ابزاری که برای توسعهطلبی استفاده میشود
مزدوران و بازیگران غیر دولتی مسلح، اسلحه پنهان ترکیه
دیپلماسی ایرانی: اخبار پیرامون حضور ترکیه در یمن بنا به در خواست مساعدت سعودی از آنکارا جهت حضور همسو و همراه با ریاض تحت عنوان ائتلاف از جمله مباحثی است که در هفته گذشته مورد توجه تحلیل گران و اصحاب رسانه قرار گرفت. بطوریکه گمانه زنی ها درباره چگونگی پاسخ گویی ترکیه به این پیشنهاد و دعوت سعودی برای حضور فعال در یمن و واکاوی ابهامات موجود درباره کمیت و کیفیت آن بخش اعظم تحلیل ها را شامل شده است.
اگرچه پاسخ سریع و بدون وقفه آنکارا به درخواست ریاض برای حضور فعال در یمن، موجب تعجب و شگفتی نشد و همانگونه که انتظار آن می رفت اتفاق افتاد، اما اینکه میزان کنش گری آنکارا در کنار ریاض در یمن تا چه اندازه می باشد و آنکارا براساس چه رویکردی در میدان یمن فعالیت خواهد کرد و آینده این کنش گری به کجا ختم خواهد شد، و ... همگی از جمله پرسش هایی است که در این باره مطرح هستند. اما پرسش مهم تر در این باره شیوه و روش عملکردی آنکارا در استفاده از شبه نظامیان در مناطق بحران در راستای اهداف و برنامه های خود است که به بخشی از راهبرد مداخله نظامی ترکیه تبدیل شده است.
در واقع آنکارا به واسطه راهبرد حضور در میدان های بحران منطقه ای در سال های اخیر علاوه بر آنکه تمهیدات سیاسی را سرلوحه کار قرار داده است، استفاده از ابزارهای مختلف جهت نهادینه سازی نقش هیتروداکسیک (دخالت حداکثری) در محیط آشوب و بحران را مورد بهره برداری قرار داده است؛ بطوریکه در مسیر مداخله جویی نظامی و در ذیل رهیافت های توسعه طلبانه، علاوه بر استفاده از نیروهای نظامی، از شبه نظامیان تازه ظهور یافته در چند ساله گذشته در محیط جغرافیایی منطقه در مختصات خاورمیانه با شاخص های تکفیری – سلفی در خدمت اهداف خود به کار برده است.
در واقع آنکارا در عرصه فعالیت های توسعه گرایانه در میدان های بحران منطقه ای با شاخص های تعارض، یک فضای توپولوژیک با ویژگی های مجموعه ای به هم مرتبط را در جهت حصول به اهداف مورد نظر ترسیم کرده است. اگر چه برحسب مرز بندی های جغرافیایی میدان کنش منطقه ای ترکیه دارای ویژگی هایی از فضای هاسدورف یا فضای جداسازی شده از هم محسوب می شوند اما از حیث عملیاتی – راهبردی، فضاها یا مناطق در نظر گرفته شده در درون برنامه ها و اهداف سیاست خارجی ترکیه زنجیره های بهم پیوسته ای به شمار می روند که در بالفعل سازی توانمندی ها و ظرفیت های کنشگری ترکیه در عرصه فیزیکی و دیپلماسی مؤثر خواهند بود.
حال اگر نقش و جایگاه شبه نظامیان خارجی را به این رویکردهای عامل گرا و شاخص محور اضافه کنیم، شاهد یک وضعیت الگوریتمی از مؤلفه های در دسترس در درون راهبردهای منطقه ای ترکیه هستیم؛ با توجه به اینکه سنگ بنای سیاست خارجی ترکیه جهت تأمین منافعش اتکاء به قدرت سخت و مجموعه تابع آن است، اعزام تجهیزات نظامی و انتقال شبهنظامیان را در راستای اهداف و منافع ترسیمی - تدوینی در دستور کار قرار داده است.
