واکاوی دیپلماتیک رفتار روسیه در مقابل ادعاهای واهی امارات در گفت‌وگو با سبحانی، سفیر پیشین ایران در قطر، لبنان و سوریه

باید هر کشوری که تمامیت ارضی ایران را نادیده می‌گیرد، نقره‌داغ کرد

۰۵ دی ۱۴۰۲ | ۰۶:۰۰ کد : ۲۰۲۳۷۷۹ اخبار اصلی آسیا و آفریقا
نویسنده خبر: عبدالرحمن فتح الهی
محمدعلی سبحانی در گفت وگویی تاکید دارد که سیاست خارجی با شعار، بنر چاپ‌کردن و... به نتیجه و سامان نمی‌رسد. همان‌گونه که شعارنویسی روی دیوار سفارت انگلستان کاری از پیش نبرد و در نهایت مجبور شدیم از جیب ملت هزینه آن شعارنویسی‌های چند ماه گذشته را بدهیم، الان هم با این پارچه‌نویسی‌ها، بیلبورد‌ گذاشتن‌ها و کاشت بنرها جلوی سفارت روسیه هم کاری از پیش نمی‌رود. تا زمانی که سیاست خارجی ایران یک روند منطقی، هوشمند، منسجم، متوازن و بر‌اساس منافع و امنیت ملی پیدا نکند، مطمئن باشید آش همین آش است و کاسه همین کاسه. به جای شعار باید کار عملی را گسترده کرد، منظورم عمل درست و اصولی برای پیشبرد یک سیاست خارجی متوازن و مبتنی بر احترام به اصل حاکمیت و منافع دو‌جانبه با همه کشورها از آمریکا و اروپایی‌ها گرفته تا چین، روسیه و همه کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای است.
باید هر کشوری که تمامیت ارضی ایران را نادیده می‌گیرد، نقره‌داغ کرد

دیپلماسی ایرانی: بعد از انتشار بیانیه مراکش و اعلام حمایت مجدد روسیه از ادعای امارات متحده عربی درباره حق حاکمیت بر سر جزایر سه‌گانه، فضای سیاسی، رسانه‌ای و همچنین افکار عمومی، ضمن اتخاذ مواضع انتقادی علیه سیاست خارجی مسکو، دوباره بر اصلاح روابط با کرملین تأکید داشتند و به موازاتش خواستار اجرائی‌شدن یک سیاست خارجی متوازن با همه کشورها شدند. در‌این‌میان برخی جریان‌ها و چهره‌های تندرو که در واقع مدافع نگاهی به نام «روابط راهبردی ایران و روسیه» بودند و عملا در سال‌های اخیر و به‌ویژه با آغاز به کار دولت سیزدهم تقریبا تمام تخم‌مرغ‌های سیاست خارجی کشور را در سبد مسکو ریختند، به جز اتخاذ چند موضع انتقادی، عملا از ضرورت واکنش جدی‌تر تهران در برابر روس‌ها دفاعی نمی‌کنند. جالب اینجاست که در یک ادعای عجیب از زبان حسین شریعتمداری که در مناظره با محسن هاشمی‌رفسنجانی عنوان شد، او این دست ادعاهای مسکو را مسبوق به سابقه دانسته که از دوره روحانی شروع شده است؛ بنابراین برای بررسی این موضوع، «شرق» در گفت‌وگو با محمدعلی سبحانی سعی دارد در کنار صحت‌سنجی این ادعا، ارزیابی او را درباره چرایی و تبعات تکرار حمایت روسیه از ادعای امارات متحده عربی جویا شود. سفیر پیشین ایران در قطر، لبنان و سوریه که مدیرکل خاورمیانه‌ وزارت خارجه در دولت سیدمحمد خاتمی هم بوده است، در این گپ‌و‌گفت تأکیدی چندباره دارد که باید تداوم ادعای امارات متحده عربی درباره حق حاکمیت بر سر جزایر سه‌گانه و واردکردن برخی کشورهای فرامنطقه‌ای از چین و روسیه گرفته تا ژاپن و احیانا دیگر کشورها را جدی گرفت.

