باید بین مطالبه‌گری با آینده‌ای مبهم فرق گذاشت

آلترنانیوهای خطرناک

۱۱ دی ۱۴۰۱ | ۱۰:۰۰ کد : ۲۰۱۶۷۶۲ اخبار داخلی انتخاب سردبیر
نویسنده خبر: بشیر اسماعیلی
بشیر اسماعیلی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: رفع معضلات به خصوص در زمینه سوء مدیریت اقتصادی و فساد و تبعیض که عموما مهمترین مطالبات مردمی را تشکیل می‌دهد، امری ضروری و اجتناب ناپذیر است، اما جامعه هم باید تفاوت بین مطالبه‌گری از مسئولین و پیگیری مستمر برای اصلاح امور را با براندازی و درافتادن با آینده‌ای مبهم و پر مخاطره بداند تا با فایق آمدن بر ضعف‌ها و کاستی‌های موجود، بهترین‌ها برای کشور و منافع ملی اتفاق بیفتد.
آلترنانیوهای خطرناک

دیپلماسی ایرانی: در بعضی اوقات شاهد هستیم که در جوامع گوناگون، ملت‌ها بینش سیاسی لازم برای تبیین وقایع و اوضاع احوال داخلی و بین‌المللی را ندارند. این آفت که به خاطر ضعف در آموزش سیاسی و فقدان سواد رسانه‌ای صورت می‌پذیرد، باعث می‌شود که در بزنگاه هایی حساس، تصمیماتی نادرست اخذ شود که هزینه آن برای کشور و مردم آن بسیار گزاف خواهد بود. 

در همین راستا تغییر و تحول اساسی در نظام سیاسی یک کشور که در علوم سیاسی به آن « انقلاب» می‌گویند، با دیدگاهی سطحی و تقلیل‌گرا مواجه می‌شود. این دیدگاه تقلیل‌گرا به مسأله انقلاب، نوعا در حد و اندازه دیدگاهی است که راجع به تغییر رئیس یک اداره یا سرمربی یک تیم فوتبال وجود دارد. در حالی که انقلاب ها در طول تاریخ نشان داده‌اند که مسأله ای بسیار پیچیده و خطیر هستند که نباید به آنها با دیدگاه سطحی نگریست. در این یادداشت، قصد داریم به چهار عاملی که در زمان یک انقلاب باید محقق شوند تا در فاصله دوران گذار به حاکمیت جدید، کشور از بحران و فروپاشی در امان بماند، اشاره شود. در واقع اگر بشود اطمینان حاصل کرد که چهار عامل ذیل بعد از بروز یک انقلاب در یک کشور تحقق پیدا خواهند کرد، می‌توان با انتظار اتفاقات خوبی از آن انقلاب به استقبالش رفت:

۱- اطمینان حاصل شود که بعد از انقلاب، جنگ قدرت بین گروه‌های سیاسی مدعی تشکیل حکومت جدید رخ نمی‌دهد و همه جریانات سیاسی اپوزوسیون، بر سر یک فرد یا جریان به توافق خواهند رسید.

۲. نهاد‌های نظامی و انتظامی بدون کمترین وقفه دوباره احیاء و مشغول به کار می‌شوند و در فاصله بین سقوط حاکمیت قبلی تا استقرار قدرت جدید، امنیت به واسطه خلأ بوجود آمده از بین نخواهد رفت و جان و مال و ناموس مردم محافظت خواهد شد.

۳. اطمینان حاصل شود که بعد از یک انقلاب، وحدت ملی حفظ شود و هیچ قومیت یا اقلیتی به دنبال تجزیه کشور نخواهد بود. به علاوه در سطح اجتماعی، اختلافاتی که موجب بروز جنگ داخلی شود پیش نخواهد آمد. 

۴. بعد از بروز انقلاب هیچ بازیگر خارجی اعم از قدرت‌های جهانی یا کشور‌های همسایه، کشور را زمین بازی رقابت‌ بر سر منافع ملی خودشان نخواهند کرد. 

