صربستان مهمتر از بوسنی برای تهران شده است

ایران در پی یک اتحاد نامعمول در بالکان

۲۸ آبان ۱۴۰۲ | ۱۸:۰۰ کد : ۲۰۲۳۱۰۱ اروپا انتخاب سردبیر
موضع تهران در موضوع کوزوو، که مهمترین پرونده بین المللی بلگراد است، حسن نیت چشمگیری برای ایران در صربستان فراهم آورده است.
ایران در پی یک اتحاد نامعمول در بالکان

نویسنده: گیورگو کافیرو Giorgio Cafiero، مدیرعامل شرکت مشاوره ریسک های "تحلیلگری کشورهای خلیج (فارس) Gulf State Analytics" مستقر در واشنگتن و عضو "پروژه امنیتی آمریکا American Security Project" 

دیپلماسی ایرانی: ایران دیرزمانی بود که از "برگِ مذهب" برای کسب نفوذ در بالکان استفاده می کرد. اما اکنون در بخشی از اروپا که اغلب از آن بعنوان "خاورمیانه غرب" یاد می شود، صربستان با اکثریت مسیحی ارتدکس – و نه آلبانی، بوسنی و هرزگوین یا کوزوو – به بهترین دوست ایران تبدیل شده است.

ایران و صربستان، در یک برهه زمانی نسبتا کوتاه، از دشمن به دوست تبدیل شدند. آنها در جنگ 1992 تا 1995 در بوسنی و هرزگوین، دشمن هم بودند. در آن زمان ایران به بوسنیایی ها کمک می کرد تا با نیروهای صرب تحت رهبری رژیم اسلوبودان میلوشوویچ بجنگند که از نظر تهران یک رژیم نژادپرست و مسوول کشتار جمعی مسلمانان بود.

ایران در آن زمان، داوطلبانی را برای حمایت از بوسنیایی ها اعزام می کرد در حالی که غرب تحریمی تسلیحاتی را بر این کشور تازه تاسیس با اکثریت مسلمان برقرار کرده بود. با این حال، در سال های بعد، بوسنی و هرزگوین، به همگرایی بیشتری با ناتو و اتحادیه اروپایی روی آورد و نفوذ ایران در سارایوو کاهش یافت. در نتیجه، بلگراد برای ایران جای سارایوو را به عنوان دوستانه ترین پایتخت بالکان گرفت.

منازعه سرسخت صربستان – کوزوو، اصلی ترین دلیلی است که بلگراد، به رابطه با تهران ارزش می گذارد. ایران – برخلاف پاکستان، ترکیه، مصر، عربستان سعودی، امارات و قطر – هرگز استقلال کوزوو را به رسمیت نشناخته است. از نظر ایران، کوزوو یک پاسگاه نظامی گری آمریکاست و استقلال این کشور هم نتیجه گسترش تهاجمی ناتو به شرق است. موضع تهران در مسئله کوزوو، که مهمترین پرونده بین المللی بلگراد است، برای ایران حسن نیت چشمگیری را در صربستان فراهم آورده است.

تهران هم در برابر، برای رابطه اش با صربستان ارزش قائل است آن هم در زمانی که روابط ایران با بیشتر دیگر کشورهای اروپایی، به دلیل تامین تسلیحاتی تهران برای روسیه در جنگ علیه اوکراین، وخیم شده است. صربستان هم راه خود را از بقیه اروپا جدا کرده، نه تنها با رویگردانی از اجرای تحریم ها علیه ایران بلکه محکوم کردن کارزار اقتصادی غرب علیه تهران. صربستان همچنین رابطه اش را با سوریه عادی سازی کرده است؛ نمونه دیگری از جدایی مسیر بلگراد از اجماع اروپایی در یک موضوع مهم برای تهران. اینکه بلگراد، حزب الله را به عنوان یک سازمان تروریستی می شناسد هم ظاهرا مانع پیوندهای ایران – صربستان نشده است.

البته این پیوندهای عاطفی، به یک رابطه اقتصادی موثر تبدیل نشده، آن هم عمدتا به دلیل پایبندی بسیار محکم بانک های صربستان به تحریم های غربی علیه ایران. از زمان خروج دولت دونالد ترامپ از برجام در سال 2018، صربستان که از سال 2012 نامزد عضویت در اتحادیه اروپایی است، در برقراری رابطه تجاری و اقتصادی با ایران، محتاط عمل کرده است. 

دولت جو بایدن هم همانند دولت پیشین ایالات متحده آمریکا، با صربستان رویکرد ملایمی دارد و آن را به عنوان یک شریک ضروری در تلاش برای دستیابی به ثبات در غرب بالکان می بیند. در این پس زمینه است که صربستان قادر بوده با ایران به شکلی رفتار کند که هرچند خوشایند آمریکا نیست اما با توجه به دیگر ملاحظات، قابل تحمل است.

