دلالت های مقاله ضدایرانی تازه ایرام ترکیه
ایران چگونه باید از منافع کریدوری خود در برابر آنکارا و باکو حفاظت کند؟
دیپلماسی ایرانی: «مرکز تحقیقات ایران» در ترکیه (İRAM) مقاله ای در مورد کریدور جعلی موسوم به «کریدور زنگزور» منتشر و سناریوهای احتمالی تحولات پیرامون آن را بررسی کرده است. در این مقاله نکات زیر قابل توجه است:
الف) «کریدور زنگزور» یکی از موضوعات اولویت دار و فوری سیاست خارجی ترکیه در مرحله جدید خواهد بود.
ب) پیام روشنی هم از طرف دولت ترکیه و هم از طرف دولت ارمنستان وجود دارد مبنی بر اینکه ارمنستان مخالف گشایش کریدور جعلی زنگزور نیست، بلکه ایران مانع گشایش این کریدور می شود.
ج) از طرف ترکیه، این سیاست بدان معناست که در آینده گام هایی برای تغییر موضع ایران و متحد کردن کشورهایی مانند چین و بریتانیا حول این ابتکار برداشته خواهد شد، زیرا هدف ایجاد موضع مثبت در ایران در مورد افتتاح مسیر ترانزیتی «خط پکن – لندن» است و این کار امکان پذیر است.
د) در زمینه گشایش این کریدور نباید از عواملی مانند فعالیت نظامی احتمالی در قره باغ غافل شد!
در ادامه مقاله این سوال اساسی مطرح شده که ترکیه و باکو چه استراتژی احتمالی را می توانند اتخاذ کنند تا کریدور مذکور راه اندازی شود که دو پاسخ کلی ارائه شده است:
۱. با مشارکت هرچه بیشتر ذینفعان، «مناطق مقاومت» را خنثی کنید!
الهام علی اف، رئیس جمهوری آذربایجان در ۳ می اعلام کرد "کریدور زنگزور" می تواند به بخشی از پروژه های "یک کمربند، یک جاده" (چین) و "شمال – جنوب" (روسیه و هند) تبدیل شود. و استراتژی "چشم انداز جهان ترک ۲۰۴۰" که توسط سازمان کشورهای ترک پذیرفته شده است، بیان می کند که کشورهای عضو به "حمایت از کریدور جعلی زنگزور در بسترهای مختلف اقتصادی بین المللی" متعهد هستند.
بنابراین، اگر کشورهای به اصطلاح ترک آسیای مرکزی، چین و کشورهای اتحادیه اروپا حامی پروژه «یک کمربند یک جاده»، روسیه حامی پروژه «شمال – جنوب» و شاید هند حامی گشایش این کریدور باشند، کار برای ارمنستان و ایران مشکل شده و ایران نمی تواند مقاومت جدی نشان دهد.
موازنه منفی علیه ایران از طریق روسیه
ادغام آتی کریدور جعلی زنگزور با کریدور شمال – جنوب یک رویکرد عملی است. روسیه و ایران با تقویت همکاری استراتژیک خود در پسزمینه جنگ روسیه و اوکراین، در مورد استفاده فعال از کوتاهترین مسیر ممکن از میان سه مسیر «شمال – جنوب»، یعنی جادهای که از جمهوری آذربایجان میگذرد، توافق کردند.
در چنین فضایی، طرف روسی ممکن است در آینده نزدیک تلاشهای خود را برای متقاعد کردن طرف ایرانی در این مورد که یکی از مولفههای مهم کریدور «شمال – جنوب» مربوط به اجرای «کریدور زنگزور» است، افزایش دهد و باکو هم بخش مهم دیگری از کریدور"شمال – جنوب" قلمداد خواهد شد.
نتایجی که از این مقاله ضدایرانی و ضدارمنی می توان گرفت:
1. ترکیه مانند ۱۰۰ سال گذشته همچنان در خط مقدم این پروژه کریدوری قرار دارد و رویای ایجاد به اصطلاح جهان یکپارچه ترک را به هر شکل ممکن پیگیری می کند. باکو نقش فرعی داشته و به عنوان مزدور ترکیه عمل می کند و لزوما از مشارکت در این طرح نفع جدی هم نخواهد برد، چون استقلال و اختیار عمل خود را از دست داده است و به مستعمره ای نوین مبدل می شود.
۲. نابودی و حذف ارمنستان از جغرافیای منطقه در حال برنامه ریزی و در حال تبدیل شدن به هدف اصلی پروژه سیاسی ترکیه است و این نشان می دهد که اردوغان اهمیتی به تلاش های پاشینیان برای بهبود روابط نمی دهد و مقامات این کشور را به بازی گرفته است. مشخص است که ایروان هیچ چیز به دست نخواهد آورد، زیرا کارتی برای بازی کردن ندارد. تاکید بر عدم مخالفت ارمنستان با این طرح و هیچ انگاشتن این کشور توهینی آشکار به مردم ارمنستان هم تلقی می شود.
۳. برای آنکارا مهم است که مسکو و سپس ایران را درگیر کند تا این پروژه محقق شود. اردوغان با توجه به انبوه مشکلات در حوزه اقتصاد و امنیت و سیاست خارجی، جرات و توان توسل به زور را در برابر روسیه و ایران ندارد و می خواهد به این دو کشور فشار آورده و از محرک های اقتصادی فریبنده و کم ارزش برای ایجاد علاقمندی به کریدور جعلی زنگزور در تهران و مسکو استفاده کند.