با نگاهی گذرا به انقلاب‌هایی که در کشور‌های پیرامون ما رخ داده، در می‌یابیم که در هیچ کدام از آنها این چهار حالت محقق نشده است و آنها عمدتا بعد از گذشت دهه‌ها، هنوز غرق در بحران‌های ناتمام هستند. لیبی پس از یازده سال، عراق بعد از بیش از بیست سال، افغانستان بعد از حدود پنجاه سال و سوریه بعد از ده سال از تغییر رژیم در این کشور‌ها (در سوریه انقلاب، به تغییر رژیم منجر نشد)، هیچ یک از شروط چهار گانه در آنها محقق نشد. در واقع در این نمونه ها هم شاهد جنگ قدرت، هم فروپاشی امنیتی، هم از میان رفتن وحدت ملی و بروز جنگ داخلی و هم دخالت‌های شدید بیگانگان در آنها بوده‌ایم. 

در رابطه با ایران، اگر بخواهیم فقط عامل اول یعنی وحدت نظر اپوزوسیون بر سر آلترناتیو نظام جمهوری اسلامی ایران را بررسی کنیم، با شواهد نگران کننده‌ای مواجه ‌می‌شویم؛ سازمان مخوف و خطرناک مجاهدین خلق (منافقین) به عنوان یکی از کهنه‌کار‌ترین نیرو‌های اپوزسیون کشور، قطعا سهم خواه اصلی از آینده قدرت در ایران خواهد بود. در وهله بعدی، دسته مرتجع سلطنت طلبان که خود را وارث تاج و تخت در ایران می‌دانند، برای بدست گرفتن قدرت مدعی خواهند بود. به این موارد باید اصلاح طلبان بیرون‌مانده از گود قدرت، گروه‌های چپ مارکسیستی خارج از کشور و گروه‌هایی که ذیل مسلک لیبرالیسم و دموکراسی خواهی فعالیت می‌کنند را اضافه کرد. اگر به همین منوال پیش برود احتمالا جمعی از سلبریتی های ورزشی و هنری ایران. 

حتی بعد از انقلاب اسلامی، تا سال‌ها کشمکش بین گروه‌های سهم خواه در قدرت، کشور را به صحنه منازعه، ترور و ناامنی بدل کرده بود که وجود رهبری کاریزماتیک امام خمینی (ره) موجب عبور کشور از شرایط بحرانی آن سال‌ها بود. 

بررسی سه پیش‌شرط دیگر که شرح آن در این نوشتار نمی‌گنجد، وضعیت مشابه پیش شرط اول را نشان می‌دهد. وقتی مردم از کم‌کاری، شعار زدگی و بیلان سازی نهاد‌های متولی دلزده می‌شوند، به موازات آن باید شرایط ژیوپولتیک، رقبای منطقه‌ای و جهانی کشور، ماهیت نیروهای اپوزوسیون و مسائلی از این دست را به طور دقیق بشناسند و صرفا احساسی و هیجانی نسبت به مسائل موضع گیری نکنند. 

البته که رفع معضلات به خصوص در زمینه سوء مدیریت اقتصادی و فساد و تبعیض که عموما مهمترین مطالبات مردمی را تشکیل می‌دهد، امری ضروری و اجتناب ناپذیر است، اما جامعه هم باید تفاوت بین مطالبه‌گری از مسئولین و پیگیری مستمر برای اصلاح امور را با براندازی و درافتادن با آینده‌ای مبهم و پر مخاطره بداند تا با فایق آمدن بر ضعف‌ها و کاستی‌های موجود، بهترین‌ها برای کشور و منافع ملی اتفاق بیفتد.

بشیر اسماعیلی

نویسنده خبر

عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: ایران اعتراضات اغتشاشات اغتشاشات تهران اغتشاشات ایران جمهوری اسلامی ایران منافقین اپوزسیون تظاهرات در ایران جامعه شناسی تظاهرات در ایران بشیر اسماعیلی


( ۲۹ )

نظر شما :

اقبال سعید ۱۱ دی ۱۴۰۱ | ۱۱:۱۳
چقدر دقیق و مستند نوشتند جنا اسماعیلی. براستی چرخش قلم هم تا باد چنین بادا
ناشناس ۱۲ دی ۱۴۰۱ | ۰۷:۰۳
جالب بود
ابراهیمی ۱۲ دی ۱۴۰۱ | ۱۴:۳۰
ببین ساختن چقدر سخته ولی ویرونی آسونه