توافق وین مهم نیست، مهم تداوم دستاوردهای توافق است

مذاکره مستقیم با آمریکا دردی از کشور دوا نمی کند

۰۹ بهمن ۱۴۰۰ | ۱۶:۰۰ کد : ۲۰۰۹۴۲۹ پرونده هسته ای انتخاب سردبیر
نویسنده خبر: عبدالرحمن فتح الهی
محمدصادق کوشکی در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی تصریح کرد که حتی اگر امروز توافقی در وین امضا شود به دلیل اجرایی شدن مفاد و بندهای آن و همچنین راستی‌آزمایی لغو تحریم ها و دادن تضمین برای عدم خروج مجدد از توافق احتمالی باید راه زیادی را طی کرد.
مذاکره مستقیم با آمریکا دردی از کشور دوا نمی کند

دیپلماسی ایرانی – پس از وقفه به وجود آمده در دوره هشتم مذاکرات وین و بازگشت تیم های مذاکره کننده به پایتخت‌های متبوع خود، به نظر می رسد که در سایه جریان اخبار و سیر تحولات مذاکرات هسته‌ای به خصوص در درو اخیر احتمال رسیدن به توافقی زودهنگام بسیار زیاد است، به ویژه که امروز شنبه شاهد آن بودیم لندن، پاریس و برلین به عنوان اعضای اروپایی برجام در یک بیانیه مشترک از نزدیک شدن به مرحله نهایی توافق سخن گفته اند. مضافاً پیشتر هم حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه دولت سید ابراهیم رئیسی و همچنین دریادار شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی از احتمال مذاکره مستقیم با آمریکا در جریان گفت وگوهای وین سخن گفتند که ذیل این سخنان احتمال نزدیک شدن به توافق پررنگ تر شد. اما اگر در نهایت شاهد شکل‌گیری یک توافق باشیم با توجه به اقتضائات برآمده از روند گفت وگوها در دولت رئیسی، چه تفاوتی بین مذاکرات دولت سیزدهم با تلاش‌ها و تحرکات دیپلماتیک دولت دوازدهم وجود داشت؟ آیا اساساً تفاوتی بین روند گفت وگوهای تیم باقری کنی با تیم عراقچی وجود داشت؟ پاسخ به این سوال، محور گفت‌وگوی دیپلماسی ایرانی با محمدصادق کوشکی، تحلیلگر مسائل سیاسی و بین‌الملل است که در ادامه می‌خوانید:

مذاکره‌کنندگان هشتمین دور گفت وگوهای وین با موضوع احیای برجام که از ۲۷ دسامبر آغاز شد از دیروز جمعه برای دومین بار به منظور رایزنی و دریافت دستورالعمل‌های لازم به پایتخت‌های متبوع خود بازگشتند. در این بین اخبار، مواضع و اظهارنظرهای ۱+۴، انریکه مورا به نمایندگی از اتحادیه اروپا، آمریکا و ایران از مثبت و سازنده بودن این دور از مذاکرات حکایت داشت به گونه‌ای که امروز شنبه انگلیس، فرانسه و آلمان به عنوان سه عضو اروپایی برجام با انتشار بیانیه‌ای مشترک خاطر نشان کردند، مذاکرات وین در حال نزدیک شدن به مراحل نهایی خود است. از این منظر وقفه چند روزه در دور هشتم و بازگشت تیم های مذاکره کننده به پایتخت های خود می تواند در راستای چکش کاری های آخر بر سر احیای برجام تلقی شود. آیا حضرتعالی از دل اخبار و روندهای دیپلماتیک چند روز گذشته احتمال توافق زودهنگام را نزدیک می دانید یا خیر؟

من می خواهم یک گام جلوتر و یک لایه عمیق تر به این سوال شما پاسخ دهم. به واقع توافق زودهنگام و احیای برجام مهم نیست، بلکه نکته مهم و کلیدی آن است که دستاوردهای احیای برجام برای جمهوری اسلامی ایران، اولا قابل سنجش و در ثانی یک روند ثابت و مداوم را داشته باشد. یعنی دولت رئیسی و در کل جمهوری اسلامی ایران باید بتواند از منافع و مزایای احیای برجام، لغو تحریم ها و کنار گذاشتن سیاست فشار حداکثری به طور ملموس برخوردار شود و این برخورداری ملموس، مداوم و پایدار باشد.

