرد را در کنار مقامات اسراییل نشان دهند؟ اوج جهالت و نادانی از پانترکیسم تراوش می‌شود. جالب است که شهدای حرم صحبت می‌کنند!!! کسانی که توسط تکفیریهایی شهید شدند که با فرودگاه ها و خاک ترکیه به سوریه رفتند و بهترین امکانات را از اردوغان دریافت کردند!!!!!!!!!!!!!!
مجتبی ۰۱ مرداد ۱۴۰۳ | ۲۰:۰۷
خسرو بیانیه مطبوعاتی وزارت خارجه ترکیه قرایت میکنی ؟؟؟؟؟حمایت از تمامیت ارضی در منطق ترکها یعنی تجاوز و حمایت از تروریسم و اشغال کشور و ایجاد صدها پایگاه نظامی با هر بهانه و توجیه .چرا ترکیه در زمان لشکر کشی داعش و جنایتهای ان سکوت و حتی علنا با حمایت تسلیحاتی لجستیکی اطلاعاتی و...به گسترش و قدرت ان افزود ؟؟؟؟؟سوریه و بشار اسد خواستار اخراج ارتش ترکیه و تروریستهای قفقازی قبچاقی مورد حمایت ترکیه هستند بعد مذاکره .بشار اسد با کردها بومی سوریه بهتر کنار امده تا با اعراب سنی حنفی اخوانی حامی یا سکوت کننده در برابر داعش تمام تجاوز و حملات تروریستی به مردم سوریه و ارتش از سمت همین اعراب بوده نه کردها و تمام دفع تجاوز و بمباران مناطق توسط ارتش سوریه در همین مناطق اعراب بوده .تجزیه سوریه توسط کردها تبلیغات و پروپاگدای بزرگ ترکیه بود کردها دنبال احقاق حقوق اولیه و شهروند معمولی و شناسنامه بودند که از انها دریغ شد و حماقت و حمایت ترکیه از داعش باعث افزایش قدرت و تبلیغات برای کردها شد .در بیانیه امور خارجه سوریه اسمی از کردها نیست و اتفاقا اصرار بر اخراج ترکیه و رفع تجاوز دارد .عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد
خسرو ۰۱ مرداد ۱۴۰۳ | ۲۱:۳۲
متاسفانه صهیونیزم و امپریالیست های غربی از احساسات استقلال طلبانه و ساده اندیشی جوانان عشایر کرد سواستفاده کرده و گروه‌های خیانتکار به کشور را در هر چهار کشور محل سکونت کردها تشکیل داده و بر علیه کشورهای ایران و سوریه و عراق و ترکیه بکار گرفته و به کام مرگ می‌فرستند کردها در سوریه فقط ده درصد جمعیت هستند و در همه جا پراکنده اند بقیه جمعیت سوریه و دولت و البته ایران اجازه تجزیه نمی‌دهد خوش خیال نباشید در ضمن بیشتر مسئولین پ ک ک و دیگر احزاب کردی با اسرائیلی ها رابطه و عکس دارند و در قضیه رفراندوم اقلیم ، فقط اسرائیل از تجزیه عراق استقبال کرد در هر چهار کشور محل سکونت کردها ، تمام حقوق شهروندی و اراده لازم برای مشارکت در کشور در اختیار برادران کرد هست بطوری که رئیس جمهور عراق کرد است و...
ایرانی ۰۳ مرداد ۱۴۰۳ | ۰۹:۰۰
متاسفانه تحت تاثیر دیدگاه های نژادپرستانه به مساله کردها نگاه می‌شود. خود گروه های کرد میگویند ما جدایی نمی‌خواهیم ولی در تحلیل‌ها مدام از برچسب‌های مختلف برای کردهایی که خواسته های اساسی شان حقوق ذاتی شان مثل تحصیل به زبان مادری و نقش داشتن در مدیریت محلی و کشوری است، استفاده میشود‌.