تلاش آنکارا برای بهبود روابط با تل آویو تاثیر مخربی بر مناسبات ترکیه و ایران خواهد داشت
وقتی رئیس جمهور ترکیه نجات اقتصاد کشورش را به طناب پوسیده اسرائیل گره میزند!
دیپلماسی ایرانی – قرار است که امروز چهارشنبه و تا ساعاتی دیگر اسحاق هرتزوگ، رئیس جمهور اسرائیل سفری دو روزه را به ترکیه آغار کند؛ سفری که اولین حضور یک رهبر اسرائیلی به ترکیه از سال ۲۰۰۸ تا به اکنون است. پیشبینی میشود طی این سفر موضوعات مختلفی چون روابط دوجانبه، مسئله فلسطین و تحولات منطقه ای به خصوص تبعات جنگ اوکراین مورد بحث و گفتوگوی اردوغان و هرتزوگ قرار گیرد. اما به واقع هدف یا اهداف اردوغان از دعوت رئیس جمهور اسرائیل به ترکیه در شرایط کنونی داخلی، منطقه ای و جهانی چیست؟ آیا این سفر تاثیری بر مناسبات تهران – آنکارا خواهد داشت؟ دیپلماسی ایرانی در گفت وگویی با اصغر زارعی، کارشناس و پژوهشگر مسائل خاورمیانه به دنبال پاسخ به این سوالات است که در ادامه میخوانید:
قرار است امروز چهارشنبه اسحاق هرتزوگ در سفری دو روزه وارد ترکیه شود. از نگاه شما اهداف و دلایل این سفر رئیس جمهور اسرائیل به ترکیه چیست؟ آیا آنگونه که برخی عنوان میکنند سفر هرتزوگ به ترکیه فصل جدیدی در روابط دو جانبه تل آویو – آنکارا خواهد بود؟
اگر چه برنامه ریزی این سفر به هفته ها و ماه ها قبل از آغاز جنگ در اوکراین باز میگردد، اما در شرایط فعلی بیشک حضور رئیس رژیم صهیونیستی در ترکیه یکی از مهمترین سفرها و تحرکات مقامات این رژیم و همچنین مقامات کشور ترکیه در حساس ترین برهه زمانی منطقه است.
آیا آنگونه که عنوان داشتید حساسیت برهه زمانی فعلی مربوط به جنگ اوکراین است؟
بله.
در این صورت اگر به واسطه جنگ اوکراین این سفر یکی از مهمترین سفرهای مقامات اسرائیل به ترکیه است، دلیل اهمیت آن چیست؟
ببینید در شرایطی که جنگ اوکراین آغاز شده است و تقریبا دو هفته از این جنگ می گذرد ما شاهد سیر صعودی بهای انرژی در بازارهای جهانی هستیم تا جایی که به گفته و تحلیل برخی از کارشناسان در صورت تداوم این جنگ حتی می توان قیمت هایی مانند ۳۰۰ دلار برای هر بشکه نفت در بازار جهانی متصور بود. در این شرایط وقتی که یکی از اهداف ترکیه از افزایش روابط با رژیم صهیونیستی به مسائل انرژی، آن هم از طریق خاک اوکراین باز میگردد قطعاً سفر هرتزوگ دارای ابعاد مهمی خواهد بود، چون با وجود آنکه کماکان صادرات گاز از عراق به ترکیه در دستور کار قرار دارد. اما اردوغان در صدد است تا گاز اسرائیل را هم مورد استفاده قرار دهد. البته نکته کلیدی آنجاست که آنکارا سعی دارد فراتر از اینها برنامه بلندمدتی برای همکاری با صهیونیست ها با هدف انتقال گاز اسرائیل به اروپا را در این سفر در دستور کار قرار دهد.