واقعیت این است که حضور جنگجویان تروریستی وفادار به ترکیه در قبال دریافت پول در مناطقی که آنکارا به آنها ماموریت می دهد، سبب شکل گیری شبکههای بزرگ فعالی از ترور، تحت فرمان ترکیه شده و می شود. این شبه نظامیان و مزدوران در راستای منافع و سیاست های آنکارا به نیابت از این کشور این بار می خواهند به درخواست آنکارا و در ازای دریافت پول وارد میدان نبرد و ستیزه در یمن شوند.
قابل ذکر است که با توجه به آنچه گفته شد راهبردهای ستیزه جویانه ترکیه علیه مردم یمن اولاً در امتداد راهبردهای مداخله جویانه و سیاست دخالت آشکار ترکیه در دیگر مناطق بحران در خاورمیانه می باشد؛ ثانیاً تجربه حضور موفق در قره باغ و دستاوردهای آن آنکارا را مجاب به حضور بی درنگ در یمن و قبول پیشنهاد ریاض کرده است؛ ثالثاً روحیه بالای نظامی گری ترکیه به عنوان یک عامل مهم در اتخاذ تصمیمات و اقدامات آنها مبنی بر حضور نظامی در مناطق بحران مانند یمن تأثیر بسزایی دارد؛ و بالاخره اینکه استفاده از عناصر گروهک های تروریستی و انتقال مزدوران از سوریه به یمن به مانند مناطق دیگر بحران همچون قره باغ و لیبی به چند بعدی کردن روند راهبردی دخالت نظامی ترکیه در میدان های آشوب منطقه ای کمک فراوانی کرده است. بطوریکه از یکسو موجب شده تا ترکیه علاوه بر داشتن انگیزه های دخالت نظامی و تلاش برای نفوذ و توسعه آن در مناطق مورد نظر، چرخش استراتژیک داشته و از نبرد نیابتی یا مستشاری وارد مرحله اقدام مستقیم نظامی شود.
از سوی دیگر نیز ترکیه با کمک مزدوران حقوق بگیر خود توانسته است یک یگان وحشت را راه اندازی کند، که اعمال و اقدامات آنها به دلیل نداشتن رابطه مستقیم و قانونی با آنکارا مشمول کنوانسیون های جنگی نمی شود. از این رو هر گونه رفتار و عمل غیر انسانی که از سوی آنها سر می زند نه تنها محدودیتی ندارد بلکه موجب ایجاد وحشت جمعی در محیط های بحرانی و در جبهه های نبرد شده که به سود ترکیه تمام شده است.
به هر رو گزینه استفاده گسترده و بدون محدودیت از مزدوران و گروههای مسلح غیردولتی توسط ترکیه گویای نکاتی از قبیل درک واقعی آنکارا از شرایط محیطی و بحران در منطقه و نقشی دارد که اینگونه مزدوران با گرایشات رادیکال مذهبی – دینی می توانند در راستای منافع ترکیه داشته باشند. به علاوه اینکه استفاده وسیع و بهره گرفتن سیاستی و موقعیتی از این عناصر اجیر شده از سوی ترکیه نشان دهنده تصویری واضح و مشهود از ضعف دولتهای شکننده در منطقه از یکسو و بهم ریختگی اوضاع محیطی در مناطقی از خاورمیانه از سوی دیگر است که درگیری ها در آنجا در حال جریان می باشد. بنابراین ترکیه توانسته است با برقراری یک رابطه ویژه با شاخص های حامی – پیرو، ساختار و عاملیت از سوژه ها و بازیگران غیردولتی در خدمت اهداف و برنامه های خود استفاده کند. بطوریکه استفاده از شبه نظامیان به بخشی از راهبرد نظامی آنکارا در ذیل فعالیت های منطقه ای این کشور در عرصه سخت تبدیل شده است.
نظر شما :