اجازه دهید از یک زاویه دیگر مصاحبه را ادامه دهیم. همانگونه که شما اعتقاد دارید باید یک لایه عمیق تر به مسئله نگاه کرد من هم سعی دارم یک لایه عمیق تر و از بُعد دیگری این سوال را از شما بپرسم که اگر بنا به جریان اخبار و سیر تحولات وین یک توافق، ولو توافقی زودهنگام در دستور کار باشد عملاً تفاوت این توافق با توافق احتمالی دوره حسن روحانی چیست؟ اساساً تلاش های تیم مذاکره کننده دولت یازدهم و دوازدهم با دولت سید ابراهیم رئیسی چه بود که آن تلاش مورد هجمه، توهین، تحقیر و حتی تهدید قرار گرفت، اما مشابه آن تلاش آن توسط باقری کنی با تمجید و تحسین همراه بوده و یک عمل انقلابی قلمداد می شود؟

تفاوت عمده در این بود که در دولت روحانی، چه در زمان شکل گیری برجام و چه در مذاکرات وین برای احیای آن، کانون و محور تلاش ها بر این بود که برجام به هر قیمتی و با هر امتیازی احیا شود. یعنی برای دولت روحانی مهم نبود که جمهوری اسلامی ایران در ازای احیای برجام چه امتیازاتی را به طرف‌های غربی و به خصوص آمریکایی‌ها می دهد. به همین دلیل هزینه توافق برای دولت روحانی مهم نبود. اما در دولت سید ابراهیم رئیسی بنا بر این بوده و هست که احیای برجام با دستاوردهای قابل سنجش و با دوام در دستور کار قرار گیرد. یعنی اگر قرار است توافقی انجام شود باید به ازای آن و حتی بیشتر از آن، دستاورد، منفعت و سود ملموس و قابل سنجش و صد البته مداوم برای کشور را به دنبال داشته باشد. به بیان روشن تر و دقیق تر باید بین سود توافق و هزینه‌های آن یک توازن منطقی و عقلانی وجود داشته باشد و گرنه، چه امروز، چه یک هفته دیگر و چه یک ماه دیگر توافقی در وین شکل بگیرد برای ما مهم نیست، مهم دستاوردهای قابل سنجش و مداوم آن است. 

یعنی اگر ذیل بیانیه امروز شنبه تروئیکای اروپایی، مذاکرات وین برای حصول توافق در مرحله نهایی باشد از نگاه شما تفاوت نمی کند؟

خیر. حتی اگر امروز این توافق امضا شود اهمیت ندارد، چون مادامی که این توافق اجرایی نشود، امضای خود توافق فی‌نفسه ارزش چندانی ندارد، کما اینکه ما قبل‌تر شاهد تصویب و امضای قراردادی مانند برجام بودیم و حتی یکی دو سال هم این قرارداد اجرایی شد، اما اولاً، نه توازن منطقی بین سود و هزینه های آن برای جمهوری اسلامی ایران وجود داشت و از آن مهمتر اینکه همان دستاوردهای حداقلی برجام برای ایران بادوام نبود و با روی کار آمدن ترامپ و خروج از برجام عملاً شاهد یک توافق یک طرفه برای ایران بودیم که فقط برای ما هزینه داشته و دارد. 

ولی با توجه به موضع گیری تیم مذاکره کننده دولت رئیسی و آنچه که از دل اخبار و تحولات وین مخابره می شود به نظر می رسد دولت سیزدهم نیز به همان دستاوردها و خروجی مذاکرات دولت روحانی در آن ۶ دور بسنده کرده است. پس اگر به قول شما تفاوت دولت رئیسی و روحانی در امر مذاکره به حصول دستاوردهای ملموس، قابل سنجش و با داوم باز می گردد که به نظر می رسد دولت فعلی، نه‌تنها به دستاوردها و خروجی مذاکرات وین در زمان دولت روحانی قناعت کرده که حتی در سایه مشکلات و بحران های داخلی حاضر به عقب نشینی از آن دستاوردهای دوره روحانی شده و به کمتر از آن نیز راضی است. چون اخیرا، هم حسین امیرعبداللهیان به عنوان وزیر امور خارجه و هم دریادار شمخانی در جایگاه دبیر شورای عالی امنیت ملی احتمال مذاکره مستقیم با آمریکا را مطرح کرده اند؛ آیا این نشان نمی دهد که با این اتفاقات عملا تحلیلتان زیر سوال رفته است؟