اما اخیرا دادگاه فدرال عراق صادرات و فروش مستقل نفت خام توسط اقلیم کردستان عراق را غیر قانونی اعلام کرد. اگر چه ما شاهد واکنش منفی اربیل نسبت به این رای دادگاه فدرال عراق بودیم، اما به نظر میرسد که این رای میتواند مناسبات انرژی اربیل - آنکارا را به شدت تحت الشعاع قرار داد. از این منظر به نظر میرسد دیپلماسی انرژی ترکیه و اسرائیل، ذیل این سفر هرتزوگ اهمیت جدی تری پیدا می کند؟
دقیقا. چون با وجود آنکه دعوت رسمی رجب طیب اردوغان از رئیس رژیم صهیونیستی برای سفر به ترکیه به هفته ها قبل باز می گردد، اما از همان زمان تا سفر امروز چهارشنبه اسحاق هرتزوگ به ترکیه اتفاقاتی روی داده است که بی شک اهمیت این سفر را چندین برابر میکند. یکی از آنها پیرو گفته های قبلی هم به تبعات جنگ اوکراین باز می گردد و مسئله دیگر هم غیرقانونی اعلام شدن صادرات و فروش مستقل نفت خام توسط اقلیم کردستان عراق است. اگر به واقع رای دادگاه فدرال عراق بتواند مناسبات انرژی فعلی اربیل و آنکارا تحت الشعاع قرار دهد و یا حتی آن را کاهش دهد بی شک نیاز انرژی ترکیه به بازیگران دیگر مانند ایران بیشتر خواهد شد. مضافا با تداوم جنگ اوکراین و با توجه به تحریم های گسترده روسیه و از همه مهمتر افزایش جدی بهای انرژی در بازار های جهانی به نظر میرسد نیاز ترکیه به روسیه بیشتر خواهد شد. حال در چنین شرایطی قطعاً سفر رژیم صهیونیستی به ترکیه می تواند بستری برای برنامه ریزی آنکارا در راستای جبران تامین کسری انرژی و از آن مهمتر تلاش برای تحقق پروژه صادرات گاز به اروپا از طریق خاک فلسطین اشغالی و اوکراین فراهم کند. البته که با توجه به شرایط جنگی در اوکراین به نظر می رسد سناریوی دوم حداقل تا زمان پایان جنگ در اوکراین محقق نخواهد شد. اما نکته مهمی که باید در این راستا به آن اشاره کرد به جاه طلبی اردوغان در حوزه دیپلماسی انرژی باز می گردد. اردوغان پیشتر نیز از ایده انتقال گاز رژیم صهیونیستی به اروپا از مسیر ترکیه استقبال کرده بود. اما رئیس جمهور ترکیه عنوان کرده است اگر قرار است گاز اسرائیل به اروپا برود تنها از طریق خاک ترکیه خواهد بود. این نشان می دهد که با توجه به وضعیت تحریم های غرب علیه روسیه و ایده های جایگزین برای پر کردن خلاء بازار انرژی به واسطه این جنگ، ترکیه سعی دارد از منابع اصلی و بازیگران کلیدی تامین انرژی اروپا باشد. بنابراین تامین انرژی اروپا از طریق خاک فلسطین اشغالی و خاک اوکراین یا باید توسط ترکیه اجرایی شود و یا آنکارا اجازه آن را عملیاتی شدن آن را نخواهد داد.
به چه دلیل؟
چون که اردوغان به ظرفیتهای اجرایی شدن این طرح بلندپروازانه کاملا اشراف دارد و میداند اگر ترکیه نقش و سهم جدی در این سناریوی تامین انرژی اروپا از طریق خاک فلسطین اشغالی و اکراین داشته باشد می تواند نفوذ خود را بر قاره سبز به خصوص اتحادیه اروپا افزایش دهد، اینجاست که سفر رژیم صهیونیستی، حداقل از بُعد دیپلماسی انرژی برای ترک ها و به خصوص شخص اردوغان اهمیت مضاعفی پیدا می کند. اگر چه باز هم تکرار میکنم این دعوت پیش از آغاز جنگ اوکراین و تاثیرات مخرب آن بر بازار انرژی، به خصوص انرژی اروپا و همچنین رای فدرال دادگاه فدرال عراق مبنی بر غیر قانونی اعلام شدن صادرات و فروش نفت خام اقلیم کردستان بوده است. حالا اگر این اتفاقات را هم در نظر بگیریم به نظر میرسد اهمیت این سفر در حوزه دیپلماسی انرژی چندین و چند برابر خواهد شد.