‌مصاحبه را با گفته‌های برخی تندروهای داخلی شروع کنیم که در چند هفته گذشته دو موضوع را مطرح کردند؛ نخست جنگ‌طلب‌بودن اصلاح‌طلبان و دوم، حمایت روسیه از ادعای امارات متحده عربی درباره جزایر سه‌گانه در دوره حسن روحانی. بحث نخست که با روشنگری‌های امین‌زاده، ربیعی و نامه سیدکمال خرازی کاملا روشن شد؛ اما درباره نکته دوم، به‌هیچ‌عنوان ادعای مطرح‌شده از سوی حسین شریعتمداری را نمی‌توان واقعی دانست و این روندی است که مشخصا از سفر ۱۶ آذر ۱۴۰۱/ ۷ دسامبر ۲۰۲۲ شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهوری چین به عربستان سعودی شروع شد و از سوی روسیه و ژاپن هم ادامه پیدا کرد؛ اما دلیل این ادعاهای خلاف واقع چیست؟

در پاسخ به سؤال شما باید چند نکته را عنوان کنم. اول اینکه از تریبون روزنامه «شرق»، من هم به شدیدترین لحن ممکن حمایت روسیه از ادعای امارات متحده عربی درباره مالکیت بر جزایر سه‌گانه و همچنین اصل این ادعا از سوی ابوظبی را محکوم می‌کنم. البته این جمله من را به معنای ضد روس بودن یا «مرگ بر روسیه» تعبیر نکنید؛ بلکه محکومیت من درباره نادیده‌گرفتن و زیر سؤال بردن تمامیت ارضی کشور از طرف مسکو است که دو بار پیاپی انجام شده و باید این حمایت روسیه از امارات محکوم شود. در‌این‌بین یقینا ضدیت با روسیه موضوع کاملا جدایی است که من با آن مخالفم و اعتقاد دارم کشور باید دارای یک روابط متوازن با همه باشد.

اما درباره چرایی ادعاهای خلاف واقع برخی تندروها فقط یک دلیل وجود دارد؛ «فرار رو به جلو». به نظر من اصلا درباره موضوع نخست یعنی جنگ‌طلبی اصلاح‌طلبان و موضوع طالبان نیازی به پاسخ‌گویی کسانی مانند آقای امین‌زاده، ربیعی و آقای خرازی به کیهان نبود؛ چون موضوع کاملا روشن است. ادعای جنگ‌طلبی اصلاح‌طلبان، نه به یک حرف خلاف واقع و باورناپذیر؛ بلکه به یک جوک و طنز شبیه است که از طرف کیهان مطرح شد. همه در این کشور می‌دانند که چه جریان‌های سیاسی و چه رسانه‌ها و روزنامه‌هایی از جنگ استقبال می‌کنند و حضورشان در تحریم، جنگ و مشکلات ریز و درشت اقتصادی تقویت می‌شود. این جریان‌های سیاسی بارها ایران را تا پرتگاه جنگ جلو برده‌اند و در مقابل هم کاملا روشن است که چه جریان‌ها و چه دولت‌هایی سایه جنگ را از سر ایران دور کرده‌اند. الان این فعالان سیاسی مدعی شده‌اند و جای شاکی و متهم را عوض کرده‌اند و ادعاهای سراسر غیر‌واقعی را مطرح می‌کنند که دولت آقای خاتمی به دنبال جنگ‌افروزی بوده است! خیر، اگر به این گروه‌ها و افراد سیاسی باشد که، نه در دوره آقای خاتمی و روحانی؛ بلکه در همین جنگ حماس و اسرائیل در سه ماه گذشته هم پای ایران را به یک جنگ باز می‌کنند.

