ایران باید به هوش باشد
استفاده تاکتیکی اردوغان از سیاست «بی خردی» با هدف تحقق رویای ۲۰۲۳
نویسنده: اسلام ذوالقدرپور، دانشجوی دوره دکتری سیاستگذاری عمومی
دیپلماسی ایرانی: در جهان سیاستگذاری که هیچ کرانهای برای آن مفروض نیست، برخی سیاستگذاران سعی دارند تا برای پیشبرد سیاستهایشان، خود را به نادانی و حتی بیخِرَدی بزنند! برخی سیاستگذاران پر ادعا که در بسیاری سیاستهای خود متحمل شکست شدهاند، برای گریز از واقعیت و کتمان شکستهای خود به تاکتیک بیخردی روی میآورند. تاکتیک بیخردی بسیار فراتر از یک روند نادانی در سیاستهاست، زیرا سیاستگذاری که به بیخردی متوسل میشود علاوه بر نادانی به حرص و طمعی سیریناپذیر نیز گرفتار می شود که وی را به عمق دره حماقت رهنمون میکند. چنین سیاستگذاران بیخرد را میتوان در همه کشورهای جهان و حتی در بالاترین جایگاه سیاستگذاری در هر دولتی مشاهده کرد. برخی سیاستگذاران ایرانی در حوزههای مختلف بهخصوص سیاستگذاری داخلی و سیاستگذاری خارجی نیز پوششی از بیخردی را در سیاستگذاری خود دارند. اما در منطقه آسیای جنوب غربی تا شمال آفریقا طی چند سال اخیر بارزترین جلوههای بیخردی را میتوان در سیاستگذاری عمومی جناب آقای رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه به خوبی مشاهده کرد.
پیشینه حدود دو دهه حاکمیت مطلق اردوغان در سپهر سیاسی ترکیه و نظام بینالمللی نشان میدهد که ایشان در فرآیندی از بیخردی در حرکت بودهاند. اردوغان به عنوان حاکم مطلق ترکیه، روندی از یک سیاستمدار و سیاستگذار خردمند در آغاز سال 2000 و پیروزی در انتخابات 2002 با حزب عدالت و توسعه، برتری در تحولات بهار عربی تا کودتای 2016 و تقابل با تمام کشورهای همسایه را طی کرده، اکنون به عنوان یک رهبر و سیاستگذار مستبد و بیخرد در نظام بینالمللی مشهور است.
حضور اردوغان در جشن پیروزی دروغین آذربایجان بر ارمنستان، وارونهسازی اصل شعر حماسی آذری (ارس – آراز آراز) به نیت تفرقهافکنی و تنشآفرینی در ایران و کنش متقابل ایرانیان را میتوان در چارچوب تاکتیک نابخردانه اردوغان در موارد زیر مورد بررسی قرار داد:
یکم - هماهنگی خاص با اهداف اسرائیل: یکی از بارزترین مؤلفههای سیاستهای نیرنگگونه اردوغان در منطقه را میتوان ادعاهای نمایشی و دروغین او در مورد اتحاد کشورهای اسلامی و برادری اسلامی به خصوص همراهی با فلسطین و ایران طی دو دهه اخیر دانست. ادعاهایی که ریشه در سیاست نیرنگساز اردوغان برای تثبیت و افزایش قدرت ایشان در داخل ترکیه و سایر کشورهای اسلامی منطقه از شرق دور تا آسیای جنوب غربی، قفقاز، شمال آفریقا و شرق اروپا دارند. این سیاست دروغین "برادری اسلامی" به دستاویزی برای فریب رهبران، سیاستگذاران ارشد و شهروندان جهان اسلام تبدیل شده تا ترکیه و اردوغان از آنان سواری مجانی بگیرند و به اهداف خود یعنی ابرقدرتی در جهان دست یابند.
برجستهترین جلوه این سیاست دروغین و نیرنگگونه اردوغان را میتوان در تقابل و نزاع دروغین رسانهای با اسرائیل مشاهده کرد، در حالی که سران ترکیه همواره روابط سیاسی، اقتصادی و نظامی خاص و خوبی با اسرائیل دارند و طی همین چند هفته اخیر نیز خبرهایی از دیدار برخی سران دولت اردوغان بهخصوص هاکان فیدان، رئیس سازمان اطلاعات و امنیت ملی ترکیه با برخی مقامات اسرائیل منتشر شده است. گویا نتیجه این دیدارها نیز انتخاب و انتصاب یک شخصیت دارای گرایش ایرانشناسی به عنوان سفیر جدید ترکیه در اسرائیل بوده است. 1
اردوغان و دولتش در رقابت شدید و منازعه گسترده ایران و اسرائیل، تا جایی که منافعشان ایجاب کرده در تیم اسرائیل حضور داشته و به نفع این کشور بازی کردهاند. هر چند برخی اقدامات ظاهری و شاید همکاریهایی با ایران داشتهاند، اما حوادثی مانند ترورهای عجیب و پیچیده در ایران و حتی ترور اخیر در آبسرد دماوند را میتوان با احتمال نقش ترکیه در این اقدامات، مورد بازبینی و بررسی مجدد قرار داد.
