هوای گرگ و میش در مناسبات ایران و جمهوری آذربایجان

تنش های تهران - باکو، بایدها و نبایدهای چند روز اخیر و زوایای دیگری که باید دید

۱۲ مهر ۱۴۰۰ | ۱۲:۰۰ کد : ۲۰۰۶۵۷۳ آسیا و آفریقا انتخاب سردبیر
الیاس واحدی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: . چرا ما به جای برگزاری مانورهای نظامی مقابل هم در دو سوی مرز، مانور مشترک نداریم؟ یا حداقل با پذیرش رزمایش همدیگر، چرا در حد افسرناظردر مانورها شرکت نمی کنیم؟ چرا دولت جمهوری آذربایجان را به صرف داشتن رابطه با اسرائیل عامل این رژیم علیه ایران می دانیم؟ مگر روسیه و ارمنستان هم با اسرائیل رابطه ندارند؟ چرا در مورد این دو کشور چنین گمانی نمی بریم؟ چرا به مزیت های دالان زنگه زور که ایجاد آن در آینده چندان بعید هم نیست فکر نمی کنیم و همواره سعی داریم به صورت رسمی یا غیر رسمی با چنین فرآیندی مقابله کنیم؟ اساسا اگر خود ارمنستان با چنین کاری موافقت کند ما چطور می خواهیم با آن مقابله کنیم؟ 
تنش های تهران - باکو، بایدها و نبایدهای چند روز اخیر و زوایای دیگری که باید دید

نویسنده: الیاس واحدی، کارشناس مسائل ترکیه و قفقاز 

دیپلماسی ایرانی: فضای حاکم بر مناسبات ایران و جمهوری آذربایجان در این روزها، بی شباهت به هوای گرگ و میش نیست که در آن تشخیص ماهیت واقعی اشیاء سخت است و انسان در درک موضوع به اشتباه می افتد. البته برای ریشه یابی شکل گیری چنین فضایی که قبلا نیز رخ داده نیاز به تحلیل اساسی در ماهیت این مناسبات است که در این مجال نمی گنجد. ولی آنچه در این نوشته به محضر مخاطبین عزیز تقدیم می شود، اشاره به برخی واقعیت های پنهان شده در این فضای پر تنش و برخی بایدها و نبایدها از نظر نگارنده است:

1. اقدام شرکت های ایرانی در مورد ارسال کالا از ایران به خانکندی (که در بارنامه هایشان به جای نام اصلی شهر، نام مورد ادعای ارامنه یعنی استپاناکرت قید شده بود) اقدام غیر قانونی و بی احتیاطی بود و سفیر ایران در باکو این را پذیرفت و اعلام کرد که به این شرکت ها تذکر لازم داده شده است. از سوی دیگر معطل کردن کامیون های ایرانی توسط نیروهای جمهوری آذربایجان و اخذ مبالغی با عنوان عوارض ترانزیت هرچند ازنظر قانونی و حقوقی با توجه به اینکه اراضی مورد نظر متعلق به جمهوری آذربایجان است، قابل توجیه است ولی مقامات این کشور باید از قبل این موارد را به طرف ایرانی اعلام می کردند. بنابراین اقدام آذری ها در این خصوص مغایر با حسن همجواری است. تعلل جمهوری ارمنستان در راه اندازی مسیر جایگزین ترانزیتی برای حمل کالا از نوردوز به ایروان در داخل خاک ارمنستان به جای جاده قاپان – گوریس که بخشی از آن در خاک آذربایجان است و عدم پیگیری و مطالبه مؤثر ایران در این زمینه، اهمال بزرگی بوده که تبعات منفی بزرگتری به همراه آورد.

2. اظهارات حسین قلی یف، نماینده مجلس جمهوری آذربایجان درمصاحبه با روزنامه ینی شفق ترکیه علیه ایران گستاخانه و دور از شأن نماینده مجلس ملی جمهوری آذربایجان بود و در راستای حسن همجواری و مناسبات دوستانه بین دو کشور، مجلس ملی جمهوری آذربایجان و شخص رئیس مجلس باید وی را در حد توبیخ یا تذکر، تنبیه می کرد. بنده هرچه در منابع ترکی آذربایجانی و استانبولی و سایت روزنامه یاد شده گشتم اصل مصاحبه را پیدا نکردم ولی بنا بر را بر صحت روایت رسانه های خودمان می گذارم که واقعا چنین مصاحبه ای صورت گرفته است. درمقابل این اظهارات بی ملاحظه حسین قلی اف، حتما ایران باید به او اعتراض می کرد ولی به نظر نگارنده، حد این اعتراض در سطح آیت الله عاملی، امام جمعه محترم و نماینده ولی فقیه در استان اردبیل آن هم با بکارگیری عبارت «با دم شیر بازی نکنید!» و درخواست انجام مانور نظامی نبود. بلکه این وظیفه سفارتخانه های ایران در آنکارا و باکو بود که رایزنی کنند و شخص یا روزنامه مورد نظر را وادار به اصلاح حرف خود یا عذرخواهی کنند که مطمئنا اثر آن به مراتب بهتر از الآن بود چون باعث نمی شد افراد دیگری در همین راستا ادعاهای مشابهی بکنند یا حتی شیخ الاسلام الله شکورپاشازاده، رئیس اداره روحانیت قفقاز که مثل آیت الله عاملی از روحانیون مشهور آذربایجانی هستند علیه ایشان اظهار نظر و با ارجاع وی به آیه شریفه 125 سوره نحل (ادع الى سبیل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنة وجادلهم بالتی هی احسن ان ربک هو اعلم بمن ضل عن سبیله وهو اعلم بالمهتدین) نصیحت کند. 

