ریاست جمهوری پزشکیان و نوید تغییرات ساختاری
دولت سایه یا دولت پنهان
دیپلماسی ایرانی: کانون قدرتی که از صندوق رای احمدی نژاد را بیرون آورد، این بار مانع بیرون آوردن جلیلی شد. باشد که این تغییر رویه سرآغازی برای تغییرات کلان در امر حکمرانی باشد و همه را به مسیر قانون مداری و پذیرش قواعد بازی وادار کند.
انتخابات منجر به ریاست جمهوری پزشکیان، می تواند فراتر از انتخاب یک رئیس جمهور باشد و منشا اصلاحات و بازتعریف ساختارها و اصلاح سیستمی نظامی شود که خودآگاهانه بواسطه بن بست های موجود در عرصه سیاست داخلی و خارجی تن به تغییر داده است.
نوع و تنوع مراوداتی که مراکز و شخصیت های مرجع و از آن مهمتر کانون های اصلی قدرت طی روزهای پس از انتخاب پزشکیان به عنوان رئیس جمهوری با ایشان داشته اند، می تواند نوید بخش این تغییر باشد. باشد که این نگاه برخواسته از آرزو و خوش خیالی نباشد.
علی رغم بازی ناعادلانه و برخورداری رقبای پزشکیان از حمایت های رانتی پنهان و آشکار حاکمیتی، شکست سنگین حریفان ایشان امری قابل تعمق نه فقط برای مردم، بلکه برای بازی سازان انتخابات نیز بوده است. در این میان نوع مواجهه اخلاقی پزشکیان و حریفان اصلی در عین برگزاری انتخابات و پس از آن نیز در جای خود، جامعه و به ویژه حاکمیت را به قضاوت های تصمیم ساز رسانده است.
حاشیه های جلسه مشهد دو کاندیدا و جنگ قدرت رخ داده در آن نشست و مقاومت در برابر توصیه کنار کشیدن به نفع خلبانی که قرار بود کاپیتان کشور شود، خطر را نه در چهره رقیب، بلکه در چهره خودی، دید. خطر آتش به اختیاری که دیگر نه تحت فرمان، بلکه خود می خواهد فرمانده باشد. شاید پس از این اگر کار تمام هم نشود، کار بخش دولت سایه ای که آفتابی شده است، بعد از این دشوار شود.
دولت سایه از جمله کلید واژه های چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری بود. اگرچه طرح علنی دولت سایه، این واژه را از پشت صحنه سیاست به عرصه سیاست وارد کرد اما هویت پیچیده، چندوجهی، مبهم و غیرشفاف آن را روشن نکرد.
شاید طرح آن خود اقدامی ناخواسته و در عین حال میمونی شود که حاشیه های آن بتواند پایان بخش و یا تضعیف کننده دولت سایه در عرصههای سیاست، اقتصاد، فرهنگ و اجتماع شود.
دولت سایه در دموکراسی ها دولت جانشین است و کارکرد آن شفاف و روشنتر از آفتاب است. دولت سایه در واقع احزاب جایگزین و مورد حمایت دولت مستقر است و برنامه و بودجه و امکانات دیگر دارند و پاسخگو و مسولیت پذیر هستند. اما دولت سایه ای که در انتخابات ریاست جمهوری مطرح شد واقعا دولت سایه ای است که باید از آن ترسید. این دولت سایه نه تنها با استانداردهای شفافیت و معیارهای دمکراسی همخوانی ندارد، بلکه سدی در برابر آنهاست.
به واسطه سال ها اقامتم در ترکیه در کسوت دیپلمات، دولت سایه طرح شده در انتخابات ریاست جمهوری ایران، نه دولت سایه، بلکه دولت پنهان بود.
ترکیه سال ها نماد دولت پنهانی بود که در راس آن نظامیان قرار داشتند. دولت های مستقر برآمده از مکانیسم انتخابات همواره در سایه و هراس از این دولت پنهان بودند. دولت های انتخاباتی در صورت تخطی از خطوط قرمز با کودتا سرنگون می شدند و یا با اخطار به سوی انتخابات زودهنگام می رفتند و به ریل تعیین شده دولت سایه بر می گشتند. دولت پنهان بخاطر آنکه سر منشا اصلی آن نظامیان و مافیای متشکل از نهادهای امنیتی و قضایی و انتصابی بود بیش از آنکه در خدمت منافع ملی و مردم باشد، در خدمت خویش و خویشان و.... بود و عامل بسیاری از معضلات ترکیه در سیاست داخلی و خارجی بود.
دولت پنهان در ترکیه در یک روند چهار دهه ای و به خصوص در دوره حکومت حزب عدالت و توسعه به رهبری اردوغان از موقعیت بازی گردانی خارج شد و پس از کودتای نافرجام ۱۵ ژوئیه ۲۰۱۶ از معادلات سیاسی ترکیه حذف شد.
موقعیت خاص و شرایط خطیر ایران در عرصه داخلی و خارجی و به ویژه مسائل جانشینی، انتخابات ریاست جمهوری دوره چهاردهم را بسیار حائز اهمیت کرده است. برخی شواهد پس از انتخاب پزشکیان به عنوان رئیس جمهوری نوید تغییراتی را می دهد که می تواند با سیاست ایجابی و پذیرش نورم ها، منشا تغییر رویکردها در سیاست داخلی و خارجی شود.
نکته آنکه خروج های حمکرانی از تسلط سایه و یا سایه ها و حمکرانی نرمال زمامداران بر اساس سه اصل عزت، حکمت و مصلحت یک ضرورت اجتنابناپذیر است که می تواند بسترساز سرافرازی ایران و ایرانیان در عرصه های مختلف شود.
نظر شما :