آنچه امیرعبداللهیان گفت
آزاد شدن دارایی های ایران بخشش نیست، تنها بخشی از حق است
نویسنده: صادق بروجردی، کارشناس روابط بین الملل
دیپلماسی ایرانی: دکتر حسین امیر عبداللهیان، وزیر امور خارجه درباره روند و ملاحظات تهران برای شروع مذاکرات در برنامه نگاه یک از شبکه اول سیما سخنان مهمی را بیان کرد. جمله کلیدی و موضوع تحلیل اما بر این معنا بود: "من در آنجا (نیویورک) بودم و آمریکاییها تلاش کردند خیلی از کانالها را باز کنند و به شکلی تماسی با من بگیرند و پیامهایی را منتقل کنند. به یکی از کسانی که حامل پیام بود گفتم آیا آمریکاییها نیت واقعی دارند؟ گفت تصور میکنم نیت واقعی دارند، گفتم اگر نیت واقعی دارند بخشی از اموال ما مثلاً ۱۰ میلیارد دلار از داراییهای مربوط به خود ما را در بانکهای خارج از کشور آزاد کنند یا به کشور برگردانند. یک حرکتی کنند که ما بتوانیم بگوییم بایدن با ترامپ یک تفاوتی دارد".
سخن وزیر امور خارجه را می توان در چند محور و زاویه به نظاره و تحلیل نشست و به گزارههای محوری آن دست یافت.
اول: به ایالات متحده آمریکا اعتمادی وجود ندارد. بیان مصرح رهبری معظم انقلاب همین معنا را موکد کرده است. کشوری که به هیچکدام از میثاقهای بین المللی و دوجانبه خود پایبند نبوده و تنها پایداریاش در منافع خویش و البته تمنیات نامشروع صهیونیستها خلاصه شده است نمیتواند محل اعتنا و اعتماد باشد. واشنگتن در قرارداد الجزایر و در برابر آزادی جاسوسهای خود تعهد کرد که در امور داخلی ایران دخالت نکند و البته به بهانههای مختلف به سپردههای ایران در بانکهای این کشور دستدرازی نکند اما تجربه نشان داد که از فردای همان قرارداد، آمریکاییها به دخالت و توطئه در قالبهای مختلف از حمایت از دشمن متجاوز بعثی تا پناه دادن به گروهکهای تروریستی و حمایت از آنها و نیز برپایی جنگ رسانهای و روانی علیه مردم ایران، لحظهای فروگذار نکرده است. حکایت دست درازی به اموال ایران به بهانهها و آرای دادگاههای این کشور که تا الواح هخامنشی امانت گرفته شده از سوی دانشگاههای این کشور نیز پیش رفته بود، خود پروندهای پربرگ است. با چنین پیشینهای که قابل تعمیم و توصیف بیشتر است و این مجال اجازهی پرداختن بیشتر نمیدهد آیا می توان بیضمانت و احتیاط به آمریکاییها اعتماد کرد؟ بدعهدی ملموس در برجام نشان داد که همیشه پنجره نقض عهد و مسکوت گذاشتن تعهدات برای ایالات متحده گشوده است و بیانهای پرطمطراق حقایق را قلب نمیکند.
دوم: کشورهای مستقل و دارای شانیت هرگز توافق یکطرفه و تعهد بدون اقدام متقابل را نمی پذیرند. در برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، جمهوری اسلامی ایران و طرفین مقابل به صورت متقابل تعهداتی را پذیرفتند. آمریکاییها در زمان دولت اوباما با ایجاد پیچ و خمهای بروکراتیک و در زمان ترامپ هم با خروج یک جانبه از توافق عملاً به تعهدات خود عمل نکردند. این عمل نکردن به تعهدات عامل خسارت و خسرانهای بسیاری برای ملت ایران به عنوان طرف این قرارداد شده است. از محدودیتهای دارویی و دیگر مضایق و جنایات که یقینا در صحنه و صفحه تاریخ محو نخواهد شد تا ضبط و توقیف کردن داراییهای کشورمان به بهانههای واهی، بخشی از نقض عهد و بدعملی واشنگتن بوده است.
اینک و امروز اگر اندک نیت حقیقی برای بازگشت به میز مذاکره وجود دارد باید واشنگتن اقدام عملی برای جبران تعهدات نادیده انگاشته شده خویش به انجام رسانده و در مرحله نخست، تعهدات بر زمین مانده خویش را دست کم تا حدی که برای مردم ایران قابل قبول باشد، انجام دهد. یکی از اقداماتی که واشنگتن می تواند فورا انجام دهد، رفع تحریم ها و دسترسی آسان به پول های بلوکه شده ایران در سایر کشورهاست. این پول های بلوکه شده البته بخشی از داراییهای ملت ایران است که با توسل به اقدامات غیرقانونی و توسط ایالات متحده و شرکا منجمد شده که باید هر چه زودتر در اختیار ملت ایران قرار بگیرد. بدون شک این اقدامات نمی تواند سرپوش و مرحمی بر جنایات و جفاهای گذشته آمریکا باشد. اما در چهارچوب اقدام در برابر اقدام و عمل در برابر عمل می تواند موثر واقع شود. از یاد نرود که این تنها بخش کوچکی از داراییهای خود ملت ایران است.
نظر شما :