3. هرچند اظهار نظر در باره اهداف و ضرورت های واقعی انجام رزمایش ایرانی انجام شده در مرز جمهوری آذربایجان، از حیث نظامی و امنیتی از توان بنده خارج است ولی می توان گفت: تصمیم به برگزاری رزمایش در مدت کوتاهی بعد از این مجادلات لفظی، به وخامت اوضاع افزود. اظهار نظر الهام علی یف، رئیس جمهوری آذربایجان در انتقاد از مانور نظامی ایران و قبل از آن درباره ارسال کالا از ایران به مقصد خانکندی در قره باغ، دور از شأن سیاستمداری مثل وی بود. او که سال ها پیش پدر با تجربه اش مشق سیاست کرده و بعد از آن با دوراندیشی کشورش را به شکلی مناسب تا به امروز اداره کرده است، نباید چنین سخنانی بر زبان می آورد. حداکثر کاری که وی باید انجام می داد احاله موضوع به مقامات پایین تر از خودش بود. کاری که دولت ایران انجام داد و خویشتنداری رئیس جمهوری ایران و اظهارات وزیر کشور، سفیر ایران در باکو و انتقاد ملایم وزیر امور خارجه ایران، همگی نشان از رعایت شئون دیپلماتیک توسط ایران دارند.

4. سنجش تهدید فراتراز حد واقعی آن در خصوص تحرکات میدانی و دیپلماتیک بین جمهوری های آذربایجان و ارمنستان، ترکیه، پاکستان و روسیه در محدوده سرزمینی قفقاز جنوبی (مانند مانور مشترک ترکیه – آذربایجان – پاکستان) تماس های دیپلماتیک روسیه با ترکیه، آذربایجان و ارمنستان در روزهای اخیر، برخی محافل سیاسی و رسانه ای در ایران را به سمتی سوق داده تا فکر کنند توطئه ای در راه است که در آن مرز ایران و ارمنستان کلا و به صورت دائمی از بین می رود، تروریست های تکفیری و نیروهای اسرائیلی در مرز ایران جولان می دهند و هم راستا با اینها، طالبان نیز از سمت شرق ایران را تهدید خواهد کرد چون پاکستان حامی آنهاست و به مصداق مثل معروف، «دست اسلام آباد با آنکارا و باکو توی یک کاسه است!» هرچند این سناریوی بسیار بدبینانه فقط توسط برخی رسانه ها و کارشناسان مطرح می شود و هنوز ذهنیت غالب در کشور نیست ولی در همین حد هم سبب تاثیرگذاری منفی بر اذهان عمومی و مطالبه و فشار افکار عمومی بر مسئولین می شود و تا حدودی هم همین شده و مقامات ایران اعم از سیاسی و نظامی پیاپی اعلام می کنند که اجازه تغییر مرزها یا تغییرات ژئوپلیتیک در منطقه را نمی دهیم. نتیجه این موضعگیری ها، تبدیل فرصت های موجود در قفقاز جنوبی به تهدید و از دست رفتن جایگاه ایران در این منطقه خواهد بود؛ زیرا اگر تهدید بسیار فراتر از حد واقعی خودش سنجیده شود، چشم انسان را روی فرصت ها می بندد زیرا فرصت ها در مقابل تهدیدی هولناک، کم ارزش شمرده می شوند. 

واقعیت این است که تغییر ژئوپلیتیک فقط از طریق نظامی نیست، بنابراین راه مقابله با آن هم فقط نظامی نیست. به عبارت ساده تر اینکه تصور کنیم ارمنستان در اثر فشار آذربایجان و ترکیه و با چشم بستن روسیه روی این موضوع، استان سیونیک را به آذربایجان می دهد و ما عملا همسایه ای به نام ارمنستان نخواهیم داشت و با توجه به سیر تحولات اطرافمان، بیش از پیش در انزوای ژئوپلیتیکی خواهیم رفت، تصوری دور از واقعیت است. 