دوم - توهم سیاست راهبردی 2023 در قفقاز و آسیای میانه: یکی از نمادهای برجسته سیاست بیخردی دولت ترکیه و شخص جناب اردوغان طی دو دهه اخیر به سیاستگذاری متوهمانه چشمانداز آرمانی 2023 یعنی تصرف و اشغال سرزمینهای تحت حاکمیت امپراتوری عثمانی برمیگردد.
راهبرد آرمانی 2023 اردوغان که بیشتر بر اشغال و تصرف سرزمینهای عربی استوار بود با تحولات بهار عربی به اوج خوشخیالی رسید و مداخله در سوریه، عراق، تونس، لیبی، مصر و ... را به دنبال داشت. اما با شکست مستمر در سیاست اشغال کشورهای عربی بهخصوص سوریه و عراق، اردوغان برای جبران شکست خود در حوزه جغرافیایی عربی، پیگیر سیاست اشغال سرزمینی در منطقه قفقاز و آسیای میانه با استفاده از سیاستهای قوم گرایانه و تنش آفرینی قومی و نژادی در این مناطق است!
پروپاگاندای رسانهای بسیار گسترده پیرامون پیروزی دروغین جمهوری آذربایجان بر ارمنستان در کشورهای منطقه بهخصوص ایران، ترکیه، آذربایجان و حتی پاکستان و افغانستان و ... را میتوان یکی از ابزارهای دولت ترکیه برای تهییج و تحریک شهروندان این کشورها برای الگوپذیری از سیاستهای نمایشی اردوغان، منجیسازی و اسطورهسازی از اردوغان محسوب کرد که اصل تمامیت ارضی بسیاری از کشورهای منطقه را تهدید میکند.
اردوغان که همچنان در سخنرانیهای خود به چشمانداز آرمانی 2023 ترکیه بزرگ و قدرتمند اشاره دارند، در رقابت با فرانسه، یونان، عربستان، امارات متحده عربی و ... شکست خورده و برای سرپوش نهادن بر این شکستها، به قدرتنمایی نمایشی در قفقاز بهخصوص مرزهای ایران متوسل شدهاند. این رویکرد بیخردی دولت ترکیه و شخص اردوغان نهتنها سودی برای ایشان ندارد بلکه وی را بیش از پیش گرفتار خواهد کرد.
سوم - ضعف و خواب آلودگی سیاستگذاران ایرانی: طی چند سال اخیر سیاستگذاران ایرانی در مقابل برخی زیادهگویی و زیادهخواهیهای دولت ترکیه، سیاست خویشتنداری و سکوت در پیش گرفته، با این سیاست سکوت سبب افزایش توهم سیاستگذاران بیخرد ترکیهای شدهاند. سکوت و کمتحرکی دیپلماتیک ایران در مقابل سخنان و اقدامات دولتمردان ترکیه در مواردی مانند تهدید به تصرف بخشی از ایران (دامبات ماکو) توسط وزیر کشور ترکیه، حمله شدید رسانهای به برخی نیروهای منطقهای ایران مانند تیپ زینبیون و تیپ فاطمیون در رسانههای ترکیه، کشته شدن چند شهروند ایرانی در مرز ترکیه و.... را میتوان دلیلی بر گستاخی و بیخردی سران ترکیه بهخصوص جناب اردوغان در تهدید تمامیت ارضی ایران دانست.
به صراحت میتوان گفت که شعر ارس (آراز آراز) که توسط اردوغان خوانده شده، بسیار تأثیرگذارتر از برخی سیاستهای منفعلانه ایران در مقابل گستاخیهای اردوغان طی دو دهه اخیر بوده است. زیرا این شعرخوانی اردوغان سبب شده تا موجی فراگیر در سراسر کشور بهخصوص در مناطق آذریزبان ایران علیه ادعای دروغین افرادی بیخرد مانند رجب طیب اردوغان، ایجاد شود.
چهارم – توسل به تحلیلهای سست پیرامون اردوغان و دولت جدید آمریکا: یکی از مؤلفههای ضعف و سکوت ایران بهخصوص دستگاه دیپلماسی ایران به گستاخیهای نابخردانه دولت ترکیه را میتوان ضعف و سستی بسیاری تحلیلهای مدعیان در حوزه سیاست خارجی و روابط بینالمللی دانست. این ضعف و سستی تحلیلگران بهویژه در حوزه ترکیه و ماهیت سیاستگذاری جناب اردوغان به خوبی نمایان است.
برخی تحلیلگران محترم به جای تحلیل و تفسیر ماهیت ذهنی، مؤلفهها و جلوههای سیاستگذاری خاص جناب اردوغان، بلافاصله بعد از شعرخوانی ایشان به انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا متوسل شدند و تغییر ترامپ را یکی از عوامل اصلی گستاخی جدید اردوغان در منطقه تفسیر کردند!