‌این را از زبان دیپلماتی می‌گویید که در دولت اصلاحات مشغول به کار بوده یا به‌عنوان یک ناظر بی‌طرف؟

خیر، دولت سیدمحمد خاتمی کارنامه کاملا عیان و آشکاری دارد و اصلا نیازی نیست که بخواهم به گفته‌های غیرواقعی کیهان پاسخ دهم؛ نه اینکه من در دوران اصلاحات در وزارت امور خارجه مشغول به کار بوده‌ام و اینجا بخواهم از دولت آقای خاتمی دفاع کنم؛ خیر، شما از هر سیاست‌مدار و حتی هر فردی که آشنایی مقدماتی با فضای سیاسی کشور داشته باشد، بپرسید، به‌خوبی می‌داند در دولت آقای خاتمی چگونه سیاست خارجی ایران اوج و اعتلا پیدا کرد و همین اعتلای سیاسی و دیپلماتیک ما چه رشد اقتصادی را در آن هشت سال به ثمر رساند که در طول هیچ دولت پس از انقلابی تکرار نشد. این در حالی است که سیدمحمد خاتمی اصلا با شعار اقتصادی روی کار نیامده بود؛ بلکه شعار اصلی ایشان روی حوزه سیاسی و فرهنگی تمرکز داشت؛ اما چون فضای سیاست داخلی و سیاست خارجی به شکل متوازن، منطقی و عقلانی پیش رفت، آثار مثبت خاص خود را در حوزه اقتصادی و تجاری هم به دنبال داشت.

حالا نتیجه برخی سیاست‌های غیراصولی دو‌سال‌و نیم گذشته دولت سیزدهم باعث شده است که نه‌تنها گروه زیادی از مردم گرفتار مشکلات اقتصادی و معیشتی شوند؛ بلکه حتی کشورهایی مانند روسیه، چین، ژاپن و احتمالا در آینده کشورهای دیگر ادعاهای واهی امارات متحده عربی در جزایر سه‌گانه را تأیید کنند و تمامیت ارضی ایران را زیر سؤال ببرند. مانند شما با قاطعیت نمی‌گویم؛ ولی من تا جایی که حافظه‌ام یاری کند، به خاطر ندارم در دوره روحانی این ادعاها از طرف چین و روسیه مورد تأیید قرار گرفته باشند. همه چیز با سفر شی به عربستان شروع شد. اصلا اینکه امارات بخواهد از ظرفیت کشورهایی مانند روسیه، چین، ژاپن و نظایر آن برای ادعای خود بر سر جزایر سه‌گانه استفاده کند، یک اتفاق جدید است و به دوره‌های قبلی بازنمی‌گردد. بله، ابوظبی در سال‌های قبل همواره در نشست‌های شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب این ادعاها را داشت و طرح این ادعای واهی در محافل عربی منطقه‌ای چیز جدیدی نیست؛ اما اضافه‌کردن چین، روسیه، ژاپن و... اتفاق جدیدی است و در یک سال اخیر و در همین دولت سیزدهم شروع شد و تنها به دلیل سیاست خارجی غیرمتوازن این دولت بوده است. البته من به‌هیچ‌عنوان در مرتبه نخست چین، روسیه، ژاپن و حتی کشورهایی که احیانا در آینده این ادعای واهی امارات را تأیید کنند، سرزنش و نقد نمی‌کنم؛ چون تمام این کشورها بر‌اساس منافع ملی خود عمل کرده و می‌کنند. اینجا عملکرد ما در عرصه دیپلماسی و سیاست خارجی است که باعث شده روسیه در مدت پنج ماه دو بار تمامیت ارضی ایران را نادیده بگیرد. پس امروز نباید صدای برخی فعالان سیاسی مانند شریعتمداری، قالیباف، محسن رضایی، علی‌اکبر ولایتی، ذوالنوری و دیگر همفکران جناحی آنان دربیاید. این کنشگران سیاسی باید زمانی سخن می‌گفتند که بحث روس‌دوستی و بحث‌های پرچالش مبنی بر «راهبردی‌بودن روابط تهران – مسکو» از سوی کارشناسان در فضای سیاسی و رسانه‌ای مطرح می‌شد. وقتی تمام تخم‌مرغ‌های سیاست خارجی ما در سبد کرملین ریخته می‌شود، باید منتظر این روزها هم باشیم. باز هم تکرار می‌کنم این یک فرار رو به جلو است و برخی چهره‌های سیاسی که مانند آقای شریعتمداری توپ را به زمین دولت روحانی می‌اندازند، سعی می‌کنند فرار رو به جلو داشته باشند... .

