مخالفان استیضاح روحانی می توانند این تضمین را بدهند که کشور تا پایان دولت دوازدهم به مرز فروپاشی نمی رسد؟

رئیس جمهور هر چه زودتر از قدرت کنار رود، سودش برای کشور بیشتر است

۳۰ مهر ۱۳۹۹ | ۱۲:۰۰ کد : ۱۹۹۶۴۰۹ خاورمیانه انتخاب سردبیر
نویسنده خبر: عبدالرحمن فتح الهی
محمدصادق کوشکی در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی پیرامون برخی تلاش ها برای استیضاح رئیس جمهور بر این باور است که اگر حسن روحانی طی هفت سال گذشته در کسب رضایت نسبی و حداقلی مردم ناموفق بوده است و ماحصل عملکردش حتی به گونه ای نیست که زندگی مردم به شکل عادی و معمولی اداره شود، چرا نباید این رئیس جمهور را کنار گذاشت؟! 
رئیس جمهور هر چه زودتر از قدرت کنار رود، سودش برای کشور بیشتر است

دیپلماسی ایرانی – بعد از سخنان و مواضع چهارشنبه گذشته حسن روحانی در جلسه هیئت دولت پیرامون مسئله صلح امام حسن (ع) که برخی آن را پالس سیاسی دولت برای بستر سازی به منظور مذاکره با ایالات متحده آمریکا در صورت پیروزی جو بایدن قلمداد کردند، میزان توهین و تخریب ها علیه دولت و شخص رئیس جمهور از سوی منتقدان و رسانه‌های همسو به شدت افزایش پیدا کرد و به دنبال آن دوباره مسئله استیضاح و برکناری رئیس جمهور در فضای سیاسی و رسانه‌ای مطرح شد. به گونه‌ای که دوشنبه هفته جاری شاهد برگزاری همایشی در قم با عنوان «استیضاح روحانی، حق ملت، تکلیف مجلس»‌ بودیم. اما در این میان آش استیضاح حسن روحانی به قدری شور شد که داد منتقدین دوآتشه دولت مانند حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان و عده ای دیگری از هم طیفی های او را هم درآورد و کار به جایی رسید که شریعتمداری هم در موضعی کم سابقه طرح استیضاح روحانی را یک طرح آمریکایی قلمداد کرد. حال باید دید که با این موضع گیری برخی شخصیت ها و نخبگان جریان اصولگرا کماکان تلاش برای استیضاح روحانی از سوی برخی نمایندگان مجلس یازدهم کماکان در دستور کار قرار خواهد گرفت یا خیر؟ فارغ از پاسخ به این سوال اساسا اهداف و دلایل درخواست کنندگان استیضاح روحانی چیست؟ دیپلماسی ایرانی برای یافتن جواب این پرسش با یکی از مطالبه کنندگان طرح استیضاح روحانی یعنی محمدصادق کوشکی، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی به گفت گو پرداخته است که در ادامه می خوانید:

فارغ از تمام مسائلی و نکاتی که طی مصاحبه های پیشین دیپلماسی ایرانی با حضرتعالی پیرامون ارزیابی سهم تحریم ها و نیز کارآمدی یا ناکارآمدی حسن روحانی و کابینه اش در شکل گیری مشکلات کشور مطرح شد، در این گفت وگو بنایم بر این است که به طور خاص اهداف و دلایل پشت پرده تحرکات برخی از منتقدین دولت و تلاش های اخیر برای استیضاح روحانی مورد کندوکاو قرار گیرد، خصوصاً که شما یکی از مدعوین همایش دوشنبه هفته جاری در قم پیرامون مسئله استیضاح حسن روحانی با عنوان همایش «استیضاح روحانی، حق ملت، تکلیف مجلس»‌ بودید. حال از نگاه شما اساساً دامن زدن به استیضاح روحانی و نیز شدت گرفتن این میزان از توهین، تخریب، هتاکی، فحاشی و حتی سودای اعدام هزار باره رئیس جمهور طی روزهای اخیر ناشی از چیست؟ آیا صرفاً مواضع چهارشنبه هفته گذشته رئیس جمهور در هیئت دولت پیرامون صلح امام حسن (ع) که برخی آن را پالس سیاسی روحانی برای بستر سازی به منظور مذاکره با ایالات متحده آمریکا در صورت پیروزی جو بایدن قلمداد کردند، سبب این میزان از حمله ها و هجمه ها علیه حسن روحانی شد یا دلایل دیگری برای برای آن متصورید؟

