بررسی مواضع دبیر شورای راهبردی روابط خارجی در نخستین کنگره بینالمللی دیپلماسی ملل
تصویری واضح از ایران
دیپلماسی ایرانی: دیروز (یکشنبه) نخستین کنگره بینالمللی دیپلماسی ملل برگزار شد. این کنگره با همراهی دانشگاه اصفهان و اتحادیه انجمنهای علمی دانشجویی علوم سیاسی ایران، در دانشگاه اصفهان با عنوان «ایران، تمدنی ماندگار» کار خود را آغاز کرد. سیدعباس عراقچی، دبیر شورای راهبردی روابط خارجی به عنوان سخنران در این کنگره با اشاره به این نکته که «وظیفه ما این است که از طریق تصویرسازی مناسب، تصویری صحیح از ایران به جهان نشان دهیم، بر نقش دانشمندان، ورزشکاران و هنرمندان ایرانزمین تأکید کرد که هرکدام با نشاندادن این تصویر مناسب از ایران به جهان در حکم یک سفیر برای ایران هستند».
دبیر شورای راهبردی روابط خارجی درخصوص فضیلت دیپلماسی، اظهار کرد که دیپلماسی فن و هنر مدیریت روابط بینالملل است و ابزار مهم آن مذاکره و گفتوگو است. از دیدگاه عراقچی، «گفتوگو در اصل در ذات خلقت انسان وجود دارد و شاید بتوان گفت بزرگترین یا مهمترین موهبتی است که پروردگار در وجود انسان قرار داده است». این دیپلمات کشورمان در ادامه به ذکر این موضوع پرداخت که «وقتی پروردگار میفرماید خَلَقَ الاْنسَانَ، عَلَّمَهُ الْبَیانَ» به این معنا که خداوند انسان را خلق کرد و به او نطق و بیان آموخت و این امری است که انسان را از دیگر مخلوقات خدا متمایز میکند، زیرا انسان بر اساس گفتوگو میتواند در اختلافات، ابزار گفتوگو را به کار گیرد و به وسیله آن با دیگر انسانها به تعامل بپردازد.
معاون سابق وزارت امور خارجه، با بیان این مطلب که اصل بر این است که همه انسانها از ابتدا تاکنون برای حل اختلافات از گفتوگو استفاده کنند، متذکر شد که «دیپلماسی بر مبنای گفتوگو و تعامل است و کشورها برای ایجاد روابط خارجی خود از دیپلماسی بهعنوان راهی آسان، امن و کمخطر استفاده میکنند». عراقچی در سخنان خود ضمن تأکید بر اینکه مذاکره، گفتوگو و دیپلماسی اصولاً مبتنی بر قدرت است، ادامه داد که هیچکس بدون قدرت وارد هیچ گفتوگویی نمیشود. از دید دبیر شورای راهبردی روابط خارجی، «گفتوگو بدون اتکا به مؤلفههای قدرت، حرفی بیپایه است». عراقچی مؤلفههای قدرت را شامل قدرت نظامی، قدرت دفاعی تا قدرت نرم یا هوشمند یعنی استفاده از ابزارهای هنری، نرم و فرهنگی برای اقناع طرف مقابل دانست.
مذاکرهکننده پیشین ایران با بیان اینکه دیپلماسی هنر قانعکردن است، خاطرنشان کرد، «امروزه این هنر از طریق قدرت نرم انجام میشود و در کنار دیپلماسی رسمی حجم عظیمی از دیپلماسی غیررسمی وجود دارد که مخاطب آن مردم عادی هستند. با زبان دیپلماسی باید با ملت ایران سخن گفت. ارتباطات علمی، فرهنگی، ورزشی و رسانهای از جمله نمونههای دیپلماسی غیررسمی هستند. در واقع اینها هستند که زمینه را برای دیپلماسی رسمی فراهم میکنند و اگر کشور از آگاهی این نکته غفلت کند، در زمان دیپلماسی رسمی دچار آسیب میشود».
