برنامه احتمالی بایدن برای ایران در آستانه انتخابات ریاستجمهوری چیست؟
بازی گفتوگوها
دیپلماسی ایرانی: درحالی از پنجشنبه هفته گذشته توجه محافل رسانهای و کارشناسی به سمت توافق احتمالی جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا بر سر تبادل زندانیان دوتابعیتی رفته است که قبلتر از آن انتشار چند خبر مهم مؤید آن است که شرایط در منطقه آبستن تحولات معناداری خواهد بود. دراینمیان تحلیلگران، توافق تهران - واشنگتن و آزادی ششمیلیارد دلار از اموال بلوکهشده ایران را در یک ظرف تحلیلی مجزا بدون درنظرگرفتن دیگر حوادث و رویدادها و اقدامات آمریکا در سوریه، افغانستان، قفقاز، تنگه هرمز، خلیج فارس و دریای عمان میبینند.
دولت بایدن علاوه بر اعزام چندین اسکادران از جنگندههای اف-۱۶، اف-۲۲ و اف-۳۵ و نیز حضور پررنگ ناوها و زیردریاییها و از همه مهمتر استقرار تفنگداران دریایی خود در منطقه، تلاشهای دیپلماتیک جدی را برای عادیسازی روابط عربستان سعودی و اسرائیل در دستور کار قرار داده است. اینها علاوه بر آن است که طبق اخبار واصله آمریکا در دیدار با مقامات طالبان پیشنهاد دادهاند که در ازای ناامنکردن ایران، پولهای بلوکهشده افغانستان را در اختیار این حکومت (طالبان) قرار دهند.
برخلاف تصور برخی رسانهها و ارزیابی کارشناسان داخلی مجموعه این اتفاقات نمیتواند مبیّن چرخش دولت بایدن به سمت دیپلماسی و نرمش باشد؛ بلکه گواهی بر آن است که تبادل زندانیان دوتابعیتی بخشی از یک نقشه کلانتر در قبال ایران خواهد بود که میتواند مجموعهای از گزارههای تهاجمی را شامل شود. بهویژه آنکه در یک گزاره احتمالی مجموعه تحولات از قفقاز گرفته تا تنگه هرمز، خلیج فارس، دریای عمان، سوریه، افغانستان و... میتواند بخشی از سناریوی در تنگنای ژئوپلیتیک ایران در نظر گرفته شود.
بههمیندلیل برخی تحلیلگران معتقدند این یک خطای محاسباتی است که توافق اخیر ایران و ایالات متحده آمریکا بر سر تبادل زندانیان و احتمال آزادی شش میلیارد دلار از اموال بلوکهشده ایران را اولین میوه «پلن C» در نظر بگیریم؛ همچنان که تبادل زندانیان از اساس بخشی از معامله بزرگتر واشنگتن با تهران ذیل «توافق نانوشته»، «توافقک»، «تفاهم» یا «توافق بدون توافق» و... هم ارزیابی نمیشود. با درنظرگرفتن این نکات نباید وضعیت را وارونه تحلیل کرد.
ایران، ذیل «پلن C» وارد فاز اجرائی تفاهم با آمریکا شده است؟
در مقابل آنچه گفته شد، روحالله ثابت ارزیابی کاملا متفاوتی دارد و در گپوگفتش با «شرق» از توافقی جامع بین ایران و ایالات متحده آمریکا میگوید که به باور او، ضمن کاهش تنشها به شکلی باعث شده است که تهران در فعالیتهای هستهای، آزادی زندانیان دوتابعیتی و نفوذ منطقهای خود دست به انعطاف بزند. با توجه به نکات مذکور، این کارشناس در ادامه ارزیابی خود تأکید دارد که توافق ایران و آمریکا در موضوع تبادل زندانیان بخشی از توافقی است که برخی از تحلیلگران در قالب «پلن C» تفسیر میکنند؛ پلنی که از منظر روحالله ثابت، بین احیای برجام و فشار حداکثری با هدف کنترل و مدیریت ایران در نوسان است.
