حوادث اخیر از منظری دیگر
سرمایه اجتماعی را جدی بگیریم
نویسنده: فرزین رحمتی گیلوائی، دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات منطقه ای
دیپلماسی ایرانی: پس از بروز هر گونه اعتراض خشونت آمیز یا اغتشاش معمولا دو منشاء اصلی مورد توجه است: رد پای بیگانه و گروه های معاند محرک، فریب خوردن عده ای از مردم و افتادن در دام پهن شده توسط مخالفین نظام.
اگر چه صحت و سقم موارد مذکور غیرقابل انکار بوده اما به منظور تحلیلی موسع می توان عوامل دیگری را نیز در هر گونه کنش انتقادی موجه یا غیر موجه مورد بررسی قرار داد که در اینجا قصد داریم به ضریب تاثیر یکی از نقوش مهم یعنی مدیریت داخلی در حوادث اخیر بپردازیم.
ظهور انقلاب اسلامی در سال ۵۷ در نظام بین المللی دوقطبی آن هم در محل تلاقی دو ابرقدرت یک پیام ویژه برای جهانیان داشت و آن تغییر نظم جهانی و در معنای دقیق تر تحقق وعده های الهی بود؛ وعده هایی که نوید ظهور حضرت ولیعصر(عج) را می داد.
حال یک وظیفه جدی بر گردن مسئولین نظام است، حفظ نظام اسلامی. حفظ نظام اسلامی تنها به معنای مراقبت از آن در برابر تغییر حاکمیت سیاسی نبوده و نیست، بلکه جلوگیری از ایجاد شکاف بین طبقات مختلف جامعه نیز از ارکان مهم این محافظت به شمار می آید.
منطقی است که هر حاکمیت سیاسی برای تثبیت و تداوم جایگاه خود، آن هم در ساختار آنارشیک نظام بین الملل، به دنبال تقویت قدرت ملی باشد.
بدیهی است که به هر اندازه قدرت ملی افزایش یابد میزان آسیب پذیری نظام اسلامی کاهش خواهد یافت.
یکی از منابع غیر مادی و نرم قدرت ملی سرمایه اجتماعی است که همانند چسبی مردم را در کنار یکدیگر نگه می دارد. عمده ترین سرمایه اجتماعی میزان اعتماد مردم نسبت به حاکمان برای پذیرفتن مسئولیت های مدنی است.
واضح است که آسیب دیدگی ارزش های اجتماعی مانند همبستگی، صداقت، همدردی، دوستی و امثالهم، به آسیب دیدن سرمایه اجتماعی و قدرت ملی منجر خواهد شد. پس عمل به ارزش های اجتماعی – به ویژه از جانب مسئولین – یعنی افزایش اعتماد عمومی و کسب سرمایه اجتماعی و تقویت چسب نگهدارنده جامعه، تقویت قدرت ملی و کاهش شکاف اجتماعی و نهایتا محافظت از نظام اسلامی به منظور فراهم کردن بستر مناسب برای حوادث آخرالزمان!
متاسفانه امروزه بسیاری از مسئولین – موثر بر کیفیت زندگی مردم – را می بینیم که با عدم پایبندی به ارزش های اجتماعی و بی توجهی عملی به نیازهای جامعه ضربه های مهلکی بر پیکره سرمایه ی اجتماعی وارد می کنند و خودآگاه یا ناخودآگاه نقش ستون پنجم دشمن را در جبهه خودی ایفا می کنند! بسیار گفته می شود که برخی از مسئولان نسبت به مشکلات جامعه گوش شنوا ندارند، شاید بهتر باشد بگوییم که گوش شنوا دارند اما رغبت عمل ندارند!
سهل انگاری است اگر دلیل اتفاقات اخیر در کشور را صرفا معطوف به مبحث حجاب بدانیم و نقش مشکلات اقتصادی و معیشتی را که ناشی از مواردی چون سوء مدیریت است نادیده بگیریم. وقتی مقامی مسئول در راستای رفع مشکلات اقتصادی و معیشتی جامعه تصمیمی موثر و محسوس نگیرد، در واقع موجبات نارضایتی عمومی را فراهم می آورد و اگر این بی توجهی همچنان ادامه یابد طبیعتا نارضایتی ها به بروز رفتارهای هیجانی و بعضا خشونت آمیز می انجامد.
در این میان هرگونه اعتراض با تحریک، کنترل و هدایت بیگانگان و مخالفین نظام سیاسی حاکم، در پرتو بی توجهی عملی برخی از مسئولان نسبت به مرتفع کردن نیازهای اساسی جامعه منتقد، مصادره شده و به نفع اهداف دیگری سوق داده خواهد شد.
نتیجه اینکه در بهم خوردن چرخه رسالت جامع و اصلی انقلاب، نقش موثر مسئولان نمایان است و مزید بر تمامی علت های اصلی حوادث ناگوار می شود که خود جای بسی تامل دارد.
نظر شما :