اما نکته ای که می تواند به شکست برنامه های اردوغان در حوزه دیپلماسی انرژی ذیل سفر هرتزوگ به ترکیه بینجامد به نقش واشنگتن و نفوذ ایالات متحده در سمت وسو دهی به دیپلماسی اسرائیل باز می گردد. پیرو این نکته ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا در زمان خود از پروژه خط لوله «ایستمد» که به دنبال انتقال گاز اسرائیل به اروپا از مسیر قبرس بود، حمایت کرد. اکنون که شاهد گسل جدی تر آنکارا – واشنگتن در دولت بایدن هستیم به نظر می رسد آمریکا می تواند تلاش های اردوغان برای نقشآفرینی ترکیه در خصوص انتقال انرژی و گاز اسرائیل از طریق خاک اوکراین به اروپا را به بن بست بکشاند؟
خیر من چنین تصوری ندارم. چون با توجه به وقوع جنگ اوکراین و نیاز مبرم قاره سبز به واردات انرژی میتوان شاهد انعطاف دولت بایدن یا هر دولت دیگری در آمریکا برای تامین کسری انرژی اروپا از طریق رژیم صهیونیستی، حال از مسیر قبرس یا اوکراین بود. چون فعلاً برای آمریکا تأمین این کسری انرژی اولویت دارد. بنابراین احتمالاً آمریکا میتواند با ترکیه به توافق دست پیدا کند. در ضمن چون دولت جدید آمریکا اخیرا و بدون سر و صدا حمایت از طرح «ایست مد» را کنار گذاشته و در یک یادداشت غیررسمی خطاب به دولت یونان دلایل اقدام خودش را توضیح داده است می توان ضریب جایگزینی خاک اوکراین در راستای سناریوی ترکیه برای انتقال گاز اسرائیل به اروپا را بیشتر کرد. به ویژه آنکه با آغاز جنگ اوکراین اکنون کیف از اهمیت و وزن بالاتر دیپلماتیکی نسبت به قبرس برای غرب به خصوص آمریکا برخوردار است. بنابراین اگر جنگ در اوکراین پایان یابد و سیستم و ساختار سیاسی کیف کماکان وابسته به اروپا و آمریکا باشد و در آن سو هم غرب کماکان به دنبال تداوم و تشدید تحریمها علیه روسیه باشد امکان دارد پروژه انتقال گاز اسرائیل از طریق خاک اوکراین با نقشآفرینی ترکیه اجرایی شود.
جناب زارعی اگر بخواهیم در بُعد دیگری سفر رئیس جمهور اسرائیل به ترکیه را مورد کالبدشکافی قرار دهیم به نظر می رسد مهمترین بُعد که مکمل دیپلماسی انرژی است به دیپلماسی اقتصادی ترکیه بازمی گردد. چون در شرایط فعلی که اقتصاد ترکیه با مشکلات فراوانی دست به گریبان است به نظر می رسد که اردوغان به دنبال فعال کردن دیپلماسی اقتصادی و بالفعل کردن ظرفیتهای بالقوه ای مانند افزایش سطح مناسبات اقتصادی و تجاری با اسرائیل است که به واسطه برخی ملاحظات مانند حمایت از آرمان فلسطین هر از گاهی دچار نوسان بوده است؟
ابتدا به ساکن باید عنوان کنم که تمام ادعاهای اردوغان مبنی بر حمایت از آرمان فلسطین یک بلوف سیاسی و یک ریاکاری آشکار دیپلماتیک است. چون ترکیه یکی از اولین کشورهای اسلامی بود که رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخت و تا کنون هم این سیاست ادامه دارد. در عین حال برخی هجمه های اردوغان هم مکمل این سیاست ریاکارانه ترک ها طی این سال ها در خصوص فلسطین بوده است.