تحلیل من بر اساس نافع ملی و فارغ از تحولات است. یعنی نگاه ایده‌آل در دولت رئیسی یا هر دولت دیگری باید این باشد که توافق باید حاوی دستاوردهای ملموس و بادوام باشد. اگر دولت رئیسی یا هر دولت دیگری نتواند آن را اجاره اجرایی کند قطعاً مورد انتقاد است. در ضمن موضع‌گیری و سخنان وزیر امور خارجه و دبیر شورای عالی امنیت ملی در خصوص احتمال مذاکره مستقیم با آمریکا یک واکنش و تحلیل کاملاً شخصی بود که بعدا هم از آن عقب نشینی کردند. چون در این شرایط ایران نیازی به مذاکره با آمریکا ندارد، بلکه این ایالات متحده و دولت باید این است که بیشتر به احیای برجام و مذاکره با ایران نیاز دارد. چرا که مذاکره مستقیم با آمریکا مشکلی از ما حل نمی‌کند. نکته کلیدی که در این رابطه باید مد نظر قرار داد این است که دولت رئیسی همواره در جریان مذاکرات از همان ابتدا تا به اکنون بر این نکته تاکید داشته و دارد که در کنار احیای برجام و لغو تحریم‌ها باید یک ساز و کار دقیق برای راستی آزمایی لغو تحریم‌ها وجود داشته باشد. در غیر این صورت اگر این ساز و کار عملیاتی نشود و ما نتوانیم راستی‌آزمایی در خصوص لغو تحریم ها داشته باشیم قطعاً حتی اگر امروز این توافق امضا شود در بهترین حالت توافقی مانند برجام در دولت روحانی خواهد بود که هر لحظه امکان فروریختن آن وجود دارد. یعنی توافقی با این مشخصات عملاً قابلیت های اجرایی اش با هدف دستیابی ایران به سود، منافع و دستاوردهای اقتصادی و تجاری آن نزدیک به صفر است. پس در پاسخ به سوال قبلی شما عنوان می کنم که تفاوت عمده ای دولت روحانی با رئیسی در امر مذاکره این است که باید احیای برجام با لغو تحریم‌ها و امکان راستی‌آزمایی آن همراه باشد. در کنار آن باید تضمین های جدی در خصوص پایبندی آمریکا و دیگر طرف های توافق مطرح شود.

همین نکاتی که شما به عنوان تفاوت دولت روحانی و رئیسی در امر مذاکره مطرح می‌کنید در دولت دوازدهم و آن شش دور مذاکره وین هم در دستور کار آقای عراقچی و تیم مذاکره کننده بود. پس چرا این نکات را مصادره به مطلوب می کنید؟

 بله بود، اما آیا جدیت تیم مذاکره کننده دولت روحانی بر سر لغو تحریم ها، امکان راستی‌آزمایی و تضمین برای عدم خروج آمریکا و دیگر طرف‌های برجامی هم به جدیت تیم مذاکره کننده دولت رئیسی بود؟! همانگونه که در پاسخ به سوال قبلی شما اشاره کردم به واقع دولت روحانی به دنبال احیای برجام با هر هزینه و امتیازی بود. از این رو تاکید و اصراری بر لغو تحریم ها به صورت کامل و مداوم، امکان راستی‌آزمایی لغو تحریم ها و تضمین برای عدم خروج مجدد از برجام توسط امریکا یا هر طرف دیگر به مانند دولت رئیسی نداشت. به همین دلیل ما راه درازی در پیش داریم. باز هم تکرار می کنم حتی اگر امروز این توافق امضا شود به دلیل اجرایی شدن مفاد و بندهای آن و همچنین راستی‌آزمایی لغو تحریم ها و دادن تضمین برای عدم خروج مجدد از توافق احتمالی باید راه زیادی را طی کرد.