‌که چه بشود؟

که مسئولیت مشکلات موجود در سیاست خارجی را به گردن دولت‌های قبل از دولت آقای خاتمی تا دولت روحانی بیندازند. بنر چاپ می‌کنند و آن را روبه‌روی سفارت روسیه می‌گذارند. سیاست خارجی با شعار، بنر چاپ‌کردن و... به نتیجه و سامان نمی‌رسد. همان‌گونه که شعارنویسی روی دیوار سفارت انگلستان کاری از پیش نبرد و در نهایت مجبور شدیم از جیب ملت هزینه آن شعارنویسی‌های چند ماه گذشته را بدهیم، الان هم با این پارچه‌نویسی‌ها، بیلبورد‌ گذاشتن‌ها و کاشت بنرها جلوی سفارت روسیه هم کاری از پیش نمی‌رود. تا زمانی که سیاست خارجی ایران یک روند منطقی، هوشمند، منسجم، متوازن و بر‌اساس منافع و امنیت ملی پیدا نکند، مطمئن باشید آش همین آش است و کاسه همین کاسه. به جای شعار باید کار عملی را گسترده کرد، منظورم عمل درست و اصولی برای پیشبرد یک سیاست خارجی متوازن و مبتنی بر احترام به اصل حاکمیت و منافع دو‌جانبه با همه کشورها از آمریکا و اروپایی‌ها گرفته تا چین، روسیه و همه کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای است.

‌مانند تیر‌ماه سال جاری شاهد موجی از واکنش‌های ضد روسی در داخل کشور از سوی برخی مقامات اجرائی هستیم که در سابقه‌شان دفاع از این نوع رابطه با روسیه در یک سیاست خارجی غیرمتوازن دیده می‌شود. در‌این‌بین علاوه بر مصاحبه و توییت‌زدن این گروه از مقامات اجرائی، شامگاه شنبه کاردار سفارت روسیه در غیاب سفیر این کشور به وزارت امور خارجه احضار شد؛ کما‌اینکه این اتفاق در ۲۱ تیر ۱۲ جولای روی داد. همه این نکات نشان می‌دهد که کف و سقف واکنش‌های دستگاه دیپلماسی کاملا مشخص است و خبری از اصلاح معنادار در سیاست خارجی ایران و مشخصا در مناسبات با روسیه نیست. این در حالی است که بسیاری از تحلیلگران و ناظران با توجه به تکرار حمایت مسکو از ابوظبی درباره جزایر سه‌گانه بیش از هر زمان دیگری لزوم بازنگری و بازتعریف در سیاست خارجی ایران را پررنگ می‌دانند. با این اوصاف، آیا از دید شما موج ضد روسی در چند روز اخیر هم به سرنوشت همان موج تیر‌ماه دچار خواهد شد؟

این تصور را نداشته باشید که جمله من منافاتی با عرایض قبلی من دارد؛ اما به باورم نباید دو موضوع یعنی موضع‌گیری ضد روسی برخی مقامات داخلی کشور، چه از طریق مصاحبه و چه توییت‌زدن و نظایر آن را نفی و خلط کرد... .

‌منظور نفی نیست... .

اجازه دهید سخن من تمام شود. ببینید اصلا درست نیست که ما موضع‌گیری مقامات داخلی را لزوما در برابر بازنگری در سیاست خارجی و به‌ویژه روابط با روسیه قرار دهیم. قطعا باید درباره این اعلام حمایت مجدد روسیه از اماراتی‌ها واکنش خود را داشته باشیم و سفیر را هم احضار کرده و مراتب شدید اعتراض را به او ابلاغ کنیم. این رویه معمول کاری در عرصه سیاست خارجی است؛ در‌عین‌حال و در تکمله آن باید دست به تغییر معنادار در سیاست خارجی زد؛ بنابراین هیچ‌کدام از این موضوعات نافی همدیگر نیستند. روسیه بر‌اساس منافع خود عمل می‌کند و براساس‌این بارها حتی درباره جنگ سوریه نیز نشان داد که اگر بتواند، از موقعیت ایران سوءاستفاده می‌کند.