حتی حمله لفظی ۱۱ بهمن ۱۳۸۷/ ۳۰ ژانویه ۲۰۰۹ اردوغان به شیمون پرز، رئیس جمهور پیشین اسرائیل ئر اجلاس داووس؟
اتفاقاً آن حمله لفظی اردوغان به پرز و تحولات بعدی مانند سوءاستفاده اردوغان از حمله ارتش رژیم صهیونیستی به کشتی مرمره در همین راستا قابل ارزیابی است. چون اگر چه در سال ۲۰۰۹ و به خصوص سال ۲۰۱۰ سطح روابط سیاسی و دیپلماتیک آنکارا - تل آویو با کاهش چشمگیری همراه بود، اما از همان زمان تا به اکنون مناسبات اقتصادی و تجاری اسرائیل و ترکیه، نه تنها کاهش پیدا نکرد، بلکه پررنگ تر و شدیدتر هم شد. براساس دادههای سازمان آمار ترکیه (TÜIK)، حجم مراودات تجاری میان دو ترکیه و رژیم صهیونیستی طی پنج سال اخیر همواره افزایش یافته و این میزان در سال گذشته به رقمی در حدود ۸.۴ میلیارد دلار رسیده است. پیرو این نکته سطح مراودات تجاری میان آنکارا – تل آویو در دو سال پیش یعنی سال ۲۰۲۰ رکورد ۶.۲ دهم میلیارد دلار را ثبت کرد. در عین حال میزان صادرات ترکیه به اسرائیل در سال گذشته میلادی (۲۰۲۱) با رشد حدود ۳۶ درصدی همراه بوده که به رقم ۶.۴ میلیارد دلار رسید که بیشترین میزان صادرات ترکیه به رژیم صهیونیستی در طول تاریخ بوده است. در آن سو همین ترکیه در سال ۲۰۲۱ حدود ۲.۱ میلیارد دلار کالا و خدمات از اسرائیل وارد کرده است. آیا این آمار و ارقام اقتصادی که مورد تایید خود مقامات ترکیه و وزارت اقتصاد این کشور است نشان نمیدهد که اردوغان، حزب عدالت و توسعه و جریان اخوان المسلمین این کشور که داعیه حمایت از آرمان فلسطین را دارند صرفا دست به یک بلوف سیاسی و ریاکاری دیپلماتیک، مشخصا از سوی شخص رجب طیب اردوغان زده اند؟
با این تفاسیر جناب زارعی به جز آمارهای اقتصادی در حوزه سیاسی دیپلماتیک میتوان ریاکاری مدنظر شما را در خصوص حمایت آنکارا و شخص اردوغان، ذیل حمایت از آرمان فلسطین زیر سوال برد. چون بسیاری بر این باورند که ترکیه اساساً تمایز جدی بین شاخص ها و پارامترهای اقتصاد با مناسبات سیاسی و دیپلماتیک قائل است؟
حتی اگر از آمارهای سطح مناسبات و روابط تجاری و اقتصادی ترکیه و رژیم غاصب صهیونیستی هم بگذریم و آن را نادیده بگیریم، بی شک اردوغان در حوزه سیاسی و دیپلماتیک هم با ریاکاری تمام شعار حمایت از آرمان فلسطین در دستور کار قرار داده است.
چطور؟
چون در کنار مناسبات اقتصادی اگر در حوزه سیاسی و دیپلماتیک هم وارد شویم اخیراً تحرکاتی مبنی بر تلاش آنکارا و دولت اردوغان برای بستن دفتر سیاسی حماس در ترکیه مطرح شده است. این تلاش های اردوغان متاثر از پیش شرط صهیونیست ها است. چرا که تلآویو برای بازگشت روابط با ترکیه به حالت عادی شروط زیادی گذاشته است که کلیدی ترین آن ها تعهد آنکارا به بستن دفتر حماس در استانبول و متوقف کردن فعالیت اسرای آزاد شده مرتبط با گردانهای القسام، شاخه نظامی حماس است.