پیرو گفتههای این کارشناس، روزنامه آمریکایی «والاستریت ژورنال» روز جمعه ۱۹ مرداد در گزارشی نوشت که ایران تولید اورانیوم غنیشده در سطح نزدیک به استفاده برای مقاصد نظامی را به شکل درخورتوجهی کاهش داده است. در این گزارش به نقل از منابع خبری این روزنامه آمده که حتی برخی از ذخایر اورانیوم غنیشده ایران در روند رقیقسازی قرار گرفته است. در این گزارش به نقل از منابع خبری این روزنامه آمده که حتی برخی از ذخایر اورانیوم غنیشده ایران در روند رقیقسازی قرار گرفته است. این گزارش جمعه و یک روز پس از خبر توافق ایران و آمریکا منتشر شد؛ توافقی که یک طرف آن آزادی شهروندان ایرانی- آمریکایی زندانی در ایران است و در مقابل رفع انسداد از برخی درآمدهای نفتی تهران که در کره جنوبی بلوکه شده است.
بنا بر گزارش «وال استریت ژورنال»، این اقدام تهران میتواند سطح تنشها با ایالات متحده را کاهش داده و اجازه میدهد که مذاکرات گستردهتر بر سر برنامه هستهای ایران دوباره به جریان بیفتد. این روزنامه میافزاید که هرچقدر ایران میزان کمتری اورانیوم با غنای بالا ذخیره کند، مواد خام بالقوه کمتری در اختیار خواهد داشت تا با استفاده از آن سلاح هستهای بسازد. براساس گزارش یادشده، مقامهای ایالات متحده و اروپایی گفتهاند که اگر ایران در طول تابستان تنشها را کاهش دهد، آنها در ادامه سال آماده انجام گفتوگوهای گستردهتر ازجمله بر سر برنامه هستهای ایران هستند.
بااینحال جان کربی، هماهنگکننده ارتباطات راهبردی شورای امنیت ملی کاخ سفید، گزارش روزنامه والاستریت ژورنال مبنی بر کاهش انباشت اورانیوم ۶۰ درصد غنیشده از سوی ایران را تأیید نکرد و درباره توافق با ایران برای تبادل زندانیان نیز گفت که درحال مذاکره هستیم و توافق هنوز تکمیل نشده است. ضمن آنکه خبرنگار سیبیاس نیز درباره توافق تهران – واشنگتن برای تبادل زندانیان به این نکته اشاره دارد که «اگر در مسیر اجرا مشکل و مانعی پیش نیاید و توافق جلو برود، پنج زندانی دوتابعیتی احتمالا در ماه سپتامبر (شهریور - مهر) به کشورهای خود بازگردند».
درهمینحال خبرگزاری رویترز به نقل از یک منبع مطلع از مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا نوشت که ممکن است هفتهها طول بکشد تا شهروندان آمریکایی بتوانند ایران را ترک کنند. این منبع گفت که سپتامبر یک چارچوب زمانی احتمالی برای خروج آنها از ایران است. سیانان نیز به نقل از یک منبع مطلع درباره توافق اخیر ایران و آمریکا مبنی بر آزادی زندانیان گفت که این توافق با مذاکرات بر سر توافق هستهای ایران مجزاست.
باوجوداین محمدرضا فرزین، رئیس کل بانک مرکزی، دیروز در صفحه مجازی خود از آزادسازی اموال بلوکهشده ایران در کره جنوبی خبر داد و نوشت که تمام منابع ارزی توقیفشده ایران در کره جنوبی آزاد شد و این منابع بهصورت پرداخت بانکی جهت خرید کالاهای غیرتحریمی استفاده میشود. همچنین حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان، درباره تلاشهای دولت نسبت به مسیر مذاکرات در پیامرسان ایکس (توییتر سابق) دست به قلم شد و نوشت که «از ابتدای کار دولت آقای دکتر رئیسی بر دیپلماسی پویا برای کسب حداکثری منافع ملی و احقاق حقوق ملت بزرگ ایران تأکید شد».
