انتظار عملکرد بهتر و حرفهایتر از ایران میرفت
جنگ اوکراین مسکو را تادیب و پکن را هوشیار میکند
دیپلماسی ایرانی: روز چهارشنبه هفته گذشته در اقدامی که برخی پیش بینی کرده بودند اما انتظار آن نمی رفت، روسیه در اعتراض به توسعه ناتو به سمت مرزهایش به اوکراین حمله کرد و این کشور را آماج حملات سهمگین خود قرار داد. اتفاقی که بسیاری معتقدند مناسبات و معادلات بین المللی را دست خوش تغییری شگرف خواهد کرد و تعریفی جدید از روابط بین المللی ارائه می دهد. بعضی می گویند روسیه به دنبال احیای امپراطوری تزاری به رهبری ولادیمیر پوتین است، برخی می گویند روسیه سودای شوروی را در سر دارد و برخی دیگر نیز بر این باورند، با واکنش سخت جامعه جهانی، روسیه مرتکب اشتباهی هولناک شده است که می تواند عواقبی سخت برای مسکو به دنبال داشته باشد و در عین حال تغییری در نگاه های جوامع مختلف جهانی ایجاد کند. تغییراتی که چه بسا دامنه آن شامل ایران هم بشود. در این رابطه گفت وگویی را با صادق ملکی، استراتژیست و کارشناس ارشد روابط بین المللی داشته ایم که در ادامه می خوانید:
ارزیابی جنابعالی از بحران اوکراین چیست؟
ارزیابی قطعی و نهایی از جنگ مسکو علیه اوکراین در حالی که جنگ در روزهای آغازین آن است می تواند چندان دقیق نباشد اما به نظر می رسد که روس ها در دامی افتاده اند که صحنه گردان آن آمریکاست.
اگرچه قدرت مهمترین عامل تعیین کننده در صحنه سیاست است، اما سنت گرایانی چون ولادیمیر پوتین هنوز درک نکرده اند که این معنا تمامی شاخص های قدرت را شامل می شود. مسکو در دامی افتاد که بازیگر اول آن ولودیمیر زلنسکی است اما کارگردان و سناریست اصلی آن آمریکاست. همانطور که آگاهید در فروپاشی شوروی مهمترین عامل عدم توسعه و عقب ماندگی اقتصادی بود و به نظر می رسد با تحریم های پیش رو و هزینه های جنگی که در نتیجه جنگ بر مسکو وارد خواهد شد در فردایی دور یا نزدیک روسیه باز از همین ناحیه صدمه ای جبران ناپذیر خواهد خورد.
اما برخی اعتقاد دارند که بهانه حمله مسکو را کییف با درخواست عضویت در ناتو ایجاد کرد؟
خود شما می فرمائید بهانه؛ لذا با درک این نکته سیاستمدارانی زیرک همچون پوتین نباید وارد بازی هایی شوند که ممکن است قامت کشور را خم کند. به نظرم بعید است که کییف به حساسیت مسکو نسبت به درخواست عضویت در ناتو آگاهی نداشته باشد، اما اوکراینی ها دانسته و یا ندانسته بازیگر بازی پیچیده و چند وجهی شده اند که هزینه آن را بیش از همه اوکراین و بهره آن را آمریکا خواهد برد.
آینده جنگ را چگونه می بینید؟
معادلات فعلی نظامی در زمین و هوا و در چهارمین روز حمله روسیه به اوکراین اگرچه به سود مسکو است اما در کنار مقاومت مردم اوکراین، از نظر افکار عمومی و مواضع کشورها، مسکو در طرف بازنده است. در حال حاضر افکار عمومی جهان چنان علیه مسکو بسیج شده است که سال ها طول خواهد کشید روس ها بتوانند از نفرت حاصله از فشار روانی این نفرت خارج شوند.
اگر آمریکا سناریست جنگ است علل آن چیست؟
شوروی فروپاشید اما از خاکستر آن روسیه ای بر خواست که همیشه محل نگرانی آمریکا بوده است. این نگرانی با ظهور پوتین و افزایش قدرت روسیه جدی تر از هر زمان شد. توجه داشته باشید تنها قدرت بازدارندگی اتمی مسکو عامل تشویش غرب نیست. روسیه با هفده میلیون کیلومتر وسعت و قدرت نظامی عظیم و منابع فراوان، علی رغم فروپاشی شوروی، برای غرب خطری جدی محسوب می شود لذا با جنگ در اوکراین می تواند با افتادن در تله گسترش ناتو به شرق به سرنوشتی دچار شود که شوروی شد. روس ها پس از شکست کمونیسم به جای حرکت در مسیری که چین، ژاپن و آلمان پیموده، کم و بیش در مسیرنگاه امنیتی و نظامی که راه سنتی سیاست روسی است، حرکت و تصور می کنند که بازدارندگی هسته ای برای آنان راه نجات خواهد بود.