نخست اینکه موضوع مبادله ارضی در میان نیست و اصل قضیه موافقت ارمنستان با ایجاد دالان زنگه زور شامل جاده و خط آهن است که با فاصله از مرز ایران و ارمنستان و عمود بر مسیر ترانزیت نوردوز – ایروان احداث خواهد شد و وجود این گذرراه به معنی حذف مبادلات ایران و ارمنستان نیست ولی مسیر کامیون ها از سرزمین اصلی آذربایجان به برونبوم نخجوان و ترکیه و بالعکس که از خاک ایران می گذرد، تغییر خواهد کرد و آذربایجان و ترکیه در این زمینه از ایران بی نیاز خواهند بود. 

در این زمینه باید به جای کلی گویی به فکر محاسبات اقتصادی بود و برآورد کرد که کشورمان از این بابت چقدر درآمد از دست خواهد داد؟ اینکه مابه ازای آن در کجا قابل جبران است؟ جالب است بدانیم که اگر ایران به جای اصرار بر حفظ این مزیت حمل و نقل به هر قیمتی، در اتصال ریلی به آستارای جمهوری آذربایجان اهتمام ورزد، چند برابر بیشتر از درآمد ترانزیت یاد شده از محل مبادله کالا در کریدور شمال – جنوب درآمد کسب خواهد کرد. 

از سوی دیگر اگر بنا بر تهدید جمهوری آذربایجان و ترکیه باشد، ممکن است این دو کشور ترانزیت مسیر گرجستان را برای حمل کالا افزایش دهند وعلی رغم صرفه اقتصادی، جریان حمل و نقل از خاک ایران را قطع کنند. 

اگر ما واقعا از انزوای ژئوپلیتیکی نگران هستیم، باید ضمن تعامل با همسایگان، دست به گشایش ژئوپلیتیکی بزنیم و به جای مدل های همکاری دوجانبه به مدل های چند جانبه فکر کنیم که هم منافع و هم تداوم بیشتری دارند و به جای تخریب مناسبات با ترکیه و آذربایجان به خاطر کاهش مبادله با ارمنستان، به مدل منطقه 6 جانبه که قبلا ایده ما بود و سال گذشته توسط رجب طیب اردوغان مطرح شد، فکر کنیم که هم ارمنستان را داریم وهم 4 کشور دیگر را که در صورت همکاری فعالانه ایران و خروج از انفعال و لاک تدافعی، همین دالان زنگه زور که برخی کارشناسان با گذاشتن نام «دالان پان ترکیسم!» روی آن سعی دارند اصل قضیه را وارونه جلوه دهند، مدل 6 جانبه تجارت منطقه ای موفقی خواهد شد. 

5. از زمان آغاز جنگ دوم قره باغ، دو مساله حضور تروریست های تکفیری سوریه و نظامیان اسرائیل از نگرانی های اصلی ما هستند ولی تا کنون، سند متقنی در این زمینه ارائه نشده است. البته موضوع نفوذ اسرائیل در این منطقه، موضوع مهمی است که ممکن است این نفوذ حتی بدون خواست حاکمیت جمهوری آذربایجان و به صورت کاملا پنهانی صورت بگیرد و باید در این زمینه بسیار مراقبت شود. یکی از راه های مؤثر در این خصوص، حضور پررنگ ایران در آن سوی مرز است و مطمئنا این حضور پررنگ با تهدید محقق نخواهد شد. 

ولی در مورد حضور تروریست های تکفیری با منشاء سوریه، همواره با شک و تردید سخن گفته ایم. ما اکنون تاکتیک نظامی مان را بر مبنای مقابله با دشمنی موهوم که طبق گفته افراد مسئول، حضورو عدم حضورش برایمان آشکار نیست در این منطقه چیده ایم و سطح اقدام را تا اندازه ای بالا برده ایم که گویا این تروریست ها هر آن به خاک ما حمله خواهند کرد که اگر چنین بود چرا تا به حال که بیش از یک سال از جنگ 44 روزه قره باغ می گذرد، شاهد هیچ اقدامی از سوی این تروریست ها نبوده ایم؟ اگر خطری در این خصوص وجود دارد، چرا ما ناوگان جاده ای مان در این منطقه را روز به روز افزایش می دهیم؟ پس خودمان هم ادعای حضور تروریست های تکفیری در منطقه را باور نداریم!