امیرعبداللهیان این را هم گفته که علاوه بر استمرار فرایند خنثیسازی تحریمهای غیرقانونی، هیچگاه مسیر مذاکره و دیپلماسی ترک نشد. سکاندار سیاست خارجی ایران همچنین نوشت که تلاشها تا کسب نتایج نهایی و احقاق کامل حقوق ایران ادامه دارد.
البته نوشته رئیس کل بانک مرکزی در پیامرسان ایکس نوعی تأیید ضمنی مواضع مقامات آمریکایی مبنی بر قرارنگرفتن اموال بلوکهشده ایران به شکل مستقیم برای تهران است که در ضدیت کامل با بیانیه وزارت امور خارجه یا گفتههای کسانی مانند محمد جمشیدی، مشاور سیاسی رئیسجمهور، احسان صالحی، دبیر شورای اطلاعرسانی دولت، محمد مرندی، مشاور رسانهای تیم مذاکرات و... است.
در افغانستان چه میگذرد؟
منابع نزدیک به هیئت مذاکرهکننده طالبان در دوحه میگویند که تام وست، نماینده ویژه آمریکا در امور افغانستان، در دیدارهای پیاپی خود با مسئولان طالبان همواره این درخواست را مطرح کرده است که افغانستان تحت حاکمیت طالبان به نیروی ناامنکننده ایران تبدیل شود. گفته میشود در چند دیدار آخر نماینده آمریکا صراحتا اعلام کرده است که کشورش حاضر است در عوض ایفای نقش ناامنکننده از سوی طالبان، بخشی از داراییهای افغانستان را که پیشازاین از سوی واشنگتن بلوکه شده است، آزاد کند.
هرچند برخی منابع خبر دادهاند که طالبان صراحتا به این پیشنهاد آمریکا پاسخ منفی داده و آن را رد کرده است؛ اما به نظر میرسد که موضوع تهدیدزایی طالبان برای ایران همچنان یک گزینه محتمل خواهد بود؛ کمااینکه پیرمحمد ملازهی نیز به این مسئله اذعان دارد و در گفتوگو با «شرق»، ضمن درنظرگرفتن وضعیت بغرنج دیپلماتیک و مرزی ایران و افغانستان در دوره دوساله حکومت طالبان، این موضوع را هم مطرح میکند که طالبان در راستای منافع خود پتانسیل انجام هر اقدام و عملی را دارد.
مؤید این نکته از نگاه تحلیلگر ارشد مسائل افغانستان و پاکستان به متن توافق طالبان و ایالات متحده آمریکا در جریان گفتوگوهای دوحه بازمیگردد که به گفته ملازهی سبب شد هم دونالد ترامپ و بعد از آن دولت جو بایدن نیز پشت حکومت لیبرالدموکرات خودساخته خود یعنی اشرف غنی را خالی کنند و زمینه را برای بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان فراهم کنند؛ بنابراین این کارشناس حوزه بینالملل احتمال میدهد که در پشت پرده معاملهای بین واشنگتن و طالبان صورت گرفته باشد که در سایه آن افغانستان وارد فضای امنیتی شود و در سایه این فضای امنیتی برنامههایی علیه سه کشور روسیه، چین و جمهوری اسلامی ایران اجرا شود.