ماهیت ذهنی و سیاستگذاری جناب اردوغان به گونهای است که تغییر دولت در آمریکا چندان بر ایشان تأثیر نخواهد داشت، زیرا اردوغان نشان دادهاند که همزمان با "احمق" خوانده شدن از سوی ترامپ، بازهم به دنبال کسب همکاری و همراهی ترامپ بوده و حتی نامه جانم فدایت برای ترامپ ارسال کردهاند.2
بنابراین ضروری است به جای تحلیل و تفسیر ضعیف و سست در مورد سیاست خارجی ترکیه و آمریکا در منطقه، به تحلیل و کنکاش ماهیت ذهن و سیاستگذاری رجب طیب اردوغان پرداخته شود، زیرا سیاست خارجی ترکیه به مانند قرون وسطی تنها در اختیار مطلق اردوغان است، نیات و امیال ایشان بر منافع راهبردی ترکیه برتری دارد!
*
فارغ از هر گونه حب و بغض سیاسی نسبت به مسائل داخلی ترکیه و پیشینه دو کشور ایران و ترکیه که دارای تاریخی بسیار درخشان و شهروندانی آگاه، فهیم و فرهیخته همراه با روابط و مناسبات بسیار نزدیک و مسالمتآمیز هستند، میتوان رجب طیب اردوغان را رهبری بیخرد دانست که گرفتار توهم قدرتطلبی مطلقه شده و در این فرآیند حتی نمیداند که چه بر زبان میآورد و چگونه شهروندان دو کشور را گرفتار تنش میکنند.
سیاستهای نابخردانه دولت ترکیه طی یک دهه اخیر به سبب قدرت طلبیهای اردوغان در منطقه، شرایط بسیار دشواری برای شهروندان این منطقه ایجاد کرده است که همواره باید در هراس از یک تنش یا منازعه جدید با بازیگری دولت اردوغان باشند. البته سیاستگذاریهای یک دهه اخیر اردوغان هیچ نشانهای از سیاستهای خردمندانه دهه اول حکومت ایشان ندارد، بلکه دهه دوم حکومت ایشان در ترکیه نماد تمام عیار یک سیاستگذار بیخرد بوده است.
با توجه به پیشینه شعر زیبای ارس (آراز آراز) که واگویه داغ جدایی بخشهایی از ایران به زبان شهروندان آذری ایران است و هر کودک آذریزبان از اصل ماجرای سروده شدن این شعر و داغ دو قرن جدایی بخشهایی از ایران آگاهی دارد، گویا رجب طیب اردوغان نیز داغ پیوستن به ایران، جذب و پذیرش در فرهنگ و تمدن ایرانی را دارند!
**
نیت اصلی سیاستگذار اعظم ترکیه که در قالب شعر ارس (آراز آراز) بیان شده است را نباید با برخی توجیهات ساده به فراموشی سپرد. شعرخوانی جناب اردوغان یک حادثه محسوب نمیشود و توجیهات ساده برای سرپوش نهادن بر نیات راهبردی و سیاسی این سخنان توسط برخی مسئولین دولت ترکیه که همواره از الطاف ترکیه به ایران در مقابل غرب و تحریمهای اقتصادی سخن میگویند نیز تنها میتواند برای افراد یا سیاستگذاران سادهلوح ایرانی قابل پذیرش باشد.
گویا سران دولت ترکیه بهخصوص رجب طیب اردوغان که دچار روندی نابخردانه در مقابل ایران هستند، فراموش کردهاند که اولین بازیگر منطقهای که از هر گونه تنش قومی و نژادی در غرب و شمال غرب ایران آسیب خواهد دید، ترکیه خواهد بود. بیخردی اردوغان برای تحریک شهروندان ایران با نمایش دروغین پیروزی در باکو، در نهایت دامنگیر دولت ترکیه خواهد شد.
بسیار سادهلوحانه خواهد بود که شعرخوانی جناب آقای اردوغان را فارغ از نیات و سیاستگذاری راهبردی ایشان در آسیای جنوب غربی و قفقاز بزرگ مورد تأمل قرار دهیم. بنابراین سیاستگذاران سیاست خارجی و دستگاه دیپلماسی ایران باید بررسی دقیق نیت و اهداف شعرخوانی رئیس جمهوری ترکیه و پیامدهای آن در رژه نظامی باکو را در چارچوب سیاستگذاری راهبردی بهخصوص چشمانداز آرمانی 2023 اردوغان در اولویت دستورکار خویش قرار دهند.
منابع:
1- خبرگزاری دانشجویان ایران- ایسنا. 20 آذر 1399، به آدرس: https://www.isna.ir/news/99092015534
2- خبرگزاری دانشجویان ایران- ایسنا. 10 اردیبهشت 1399، به آدرس: https://www.isna.ir/news/99021007425
نظر شما :