من در طول فعالیت های سیاسی و همچنین طی مدتی که به عنوان استاد دانشگاه فعالیت کرده‌ام هیچگاه توهین و یا فحاشی به هیچکس نکرده ام. لذا کسانی که در این مدت به رئیس جمهوری یا هر فرد دیگری فحاشی و یا توهین کرده اند، خود باید پاسخگوی مواضعشان باشند. اما بنده به عنوان یک استاد دانشگاه سعی دارم طی این گفت وگو با شما و در قالب یک بحث کاملا منطقی، حقوقی و بدون جانبداری سیاسی و حزبی مسئله استیضاح روحانی را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهم. ببینید بی شک استیضاح یکی از ظرفیت های موجود در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است. طبق قانون اساسی و بر مبنای رای مردم اختیارات قوه اجرایی کشور به رئیس جمهور داده شده است، به موازاتش برای این که اختیارات اجرایی مد نظر رئیس جمهور در مسیر تحقق منافع ملی، رشد و توسعه کشور و  خواست ملت صرف شود به مجلس، یعنی قوه مقننه که این قوه هم نماینده مستقیم ملت هستند، این اختیار را داده است که اگر رئیس جمهور مسیری را طی کرد که مصالح و منافع کشور و مردم در آن نادیده گرفته شد با ابزار سوال و استیضاح، رئیس جمهور را کنترل و مدیریت کنند و یا در نهایت او را از قدرت عزل نمایند. اما به نظر می رسد با حاشیه سازی های چند وقت اخیر، تلاش جدی برای نادیده گرفتن این اختیار حقوقی و قانونی مجلس در سایه برخی جریان سازی های سیاسی و رسانه‌ای در دستور کار قرار گرفته است. البته این رویه با شدت و ضعف طی سال های گذشته نیز پی گرفته شده است. یقینا خود این مسئله سبب شده روسای جمهور به دیکتاتورهای ۸ ساله در کشور بدل شوند. به عبارت دیگر ملت به واسطه آرای خود قدرت قوه مجریه را به رئیس‌جمهور محول می کنند، اما در مقابل آن از ابزار قانونی و حقوقی خود برای بازخواست و پاسخگویی رئیس‌جمهور غافلیم. همین غفلت از حقمان موجب شده تا در طول ۸ سال روسای جمهور به یک دیکتاتور بدل شوند که هر کاری بخواهند می توانند انجام دهند و کسی هم حق عزل آنها را از مقامشان ندارد. همین مسئله بستر را برای شکل گیری فساد های گوناگون در کشور فراهم کرده است. با در نظر گرفتن جمیع این نکات و بنا به دیدگاه شخصی خود بر این نکته تاکید داشته و دارم که حسن روحانی طی هفت سال و چند ماهی که از ریاست جمهوری اش در دوره یازدهم و دوازدهم می گذرد، عملکرد و کارنامه‌ای از خود عرضه کرده است که اکثریت جامعه از آن به شدت ناراضی هستند. علاوه بر مردم رنج کشیده اکنون تولید کنندگان، صنعتگران، کشاورزان، دامداران و همه فعالان اقتصادی و تولیدی در کشور واقعا به بن بست رسیده اند. لذا ادامه این شرایط حتی ممکن است به بحران عظیم اجتماعی و یا بحران عظیم اقتصادی بدل شود، کما اینکه من در مصاحبه پیشین با دیپلماسی این هشدار را دادم که حتی اگر بحران اجتماعی مذکور به یک شورش و اعتراض عمومی هم منجر نشود، خود وجود همین احساس ناامنی گسترده مردم نسبت به آینده اقتصادی و معیشتیشان بزرگترین صدمه و آسیبی است که دولت حسن روحانی برای ملت و جمهوری اسلامی ایران به ارمغان آورده است. حال در این شرایط قانون اساسی جمهوری اسلامی ظرفیتی به نام استیضاح و سوال از رئیس جمهور را در اختیار نمایندگان مجلس قرار داده است. زمانی که رئیس جمهور در بیش از ۷ سال گذشته نتوانسته است هیچ کار مثبتی برای رشد و توسعه کشور انجام دهد و حتی برخلاف آن، کشور را به قهقرا برده است، منطقی ترین سناریو این است که با استفاده از توان و ظرفیت حقوقی و قانونی استیضاح، رئیس جمهور را کنار بگذارند؛ بحث من کاملا شفاف، ‌روشن، ساده و صد البته حقوقی و قانونی است. من کاری به اهداف سیاسی دیگر افراد ندارم که می‌خواهند با کنار گذاشتن روحانی و یا مانور بر مسئله استیضاح اهداف حزبی و یا انتخاباتی خود را محقق کنند. این نگاه شخصی من است که نه امروز، بلکه از سال ۹۶ و با پیروزی روحانی در دوازدهمین دوره ریاست جمهوری آن را مطرح کردم. من همان موقع هشدار دادم که باید تا دیر نشده با استفاده از ابزار استیضاح و در همان مجلس دهم که در اختیار اصلاح‌طلبان و فهرست امید بود، روحانی را کنار گذاشت. کما این که من در سال ۹۷ و در مصاحبه با دیپلماسی ایرانی هم این را مطرح کردم. همچنانی که این پیشنهاد (طرح استیضاح روحانی) را در دیگر مطالب، مقالات و سایر مصاحبه هایم با رسانه‌ها همان سه سال پیش به کررات گوشزد کردم. بنابراین نمی‌توانند به من این برچسب را بزنند که در شرایط کنونی با مانور روی استیضاح روحانی به دنبال تحقق برخی اهداف خاص سیاسی، جناحی و حزبی هستم. چون من از همان سه سال پیش مسئله استیضاح و برکناری روحانی را مطرح کردم. من در همان سال ۹۶ بر این نکته پافشاری کردم که اگر امروز روحانی را استیضاح و برکناری نکنیم، مجبوریم در ماه‌ها و سال‌های آتی و با خسارات بیشتری دست به انجام چنین کاری بزنیم. موید آن هشدار سه سال پیش من، همین شرایطی است که امروز کشور در حوزه اقتصادی و معیشتی به آن گرفتار امده است. 

