آسیب شناسی روابط ایران و عربستان و راه های برون رفت از آن
نشانه های تحول در روابط تهران و ریاض
نویسنده: پارسا جعفری، کارشناس روابط بین الملل
دیپلماسی ایرانی: با نگاهی گذرا به مواضع چند ماه اخیر جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی می¬توان به خوبی به این نکته مهم پی برد که دشمنی محضی که در طول سال های گذشته بر سیاست خارجی آنها غالب بود، به طرز چشمگیری کاهش پیدا کرده است. از طرف سعودی¬ها، ولیعهد محمد بن سلمان اخیراً اظهار داشت که او به دنبال یک رابطه خوب و ویژه با ایران است. همچنین از طرف ایران نیز اقدامات عملی و جدی برای نزدیکی به ریاض انجام شده است. طوری که بلافاصله پس از این اظهارات، با حضور و همکاری نخست وزیر عراق، یک هیئت عالی رتبه ایرانی با همتایان سعودی خود جلساتی طولانی را در عراق برای حل و فصل بحران های منطقه ای بین دو کشور برگزار کردند.
واقعیت امر این است که دو کشور بازیگرانی هستند که هرگز نمیتوانند نقش و نفوذ یکدیگر را در راهبرد کلان خود نادیده بگیرند. ایران بهمنزله دروازه ورودی کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز برای عربستان است و عربستان نیز خود را دروازه ورود ایران به کشورهای عربی و آفریقایی میداند، بر همین اساس رفتار متقابل آنها بر امنیت دو کشور به طور چشمگیری تأثیرگذار است. با این حال رویکرد رفتاری ایران و عربستان در چند دهه اخیر بهویژه در روند تحولات پیچیده خاورمیانه، خلیج فارس، جهان عرب و اسلام، نشان داده که منافع آنها به شکلی متعارضی در تقابل با دیگری تعریف شده، که این عامل خود تعاملات سیاست خارجی دو کشور را با چالشهایی عمده¬ای روبهرو کرده است.
آنچه درحالحاضر میتواند تحولی در افق روابط دو کشور ایجاد کند، اعتمادسازی متقابل آنها در منطقه است. این دو کشور ناگزیر باید در راستای کنترل بحرانها در خاورمیانه و رفع هرگونه رقابت حاصل از این بحرانها تعامل کنند تا در این فضا به منافع خود دست یافته و قطار روابط و تفاهم دوجانبه را روی ریل بگذارند. در این راستا گذار دو کشور از بیاعتمادی متقابل و آغاز تعامل سازنده، می تواند به عنوان نقطه شروع تنش¬زدایی در نظر گرفته شود. به گونه ای که با دیدگاه های سازنده و روش گفت وگو محور، این دو کشور مهم منطقه و جهان اسلام در چارچوب منافع مشترک برای نیل به صلح و ثبات و توسعه منطقه ای با هم همکاری کرده و با پشت سر گذاشتن اختلافات، وارد فصل تازه ای از تعامل شوند.
طبعاً دشواریهای چندبعدی روابط ایران و عربستان که امروزه در پروندههای متعدد منطقه ای، آنها را رویاروی یکدیگر قرار داده است، بهسادگی قابل حل نیست، اما با این وجود میتوان امیدوار بود که مسائل گامبهگام حل شوند. هر چند نباید خوشبین بود که اختلافات منطقه ای آنها به زودی حل شوند؛ ولی حداقل می توان انتظار داشت که بحران های دو جانبه، کنترل شده و تخفیف یابد و متعاقب آن زمینه برای همکاری جهت کاهش بحران های منطقه ای بین دو کشور فراهم آید.
در این مسیر اقداماتی چون تلاش برای رویارویی با افراطگرایی در منطقه با توجه به توافقنامه امنیتی 2001 و تشریک مساعی در این زمینه، گام مهمی است که میتواند در کوتاهمدت مورد توجه دو کشور قرار گیرد. ایران و عربستان، سود مشترکی در تضعیف جریانهای افراطی دارند؛ زیرا همچنان که تجربه افغانستان نشان میدهد، استفاده ابزاری از از این گروه ها در یک پرونده، بهکارگیرنده را از تهدیدات آنها در آینده ایمن نمیکند. مسئله دیگر کاهش تنش های شیعی – سنی است که با توجه به جایگاه دو کشور در منطقه و جهان اسلام، رفع این تنش نقشی محوری به آنها در این عرصه میدهد. تنشهای فرقهای، توان مدیریت منطقهای دو کشور را میکاهد و در عوض نقش بازیگران فرامنطقهای را در پروندههای حساس منطقه افزون میسازد. کاهش تنشهای فرقهای و ایدئولوژیکی نیز از جمله پرونده های است که امید میرود با همراهی دو کشور در کوتاهمدت حل و فصل شوند.
به هر تقدیر، نشانه ای هر چند اندک از تحول در روابط ایران و عربستان آغاز شده است، حال باید امیدوار بود این تحول در کوتاهمدت به پروندههای حساس منطقه سرریز کند. این مسئله در مرحله اول نیازمند حسن نیت طرفین درگیر و رسیدن آنها به این جمعبندی است که لزوم کاهش تنشها در سطح منطقه وجود دارد. در مرحله بعدی، ازطریق رایزنیهای سیاسی مستقیم و غیرمستقیم میتوان در زمینه مسائل مورد اختلاف مذاکره کرده و آنها را تا حدی به سمت حلوفصل و مدیریت بحران سوق دهند.
در طول سال های اخیر الگوی رفتاری جمهوری اسلامی ایران در منطقه و به ویژه در رابطه با عربستان حاکی از آن بوده که با ارائه پیشنهادها و طرحهایی برای گفت وگو و همکاری در منطقه خلیج فارس؛ از جمله پویش صلح هرمز (ابتکار امید) پیشگام مسیر مودت و همکاری منطقهای بوده و از طریق ارتباط با سایر بازگیران منطقه ای، سعی در کاهش تخاصمات و تنش زدایی داشته است. حال اکنون نوبت ریاض است که با گشاده دستی به حسن نیت ایران پاسخ مثبت دهد. سعودی ها باید به این درک برسند که همان گونه آمریکا با اعمال فشار حداکثری در برابر ایران نتوانست به طور یکجانبه به اهداف خود برسد، طبیعتاً آنها نیز نخواهند توانست نظم منطقهای و سیاستهای حاکم بر منطقه را صرفاً بر اساس تمایلات خود تعیین کنند. در این میان شرایط نظام بینالملل، سیاست قدرت و جبر ژئوپلیتیک حکم میکند که عربستان با موقعیت منطقهای ایران کنار بیاید و باید براساس معادلات قدرت، موقعیت منطقه ای ایران را به رسمیت بشناسد. حال با عنایت به مواضع عاقلانه جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه و همسایگی با عربستان، این سعودی ها هستند که باید با شرایط جدید جهانی و منطقهای کنار بیایند و در جهت پیشبرد تنش زدایی در سطح منطقه و خاتمه دادن به بحران ها پیشگام شوند.
نظر شما :