‌متأسفانه این روند سوء‌استفاده بوده و زمان دولت رئیسی، پوتین عملا یک رفتار کاملا غیر‌دیپلماتیک با تهران داشت که اتفاقا بعد از وقوع جنگ اوکراین و تجاوز روسیه به خاک این کشور (اوکراین)، نگاه حق‌به‌جانب و منفعت‌طلبانه پوتین تشدید پیدا کرد و تقریبا کرملین حمایت ایران از روسیه را وظیفه تهران می‌دانست. مسکو کار را به‌گونه‌ای هدایت کرد که هرچند تهران بارها و بارها این کمک‌ها و حمایت‌ها به‌خصوص در حوزه نظامی، موشکی و پهپادی در جنگ اوکراین را تکذیب کرد، اما همواره در نوک بسیاری از چالش‌ها در این مورد قرار داشته است. بیراه نیست این‌گونه تحلیل کنیم که ایران قربانی جنگ اوکراین و تجاوز روسیه به خاک این کشور (اوکراین) شد.

یکی از تبعات مخرب این اتفاق، بن‌بست در روابط ایران با اروپا بود که یقینا بازسازی و احیای این روابط از‌دست‌رفته به زمان زیادی نیاز دارد. تازه اگر روسیه سنگ‌‌اندازی نکند. این در حالی است که از همان دو سال و نیم پیش که دولت رئیسی روی کار آمد، بارها کارشناسان، دیپلمات‌ها و دلسوزان نسبت به یک سیاست خارجی هوشمند و متوازن در مقابل روس‌ها و چینی‌ها هشدار می‌دادند و از لزوم پیگیری یک سیاست خارجی منسجم و متوازن و برقراری روابط با همه کشورها سخن می‌گفتند؛ کما‌اینکه در دیدارهایی که با خود ابراهیم رئیسی و حسین امیرعبداللهیان در هفته‌های ابتدایی عمر دولت سیزدهم صورت گرفت، این نکات مطرح شد، اما نهایت امر ما شاهد این سیاست خارجی منفعل هستیم. ببینید در تمام این سال‌ها روسیه سعی کرده است از هر طریق ممکن روابط ایران با اروپا و آمریکا و در کل غرب را به بن‌بست بکشاند؛ چرا‌که می‌داند ایدئال‌ترین وضعیت برای کنترل و مدیریت ایران در راستای منافع کرملین، منزوی‌کردن تهران است و من چندین بار در مصاحبه‌هایم به این گفته رجب صفروف استناد کرده‌ام که «برای روسیه، ایران اتمی قابل پذیرش است، اما ایرانی که بخواهد با اروپا و آمریکا رابطه مستقیم و مبتنی بر منافع دوجانبه داشته باشد، غیرقابل قبول و غیرقابل تحمل است».

‌مسلما نه تأکید حامیان جدی رابطه با روسیه بر استراتژیک‌بودن روابط تهران – مسکو، همخوانی چندانی با واقعیات عرصه سیاست خارجی دارد و نه ضدروس بودن به تحقق منافع کشور خواهد انجامید؛ پس به باورتان نگاه درست چیست؟

این نکته کاملا درست است. ببینید نه اصرار ما بر استراتژیک‌بودن روابط با روسیه دربردارنده منافع کشور است و نه از آن طرف ضد‌روس بودن. گفته‌های من هم به‌هیچ‌وجه به معنای تقابل با روسیه نیست. من به شما عرض کردم که این نتیجه رفتار و سیاست خارجی نامناسب در مقابل روسیه است که اجازه داده مسکو و پوتین از موقعیت ایران سوءاستفاده کند. در‌صورتی‌که اگر یک سیاست خارجی منسجم، متوازن و هوشمند داشته باشیم، باید روابط حسنه، پایدار و عمیقی با همه کشورها و ابرقدرت‌ها از آمریکا و اروپا گرفته تا روسیه و چین و همه بازیگران داشته باشیم. اساسا منافع ملی در همین راستا قابل تحقق است.