یعنی تکاپوی شما برای استضاح روحانی ربطی به مواضع چهارشنبه گذشته وی ندارد؟

خیر. من عنوان کردم دلیل من برای استیضاح روحانی، نه امروز که به بیش از سه سال پیش و صرفا برای عملکرد وی در بیش از هفت سال گذشته در حوزه اقتصادی و معیشتی باز می گردد. لذا من به خاطر سخنان روحانی در خصوص صلح امام حسن (ع) و یا تلاش برای مذاکره با آمریکا در صورت پیروزی جو‌بایدن، مسئله استیضاح روحانی را مطرح نکردم، بلکه مبنای قضاوتم این است که اگر حسن روحانی طی هفت سال گذشته در کسب رضایت نسبی و حداقلی مردم ناموفق بوده است و ماحصل عملکردش حتی به گونه ای نیست که زندگی مردم به شکل عادی و معمولی اداره شود، چرا نباید این رئیس جمهور را کنار گذاشت؟! من از شما می پرسم اگر روحانی می توانست شرایطی را در حوزه معیشتی و اقتصادی مردم کشور به وجود اورد که یک رفاه نسبی و رضایت حداقلی را در ملت شکل دهد، آیا آن زمان دیگر نیازی به استیضاح رئیس جمهور احساس می شد؟! آیا حتی اگر هم استیضاح رئیس جمهور از سوی منتقدین و یا احزاب و جریان های رقیب هم در صحنه سیاسی و رسانه ای کشور مطرح می شد، مخالفت و حساسیت عمومی را به همراه نداشت؟! ولی در صحنه عمل ما می بینیم که با مطرح شدن استیضاح روحانی، نه تنها مردم با آن مخالفتی ندارند که حتی از آن حمایت می کنند؛ چرا، چون رئیس‌جمهور در کسب رضایت نسبی مردم و حداقلی آنها به شدت ناموفق بوده است. 