6. اما نکته پایانی، سوالات و درخواست هایی از تصمیم سازان و تصمیم گیران ذیربط است. چرا ما به جای برگزاری مانورهای نظامی مقابل هم در دو سوی مرز، مانور مشترک نداریم؟ یا حداقل با پذیرش رزمایش همدیگر، چرا در حد افسرناظردر مانورها شرکت نمی کنیم؟ چرا دولت جمهوری آذربایجان را به صرف داشتن رابطه با اسرائیل عامل این رژیم علیه ایران می دانیم؟ مگر روسیه و ارمنستان هم با اسرائیل رابطه ندارند؟ چرا در مورد این دو کشور چنین گمانی نمی بریم؟ چرا به مزیت های دالان زنگه زور که ایجاد آن در آینده چندان بعید هم نیست فکر نمی کنیم و همواره سعی داریم به صورت رسمی یا غیر رسمی با چنین فرآیندی مقابله کنیم؟ اساسا اگر خود ارمنستان با چنین کاری موافقت کند ما چطور می خواهیم با آن مقابله کنیم؟ 

کارشناسان و تحلیلگران محترمی که در مقام تصمیم ساز یا عامل رسانه ای تاثیرگذار بر تصمیم گیری مسئولان با سنجش و برآورد غیرواقعی تهدید از سوی ترکیه و جمهوری آذربایجان، شکاف بین ایران با این دو کشور را روز به روز بیشتر می کنند، آیا در آینده می توانند پاسخ زیان های وارده بر منافع ملی را بدهند؟

کلید واژه ها: جمهوری آذربایجان آذربایجان باکو ایران و آذربایجان الهام علیف الهام علی اف مناقشه ایران و آذربایجان تنش میان ایران و آذربایجان


( ۴۳ )

نظر شما :