عراقچی، مخاطب دیپلماسی غیررسمی را مردم معرفی کرد و در سوی دیگر یادآور شد که «دیپلماسی عمومی به ما قدرت تصویرسازی میدهد و اگر ما میخواهیم یک تصویر خوب و شایسته از کشورمان در نزد مردم کشورهای دیگر به وجود آوریم، باید توان تصویرسازی و روایتسازی داشته باشیم». این دیپلمات کشورمان بیان کرد که دولتها در همه کشورها برای اداره روابط خارجی خود از دیپلماسی بهره میبرند زیرا آسانترین و کمهزینهترین راه برای رسیدن به اهداف است. عراقچی این را هم اضافه کرد که «مذاکره، گفتوگو و دیپلماسی اصولا مبتنی بر قدرت است و هیچکس بدون قدرت نمیتواند وارد هیچ مذاکرهای شود و گفتوگو بدون اتکا به مؤلفه قدرت در واقع حرف بیپایهای است». به اعتقاد دبیر شورای راهبردی روابط خارجی، «حرف اگر متکی به قدرتی نباشد باد هواست و در هر گفتوگویی باید قدرت سخت نظامی تا قدرت نرم و هوشمند مؤلفه قدرت باشد و از ابزارهای غیرسخت از جمله ابزارهای فرهنگی، روانی و هنری برای اقناع طرف مقابل استفاده شود». عراقچی دیپلماسی را شبیه کوه یخی دانست که قسمت بیرونی کوه یخ را دیپلماسی رسمی و آن حجم پنهانی و زیر آب را دیپلماسی غیررسمی یا همان دیپلماسی ملل تشکیل میدهد که از طریق فرهنگی، ورزشی، هنری و رسانهای قابل احیاست.
معاون سیاسی سابق وزارت امور خارجه، از اهمیت و اثر بالای دیپلماسی عمومی بر دیپلماسی رسمی گفت و ادامه داد که «دیپلماسی رسمی به ما قدرت تصویرسازی میدهد، دیپلماسی عمومی مردم هستند، اما مخاطب دیپلماسی رسمی دیپلماتها هستند، بنابراین اگر میخواهیم تصویر خوبی از خود در بین مردم یک کشور شکل دهیم باید توانایی تصویرسازی داشته باشیم». عراقچی با بیان اینکه قدرت روایتسازی نقش مؤثری در دیپلماسی عمومی دارد، عنوان کرد که «اگر نتوانید برای حرکت خود روایتهای مناسب تولید کنید از صحنه دیپلماسی عقب ماندهاید».
دبیر شورای راهبردی روابط خارجی، اذعان کرد «بپذیریم که جمهوری اسلامی ایران این روزها مورد هجمه دیپلماسی عمومی از سوی دیگران واقع شده است. علاوه بر تحریمهای ظالمانه علیه ما، یک تلاش گسترده هم برای بدنامکردن و ناشایست نشاندادن و منزویسازی ایران در صحنه بینالملل وجود دارد». با ذکر این موضوع، عراقچی تأکید کرد «اگر میخواهیم بر تحریمها غلبه کنیم باید تصویر مناسبی از ایران از طریق دیپلماسی عمومی شامل دیپلماسی علمی، هنری، ورزشی و فرهنگی ارائه دهیم، هرچند در دورزدن تحریمها ما دکترای آن را داریم. در نتیجه، وظیفه ما این است که از طریق تصویرسازی مناسب، تصویری صحیح از ایران به جهان نشان دهیم. در این خصوص، دانشمندان، ورزشکاران و هنرمندان ایرانزمین هرکدام با نشاندادن این تصویر مناسب از ایران به جهان در حکم یک سفیر برای ایران هستند».
آسیبشناسی از دیپلماسی دولت سیزدهم
آنچه سیدعباس عراقچی به عنوان معاون سیاسی سابق وزارت امور خارجه، مذاکرهکننده ارشد دولت روحانی در گفتوگوهای وین و دبیر فعلی شورای روابط خارجی در نخستین کنگره بینالمللی دیپلماسی ملل عنوان کرد، از نگاه بابک نظربیگی بیشتر در حکم یک آسیبشناسی از سیاست خارجی دولت سیزدهم بدون اشاره مستقیم یا ذکر نام بود. این تحلیلگر حوزه بینالملل در گفتوگو با روزنامه «شرق» و پیرو ارزیابی خود از سخنان سیدعباس عراقچی، نکته مهمی را متذکر میشود که ناظر به نگرانی او (عراقچی) از وضعیت کنونی سیاست خارجی ایران است.