اما همین مردم در اردیبهشت ماه ۹۶ و با رای اکثریت روحانی را روی کار آوردند. ایا اکنون موج سواری سیاسی و رسانه ای جریان رقیب برای تخریب چهره رئیس جمهوری باعث تخدیر و انفعال جامعه نشده است؟

بله در سال ۹۶ همین مردم روحانی را انتخاب کردند. ولی کسی فکر نمی کرد در طی بیش از سه سالی که از عمر دولت دوازدهم می‌گذرد، رئیس‌جمهور بتواند این میزان از خسارت و فشار بی سابقه را به مردم وارد کند. به گونه ای که رای دهندگانش هم به مخالفین جدی وی بدل شوند. نه تنها مردم که بسیاری از شخصیت‌های سیاسی اصلاح طلب حامی روحانی در سال ۹۶ هم اکنون از عملکرد خود در حمایت از وی پشیمانند. بله شما درست می گویید زمانی رئیس جمهوری که با خواست اکثریت مردم روی کار آمد، مگر آن زمان کسی اعتراض کرد. اکنون هم که تداوم حضور روحانی مورد اعتراض اکثر جامعه است، یقینا بهترین سناریو و صد البته حقوقی ترین سناریو که با کمترین هزینه و خسارت هم همراه خواهد بود، استفاده از ابزار قانونی به نام استیضاح روحانی است.

ولی جناب کوشکی حتی اگر در راستای نکات مد نظر شما سناریوی استیضاح روحانی را قانونی ترین و حقوقی ترین سناریو بدانیم، اما کم‌هزینه‌ترین و کم خسارت بارترین سناریو نخواهد بود، چرا که برکناری روحانی از طریق استیضاح می‌تواند خلاء قدرت را در کشور به دنبال داشته باشد؟

من با این گفته شما کاملا مخالفم. چراکه در صورت برکناری روحانی از ریاست جمهوری از طریق استیضاح، طبق همین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ساز و کارهای قانونی برای پر کردن خلاء شخص رئیس جمهور در نظر گرفته شده است. به این معنا که بعد از عزل رئیس جمهوری چه کسی موقتا روی کار بیاید تا در یک مدت زمان مشخص، بستر و تمهیدات لازم برای برگزاری انتخابات زودهنگام را فراهم کند. پس در قانون اساسی سازوکارهای لازم برای عدم به وجود آمدن خلاء قدرت در صورت برکناری رئیس جمهور از قدرت پیش بینی شده است. پس کسانی که از خلاء قدرت در صورت استیضاح روحانی سخن می گویند حتی یک بار هم قانون اساسی را به صورت دقیق مطالعه نکرده اند.