اما مشکل کار کجاست؟! مشکل کار این است که ما یک اشتباه محاسباتی داریم و رابطه با روسیه را در مقابل رابطه با آمریکا و اروپا و در کل غرب قرار داده‌ایم. ما همان‌گونه که نیاز جدی به رابطه با اروپا، آمریکا و بلوک غرب داریم، هم‌زمان به رابطه متوازن با چین، روسیه و دیگر کشورها نیاز داریم. مطمئن باشید، اگر ما چنین سیاست متوازن و منسجمی داشتیم، روسیه به خود جرئت نمی‌داد بخواهد نه یک بار بلکه دو بار در کمتر از پنج ماه تمامیت ارضی ایران را زیر سؤال ببرد. با همین سیاست غیراصولی ما اکنون روسیه این جسارت را پیدا ‌کرده که هر زمان بخواهد و نیاز داشته باشد ادعا می‌کند رابطه ما با تهران راهبردی است؛ کما‌اینکه در این مدت چنین شد و هر وقت هم به ایران احتیاج نداشته باشد با موقعیت تهران بازی کند و منافع و امنیت ملی و تمامیت ارضی ما را قربانی منافع و امیال خود در روابط با دیگر کشورها می‌کند.

‌پس به باور شما ما نباید روسیه را مقصر بدانیم؟

نه چنین چیزی اصلا درست نیست. قطعا روسیه هم مقصر است. اما نکته اینجاست که ما اگر از نگاه روس‌ها به موضوع نگاه کنیم، پوتین و کرملین کار اشتباهی نکرده‌اند، بلکه در راستای تحقق منافع خود با موقعیت تهران بازی می‌کنند. این یک رفتار کاملا طبیعی در سیاست خارجی است. اصلا دیپلماسی یعنی علم، دانش و ابزار تحقق منافع ملی در هر کشوری، اینجا مشکل ما، نوع سیاست خارجی غیر‌اصولی سال‌های اخیر در قبال روسیه است و این تصور را داریم که رابطه با روسیه یک رابطه راهبردی است و می‌تواند تأمین‌کننده تمام منافع و اهداف ما باشد. در‌صورتی‌که به‌هیچ‌وجه چنین چیزی درست نیست. ببینید وقتی تمام تخم‌مرغ‌های خود را در سبد چین و روسیه می‌ریزیم نهایتا وضعیت امروز برای ما پیش می‌آید که پکن و مسکو به راحتی با موقعیت ما بازی می‌کنند. در تمام این سال‌ها و به‌خصوص در دولت سیزدهم، برخورد روسیه با ما یک برخورد توطئه‌آمیز و در عین حال برخورد منفعت‌طلبانه بوده است، اما توجه داشته باشیم این نوع رفتار از نگاه منافع ایران است؛ وگرنه از نگاه منافع روسیه، پوتین کاملا درست عمل کرده است.

‌دیروز دوشنبه در فضای رسانه‌ای نکته‌ای را طرح کردید دال بر دور خوردن حقوقی و سیاسی ایران توسط روسیه در موضوع جزایر سه‌گانه که به نظرم مشابه با ارزیابی و تحلیلی بود که ناصر نوبری داشت. در گفت‌وگو روز شنبه با سفیر پیشین اتحاد جماهیر شوروی داشتم، ایشان هم معتقد بودند که روسیه اساسا جزایر سه‌گانه را جزء تمامیت ارضی نمی‌داند، بنابراین این موضع‌گیری‌های مکرر کرملین دال بر اینکه مسکو به تمامیت ارضی ایران احترام می‌گذارد، اساسا ربطی به این جزایر ندارد و ظاهرا این یک حیله روسی است. آیا شما هم چنین باوری دارید؟

سؤال مهمی را طرح کردید. نه لزوما. خواهش می‌کنم به دقت گوش کنید و همین نکات من را منعکس کنید. سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، پس از اعتراض ایران به مواضع این کشور درباره جزایر سه‌گانه گفت که ما در نشست مراکش به تمامیت ارضی ایران احترام گذاشته‌ایم. آنچه لاوروف گفته مفهوم عقب‌نشینی ندارد و از نظر حقوقی دفاع از آن اقدام است. در مواضع وزیر اور خارجه روسیه یک ترفند و ظرافت خاصی وجود دارد که با وجود ظاهر مثبت آن در واقع پاسخی تند و منفی به تمامیت ارضی به ایران محسوب می‌شود.