صربستان جدای از واردات فزاینده نفت از ایران، محتاط بوده که تجارت با ایران به مجازات های تحریمی منجر نشود. برای مثال، گزارش هایی از علاقه بلگراد به خرید پهپادهای شاهد 136 ایران منتشر شد اما بعید است که در شرایط کنونی، چنین چیزی رخ دهد، بویژه در شرایطی که روسیه از پهپادهای ایرانی در اوکراین استفاده می کند. حتی در زمینه های غیرنظامی همچون پروازهای تجاری هم صربستان از ترس مجازات شرکای غربی، در همکاری با ایران تردید داشته است.

رابطه ایران – صربستان، تنها زمینه ای نیست که تهران، ژئوپولیتیک را بر اشتراک مذهبی ترجیح داده است. برای مثال ایران به طور تاریخی از ارمنستان مسیحی علیه آذربایجان مسلمان حمایت می کند و اجازه نداده است که سرکوب مسلمانان ایغور در چین، مانعی برای روابطش با پکن باشد.

صربستان نیز به رغم محدودیت های جاری که معلول تحریم های غربی است، به نظر می رسد که نگرش درازمدتی به ایران دارد با این هدف که در ایران، شرایطی ترجیحی برای شرکت های صربستان پس از رفع تحریم های غرب یا دست کم گشایش در آنها حاصل شود. 

در یک پس زمینه گسترده تر، صربستان و ایران چرخش در نظم ژئوپولیتیک جهانی را تقریبا با عینک واحدی می بینند. هر دوی آنها خود را قربانی تهاجم آمریکا/ناتو می دانند و از ظهور یک جهان چندقطبی تر که در آن روسیه و چین نفوذ بیشتری داشته باشند و هژمونی آمریکا کمرنگ شود، استقبال می کنند.

صربستان، که ریشه هایش در سیاست خارجیِ عدم تعهد دوران تیتو و یوگسلاوی سابق است، از هیچ بلوک ژئوپولیتیکی جانبداری نمی کند و بنابراین گزینه هایش را برای کار با کشورهای غربی، شرقی و جهان جنوبی باز می گذارد. ایران که یک عضو دیرپای عدم تعهد است، بر تضعیف توانمندی غرب در فشار و انزوای جمهوری اسلامی متمرکز است و صربستان را به عنوان یک کشور نادر اروپایی می شناسد که به حاکمیت ایران احترام می گذارد و می تواند به پیشرفت منافعش یاری رساند.

منبع: اندیشکده استیمسون / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11

کلید واژه ها: صربستان ایران ایران و صربستان بوسنی بوسنی و هرزگوین ایران و بوسنی هرزگوین بالکان حوزه بالکان


( ۲۰ )

نظر شما :