نظربیگی با بررسی مواضع عراقچی در این سخنرانی و مصاحبه مفصلتری که قبلا داشت، «نگرانی معاون سابق وزارت امور خارجه را در دو بُعد میبیند که نخست ناظر به موضوع تداوم تلاشها برای منزویکردن ایران است که به گفته او حتی بعد از فروکشکردن التهابات سال گذشته همچنان ادامه دارد و موضوع دوم از منظر این کارشناس، دلالت مستقیم به عدم درک درست از سیاست خارجی، دیپلماسی و گفتوگو در تیم فعلی وزارت امور خارجه دارد که به همین واسطه، دولت فعلی، بخشی از فرصتهای مذاکرات را سوزانده است و اکنون به باور نظربیگی، «ما با یک وضعیت مبهم، پیچیده، بغرنج و فرسایشی در مذاکرات روبهرو هستیم».
اشاره این کارشناس به گفتوگوی بهمنماه سال گذشته سیدعباس عراقچی با برنامه «حضور» است که در آنجا نسبت به اجرای پروژه بدنامسازی، امنیتیسازی و مشروعیتزدایی از ایران در دنیا هشدار داد و ادامه این پروژه را بسیار خطرناک توصیف کرد. دبیر شورای راهبردی روابط خارجی در آن مصاحبه طی هشداری گفته بود «برخی در تلاشاند که ایران را بهعنوان یک تهدید و یک نظام غیرقابل قبول معرفی کنند. این اثرات خود را در روابط خارجی ما میگذارد و باعث کاهش همکاریهای ما با کشورهای دیگر میشود؛ یعنی فضایی را به وجود میآورند که کشورها برای همکاری با ایران تردید پیدا کنند».
عراقچی در میانه اعتراضات سال گذشته که به خارج از کشور هم تعمیم پیدا کرده بود، نگرانی خود را پیرامون تأثیرات مخرب تداوم شرایط داخلی بر عرصه سیاست خارجی ابراز کرد و تصریح داشت که «ما نباید اجازه دهیم این فضا بیشتر از این شکل بگیرد و در جهت کاهش این فضا حرکت کنیم؛ این هم به دیپلماسی نیاز دارد و هم به اتخاذ یکسری سیاستهای درست که هم سیاست دیپلماسی رسانهای و هم دیپلماسی عمومی میخواهد. بههرحال نباید اجازه دهیم اینطور مرتب علیه ما تظاهرات شود و مرتب پیامهایی داده شود. با وجود اینکه معتقدم جمهوری اسلامی قویتر از اینهاست و بیدی نیست که با این بادها بلرزد، ولی بههرحال نباید اجازه دهیم هزینههای آن بیشتر شود».
این دیپلمات در گفتوگوی تفصیلی سال گذشته با تأکید بر اینکه «آمریکا در قضیه برجام، هواپیمای اوکراینی یا پهپادها را بستر فشارهای بعدی به ایران دانست» گفت که «من نمیگویم جلوی این فشارها کم بیاوریم. اما چرا باید اجازه دهیم هزینه ایجاد شده و فشار به جمهوری اسلامی و مردم بیشتر شود، باید با آن مقابله کنیم و مستلزم این است که هم در دیپلماسی، هم در کار فرهنگی و هم در سیاست داخلی تدابیری اتخاذ کنیم و نگذاریم چهره ایران را مخدوش و بدنام کنند». ازاینرو با درنظرگرفتن این مواضع سال گذشته سیدعباس عراقچی و تکرار آن در سخنرانی دیروز، بابک نظربیگی هم در ادامه گفتوگوی خود با «شرق» بر تداوم نگرانیهای عراقچی تأکید دارد و معتقد است که همچنان دبیر شورای راهبردی روابط خارجی نسبت به ادامه تحولات سال گذشته و تأثیرات نامطلوب آن بر دیپلماسی و سیاست خارجی نگران است.
این مفسر حوزه بینالملل در ادامه با تغییر زاویه تحلیل خود آسیبشناسی بیشتری از وضعیت سیاست خارجی در دولت رئیسی ذیل نگرانی عراقچی دارد و میگوید که اگرچه معاون سابق وزارت امور خارجه در سخنان دیروز خود نامی از کسی یا دولتی نبرد، اما مشخص بود که طرف سخن او کیست. با ذکر این نکته، نظربیگی تأکید دارد که «عدم آگاهی کامل و فقدان توان و دانش در وزارت امور خارجه وضعیت را تا حدی پیچیده کرده است که هیچ کارشناس و تحلیلگری نمیتواند یک ارزیابی درست، متقن و روشنگرانه از سیاست خارجی دولت سیزدهم مشخصا در قبال مذاکرات داشته باشد».