حضرتعالی عنوان داشتید که نیاز آمریکا به مذاکره مستقیم با ایران بیشتر از تهران است در صورتی که به نظر می رسد با توجه به انبوه مشکلات، چالش ها و بحران‌های فعلی به خصوص در حوزه اقتصادی و معیشتی این نیاز تهران به مذاکره و حصول توافق با هدف احیای برجام و لغو تحریم‌هاست که نیاز دولت رئیسی را به مذاکره مستقیم با آمریکا بیشتر می کند، نه دولت بایدن؛ چراکه به هرحال طرفی که از برجام خارج شده، طرفی که اقدام به احیای تحریم ها و اعمال سیاست فشار حداکثری علیه ایران کرده است صرف آمریکاست. لذا عملاً گفت وگوهای انجام شده دولت روحانی یا رئیسی با ۱+۴ را می‌توان یک شوخی دیپلماتیک در نظر گرفت. چون مذاکره باید با طرفی انجام شود که عملاً احیای برجام و لغو تحریم ها در دست اوست؟

اولا پیرو نکات قبلیم مذاکره مستقیم با آمریکا در این شرایط دردی از کشور دوا نمی‌کند. چون آمریکا در صورت مذاکره مستقیم به دنبال امتیازگیری از ایران است. یعنی مذاکره مستقیم ایالات متحده با ایران به این معنا نیست که همین فردا مشکلات ما با آمریکا حل خواهد شد. نکته مهمتر این است که پیرو آنچه عنوان داشتید طرفی که از برجام خارج شد، توافق را نادیده گرفت، عهدشکنی کرد، اقدام به اعمال سیاست فشار حداکثری گرفت، فقط و فقط آمریکا بود. بنابراین نباید این فرصت را به آمریکا داد که بدون دادن امتیاز و کوچکترین هزینه‌ای پای میز مذاکره با ایران بنشیند تا جامعه جهانی و افکار عمومی به این سمت میل کند که در سایه مذاکرات مستقیم، عملا آمریکایی‌ها بدون هزینه دوباره به عنوان طرف رسمی برجامی قرار گرفته و دوباره ۱+۴ به ۱+۵ تبدیل شده است. لذا اگر ایران مذاکره مستقیم با آمریکا را در دستور کار قرار دهد معنیش این است که آمریکا به عنوان طرف عهدشکن و احیا کننده تحریم و سیاست فشار حداکثری بدون کوچکترین امتیاز و هزینه ای توانسته است خود را به عنوان طرف برجامی معرفی کند. ما نباید این امتیاز را به آمریکا بدهیم. اگر ما مذاکره مستقیم با آمریکا، چه در دولت روحانی، چه در دولت رئیسی یا هر دولت دیگری را در دستور کار قرار دهیم آمریکا این تصور را خواهد کرد که هر موقع خواست، می‌تواند توافقی را به ما تحمیل کند و هر موقع که دلش خواست از آن خارج شد شود و نقض عهد کند. اگر ما اصرار داریم مذاکره مستقیمی با آمریکا صورت نگیرد به این خاطر است که آمریکا بفهمد برای نقض عهد باید تاوان و هزینه بدهد تا شاهد تکرار آن نباشیم. 

نکته و تناقضی که ذهن را درگیر می‌کند این است که اگر به قول شما همین امروز توافق امضا شود در بهترین حالت و در ایده آل ترین سناریو شاهد تکرار برجام خواهیم بود. اما از آن طرف همین دولت رئیسی و شخص حسین امیرعبداللهیان به عنوان وزیر امور خارجه دولت سیزدهم به صراحت عنوان کرده است که دولت قعلی در مذاکرات وین به دنبال احیای برجام، نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر است. پس آیا نمی توان ادعا و تحلیل شما با همین سخنان خود دولت رئیسی زیر سوال برد؟

اولا این تحلیل من نیست، بلکه پیش شرط ها و مواضع شخص مقام معظم رهبری است. ایشان بارها، هم در دولت روحانی و هم در دولت رئیسی عنوان کرده‌اند که برای احیای برجام باید لغو کامل تحریم ها، امکان راستی‌آزمایی و همچنین تضمین برای عدم خروج مجدد از برجام عملیاتی شود، در غیر این صورت ایران به تعهدات خود در برجام باز نخواهد گشت. در ضمن احیای برجام گام نخست است. همانگونه که اشاره کردم حتی اگر امروز این توافق امضا شود در بهترین حالت تکرار برجام خواهد بود؛ ما برای اینکه به امتیازات و منافع توافق احتمالی دست پیدا کنیم باید اشتباهات برجامی را تکرار نکنیم. یعنی تمام تحریم ها مندرج در برجام به طور کامل لغو شود، در ثانی امکان راستی‌آزمایی لغو تحریم ها توسط جمهوری اسلامی ایران وجود داشته باشد و ساز و کار روشن و دقیقی برای دادن تضمین به منظور عدم خروج مجدد آمریکا و دیگر طرف ها از توافق وجود داشته باشد. اینکه دولت رئیسی به دنبال احیای برجام، نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر است، منافاتی با تحلیل من ندارد. ما هم به دنبال احیای برجام هستیم، اما باید در کنار آن تمام تحریم ها لغو شود، امکان راستی‌آزمایی آن وجود داشته باشد و تضمین برای عدم خروج مجدد داده شود. 