‌قدری موضوع را می‌شکافید؟

همان‌طور که گفتم وزیر امور خارجه روسیه گفته بود که «ما در مذاکرات تنظیم بیانیه پایانی نشست مراکش به صراحت احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی را مورد توجه قرار دادیم». مفهوم حقوقی این بخش از بیانیه که به آن توجهی نمی‌شود این است که آنچه درباره جزایر سه‌گانه از زبان لاوروف عنوان شده، مربوط به حق حاکمیت و تمامیت ارضی ایران نیست و لاوروف با این حرف در حال دفاع از آن بیانیه است.

‌با این تفاسیر شما هم تداوم ادعاهای واهی ابوظبی درخصوص جزایر سه‌گانه کاملا ایرانی را با واردکردن چین، روسیه، ژاپن و‌... جدی می‌دانید؟

از شما می‌پرسم، می‌شود جدی نگرفت؟ مسئله اصلا شوخی نیست؛ مگر تمامیت ارضی را می‌توان جدی نگرفت؟! ببینید ما در‌خصوص منطقه به‌‌شدت راهبردی و ژئواستراتژیک حرف می‌زنیم که در یک منطقه ژئواستراتژیک قرار دارد. کافی است که به موقعیت جزایر سه‌گانه تنب بزرگ و کوچک و جزیره ابوموسی در شاهراه حمل‌ونقل انرژی جهان یعنی در خلیج فارس، تنگه هرمز و دریای عمان نگاه کنید. ببینید این سه جزیره چه تسلطی بر کل آبراه خلیج فارس دارد؟! تملک و حاکمیت هر کشوری بر این جزایر یک دست برتر ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک را به آن کشور در خلیج فارس، تنگه هرمز و دریای عمان و روند بازار انرژی می‌دهد. پس به‌هیچ‌عنوان، تأکید دارم به‌هیچ‌عنوان موضوع حق حاکمیت ایران بر این جزایر کاملا ایرانی را نباید شوخی گرفت. به همین دلیل است که من معتقدم دولت، چه رئیسی باشد یا روحانی یا هر دولت دیگری و به تبعش وزارت امور خارجه، شورای عالی امنیت ملی و دیگر نهادهای اجرائی باید دست به کار شوند؛ چون امارات دارد موضوع را جدی پیش می‌برد. دولت رئیسی به هر دلیلی، چه تمایل به تداوم رابطه با روسیه باشد یا هر دلیل دیگری اکنون موضوع را آن‌طور که باید جدی نگرفته است. هم در تیر‌ماه و هم در نشست مراکش، دولت سیزدهم فقط به احضار سفیر و کاردار روسیه و مواضع انتقادی علیه مسکو بسنده کرده است؛ اینکه نشد جواب؛ این نشد راه‌حل؛ این نشد راهکار؛ این نشد مدیریت کشور.

من از همین تریبون روزنامه «شرق» هشدار می‌دهم که امکان دارد امارات مجددا همین ادعاها را با وارد‌کردن دیگر کشورها ادامه دهد و امکان دارد چین و روسیه و دیگر کشورها از ادعای واهی امارات دوباره اعلام حمایت کنند. من در پاسخ به سؤالات قبلی شما گفتم این یک روند کاملا جدیدی است که در یک سال گذشته و از سفر شی جین‌پینگ به عربستان سعودی شروع شده است. مراقب باشیم که امارات از ظرفیت دیگر کشورهای فرامطقه‌ای استفاده می‌کند یا بهتر بگویم سوء‌استفاده می‌کند. باید از هر طریق ممکن، هم پاسخ قاطعی به کشورهای حامی این ادعا از روسیه و چین گرفته تا ژاپن و بقیه داده شود که دیگر جرئت و جسارت تکرار این توهین را به تمامیت ارضی ایران را نداشته باشند و هم باید از هر طریق ممکن یک بار برای همیشه تکلیف جزایر سه‌گانه را در مقابل امارات متحده عربی روشن کنیم. مسئله اصلا کاملا روشن، بدیهی و جدی است.