آمریکا و بطور کلی غربی ها در عرصه سیاست و تعقیب اهداف راهبردی خود صبور هستند و برای هر شرایطی راهبرد جایگزین دارند. به نظر می رسد اگر دامنه جنگ و تحولات محدود به اوکراین شود و در این میان اشتباه محاسباتی رخ ندهد، با تحریم ها روسیه نه تنها زمینگیر خواهد شد بلکه دیری نخواهد پاید که روس ها مجبور خواهند شد در جغرافیای کوچکتر زندگی کنند. جغرافیایی که خود به تنهایی برای غرب محل رشک و در عین حال ترسناک بوده است.
آیا هدف این جنگ تنها صدمه زدن به روسیه است یا اهداف دیگری نیز دارد؟
در جنگ مسکو علیه کییف، در کنار عامل اصلی ژئوپلتیکی، ملاحظات چند وجهی و پیچیده ای چون موضوع انرژی و تاثیرات آن بر رقابت های سیاسی و اقتصادی در سطح جهانی، جلوگیری از نزدیکی بیشتر برلین به مسکو، (اهمیت این موضوع با درک روابط راهبردی واشنگتن – لندن پس از برگزیت بیشتر قابل درک است.) اخطار به پکن در خصوص تایوان و... مطرح است که رسانه های غربی کمتر بدان می پردازند.
آیا امکان گسترش دامنه جنگ آن هم در ابعاد جهانی وجود دارد؟
در ارتباط با نگرانی نسبت به ابعاد و دامنه جنگ اگرچه نمی توان با قاطعیت پیش بینی کرد اما بعید است جنگ ابعادی جهانی بگیرد. موضع گیری ها نشان می دهد که طرف های غربی به هیچ وجه به ورود به جنگ به طور مستقم مایل نیستند. به نظر می رسد در نتیجه جنگ اوکراین، مسکو تأدیب خواهد شد. اروپا درس خواهد گرفت. چین هوشیار خواهد شد. و در این میان مردم اوکراین هزینه این بازی را بیش از همه خواهند داد.
موضع ایران در جنگ را چگونه ارزیابی می کنید؟
من سوال شما را دو گونه پاسخ می دهم. یکی از منظر مردم و دیگری از منظر رسمی که شاید درگیر ملاحظات خاص خود باشد.
مردم ایران و همه آزادیخواهان مخالف تجاوز روسیه و نقض استقلال و تمامیت ارضی اکراین هستند. مردم ما زخم خورده اعمال و سیاست های دیروز و امروز روسیه بوده و هستند. بستر اجتماعی مردم ایران از نوستالژی سرزمین های از دست رفته قفقاز، آکنده از نفرت نسبت به روس ها متاثر بوده است. روس ها پس از جدا کردن قفقاز از ایران نه تنها گامی در جهت کاهش این نفرت برنداشتند بلکه با عملکرد خود بر دامنه آن افزودند. رفتار خصمانه روس ها علیه مردم ایران در مشروطیت، در جنگ اول و دوم جهانی با تلاش برای تجزیه ایران، در دروان جنگ تحمیلی با کمک به صدام، در موضوع هسته ای و همراهی در صدور قطعنامه ها علیه ایران، در بد قولی در تحویل نیروگاه بوشهر، تأخیر در تحویل اس 300ها و در آخرین ضربه در نحوه استقبال از رئیس مجلس و رئیس جمهوری ایران تحقیری ملی نسبت به ایرانیان به نمایش گذاشتند که زخم و نفرت نسبت به روس ها در ایران عمیق تر از هر زمانی شده است.
در خصوص موضع گیری رسمی می توانستیم بسیار بهتر و حرفه ای تر عمل کنیم و حداقل سیاستی مبهم اتخاذ می کردیم.
چه پیشنهادی در این مورد دارید؟
در بعد دولتی می توان به اصلاح موضع رسمی پرداخت و در بعد مردمی نیز می شود با تشکیل کمیته و کمپین حمایت مردمی در حمایت از حقوق مردم اوکراین نشان داد که ایرانیان در فرهنگ برخاسته از تشیع در کنار مظلوم می ایستند.
برجام آیا تحت تاثیر جنگ اوکراین قرار خواهد گرفت؟
با نقشی که ما برای روس ها و یا شاید خود آنان برای خویش قائل شده اند، می تواند روند برجام تحت تأثیر قرار گیرد. به نظر می رسد بحران جنگ در اوکراین، برای ایران هم می تواند فرصت و هم تهدید باشد. تبدیل آن به فرصت و تهدید بستگی به راهبردهای کلان کشور و نوع تلقی ما از معادلات بین المللی داشته و دارد. من بارها تاکید کرده و باز می کنم که اگر برجام یک پروژه باشد نباید چندان به آن امید بست اما اگر برجام تبدیل به روند شود می تواند موفق و محل امید باشد.
نظر شما :