ملازهی به این نکته جزئی اما مهم نیز ورود میکند که توافق دوحه بین ایالات متحده و طالبان یک توافق ۴۰۰ صفحهای بوده است که تنها ۱۰ صفحه از کلیات آن منتشر شده و ۳۹۰ صفحه باقیمانده میتواند دربردارنده هرگونه سناریویی از طریق زد و بندهای پشت پرده آمریکا و طالبان باشد. با وجود این کارشناس ارشد مسائل شبهقاره به روند تحولات بعد از روی کار آمدن حکومت طالبان رجوع میکند که از دیدگاه او نشان میدهد احتمالا چه نوع معاملهای بین این جریان (طالبان) و آمریکاییها صورت گرفته است؛ با این خوانش، مفسر حوزه سیاست خارجی تشدید اختلافات مرزی با ایران و ناامنسازی مرزها، قاچاق مواد مخدر، تجهیز و استفاده از نیروهای تروریستی را در چارچوب ۳۹۰ صفحه توافق محرمانه طالبان و آمریکا تفسیر میکند.
در راستای گفتههای پیرمحمد ملازهی یک منبع ناشناس به خبرگزاری آمریکایی بلومبرگ گفته طالبان با صدها بمبگذار انتحاری خود را برای یک درگیری احتمالی با ایران بر سر آب، آماده میکند. براساس این گزارش، پس از هشدار چند ماه پیش ابراهیم رئیسی مبنی بر رعایت حقابه ایران از سوی طالبان، یکی از چهرههای سرشناس طالبان در واکنش به هشدار رئیسجمهوری ایران در ویدئویی به رئیسجمهور ایران گفت که از اولتیماتومدادن دست بردارد.
حدود یک هفته بعد، درگیری در مرز آغاز شد و دو پاسدار ایرانی و یک عضو طالبان جان باختند. بلومبرگ به گفته منبع آگاه خود تأکید کرده که در آن زمان طالبان خود را برای جنگ آماده میکرد و هزاران سرباز و صدها بمبگذار انتحاری را برای درگیری احتمالی با ایران، به منطقه گسیل کرد. اگرچه تهران بر این باور است که طالبان پس از بازگشت به قدرت، عرضه آب را کاهش داده و مفاد معاهده هیرمند را در موضوع تأمین حقابه ایران، رعایت نمیکند، اما طالبان با رد این ادعا میگوید خشکسالی دلیل عدم ارائه آب به ایران است.
همزمان به نوشته بلومبرگ، در حالی که مقامات دو طرف عموما راه دیپلماسی و گفتوگو را برای حل موضوع پیشنهاد میدهند، طالبان خود را برای یک تنش احتمالی با ایران آماده میکند. منبعی که نخواسته نامش فاش شود میگوید از زمان آغاز بحران آب با ایران در چند ماه اخیر، طالبان علاوه بر گسیل سربازان و بمبگذاران انتحاری خود به منطقه، در نظر دارد از صدها جنگافزار برجایمانده آمریکایی در افغانستان در صورت بروز یک تنش احتمالی استفاده کند. عمر صمد، کارشناس ارشد اندیشکده شورای آتلانتیک مستقر در واشنگتن هم به بلومبرگ گفته که هر دو طرف (تهران و طالبان) میتوانند برای توجیه مواضع خود ادعاهایی مطرح کنند... . از نظر سیاسی درگیری احتمالی بین دو کشور غیرمنطقی خواهد بود و منجر به بیثباتی منطقه میشود، در زمانی که هیچیک از طرفین نمیتوانند درگیری را تحمل کنند.
با درنظرگرفتن این مسئله، پیرمحمد ملازهی از زاویهای متفاوت به نقش طالبان در راستای منافع آمریکا علیه امنیت جمهوری اسلامی ایران ورود میکند و بر این باور است که شاید در ظاهر امر، طالبان تمایل یا توانی برای تقابل مستقیم و رودررو با ایران نداشته باشد، اما احتمالا در توافقات پشت پرده، این مأموریت از سوی آمریکاییها به طالبان محول شده باشد که به تدریج فضا و بستر را برای تقویت، تجهیز، پشتیبانی و میداندهی به سایر گروههای افراطی و تروریستی مانند القاعده و بهخصوص داعش خراسان فراهم کند.