اگر دوباره به حوزه اقتصادی سفر هرتزوگ نگاه کنیم اساساً اردوغان هدفی را از حضور رئیس جمهور اسرائیل در خاک ترکیه دنبال می کند؟
ببینید پیرو آنچه که پیشتر در خصوص سطح مناسبات تجاری و اقتصادی ترکیه و رژیم غاصب صهیونیستی عنوان کردم به نظر میرسد در شرایطی که وضعیت اقتصادی و معیشتی ترکیه در شرایط شکننده و بی ثباتی به سر میبرد اردوغان در نظر دارد از طریق احیای روابط سیاسی و دیپلماتیک یک نقطه عطف جدی در حوزه اقتصادی و تجاری دو جانبه ایجاد کند. از این نظر آنکارا نگاه جدی، هم به دیپلماسی اقتصادی و هم دیپلماسی انرژی در سایه سفر رئیس رژیم صهیونیستی به ترکیه دارد.
اما تغییر در وضعیت تورم و کاهش ارزش لیر ترکیه، ذیل مناسبات دیپلماتیک با اسرائیل، هدف قابل توجیهی برای اردوغان در حوزه دیپلماسی خواهد بود؟
واقعیت امر آن است که شکست سیاست پولی اردوغان و خودداری او برای بالا بردن نرخ بهره، تورم در ترکیه را به بالاترین رقم طی دو دهه گذشته یعنی ۴۹ درصد رسانده است. مضافا علیرغم اینکه رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه ماههاست اعلام میکند افزایش قیمتها موقتی است و دولت میتواند بار بالا رفتن هزینههای زندگی را از دوش مردم بردارد، اما تورم در ترکیه کماکان حدود ۵۰ درصد، بالاترین رقم طی دو دهه گذشته است. حتی اخیراً مسئله افزایش بهای قبوض هم به یک چالش جدید برای دولت اردوغان بدل شد به خصوص اینکه احزاب اپوزیسیون در یک حرکت مشترک دست به آتش زدن این قبوض کردند. در چنین شرایطی خودداری اردوغان برای بالا بردن نرخ بهره و افزایش مداوم تورم، ارزش لیر ترکیه را در سال گذشته به شدت پایین آورد. لذا بیثباتی ارزی در ترکیه ارزش دستمزدها را بهشدت نزولی کرده و هزینه کالاها و انرژی را تا حد زیادی افزایش دادهاست. در نتیجه تداوم چنین شرایطی اولویت رئیسجمهور ترکیه اعتبار و صادرات است و با وجود مخالفت تمام اقتصاددانها، عقیده دارد بالا بردن نرخ بهره تورم را تشدید خواهد کرد. در نتیجه اردوغان برای جبران این شرایط تمرکز جدی روی تقویت پایه های دیپلماسی اقتصادی و اتکا به سیاست خارجی با هدف افزایش مناسبات تجاری و اقتصادی با دیگر بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای من جمله اسرائیل دارد. البته نکته بسیار مهمی که در این بین وجود دارد این است که به نظر می رسد اردوغان علاوه بر افزایش سطح مناسبات اقتصادی و تجاری با اسرائیل در سایه سفر رئیس رژیم صهیونیستی در نظر دارد که از طریق نفوذ صهیونیست ها در ساختار سیاسی و اقتصادی آمریکا یک بازتعریف جدی در روابط اقتصادی، تجاری و دیپلماتیک با واشنگتن داشته باشد. حال به نظر می رسد که پیرو مجموعه نکات یاد شده سفر هرتزوگ به ترکیه اهمیت بسیار زیادی دارد. اما این سفر قطعا در کوتاه مدت کمکی به بهبود وضعیت معیشتی ترکیه نخواهد کرد. مضافا دلخوش کردن به احیا و ارتقاء روابط با صهیونیست ها عملا گره از کار اردوغان نمی گشاید. چون اسرائیل یک طناب پوسیده است.