خسرو ۲۸ آبان ۱۴۰۲ | ۲۰:۵۱
ایران کوزوو را به رسمیت نمی شناسد و بهای آنرا که اتهام همکاری نکردن با جامعه مسلمان کوزوو هست به جان خریده ، ولی صربستان چه امتیازی به ایران داده است ؟ تازه حزب الله را هم که تروریست می‌داند به نظر می‌رسد در این معامله ایران مغبون شده است اگر اتهام همکاری با دشمنان جوامع مسلمان ( در مورد حمایت از ارمنستان و چین و...) صحیح نباشد هم باز پرستیژ اسلامی و انسانی ایران زیر سوال است
آراز ۲۸ آبان ۱۴۰۲ | ۲۳:۰۶
"ایران به طور تاریخی از ارمنستان مسیحی علیه آذربایجان مسلمان حمایت می کند و اجازه نداده است که سرکوب مسلمانان ایغور در چین، مانعی برای روابطش با پکن باشد" همین دو جمله نشون می ده که ایران زیر بلیط چه کسانی هست
داور تنها ۲۸ آبان ۱۴۰۲ | ۲۳:۱۷
بعد از جنگ جهانی اول و شکست عثمانی طبق مستندات بیش از ۱۴ میلیون مسلمان ممالک بالکان ( بلغارستان،یوگسلاوی (( صربستان،مونته نگرو،مقدونیه،بوسنی هرزگوین،کوزوو ،کرواسی،اسلوونی )) یونان،رومانی مولداوی،مجارستان،قبرس،البانی...) از طرف مسیحیان کشته و رانده شدند و تعداد اندکی هم علیل و مجروح که به ترکیه پناهنده شده بودند در اثر فقر وقحطی از بین رفتند، تنها چند صد هزار مسلمان از آنها در مناطق یاد شده جان به سلامت برده بودند که اکثر آنها هم در جنگ جهانی دوم و جنگهای داخلی فرو پاشی یوگسلاوی از بین رفتند (( قتل عام بوسنی و سربرنیسا،کوزوو...)) که فعلا آنها هم در حمایت نیروهای حافظ صلح سازمان ملل موقتا به حیات خود ادامه میدهند و هر لحظه امکان شروع قتل عام باقی مسلمانان وجود دارد، یعنی در حدود ۲ میلیون مسلمان در بوسنی هرزگوین و ۱/۵ میلیون در کوزوو ،و۲/۵ میلیون هم در آلبانی و باقی مناطق یاد شده هستند ( ۲۰۰ هزار نفر در یونان، ۱۲۰ هزار نفر در مقدونیه، ...) وتنها امید ۷ میلیون مسلمان باقی مانده بالکان به ممالک اسلامیست ، حال دولت صبرستان دوباره در پی احیای یوگسلاوی سابق است و مهمترین مانع احیای سلطنت مجدد قوم صرب بر دیگر اقوام وجود مسلمانان در آن کشورهاست، حال استقلال کوزوو را ۱۱۸ کشور جهان به رسمیت شناخته و برای استقلال لااقل نیاز به حمایت ۲۲ کشور دیگر می‌باشد تا عضو کامل سازمان ملل شود( دو سوم اعضای سازمان ملل باید رای مثبت دهند) چنانکه اکثر کشورهای مسلمان به نفع استقلال کوزوو رای مثبت داده اند ، ومردم مسلمان کوزوو از دولت ایران هم انتظار رای مثبت هستند، متاسفانه مسایل سیاسی مقدم بر مسایل و تعهدات دینی مسلمانان بر همدیگر شده، چنانکه در موارد مشابه ( قره باغ،چچنستان،روهنگیا میانمار، اویغورستان،کشمیر، وووو) نیز چنین شده،
ناشناس ۲۹ آبان ۱۴۰۲ | ۱۵:۵۸
پانترک ژست مسلمان و ایغور میغور ولش . مسلمون فلسطین رو دریاب که اربابت به دستور اربابش سالها در حال خدمت پشت و جلوی پرده به اسراییل است .
فرزاد ۲۹ آبان ۱۴۰۲ | ۱۸:۱۳
به دویست دلاریها:به جای این حرفها و ژست مسلمانی گرفتن ؛ به اربابتون بگید اون شیر لعنتی گاز و نفت رو رو قاتلای فلسطینی‌های مسلمان و بیچاره ببنده.
ناشناس ۲۹ آبان ۱۴۰۲ | ۲۰:۳۱
سیاست ایران حمایت از مسلمانان مظلوم فارغ از هر گونه نژاد و قومیت است اما باید بررسی شود ایا حمایت از مسلمانان اویغور ترک و قفقازی تاتار و چچن که بزرگترین گروه تروریستی داعش و تکفیریها در عراق و سوریه هستند درست بوده ؟؟؟؟ایا تاوان نداشته (کشتار شیعیان هزاره افغانستان توسط انتحاری اویغور و...)؟؟؟یا حماس اخوانی متحد ترکیه و قطر حامی تروریستهای ارتش ازاد سوریه ؟؟؟؟نباید به صرف الله اکبر و لاالاالله و محمد رسول الله حمایت از چنین اقلیتها و گروههای اسلامی کرد چرا که همین گروهها برای گردن زدن و کشتار همین تکبیرها و شهادتین را میگویند و خون مال ناموس و جان شیعیان و غیر هم مذهبان خود را مباح و جایز میداند .وضعیت امروز بوسنی و گرایشات تکفیری حاصل از دلارهای کثیف جنسی اعراب خلیج فارس و سعودیها و حضور و تبلیغ علنی حمایت از داعش و اموزش مفتی های و علما دینی انها توسط سازمان دیانت ترکیه حکایت از اشتباه ایران دارد .سایت وزین دیپلماسی ایرانی هم نظرات واقعی نمایه نمی کند اما نظرات قومیتی نمایه میکند چرا ؟؟؟؟؟بی طرفی و امانت داری و صداقت به گوشتان نخورده است
سعید هاشمی ۰۱ آذر ۱۴۰۲ | ۰۸:۴۹
گمان بر این است، روند مناسبات و تعاملات سال های اخیر ایران (دولت فعلی) در منطقه بالکان، ایجاد و گسترش ارتباطات با دولت و شخصیت های مختلف! صربی ست که در دستور کار قرار گرفته است. با مرور سفر وزیر خارجه به صربستان و بعد سارایوو و مرور حواشی آن و همزمانی دقیق با اتفاقاتی همچون الحاق بوسنی به اتحادیه اروپا در تیرانا، تغییر عمده در چینش دولت و هیات وزیران در کلیت بوسنی و عدم همسویی با ایران، عدم کارکرد مطلوب سیاسی و اجتماعی گذشته ی حزب بگوویچ ها، همراهی صربستان با مواضع داخلی ایران، مواضع ضد غربی و قدرت بازیگری صرب ها نسبت به بوسنیایی ها، نزدیکی شان به روس ها، موضع ایران نسبت به کوزوو، ماجرای پهپادها و ...، از اهم مواردی ست که بنظر می رسد: بر جذابیت و پیچیدگی این نزدیکی غیر عادی می افزاید!
سعید هاشمی ۰۱ آذر ۱۴۰۲ | ۰۸:۵۷
پیشنهاد می شود، تاریخچه و اهداف ماموریت های اندیشکده استیمسون و شخص جورجیو کافیرو بررسی و مطالعه شود!