۴. ترکیه بر اساس این مقاله نه تنها به دنبال اقناع ایران و روسیه، بلکه به دنبال جذب چین، هند و بریتانیا نیز هست. یعنی می خواهد حلقه ای از علاقه مندان برای پیشبرد دستور کار کریدوری خود تشکیل دهد. انگلیس که از دهه ها قبل حامی پنهان این طرح نفوذ سیاسی و امنیتی و اقتصادی برای حضور دائمی در قفقاز جنوبی و آسیای میانه بوده و کاملا حامی این ایده است. اما در مورد چین که نگران مطامع و اهداف واقعی ترکیه به خصوص در ارتباط با ترک های ایغور و نفوذ ناتو به همسایگی خود است و نیز هند که به متحد ارمنستان مبدل شده و به شکل گیری کریدور شمال جنوب از مسیر ارمنستان علاقمند است، دشواری های جدی وجود دارد. البته روسیه نیز با اعلام تاسیس کنسولگری در کاپان نشان داد نگران مطامع باکو در این زمینه بوده و در مورد کریدور جعلی زنگزور با ترکیه همراهی ندارد.
۵. با توجه به اینکه ایران به خوبی می داند، راه اندازی کریدور جعلی زنگزور به معنای خفگی ژئوپلتیک کشور است، هیچ همراهی با این طرح ضدایرانی نشان نداده و لذا ترکیه با اجرای یک عملیات فریب تازه، ایده مکارانه ادغام کریدور شمال – جنوب در کریدور جعلی زنگزور را مطرح کرده که نتیجه آن باز هم وابستگی کامل مسیرهای ترانزیتی ایران به باکو و ترکیه است که در آینده فشار به دستگاه سیاست خارجی کشور برای حمایت از مطامع ترکیه را برای اردوغان تسهیل می کند. لذا ایران باید سیاست تنوع مسیرهای کریدوری خود از طریق مرز اینچه برون به ترکمنستان و روسیه، افزایش استفاده از ظرفیت مسیر آبی دریای کاسپین با ساخت شناورهای بیشتر و نیز توسعه مسیرهای جاده ای و ریلی از طریق ارمنستان را پیگیری کند و وابستگی ترانزیتی خود به باکو و ترکیه را به حداقل برساند.
۶. ایران به جای اینکه تماشاگر اقدامات ضدایرانی ترکیه و باکو باشد، باید با طرف روس و نیز چین و هند در مورد پیامدهای خطرناک کنترل انحصاری مسیرهای ترانزیتی از چین به اروپا توسط علیف و اردوغان رایزنی کرده است و این دو کشور را در کنار کشورهای آسیای میانه به خصوص قزاقستان، ازبکستان و ترکمنستان به استفاده از مسیر ریلی و جاده ای شرق به غرب ایران تشویق کند و انواع محرک های اقتصادی و سوبسیدها و ... را برای رضایت دولت ها و تجار این کشورها در نظر بگیرد. ترکیبی نبودن مسیر ایران و عبور کامل آن از خشکی و کاهش تعداد کشورهای مسیر ترانزیت و کاسته شدن از چالش های گمرکی و تعرفه ای مزیت دیگر استفاده از مسیر ایران است.
۷. در این مقاله با گستاخی از فعالیت نظامی در قره باغ درصورت به نتیجه نرسیدن دیگر روش های ایجاد کریدور جعلی زنگزور هم صحبت شده است. ایران در گذشته با برگزاری مانورهای نظامی و تاکید چندباره مقام معظم رهبری، ریاست جمهوری و وزیر امور خارجه مخالفت خود با قطع مسیر ارتباطی چندهزار ساله با ارمنستان و تغییر ژئوپلتیک منطقه را اعلام کرده و اشاره صریح و منحصر به فرد مقام معظم رهبری در پیام حج امسال به "نقشه دشمن برای ایجاد تقابل میان فرقه های اسلامی، ملتها، نژادها و زبانها و فرهنگهای متنوع جهان اسلام" و نیز ضرورت مقابله با تکرار تجربه تلخ مهندسی سیاسی و سرزمینی غرب آسیا توسط غرب بعد از جنگ اول جهانی، پیام روشنی برای پانترک اللهی های نفوذی در ایران، ترکیه و باکو در خود دارد!
کیست که نداند حاکمان ترکیه و باکو و برخی نفوذی های آنها در داخل کشور با تبعیت از صهیونیست ها و انگلیس، به دنبال تغییر مرزهای جغرافیایی منطقه قفقاز و غرب آسیا و ایجاد بی ثباتی در سوریه، عراق، لبنان و ارمنستان هستند تا ایران را به خفگی ژئوپلتیک و تنگنای اقتصادی و امنیتی دچار کنند.
کیست که نداند اردوغان با آشوب گری در نقاط مختلف جهان اسلام به بزرگترین دشمن بر سر راه اتحاد و همدلی کشورهای اسلامی مبدل شده و مدارا و انصاف را در جهان اسلام به حاشیه رانده است و مانند مشرکان قبل از ظهور اسلام در مکه، نژاد و قومیت را عامل برتری می داند و نه تقوی را!
تلاش اردوغان و علیف به نمایندگی از صهیونیستها و ناتو برای دستکاری ژیوپلتیکی منطقه به جایی نمی رسد، اما اقدامات این دو نفر در جهت هدر دادن منابع جهان اسلام و تشدید خشم همسایگان برای ترکیه و باکو عواقب جدی دارد! بنابراین ترکیه و آذربایجان نباید تصور کنند صبر ایران در برابر تهدید منافعش توسط این دو کشور دائمی است. ایران در لحظه سرنوشت کارت های بازی خود را به نمایش خواهد گذاشت، چنانچه در سوریه و یمن و عراق و ... بارها این کار را کرده است!
نظر شما :