با توجه به آنچه که در سایه وقوع جنگ اوکراین عنوان داشتید به نظر می رسد که اکنون اسرائیل و ترکیه در کنار کشورهایی مانند چین به دنبال میانجیگری در این جنگ بین کیف و مسکو هستند. از این منظر اساساً سفر رئیس جمهور اسرائیل به ترکیه چه اهمیتی دارد؟
قبلا هم عنوان کردم با توجه به آنکه انجام این سفر و دعوت از رئیس رژیم صهیونیستی به قبل از جنگ اوکراین باز می گردد به نظر می رسد که ترکیه دستور کار مشخصی از حضور رئیس رژیم صهیونیستی برای خود تعریف کرده است، اما اکنون که شاهد و قوع جنگ در اوکراین هستیم و ترکیه با یک تحرک دیپلماتیک اکنون میزبان نشست دو جانبه بین وزرای امور خارجه روسیه و اکراین است و از طرف دیگر صهیونیست ها هم با سفر چند روز پیش نفتالی بنت، نخست وزیر رژیم صهیونیستی و دیدار با پوتین به موازات تماسهای تلفنی با بایدن در بحبوحه جنگ اوکراین به دنبال میانجیگری بین واشنگتن و غرب با روسیه در این جنگ هستند می توان یک فصل مشترک دیپلماتیک را بین رژیم غاصب صهیونیستی و ترکیه در خصوص جنگ اوکراین پیدا کرد، اما نکته اینجاست که هر کدام از طرفین یعنی تلآویو و آنکارا اهداف خاص خود را برای این میانجیگری تعریف کرده اند. از این منظر نمیتوان گفت که شاهد یک همپوشانی سیاسی و دیپلماتیک بین رژیم صهیونیستی و ترکیه در خصوص میانجیگری جنگ اوکراین باشیم، اگر چه که در سفر هرتزوگ بی شک میانجیگری در جنگ اوکراین هم می تواند یکی از موضوعات مهم برای رایزنی دو طرف باشد.
سفر هرتزوگ به ترکیه چه اقتضائاتی را برای روابط تهران – آنکارا رقم می زند؟ آیا بعد از آنکه پیمان ابراهیم سطح روابط سیاسی، اقتصادی، دیپلماتیک و حتی امنیتی، نظامی و دفاعی بحرین و امارات را با اسرائیل به یک نقطه اوج رسانده است و سبب شده که نفوذ اسرائیل تا پشت مرزهای آبی ایران در خلیج فارس کشیده شود، ترکیه هم به دنبال تعمیق نفوذ هر چه بیشتر تل آویو در کنار مرزهای غربی ایران است؟
شاید رژیم صهیونیستی این هدف را برای خود تعریف کرده باشد که از طریق احیای روابط سیاسی و دیپلماتیک با ترکیه به دنبال استفاده از خاک این کشور برای تقابل با جمهوری اسلامی ایران باشد، اما به نظر میرسد آنکارا همواره یک سیاست موازنه را بین کشورهای همسایه خود پی گرفته است. ضمنا نفوذ اسرائیل در کشورهای حاشیه خلیج فارس در خصوص بحرین و امارات بعد از پیمان ابراهیم را باید متفاوت از روابط آنکارا و تل آویو دانست چون ده هاست که ترکیه، رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخته است، ولی کشورهای حاشیه خلیج فارس با هدف فشار بر ایران و البته در یک اشتباه محاسباتی پیمان ابراهیم را با لابی ترامپ امضا کردند که تقویت روابط با صهیونیست ها در همه ابعاد کلید بزنند تا به زعم خود برایشان یک امنیت جمعی ایجاد شود. اما با این تفاسیر نمی توان این مسئله را هم نادیده گرفت که تلاش ترکیه برای احیای روابط با رژیم صهیونیستی پارامتر منفی در روابط ترکیه و ایران ایجاد کرده و خواهد کرد. به بیان دقیق تر اگر اردوغان به دنبال تقویت و احیای روابط سیاسی و دیپلماتیک باشد می تواند مناسبات ایران و ترکیه را تحت الشعاع قرار دهد، به خصوص آنکه نباید از نقش مخرب الهام علی اف و جمهوری آذربایجان هم چشم پوشی کرد. چون افزایش مناسبات ترکیه و صهیونیست ها در هر زمینه ای به نفع جمهوری آذربایجان نیز هست،. در همین خصوص رسانههای رژیم صهیونیستی حدود دو ماه پیش مدعی شدند الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان برای میانجیگری میان رژیم صهیونیستی و ترکیه به منظور بازگشت روابط دو طرف تلاش میکند.
نظر شما :