چراکه با این خوانش، کارشناس مسائل بینالملل در ادامه گپ و گفتش با «شرق» رفتار دولت سیزدهم در مقوله مذاکرات را «آونگی» میداند. نظربیگی در تشیح بیشتر گزاره «رفتار آونگی» در سیاست خارجی این دولت پیرامون موضوع مذاکرات، معتقد است که «این دولت از یک سو کماکان ساز مخالفت با مذاکرات را میزند و از سوی دیگر پشت پرده، گفتوگوهایی را با طرف اروپایی و آمریکایی پیش میبرد». بنابراین تقریبا هیچچیزی برای هیچکسی روشن نیست تا جایی که از دیدگاه این تحلیلگر، نمیتوان دولت سیزدهم را با یک رفتار مشخص دیپلماتیک شناخت.
جلال میرزایی هم در گفتوگویی که با «شرق» داشت، همسو با گزاره فوق، اعتقاد به رفتار مبهم دولت رئیسی در مقوله مذاکرت دارد که موجب ابهام در رفتار وزارت امور خارجه دولت او هم شده است. از منظر این نماینده ادوار مجلس، وقتی رئیس دولت تکلیفش در سیاست خارجی و مذاکره روشن نباشد، بدیهی است که کابینه او هم گنگ و مبهم رفتار کند. در تحلیل عمیقتر، میرزایی به «نگرانی شخص رئیسی از هزینه سیاسی برای حمایت از مذاکره و توافق» اشاره دارد و معتقد است که «چون رئیسی مانند حسن روحانی با صراحت، حمایت جدی از تیم سیاست خارجی و مذاکرهکننده هستهای ندارد و سعی میکند احیای برجام و تداوم مذاکرات به هزینه سیاسی برای او منجر نشود، بر عملکرد وزارت امور خارجه اثر گذاشته است». این تحلیلگر ارشد حوزه بینالملل، اقتضائات سیاست خارجی در عمر دوساله دولت سیزدهم را تلفیقی از دورزدن تحریم، لغو تحریم، رفع تحریم و خنثیسازی تحریم میداند. با این حال میرزایی دولت سیزدهم را در عرصه سیاست خارجی سردرگم ارزیابی میکند که با مشکلاتی مانند مباحث اقتصادی نیز دست به گریبان است.
البته او این را هم متذکر میشود که شخص رئیسجمهوری، برخی از وزرای کابینه و جریانهای فشار بیرون از دولت، کماکان اعتقاد دارند که میتوانند بدون مذاکره، بدون احیای برجام و صرفا با تکیه بر مناسبات منطقهای مانند احیای روابط با عربستان و تقویت تعامل با شرق یعنی کشورهای همسایه، روسیه و چین، همه مشکلات تجاری، اقتصادی و معیشتی کشور را حل کنند. این در حالی است که این استاد دانشگاه اذعان دارد «دولت رئیسی برخلاف موضعگیری رسمی و اعلامی، در خفا به این واقعیت رسیده است که بدون احیای برجام و لغو تحریمها، اتفاق بسیار مشخصی برای کشور در حوزه دیپلماسی اقتصادی روی نخواهد داد».
گفتههای عراقچی، آسیبشناسی از سیاست خارجی دولت رئیسی نیست
فریدون عطار دیگر کارشناسی بود که در گفتوگوی خود با «شرق»، ارزیابی و تحلیلی کاملا متضاد با بابک نظربیگی دارد و معتقد است که دولت سیدابراهیم رئیسی مشخصا در ماههای اخیر و بعد از امضای توافق سهجانبه پکن و احیای روابط با عربستان سعودی در اسفند ماه سال گذشته روی مدار مذاکره، گفتوگو، دیپلماسی و سیاست خارجی منعطف در منطقه گام برداشته است که به نظر این کارشناس، اکنون به حوزه مذاکرات هستهای با طرف اروپایی و آمریکایی هم کشیده شده است.