این تحلیلگر ارشد حوزه بینالملل در ادامه گپوگفت خود با «شرق»، نگاهی کلانتر به مسئله دارد. به موازات یادآوری این نکته که افغانستان و پاکستان از نظر ژئوپلیتیک جزء خاورمیانه به شمار نمیروند، این نکته کلیدی را متذکر میشود که اما قطعا این دو کشور (افغانستان و پاکستان)، امتدادی از تحولات غرب آسیا هستند که به شکل مستقیم روی تحولات افغانستان و پاکستان اثرگذار است. به همین دلیل ملازهی آنچه را در سایه تحولات میدانی سوریه یا گسیل نیروها و جنگافزارهای آمریکایی به تنگه هرمز، دریای عمان و خلیج فارس و نیز تلاش جو بایدن برای عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان سعودی میگذرد، بیارتباط با برنامه واشنگتن برای طالبان در قبال ایران نمیداند.
تبادل زندانیان، موفقیت یا...؟!
جلال خوشچهره هم دیگر کارشناسی بود که در گفتوگویش با «شرق» مواضعی همسو با پیرمحمد ملازهی را پیش میکشد و در یک آسیبشناسی نسبت به عملکرد محافل رسانهای و تحلیلی، معتقد است که صاحبنظران و کارشناسان صرفا با وقوع رویدادها و اتفاقات دست به قلم میشوند و صرفا یک جنبه و یک بعد را هم در نظر میگیرند، درحالیکه به باور این مفسر حوزه سیاست خارجی باید مجموعه اتفاقات را در ماههای گذشته برای رسیدن به این نقطه در نظر گرفت و در ادامه حتی برای هفتهها و ماههای آینده نیز دست به پیشبینی زد.
با درنظرگرفتن این نکته، جلال خوشچهره تأکید دارد که قطعا مسئله تبادل زندانیان دوتابعیتی بیارتباط با سایر اقدامات دولت جو بایدن از تلاش برای عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان تا اعزام نیروها و جنگافزارها به دریای عمان، خلیج فارس و تنگه هرمز یا اتفاقات در افغانستان و دیگر نقاط نیست. این تحلیلگر حوزه بینالملل با برشمردن نکاتی پیرامون آزادسازی اموال بلوکهشده ایران، توافق مذکور را تلاشی با هدف دوری از افزایش تنش میداند. خوشچهره در تبیین بیشتر گفته خود معتقد است از یک سو به دلیل کاهش ارزش وون (واحد پول کره جنوبی) در مقابل دلار، یک میلیارد دلار از سرمایه ایران در بانکهای کره جنوبی از دست رفت.
در ثانی مفسر حوزه سیاست خارجی، تأکید دارد که ایران در ازای آزادسازی زندانیان تنها به شکل غیرمستقیم به اموال بلوکهشده خود دست پیدا میکند؛ یعنی توافق کنونی در صورت اجرا نه به افزایش صادرات نفت، رفع محدودیتهای بانکی، کاهش تحریمها یا تجارت آزاد ایران با دیگر کشورها منجر نمیشود؛ از این رو به اذعان این کارشناس، امتیاز دندانگیری نصیب ایران نشده است.
نکته حائز اهمیت دیگری که خوشچهره روی آن تمرکز دارد این است که به باور او، توافق کنونی بین ایران و آمریکا بر سر تبادل زندانیان دوتابعیتی در صورت اجرا نمیتواند بخشی از سناریوی بزرگتر یا توافق کلانتر باشد. حتی این کارشناس معتقد است که در شرایط نامناسب کنونی که اقتصاد و معیشت را بهشدت درگیر کرده است، آزادسازی این اموال بلوکهشده چه به شکل مستقیم یا غیرمستقیم نمیتواند چیزی بیش از یک مُسکن چند هفتهای باشد. در حالی که خوشچهره روی این نکته کلیدی دست میگذارد که اگر سال گذشته یا قبلتر از آن در دولت دونالد ترامپ، این توافقات صورت میگرفت کارکرد، اثرگذاری و کارایی بیشتری داشت.