به رهبری اشاره کردید. به نظر می رسد سخنان حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه دولت سید ابراهیم رئیسی در خصوص احتمال مذاکره مستقیم با آمریکا متاثر از مواضع رهبری در ۱۹ دی به مناسبت سالگرد قیام ۱۹ دی ۱۳۵۶ قم ‌باشد. پس حاکمیت چراغ سبز خود را برای مذاکرات مستقیم با آمریکا از قبل داده است. حال اگر موضع گیری حسین امیرعبداللهیان و علی شمخانی در خصوص احتمال مذاکره مستقیم با آمریکا نادرست و تحلیلی شخصی است، آیا بنا به همین خوانش شما می توان موضع رهبری را هم زیر سوال برد؟

خیر چون موضع رهبری در سخنان ۱۹ دی یک موضع گیری کلی بود. در ضمن در آن سخنان تنها همین تک جمله وجود داشت در صورتی که رهبری در کل سخنان خود به لزوم مقابله با آمریکا و استکبار جهانی تاکید داشتند.

با اینحال همین تک جمله، شاه بیت سخنان ۱۹ دی رهبری بود؟

بله آن تک جمله شاه بیت بود، اما همانگونه که اشاره کردم یک جمله کلی بود. این جمله بدان معنا نیست که همین امروز، یک هفته دیگر یا یک ماه دیگر دولت رئیسی مجاز به مذاکره مستقیم با آمریکاست؛ مذاکره چهارچوب، اقتضائات زمانی و مکانی خود را می‌طلبد. در ضمن هر مذاکره‌ای باید دربردارنده منافع حداکثری برای ما باشد. بله شاید رهبری اکنون در این شرایط مذاکره با دشمن را بلامانع می داند، اما بررسی اینکه در چه زمانی، در چه مکانی، در چه چهارچوبی و در چه سطحی این مذاکرات انجام شود باید توسط دولت و شورای عالی امنیت ملی مورد بررسی قرار گیرد. در ضمن همانگونه که اشاره کردم اگر در این شرایط مذاکره مستقیم با آمریکا در دستور کار قرار بگیرد، اولاً مشکلی از ما حل نمی‌کند؛ دوماً این امتیاز را به آمریکایی ها می‌دهیم که بدون هزینه دوباره خود را به عنوان طرف مذاکره کننده برجامی معرفی کنند.

پیرو آنچه گفتید به نظر می‌رسد حضرتعالی اعتنایی به تاثیرات مخرب روانی برخی موضع گیری ها در خصوص تداوم تنش و تخاصم با آمریکا بر وضعیت اقتصادی و بازار ارز، سکه، بورس و ... ندارید. چون بسیاری معتقدند همین موضع گیری های کلی رهبری و یا وزیر امور خارجه و دبیر شورای عالی امنیت ملی در خصوص احتمال مذاکره با آمریکا و همچنین شنیده شدن برخی اخبار مثبت در خصوص احتمال رسیدن به توافق، ولو توافق موقت می تواند تاثیرات مثبتی بر بازار داشته باشد؟

بله این تاثیرات وجود دارد، اما این تاثیرات اولا کاملاً روانی است و منطق اقتصادی ندارد. در ثانی این تاثیرات روانی، کاملا مقطعی و زود گذر خواهند بود. برخی سخنان و یا شنیده شدن اخبار در خصوص احتمال توافق می‌تواند چند روز یا چند هفته روند بازار را مثبت کند، ولی آیا دوستان توافق موقت این تضمین را می‌دهند که در ادامه اتفاقات بدتری روی ندهد؟! اصلاً فرض را بر این بگذاریم که همین امروز شنبه، نه یک توافق موقت، بلکه یک توافق کامل امضا شد، آیا در صورت عدم لغو کامل و یکباره تحریم ها، نبود ساز و کار مشخص برای راستی آزمایی لغو تحریم ها توسط جمهوری اسلامی ایران و همچنین خلاء مکانیسم شفافی برای دادن تضمین در خصوص عدم خروج مجدد آمریکا و دیگر طرف ها از برجام باعث نمی‌شود که این توافق مانند برجام یک توافق زودگذر، ناپایدار شکننده باشد؟! در این صورت شاید در کوتاه مدت اتفاقات مثبتی برای بازار روی دهد اما در میان مدت تاثیرات مخرب آن به مراتب بیشتر خواهد بود. کما اینکه وضعیت فعلی کشور در مقایسه با قبل از برجام به مراتب بدتر است. پس قطعاً ما باید به سمت یک توافق طولانی مدت همراه با لغو تحریم ها، گرفتن تضمین برای عدم خروج مجدد از برجام و همچنین وجود یک ساز و کار برای راستی آزمایی لغو تحریم ها حرکت کنیم.