البته بابک نظربیگی در همین مورد مشخص متذکر میشود که «اتفاقا دولت رئیسی، سال گذشته به دلیل فشارهای جامعه جهانی در نتیجه التهابات مجبور به اتخاذ رفتاری منعطف در برابر برخی کشورها شد تا از دید این کارشناس، تهران بتواند یک فضای تنفس منطقهای را برای خود ایجاد کند؛ وگرنه به گفته نظربیگی «سال گذشته کشورهای زیادی در جهان نبودند که تحرکی برای مذاکره و گفتوگو با ایران داشته باشند؛ تا جایی که به اذعان این مفسر حوزه بینالملل، بهجرئت میتوان گفت که «۱۴۰۱ یکی از سختترین و بغرنجترین برههها و مقاطع سیاست خارجی ایران به دلیل اعتراضات بود که به بیرون از ایران کشیده شد و تقریبا تمام افکار عمومی جهان را درگیر کرد و عملا سیاست خارجی ایران را در محدودیت قرار داده بود.
با این وصف، فریدون عطار در ادامه گفتوگوی خود با «شرق» این گزاره مطرحشده از سوی بابک نظربیگی را نزدیک به واقعیت نمیداند و یادآور میشود که سیاست دولت سیدابراهیم رئیسی از روز نخست بر محور تقویت نقش و جایگاه ایران در منطقه بوده است. به گفته این کارشناس، دولت سیزدهم سیاست خارجی منطقهای را که در دولت روحانی به انفعال رسیده بود، تقویت کرد و با مدیریت صحیح، شرایط را به نقطه مطلوب رساند؛ تا جایی که علاوه بر عربستان سعودی و امارات متحده عربی دیگر کشورهای منطقه مانند بحرین، کویت، اردن و مصر هم به سمت تنشزدایی و تقویت روابط خود با جمهوری اسلامی ایران گام برداشتند که از منظر عطار به ارتقای نقش ایران در منطقه و جهان منجر شده است. البته تحلیلگر مسائل بینالملل یادآور میشود که دولت رئیسی، این سیاست خارجی پویا در منطقه را مستقل از مذاکرات برجامی پیش برد، با این حال عطار تأکید دارد که «با تقویت وزن ایران در منطقه بعد از تنشزدایی با کشورهای عربی اکنون اروپا و آمریکا هم کانال مذاکرات خود را با ایران در حوزه هستهای باز کردهاند و سعی در توافق با ایران دارند که نشان میدهد توان چانهزنی ایران بیش از گذشته است».
با وجود این نکات، مفسر حوزه سیاست خارجی همسو با بابک نظربیگی اذعان دارد که «وقوع ناآرامیهای پاییز و زمستان سال گذشته یکی از بدترین، سختترین و پیچیدهترین مقاطع برای دیپلماسی و سیاست خارجی ایران بود» که به نظر او، هنوز تبعات مخرب و منفی آن با شدت و ضعف ادامه دارد. باوجوداین کارشناس مسائل بینالملل «بههیچوجه گفتههای دیروز سیدعباس عراقچی را دلالت بر آسیبشناسی از سیاست خارجی دولت رئیسی نمیداند».
البته عطار، گفتهها و سخنان دبیر فعلی شورای راهبردی روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران را منفی و مخرب نمیداند و اتفاقا از دید او میتواند در ترسیم هرچه بهتر و دقیقتر یک سیاست خارجی پویا و هوشمند در دولت سیزدهم و حتی خود شورا (شورای راهبردی روابط خارجی) اثرگذار باشد. از این زاویه، تحلیلگر حوزه بینالملل، هرگونه نقد، ارزیابی و آسیبشناسی را به شرط نگاه کارشناسانه و بدون حب و بغض سیاسی مانند آنچه که از زبان سیدعباس عراقچی گفته شد، کالای مفید و سازنده میداند و اتفاقا همه کارشناسان و تحلیلگران حوزه بینالملل را به اتخاذ چنین ادبیاتی دعوت میکند. بابک نظربیگی هم بر گفتههای فریدون عطار صحه میگذارد و آن را تأیید میکند، منوط و مشروط به آنکه گوش شنوایی در وزارت امور خارجه و در خود دولت رئیسی برای انتقادات، نظرات، تحلیلها و هشدارهای کارشناسان حوزه سیاست خارجی وجود داشته باشد؛ چراکه به اعتقاد نظربیگی، این دولت در مدت دو سالی که از عمرش میگذرد، عملا سیاست خارجی را با آزمون و خطا پیش برده و تقریبا به خروجی قابل اتکایی هم دست پیدا نکرده است.
نظر شما :