ناشناس ۱۲ مهر ۱۴۰۰ | ۱۲:۲۹
ابن نویسنده احتمالا ترکه مانور مشترک نداریم چون باکو ۹ استان ایران و میخواد چون اردوغان و علی اف نقشه دارن شمال و اشغال کنن و پلی ترکی زیر دریا بزنن بخاطر همین گلستان و مازندران و خاک ترکمنستان و گیلان و خاک آذرباییجان میدونن گلستان که ترکمنها هستن ،شرق مازندران و ترکها اقلیم ترک میدونن چون مازندران پایتخت صفوی هم بوده بیشتر بر اینکه اقلیم ترکه پافشاری میکنن! در گیلان هم که با گیلکها و تالشها درگیرن ، از سمت کردستان هم ترکیه خواستار سرکوب و حمله به کردهاست .همگرایی با باکو که دنبال تجزیه ایرانه چطور امکان داره ؟ نگاهی به تلویزیون آذرباییجان کنید ببینید چطور علیه ایران تبلیغ میکنه بیشترین تبلیغات ترکها علیه ایرانه همگرایی با چنین کشوری چطوری ممکنه ؟
فارس و کرد نیستم ۱۲ مهر ۱۴۰۰ | ۱۲:۴۶
جناب واحدی نتیجه جاده سازی و کارخانه سازی برای آذرباییجان چی شد ؟ برید بازم براشون جاده و کارخانه بسازید یا باهاشون مانور برگزار کنید که بیشتر به دشمنیشون با ایران ادامه بدن صبرکنید حداقل گرد و خاک توهینهای مقامات رسمیشون بخوابه بعد اینجوری بگید خودشون با دو همسایه ایران مانور برگزار کردن با پاکستان و ترکیه ، رانندگان ایران و دستگیر کردن ، جاده رو به روی ایران بستن، تازه به اینکه ایران به تنهایی مانور برگزار کرده اعتراض دارن ، اینا رو نمیگید قاجاریان که با کشتن زندیان و لرها رفتن طهران و حکومتشون و شروع کردن اینهمه بردن و خوردن از ایران بسشون نیست ؟ بازم میخوان بکنن از ایران ؟ نفس برگزاری مانور با پاکستان و ترکیه برای چی بود ؟ پیام به کی بود ؟ سردار اوغلوشون هم که تهدید میکرد پاکستان در تهران خواهد بود حداقل به بقیه ایران رحم نمیکنید به خودتون رحم کنید که تهرانید
محمد ۱۲ مهر ۱۴۰۰ | ۱۲:۴۸
حالا شما هم بسیار خوش بینانه با موضوع برخورد می کنید ، هدف آذربایجان و ترکیه ، ایجاد مرز مستقیم زمینی بین دو کشور به وسیله اشغال خاک ارمنستان است که طبیعتا ارتباط ما را با ارمنستان قطع کرده و در صورت عملیاتی شدن ، دوباره بعد از چند قرن با یک عثمانی جدید در شمال کشور مواجه می شویم ، در طول هزاران سال تاریخ کشورمان ، ارمنستان عنصر حیاتی برای ایران بوده است ، اشتباه ایران آن بود که در جنگ ترکیه و آذربایجان علیه ارمنستان ، از این کشور دفاع نکرد ، این مانور بی فایده اگر سال گذشته و با شلیک محدود به نیروهای آذربایجان صورت می گرفت شاهد مشکلات امروز نبودیم ،
صهیب بابایی توسکی ۱۲ مهر ۱۴۰۰ | ۱۳:۳۶
ایران میتواند با تغییر مرزهای آبی بین ایران و آذربایجان از تنش به وجود آمده سود ببرد. این کار را ایران میتواند از طریق نسب دکل حفاری نفت در دریای خزر انجام دهد.
علی ۱۲ مهر ۱۴۰۰ | ۱۴:۳۲
واقعا مقاله بینظیری بود که با واقعیات حاکم بر منطقه مطابقت میکنه . اگر واقعا کسی شکی یا ایراد واشکالی برای این مقاله داره بیان کنه ،اما هیچ اشکالی نیست . بلکه پان فارسهای ایرانشهری بازم پیداشون بشه و سیاه نمایی کنن و حرفهایی بزنن که از واقعیتها دور باشه. بهتره مسئولین ما اطلاعاتی در این حد داشته باشن و به جای گنده گویی سیاست برد برد رو دنبال کنن. وقتی وزیر امور خارجه ما اسم رییس جمهور اذربایجان رو رحمان علیف میدونه از مسایل منطقه چه اطلاعاتی خواهد داشت !
محمد ۱۲ مهر ۱۴۰۰ | ۱۴:۵۱
به عنوان یک آدم عادی هم میشه به سوالات آخر شما جواب گفت نیازی به تخصص نیست، عدم حضور در رزمایش های ترکیه و آذربایجان به دلیل دعوت نشدن برای آن است، نبود افسر ناظر هم به همین دلیل است. عامل صهیونیست بودن آن ها نیز به دلیل وجود شواهد در مورد آنان و نبود شواهد در مورد ارمنستان و روسیه است، یک نمونه اش شواهد عامل صهیونیست بودن آذربایجان این است که پهپاد های هرمس و... منهدم شده در نزدیکی سایت نطنز از این کشور بلند شده بودند. دالان زنگزور مزیتی که برای ما ندارد هیچ ضرر محض است، نگاه کوتاه شما به تجارت منطقه ای از این دالان است