عبدالرحمن فتح الهی

نویسنده خبر

روزنامه نگار و کارشناس ارشد روزنامه نگاری سیاسی و عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی.

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: محمدصادق کوشکی ایران آمریکا اتحادیه اروپا اعضای 4+1 گروه 5+1 برجام مذاکرات وین 8 لغو تحریم ها تضمین برای عدم خروج امریکا از برجام راستی آزمائی روحانی سیدابراهیم رئیسی


( ۱ )

نظر شما :

محمد ۰۹ بهمن ۱۴۰۰ | ۱۷:۴۹
حرف شما درست ، مذاکره مستقیم با امریکا مشکلی را حل نمی کند ، زیرا آنها اگرچه دهه ها هم طول بکشد ، در آخر ، تسلیم شدن را از ما می خواهند . اما سوال اصلی این است که شما چرا سر حرفتان نماندید و برجام را آتش نزدید و اقتصاد را بدون مذاکره سامان ندادید و بازهم نان شب مردم را به مذاکره گره زدید ، مگر نمی گویید که می توانید بدون توجه به تحریم ها کشور را اداره کنید ، پس چرا دقیقا در همان هتل و بر سر همان برجام با همان غربی هایی مذاکره میکنید ، تا زمانی که ظریف مسئول اینکار بود اسمش خیانت بود و امروز شده است فتح الفتوح ؟ یادمان نرفته چند ماه کشمکش با غربی ها داشتیم که شهر محل مذاکره عوض شود تا تریبون داران داخلی مدعی شوند این همان نیست . اما طرف مقابل از شما زرنگتر بود و حرفتان را به زمین زد
عزیز ۰۹ بهمن ۱۴۰۰ | ۲۳:۲۷
اززمان شروع مذاکره جدید پیش شرط هایی را ایران برای امریکا وطرف غربی تعیین ومعین کرد - امریکا تمام تحریم ها را لغو کند - بسته پیشنهادی جدید به طرف غربی وامریکا ارائه گردید وتمام مذاکرات قبلی اقای عراقچی راکنار گذاشته شد ولی بعد از چند دوره مذاکره بی ثمر ووقت گذرانی وبردن هیت وافراد بی شمار وصرف هزینه ماموریت برای هیت اعزامی وپرداخت هنگفت پول هزینه اقامت در هتل گرانبها وعدم قبول پیشنهادهای ایران حتی توسط روسیه وچین دوباره به سر توافقات اولیه برگشتید اقایان به خاطر تحریم ها بیش از ده سال است که در کشور یک کارخانه یک جاده یک بیمارستان یک طرح عمرانی ساخته نمی شود وروز به روز فاصله ما ازدنیا بیشتر وبیشتر می شود
پارسی ۱۰ بهمن ۱۴۰۰ | ۱۰:۰۳
ای کاش آقای کوشکی به جزئیات ضمانت و راستی آزمایی هم اشاره می کردند و یا اینکه مصاحبه کننده محترم از ایشون سوال می کردند چون دائم با استفاده از این دو مورد سعی بر ایجاد تفاوت بر دو تیم مذاکره کننده می کردند. در خصوص مذاکره مستقیم با امریکا هم به نظرم به نکات قابل تاملی اشاره شد برخی طوری نظر می دهند که انگار مذاکره مستقیم منجر به معجزه خواهد شد و عکسش منجر به فاجعه. در خصوص سخنرانی رهبری هم به نظرم کارشناس محترم دقیق صحبت نکردند. کسانی که تا دیروز به مذاکره کنندگان فریاد می کشیدند امروز تقریبا دچار سکوت مطلق شدند.این وضعیت نشان دهنده یک بیماری است که بر جان مسئولین افتاده. غالب نظرات به اصطلاح کارشناسی رنگ و بوی جناحی دارد نه ملی.