لزوم جدا شدن اروپایی ها از یک مسیر
اروپا در راه آمریکا؟!
نویسنده: موحد زاهدی، دیپلمات بازنشسته
دیپلماسی ایرانی: وقایع مشکوک در فرانسه و اتریش در آستانه انتخابات امریکا و عکسالعمل عجیب و مشکوک تر مقامات فرانسوی به آن نشان از آن دارد که اتحاد نانوشته تندروان تکفیری – غربی، برنامه های مهمی برای اروپا و سوق دادن آن به سوی مواضع تند آمریکایی در قبال خاورمیانه دارند.
همزمان با توییت ماکرون وتاکید مجدد وی بر اینکه «از هیچ چیزی کوتاه نمی آییم» نخست وزیر وی سخنان واضحتری گفت : «می خواهم اینجا تمام مصالحهها و توجیهاتی که در مواجه با اسلامگرایی رادیکال صورت گرفته را تقبیح کنم که می گوید ما باید خودمان را سرزنش کنیم و از استعمار پیشمان باشیم.»
وی همچنین خطاب به فرانسویها گفت: «نخستین روش بردن یک جنگ این است که ملت ما استوار و متحد باشند، به ریشههایمان، هویتمان، جمهوریمان و آزادیمان مفتخر باشیم» وافزود: «دیگر تمام شد. دیگر هیچ گونه اغماضی از سوی روشنفکران و احزاب سیاسی پذیرفته نیست. همه ما باید بر اساس ارزشهایمان و بر اساس تاریخمان متحدشویم.»
به نظر نمیرسد این اظهارات فی البداهه گفته شده باشد و خصوصا جملات نخست وزیر فرانسه حکایت از آمادگی قبلی برای ورود به فاز جدیدی از رودررویی دارد. اگرچه این سخنان به بهانه مقابله با تندروان اسلامی ایراد شده، اما به وضوح و بر خلاف گذشته و برخلاف اظهارات مقامات میانه روتر اروپایی از تاکید بر تفکیک اسلام از روشهای تکفیری خالی است و این می تواند هشدار خطری برای آمادگی فرانسه برای ورود به فاز جدید باشد که احتمالا شامل دخالت بیشتر در خاورمیانه خواهد بود که البته به نوعی در لبنان آن را آغاز کرده است.»
وقایع وحملات اتریش نشان میدهد که طراحان اصلی این روند نه فرانسه که کل اروپا را در نظر دارند و به نظر می رسد از خارج اروپا هدایت میشوند. روندی که میتواند به نزدیکی بیشتر وعملی اروپا با آمریکا در خاورمیانه منجر شده و شرایط در این منطقه پیچیده تر کند.
ذینفعان این روند آمریکا و رژیم صهیونیستی هستند و با توجه به ارتباط مشکوک جریانهای تکفیری با این دو به نظر می رسد پازل عملیات تکفیری در اروپا و پاسخ های ذکر شده به آن، تکمیل میشود.
اروپا طی سالهای اخیر سعی داشته است از رودررویی و درگیری مستقیم در منطقه خاورمیانه خودداری کند و اصولا افزایش تنش در این منطقه را با توجه به نزدیکی جغرافیایی به ضرر خود ارزیابی کرده است و به همین دلیل نیز بارها مورد شماتت آمریکا و شخص ترامپ قرار گرفته با این عنوان که حاضر به پرداخت بهای امنیت خود نیست.
اما احتیاط اروپا تاکنون دلایل روشنی داشته است. اروپا بدلایل جغرافیایی در خط مقدم غرب قرار دارد و هرگونه درگیری و دخالت بیشتر در خاورمیانه این منطقه را در معرض خطرات مهمی چون هجوم مهاجرین و نیز تشدید اقدامات تخریبی قرار داده و اقتصاد و جامعه آن را بشدت تحت تاثیر قرار میدهد، اما به نظر می رسد آمریکاییها و صهیونیستها راه فشار بیشتر و قرار دادن اروپا بر سر دوراهی درگیری در داخل یا درگیری در خارج را جلوی پای ایشان قرار داده و میدهند.
آمریکا همان طور که ترامپ بارها اشاره کرده انتظار دارد که اروپا سهم خود را از ماجراجویی (غربی) در خاورمیانه و در حقیقت نقش خود را در تلاش غرب برای کنترل جهان ایفا کرده و وظایفش را ادا کند. اظهارات ترامپ که آمریکا دیگر نمیتواند هزینه امنیت اروپا را تامین کند و تصمیم خروج نیروها از آلمان و اروپا با همین توجیه، از جمله فشارهایی است که امریکایی ها قبلا وارد آورده اند.
به نظر می رسد فرانسه به دلیل سبقه فرهنگی و ایدئولوژیک و نیز ادعای سردمداری اروپا زمینه مناسبتری برای تحریک داشته، اگرچه سرایت این روند به سایر کشورهای اروپایی قابل انتظار است.
آمریکا و رژیم صهیونیستی اروپا را در نوک پیکان اقدامات خود در خاورمیانه میخواهند تا هزینه های اقدامات افراطی و پرریسک خود در این منطقه را بیش از پیش با اروپا تقسیم کنند و نیز برای ضربات متقابل نیز سپری برای خود فراهم کنند و ظاهرا ابایی ندارند که اروپا را با اقتصاد متزلزل و اجتماع متشتت خود قربانی کنند. (و البته خروج انگلیس از اروپا نیز در این برهه و با توجه به موارد ذکر شده قابل توجه است)
باید در این زمینه به اروپا هشدار داد که امریکایی ها به لحاظ جغرافیایی هزاران مایل دورتر از خاورمیانه بسر می برند ودر شرایطی هستند که برای مقابله با قدرتهای جدید جهانی چون چین، روسیه و حتی اروپا و نیز قدرتهای کوچکتر منطقه ای چون ایران چاره ای جز جز قمار پر ریسک در خاورمیانه ندارند (برای تسلط و یا نابودی منابع منطقه که مورد نیاز چین و اروپا است).
به نظر می رسد تنها راه اروپا برای خروج از این گرداب خطرناک این است که به جای عملکرد سنتی خود در پیوند با آمریکا و تحت عنوان پیمان غرب، با اتخاذ تصمیمی استراتژیک راه خود را از آمریکا جدا کند و با سایر قدرتهای جهانی و منطقه ای در مورد ایجاد نظمی جدید در چارچوب نیازهای دنیای امروز تعامل کند. این شاید تنها راه برای اروپا و جهان برای پرهیز از ورود به دور تازه ای از خشونت و تاریکی باشد.
نظر شما :