اما نظر ترکیه و آذربایجان ایجاد رقیب برای مسیر ایران در طرح یک راه یک کمربند چین است تا بتوانند یا ایران را دور بزنند یا از ایران امتیاز های زیادی بگیرند، در مورد کریدور شمال جنوب از طریق آذربایجان هم بدانید که لحظه ای که سیونیک به تصرف آذربایجان درآید این کوریدور یا با کریدور گوادر پاکستان- افغانستان- ترکمنستان- آذربایجان جایگزین می شود یا باید برای راه اندازی آن امتیاز بسیاری به آذربایجان داده شود. اینکه ارمنستان بخواهد این بخش را طی معاهده ای به آذربایجان تقدیم کند به تصمیم خود او بستگی دارد اما راه حل ما برای جلوگیری از این کار توصل به قوانین بین المللی با ادعای تهدید تروریستی در مرز های شمال غرب و ایجاد منطقه امن به عمق 40 کیلومتر است که شامل تمام استان سیونیک و جمهوری خودمختار نخجوان می باشد، همانند کاری که ترکیه در سوریه و عراق کرده است. به نظر همین مقدار کافیه و نیازی به پاسخ به سایر کوتاه نظری های شما وجود ندارد.
مجيد ۱۲ مهر ۱۴۰۰ | ۱۴:۵۶
روش زیرکانه برای تعویض جای ظالم و مظلوم...محاصره ایران توسط حلقه پانترکیسم ممکن نیست و شما رادار قبله را نمی بینی؟ قطع مسیر های ترانزیت ما به اروپا؟ حمله به تاسیسات اتمی از خاک آذربایجان چطور؟امکان ایجاد عین الاسد دوم مناسب برای حمله هوایی اسراییل به ما چطور؟ فقط مانده کل قفقاز را بدهند به ترکیه بعدش بیایند سراغ مردم آذربایجان... بنظر شما پانترکها هر جای کره زمین یک نفر ترکی صحبت کند، آنجا متعلق به الهام و اردوغان است و من خودم اگر نخواهم اینها نماینده و رییس من باشند چه کسی را باید ببینم نمی دانم..البته بنده همیشه به فعالیت تجزیه طلبها در این سایت هشدار داده ام ولی گویا سردبیر محترم بدش هم نمی آید..
ایران دوست ۱۲ مهر ۱۴۰۰ | ۱۵:۰۴
پانترکیسم دیگر بین مردم ایران تحمل نمیشود نویسنده محترم. مشکل اصلی همین تفکرات نژادپرستانه و قومگرایانه است. وگرنه خود شما چرا نمیگویید سالهاست به عنوان مثال کردها هم به رابطه با اسراییل متهم میشوند ولی هیچ سندی در این رابطه وجودندارد وهمین آذربایجان و ترکیه با اسراییل بالاترین سطح روابط را داشتند ولی در ایران ستایش هم میشدند.
جعفر ۱۲ مهر ۱۴۰۰ | ۱۵:۱۶
جالب است که ارمنستان ، روسیه و آذربایجان برقراری ارتباط زمینی و ریلی نخجوان و آذربایجان را از طریق خاک ارمنستان امضا کرده اند اما ایران مخالف آن است و هیچ حرفی هم به روسیه و ارمنستان نمی زند .
کامران ۱۲ مهر ۱۴۰۰ | ۱۶:۲۰
دالان زنگزور با توجه به اختصاص دالان لاچین به ارمنستان خواهی نخواهی ایجاد خواهد شد و روسیه نیز از این قضیه منتفع میشود و با امضای قرارداد صلح ضامن اجرای ان خواهد بود . عدم تخصیص این کریدور باعث لغو قراداد و قطعا باعث بسته شدن دالان لاچین و قطع کامل ارتباط ارامنه قره باغ با ارمنستان خواهد شد که بعید است ارمنستان تن به ان بدهد .پس بهتر است به جای تهییج بی جای افکار عمومی و هزینه تراشی به فکر تعامل با همه کشورها در جهت استفاده بهینه از این شرایط جدید بود
یاسوجیان ۱۲ مهر ۱۴۰۰ | ۱۶:۳۴
تحلیل درستیه
عبدالرضا ۱۲ مهر ۱۴۰۰ | ۱۷:۳۵
دالان زنگزور در مقابل دالن بسیار با ارزشتر لاچین به ازربایجان داده شده و ایران نمی تواند مخالفتی با ان بکند نویسنده در این مقاله منصفانه اطهار نظر کرده مسئولان ما هم اگر به جای ارمنستان مفلوک جانب ازربایجان را می گرفتند هم از نظر ایدئولوزی هم از نظر منافع ملی جلو بودند
زیتون ۱۲ مهر ۱۴۰۰ | ۱۸:۰۸
در جواب کامران، یعنی شما قره باغ کوهستانی را جزی از خاک آذربایجان نمی دونیدکه کریدور لاچین را به رسمیت می شناسین ....آقا اصلا پس چرا جنگ کردین .....ارمنستان که گفته بود اراضی اشغالی در مقابل استقلال یا الحاق قره باغ به خاکش .....خودتون هم می فهمید چیکار کردین .....این همه کشته برای رسمیت دادن به ارمنی بودن قره باغ....این وسط چرا پاچه ایران را میگیرید....نوابغ ژنتیک ....
امیر ۱۲ مهر ۱۴۰۰ | ۱۸:۳۱