بهگواه آمارها این تحلیلگر ارشد حوزه بینالملل به «شرق» میگوید: «نهتنها آزادی شش میلیارد دلار از اموال بلوکهشده ایران، بلکه احیای برجام هم در شرایط کنونی دیگر کارکرد و اثر جدی و بلندمدتی برای بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی کشور ندارد». با توجه به همین نکته کارشناس حوزه سیاست خارجی برخی ادعاها مانند موفقیت دولت سیزدهم بدون احیای برجام یا FATF را چندان درست نمیداند، چراکه به گفته او اگر ایران در راستای مذاکرات برجامی به یک توافق دست پیدا میکرد، علاوه بر افزایش صادرات نفت و تجارت با دیگر کشورها میتوانست چیزی در حدود ۲۲ میلیارد دلار از اموال بلوکهشده خود را آزاد کند. با درنظرگرفتن نکته یادشده، جلال خوشچهره در جمعبندی این بخش به ذکر یک جمله مهم بسنده میکند که آنچه در سایه توافق ایران و آمریکا برای تبادل زندانیان دوتابعیتی و آزادی شش میلیارد دلار از اموال بلوکهشده نزد بانکهای کره جنوبی روی داده، به ایجاد یک فضای تنفس موقت منجر خواهد شد که حاصل تعلل، فرصتسوزی و دیپلماسی فرسایشی دولت سیزدهم است.
این کارشناس در فصل جدیدی از ارزیابی خود در گفتوگو با «شرق» روی سیاست خارجی دولت ایالات متحده آمریکا مانور میدهد و با تأکید بر اینکه جو بایدن نه یک پیرمرد خرفت و کمهوش، بلکه رئیسجمهوری در سطح روزولت است، اذعان دارد که جو بایدن همزمان با استفاده از تمام اهرمهای سیاسی، دیپلماتیک و میدانی سعی کرده است ایران را محدود کند.
این در حالی است که از دیدگاه این مفسر حوزه سیاست خارجی، در مقابل واشنگتن تنها اجازه دسترسی غیرمستقیم ایران به شش میلیارد دلار از اموال بلوکهشده خودش نزد بانکهای کره جنوبی را داده است تا از آن را برای خرید کالاهای اساسی و دارو، آن هم با مدیریت، نظارت و چراغ سبز کاخ سفید استفاده کند. به گفته جلال خوشچهره، جو بایدن در آستانه انتخابات ریاستجمهوی با آزادسای پنج زندانی دوتابعیتی به راحتی میتواند بگوید در توافق مذکور چیزی به ایران داده و همزمان چیزی هم نداده است.
سیانان به نقل از یک مقام آمریکایی ادعا کرد:
انتقال شش میلیارد دلار قطر بین ۳۰ تا ۴۵ روز طول میکشد
یک مقام آمریکایی آشنا با مذاکرات به سیانان گفت که مذاکرات بین ایالات متحده و ایران در طول بیش از یک سال جلسه در دو هتل جداگانه در پایتخت قطر انجام شد. در ادامه این مطلب آمده است که به گفته یک مقام آمریکایی آشنا با مذاکرات، قطریها پیامها را بین ایران و آمریکا منتقل میکردند. گفتوگوهای غیرمستقیم بخشی از یک روند دوساله بود که توافقی را که در این هفته اعلام شد، ایجاد کرد، یک پیشرفت دیپلماتیک بالقوه بین دشمنان سرسخت که حتی با یکدیگر صحبت نمیکنند.
خطوط کلی نقشه راه توافق در دوحه حدود شش ماه پیش و پس از دو سال و نیم گفتوگوهای غیرمستقیم فشرده بین واشنگتن و تهران روشن شد. روز پنجشنبه، آن تلاشهای جدی، اولین نتایج را به همراه داشت، زمانی که ایران چهار آمریکایی را که در زندان اوین بازداشت بودند، آزاد کرد و آنها را به حبس خانگی منتقل کرد. بر اساس گزارشهایی که چندین منبع مطلع از این مذاکرات با سیانان به اشتراک گذاشتهاند، مسیر توافق پر از سنگلاخ بوده است. ایالات متحده و ایران روابط دیپلماتیک ندارند و پیشنهادهای علنی واشنگتن برای مذاکره مستقیم از سوی تهران رد شده بود.