به‌هیچ‌وجه نباید سر این موضوع کوتاه بیاییم. این موضوع باید در فضای رسانه آن‌قدر تکرار و تحلیل شود که وزارت امور خارجه، شورای عالی امنیت ملی، دولت و دیگر نهادها بالاخره یک واکنش قاطع از خود نشان دهند. باید این موضوع برای همیشه تعیین تکلیف شود؛ چون مسئله به‌شدت راهبردی است. حق حاکمیت و تمامیت ارضی ایران زیر سؤال رفته است؛ این چیز کمی نیست؟ دوستان به دلیل علاقه شدید به رابطه با روسیه و چین در مقابل این کشورها مسئله را آن‌طور که لازم است، جدی نگرفته‌اند. مسئله تمامیت ارضی در میان است؛ آن‌هم در منطقه به‌شدت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک جزایر سه‌گانه که در یک منطقه راهبردی و در مرکز شاهراه حمل‌ونقل انرژی جهان قرار دارد. به‌هیچ‌عنوان و تحت هیچ شرایطی نباید کوتاه آمد. باید روسیه را نقره‌داغ کرد. باید چین، ژاپن و هر کشوری که این ادعا را تکرار کند یا از آن حمایت کند، نقره‌داغ کرد. اگر همین رویه دولت سیزدهم در حوزه سیاست خارجی کماکان در دستور کار باشد، از تریبون همین روزنامه «شرق» به شما قول می‌دهم که در آینده دوباره شاهد این موضوع خواهیم بود و امارات متحده عربی با وارد‌کردن دیگر کشورهای فرامنطقه‌ای، موضوع حق حاکمیت بر جزایر سه‌گانه کاملا ایرانی را پیش خواهد کشید./شرق

عبدالرحمن فتح الهی

نویسنده خبر

روزنامه نگار و کارشناس ارشد روزنامه نگاری سیاسی و عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی.

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: محمدعلی سبحانی ایران روسیه جزایر سه گانه امارات متحده عربی سیاست خارجی دولت رئیسی حسن روحانی سیدمحمد خاتمی


( ۸ )

نظر شما :

سهند ۰۵ دی ۱۴۰۲ | ۰۹:۳۷
منظور مصاحبه شونده از پاسخ قاطع واکنش قاطع و نقره داغ کردن چیست ؟ خوب بود مصاحبه شونده راهکار عملی ارائه بدهد و مصاحبه کننده می پرسید راه عملی چیست چطور باید هم منافع با روسیه را حفظ کرد و هم اورا نقره داغ کرد متاسفانه مخاطب چیزی یاد نمی گیرد!
خسرو ۰۶ دی ۱۴۰۲ | ۱۲:۳۰
در دنیای سیاست هر کشوری ، انتظاراتی برای خود تعریف کرده است مثل تملک جزایر سه گانه برای امارات متحده عربی ، تصرف تایوان برای چین ، یا تصاحب جزیره ای در دریای سرخ توسط عربستان که مال مصر بود ولی بی‌سروصدا به عربستان ثروتمند فروخت ، کشورها متناسب با افزایش قدرت ملی شان به آرمان‌های ارضی شان هم وقت می‌گذارند ، حالا امارات متحده عربی با افزایش قدرت و نفوذ جهانی اش بدنبال مستند کردن ادعاهایش بر جزایرسه گانه ایرانی است ایران هم بجای دفاع باید ادعاهای مشابه مطرح کند مثلا اینکه محمدرضا شاه مشروعیت حقوقی و مردمی و پارلمانی نداشته و حق نداشته که استقلال امارات یا بحرین را قبول کند می‌توانیم یکی از هفت امیرنشین امارات را با اسناد تاریخی ، مال ایران ادعا کنیم برایش دولت در تبعید بسازیم و الخ --- و مهمتر از همه یکی از عناصر اصلی قدرتمان که اقتصاد و فروش نفت و گاز است تقویت کنیم با انتظار معرفت از روسیه بجایی نمی رسیم که روس‌ها ذاتا معرفت ندارند