نگارنده محترم که ظاهرا خود را بی طرف نشان می دهند بعد از کلی لالایی خواندن در نهایت نفرمودند چه مزایایی برای ایران به وجود آمده است؟؟؟ خبر بد برای شما این که مردم ایران نسبت به تحرکات پانترکیسم بیدار شده اند و به راحتی با قرص های آرامبخش شما به خواب نمی روند‌. ضمنا با یک جستجوی ساده در اینترنت درخصوص سایر مقالات نویسنده محترم به نتایج جالبی می رسید.
کوروش ۱۲ مهر ۱۴۰۰ | ۱۹:۲۳
خوف تاریخی که از ترکها مانع بهره گرفتن از فرصت هاست. نتیجه مانور چی بود؟؟ برای مدتهای مدید ایران نفوذ خود را در آذربایجان پر از پول و ثروت از دست داد و دیگه کسی در باکو جرات هواداری از ایران نداره درواقع با سیاست هیجانی ما در تله دیگران افتادیم و آذربایحان کاملا در آغوش اردوغان و اسرائیل غلتید. سیاست زیرزیرکی ما کاملا عیان شد و بر همه از جمله ملت ایران مشخص شد که ما با کشور ۹۹ درصد مسلمان ۹۰ درصد شیعه و هم فرهنگ و همزبان طیف عظیمی از ملت ایران نیستیم طرف ارمنستان هستیم. فوقش کریدور ندن ارمنستان الانم میگه بیاین جاده ها را باز کنیم و نتیجه همان خواهد بود. بجای کشور پیروز ثروتمند، طرف کشور فقیر تسلیم شده را بگیر براش جاده بساز سفره مردم هم روزبروز کوچکتر میشه.
پویا علامه ۱۲ مهر ۱۴۰۰ | ۲۱:۵۵
یک متن بسیار زشت و سخیف. انگار نویسنده خود را به خواب زده
امید ۱۲ مهر ۱۴۰۰ | ۲۲:۲۴
جناب ایراندوست پانکرد اظهار میدارد کردها با اسراییل هیچ رابطه ای ندارد و کنفرانس هفته قبل صهیونیست‌ها تو اربیل از یادش رفته اسناد دخالت کردهای بارزانی اقلیمک جعلی در کشتن شهید سلیمانی از یادش رفته بمباران مقر موساد تو اربیل توسط سپاه از یادش رفته اصلا همدستی کردها با اسراییل در همه پرسی چندسال قبل استقلال واهی کشورجعلی کردستان از یادش رفته که تنها کشور پشتیبان اسراییل بوده و بس
کوروش ۱۲ مهر ۱۴۰۰ | ۲۲:۲۴
نویسنده از اسم ایران خجالت بکشد و یاد بگیرد در قرن بیست و یکم جایی برای نژادپرستی و پانترکیسم وجود ندارد. باکو ادعای ارضی علیه ایران دارد بعد ما باید پاسخگو باشیم؟ اگر کشوری مثل رفیقتان ترکیه جای ایران بود تا حالا یک درخت هم در شمال ارس سالم نگذاشته بود! برای خودتان انشا ننویسید. اطلاعات عمومی مردم بالا رفته است.
فرزاد ۱۳ مهر ۱۴۰۰ | ۰۱:۳۴
متاسفانه نگارنده متن برای دادن آدرس غلط به مخاطب سعی کرده اوضاع را مبهم وبه قول خودش گرگ و میش نشان بده در صورتی که برای مخاطب آگاه افق دید کاملا روشن وتوطئه ها کاملا آشکار واظهرمن الشمس شده.
حسین ۱۳ مهر ۱۴۰۰ | ۰۴:۲۵
مردم برای احساس غرور کردن نیاز میهن پرستی دارند زمانی که ملی گرایی در یک کشور کشته شود ثمره اش قوم قبیله گرایی میشه من کاری به سیاست جهانی نظام فعلا ندارم ولی این منطقه خانه ماست ما باید همانطور که در سوریه و لبنان عراق حضور داریم برای کردها پدری کنیم و در سایر کشورها منطقه حضور داشته باشیم نمونه انش تفکرات قومی همین مطلب که آسمان و ریسمون به هم میبافد که دولت مجعول آذربایجان را تبرئه کند چه بخواهیم چه نخواهیم محاصره شدیم به همین زودی دود و چوب طالبان را هم لمس خواهیم کرد همین نگاه کور کورانه قومیست که چشم بر منافع ملی بسته روزگاری از آذربایجان شاه عباس و شاه اسماعیل و ستارخان ... بر میخاست حال به لطف امت سازی آقایان پیاده نظام پان ترکیسم زمانی خوزستان دروازه تشیع بود حال به مامن فعالیت وهابیون آقایان امروز که اب به گردن رسیده فکری کنید فردا که از سر گذشت ....
خزرها ۱۳ مهر ۱۴۰۰ | ۱۳:۳۴