در عوض، ایالات متحده باید راههای غیرمستقیم را دنبال میکرد و بر شرکای خود در خاورمیانه و اروپا از جمله قطر، عمان، بریتانیا و سوئیس تکیه میکرد. به گفته یک منبع آگاه از مذاکرات، مقامات آمریکایی با این تصور که «هیچ تضمینی» در توافق با ایرانیها وجود ندارد، به مذاکرات نزدیک شدند اما از زمانی که به نظر میرسید همه چیز سر جای خود قرار گرفته، دولت ایالات متحده شروع به تماس با کنگره و اعضای خانواده زندانیان کرد. چند روز قبل از انتقال زندانیان به حبس خانگی نگذشته بود که طرف آمریکایی متوجه شد، توافق در حال اجراست. پنجمین آمریکایی هم قبلاً در بازداشت خانگی بود.
یک منبع آگاه گفته که روز چهارشنبه، ایالات متحده «اطلاعاتی» در اختیار داشت که اولین گام در این معامله - انتقال چهار آمریکایی از زندان اوین به بازداشت خانگی - در روز پنجشنبه انجام خواهد شد. با این حال، مقامات نگران بودند. این منبع هشدار داد که «مسلما عناصری در داخل ایران هستند که نمیخواهند این اتفاق بیفتد». به گفته این مقام آمریکایی، زمانی که روز پنجشنبه فرا رسید، مقامات آمریکایی خط تماس مستقیمی با سفیر سوئیس در ایران برای اطلاع از پیشرفتهای میدانی داشتند.
مسیر پیشرو در حال حاضر به عنوان یک فرایند گام به گام توصیف شده است و مقامات آمریکایی تأکید میکنند که مذاکرات غیرمستقیم در حال انجام و حساس است. یکی از اجزای این توافق مبادله زندانیان مورد انتظار بین ایالات متحده و ایران است و دیگری شامل آزادسازی شش میلیارد دلار از وجوه ایران است که در یک حساب در کره جنوبی قرار دارند. یکی از منابع مطلع در مورد این توافق گفت که روند انتقال وجوه به قطر احتمالا 30 تا 45 روز طول میکشد و دو منبع گفتند که این پول قبل از رسیدن به قطر، ابتدا به سوئیس خواهد رفت. اجرای توافق آسان نخواهد بود. به گفته منابع، وزارت خزانهداری ایالات متحده به شدت درگیر این توافق خواهد شد، زیرا انتظار میرود که انتقال وجوه ایران به قطر هفتهها طول بکشد، به ویژه به دلیل اینکه ایالات متحده هیچ تحریمی را برای تسهیل انتقال وجوه لغو نمیکند.
این مقام گفت که مذاکرات غیرمستقیم با حضور مقاماتی از دولت بایدن، از جمله وزارت خارجه و کاخ سفید بود. این مقام افزوده که مشارکت وزارت خزانهداری این فرایند را در برخی مواقع دشوارتر میکرد، اما برای اطمینان از اینکه هرگونه توافق، نظارت دقیق بر وجوه ایران را حفظ کند، ضروری بود. روند رسیدن به این نقطه - با هدف نهایی تضمین آزادی آمریکاییها - برای مقامات دولت بایدن راهی طولانی بوده است. منابع گفتند که بازگرداندن آمریکاییها به خانه از ابتدای دوره ریاستجمهوری جو بایدن، اولویت او بوده است. اکنون، مقامات ایالات متحده میگویند که کار همچنان ادامه دارد، اما آنها محتاطانه خوشبین هستند که این پنج نفر به خانه بازگردند.
نظر شما :