باکو دشمن اما آنکارا رقیب است قطعا در شرایط خلا قدرت جمهوری آزاربایجان که در حافظه ی خود سال ها همکاری های تهران و ارمنستان و روسیه و دخالت های سیاسی مذهبی را ثبت کرده و همینطور مردمان آزاربایجان جنوبی که سال ها تحت فشار انواع رفتارهای فاشیستی اعم از ممنوعیت آموزش زبان مادری توهین تحقیر جعل تاریخ جعل هویت تجزیه ملک آزاربایجان بدون حفظ نام و بخشش قسمت هایی از آن به دیگر استان غیر ترک یا تلاش برای به هم ریختن بافت اتنیکی ارومیه بوده اند متاسفانه مثل چهارگوشه کشور دچار واگرایی از مرکز شده اند هر دو سوی آراز برای تهران ریسک بالقوه هستند اما ترکیه به هیچ عنوان ، در صورت فروپاشی کشور و تشکیل آزاربایجان جدید یا الحاق آن به آزاربایجان شمالی طبیعتا شاهد تشکیل کشور کردستان نیز خواهیم بود تهدید تشکیل کشور کردستان در مرزهای ترکیه برای آنکارا بیش از منافع تشکیل آزاربایجان برای ترکیه است لذا سیاست باکو شاید تجزیه جمهوری اسلامی ایران باشد اما سیاست ترکیه تمامیت ارضی آن و حفظ ثبات و استقرار حکومت تهران است البته در شکلی ضعیف به گونه ای که دست برتر در همه ی حوزه ها با انکارا باشد نه تهران
ایرانی ۱۳ مهر ۱۴۰۰ | ۱۳:۵۴
حق گفتی استاد حرف منطقی را باید پذیرفت
علیرضا ۱۳ مهر ۱۴۰۰ | ۱۷:۰۳
تحلیل سطحی و نظرا تی ساده انگارانه. هدف اصلی ترکیه ایجاد مرز زمینی با آذربایجان از طریق اشغال استان سینوک یا همان منطقه زنگه-زور خاک ارمنستان است. اگر واکنش مناسب نباشد. کل منطقه در عمل انجام شده قرار گرفته. روسیه هم نشان داده انگیزه ای برای دخالت در قفقاز ندارد. در صورت اشغال خاک ارمنستان توسط آذربایجان-ترکیه ایران هم باید نخجوان را اشغال کند. این حداقل واکنش باید باشد. تا عمل آنها خونسی و قدرت چانه زنی حفظ شود.
رضا ۱۳ مهر ۱۴۰۰ | ۲۰:۴۰
یکی از بهترین و بی طرفانه‌ترین مقاله‌‌هایی بود که در روزهای اخیر در خصوص تنش با آذربایجان خواندنم.
عباسی ۱۳ مهر ۱۴۰۰ | ۲۲:۴۴
نوشته منطقی بود. متاسفانه برخی مخاطبین حاضر نیستند واقعیت را قبول کنند. نمی دانم این دوستان چه سودی از دشمن ساختن ایران با ترکیه و آذربایجان می برند که حاضرند به هر دلیل سطحی متوسل بشوند و هر اطلاعات غلطی را ارائه دهند تا حرفشان را به کرسی بنشانند.
سنجری ۱۳ مهر ۱۴۰۰ | ۲۳:۳۹
تذکرات نویسنده بحق است. به نظر حقیر در این قضیه هر دو کشور ایران و آذربایجان مقصرند و هر دو ضرر می کنند و در صورت ادامه این تنش؛ در وهله اول به نفع روسیه، ارمنستان و ترکیه و در وهله دوم آمریکا و اسرائیل می شود
بهنام ۱۴ مهر ۱۴۰۰ | ۰۱:۵۷
نویسنده به پرسشهای ملت ایران پاسخ بدهد: با آن همه پشتیبانی از این جمهوری در جنگ سال گذشته، انعقاد قرارداد با این جمهوری برای ساخت سد خداآفرین در زمان اشغال این منطقه، نجات جان هزاران انسان در جنگ اول و... موارد بسیار زیاد دیگر، ایران دقیقا چه کار دیگری باید برای این جمهوری انجام میداد تا با این گستاخی دو راننده ما را دستگیر نکند؟ دیپلماسی ایرانی عزیز! خواهش می کنم سطح مطالب را بالاتر ببر.
بایرام ۱۴ مهر ۱۴۰۰ | ۱۳:۱۵
جناب آن موقعی که تفکراتی مشابه شما اردوغان را در برابر کودتاچیان حفظ کردند چون نسبت به او احساس برادری داشتند فکر توسعه طلبی های امروز اردوغان را کرده بودند؟ تبریز را برای حسن همجواری وبرادری با ترکها پیش کش کنیم راضی می شوید؟
کامران ۱۷ مهر ۱۴۰۰ | ۲۲:۵۵
در جواب کاربر زیتون: جناب ، این کریدورها در چارچوب تمامیت ارضی اذربایجان و ارمنستان خواهد بود و مبنی بر جدایی جایی نیست انچه مسلم است قره باغ جزیی از خاک اذربایجان است و اگر راهی هم اختصاص یافته صرفا جهت ارتباطات مردم دو سوی ان است ، درک این موضوع انقدر سخت است؟ البته از کسی که ادعای مضحک پنهان کردن بمب اتمی در نفتکش توقیفی توسط امریکا و‌ منفجر کردن ان حرف میزند توقع بیشتری از این نیست!! نابغه ژنتیک
حسین پور ۱۸ مهر ۱۴۰۰ | ۰۲:۰۲
نوشته ای منطقی است که به نظرم اکثرا اطلاعات و تحلیل هایش صحیح است و در این فضا انتشار چنین مطالبی واقعا لازم است و از سایت دیپلماسی ایرانی تشکر می کنم. و در مقابل مخالفت غیر منطقی برخی مخاطبین که واقعا حرفی برای گفتن ندارند بجز اتهام زنی بدون سند، فقط یاد این شعر شیخ اجل سعدی شیرازی کمی افتم که فرموده: با سیه دل چه سود گفتن وعظ نرود میخ آهنین در سنگ اینها کاری با محتوای مطلب و منطق آن ندارند بلکه بنا را بر مخالفت با هر ایده بجز ایده خود گذاشته اند.