حال باید پرسید که این گزاره شما مبنی بر استیضاح روحانی و تلاش برای برکناری او چه فرقی با پیشنهاد برخی از اصلاح طلبان مبنی بر استعفای رئیس جمهور دارد. چرا پیشنهاد اصلاح طلبان برای استعفای روحانی از سوی رسانه های رقیب به عنوان تلاشی برای لبنانیزه کردن ایران قلمداد شد، اما استیضاح و برکناری روحانی با این عبارات عجین نشد؟

چون استیضاح با استعفا فرق می کند. در پروسه استعفا، رئیس جمهور می تواند ادعا کند که به دلایل متعدد برخی اجازه عملیاتی کردن برنامه هایم را نمی دهند و در یک حرکت اعتراض آمیز از منظر طلبکار از قدرت کنار می رود. در حالی که اکنون روحانی طلبکار نیست، بلکه بدهکار است. چون روحانی اعتراض ندارد، بلکه این مردم هستند که به واسطه انبوهی از مشکلات و چالش های اقتصادی و معیشتی از او و کارنامه دولتش به شدت ناراضیند؛ اینجا استیضاح می تواند روحانی را از مقام طلبکار به مقام بدهکار که در واقع بدهکار مردم است، بکشاند. 

یعنی شما ما با عدم حضور روحانی مشکلی ندارید، اما نکته شما این است که نباید روحانی کنار رود، بلکه باید کنار گذاشته شود؟

کنار گذاشته شود تا او، کابینه اش و جریان های سیاسی حامی روحانی از مقام طلبکار و معترض برخورد نکنند و این گونه در جامعه مطرح شود که برخی جریان های سیاسی مانع از آن شدند که دولت روحانی به کار خود ادامه دهد. درست اینجاست که روحانی با مظلوم نمایی و از موضوع معترض و طلبکار سخن خواهد گفت.

حتی اگر تمام گفته های شما را درست بدانیم، آیا تلاش برای استیضاح روحانی در تقابل با خط قرمز رهبری مبنی بر ادامه کار دولت تا آخرین روز حیات سیاسیش قرار نمی گیرد، ولو آن که دولت روحانی مطابق با سلیقه و نگاه رهبری عمل نکند؟

واقعیت این است که کسانی که این موضوع را مطرح می کنند درک درستی از بینش رهبری ندارند. مقام معظم رهبری بارها عنوان کرده است که همه باید در چهارچوب میثاق ملی یعنی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران عمل کنند. لذا رهبری هیچ گاه مانع انجام کار مجلس، دولت و یا قوه قضاییه نشده است. برای مثال شما به دولت آقای خاتمی و یا مجلس ششم نگاه کنید؛ دولت و مجلسی که مسیر و عملکردشان در تقابل با نگاه رهبر بود. ولی رهبر در کار مجلس و یا دولت دخالت نکرد، مگر در یک مورد که به صورت رسمی و علنی طی یک نامه به رئیس مجلس وقت این گونه مطرح کردند که طرح قانون مطبوعات به صلاح کشور نمی دانند. رئیس وقت مجلس هم پیرو این نامه بر اساس مطالبه رهبری این طرح را از دستور کار مجلس خارج کرد. حتی مقام معظم رهبری بارها عنوان کردند که به اعضای دولت توهین نشود، اما در عین حال نمایندگان مجلس می‌توانند از ظرفیت‌های قانونی خود به نام استیضاح و یا سوال از وزراء و رئیس جمهور استفاده کنند. در کنار آن و پیرو نکته شما بارها رهبری عنوان داشتند که دولت ها باید تا آخرین روز حیات سیاسی خود به کارشان ادامه دهند. این حرف کاملا درست، منطقی و صد البته قانونی است؛ بله در قانون اساسی حیات هر دولت در یک دوره چهار ساله و یک دوره دیگر در صورت پیروزی مجدد دولت مستقر در انتخابات خلاصه شده است. پس بر مبنای مُر قانون و فرموده رهبر هر دولت باید تا پایان عمر ۴ سال و یا هشت ساله خود به فکر کار و خدمت رسانی در جهت تحقق منافع کشور و ایجاد رفاه نسبی مردم باشد، اما اگر ما با دولتی مواجه بودیم که در عمل به تعهداتش ناموفق بود، به صورتی که اکثریت جامعه از تداوم حیات این دولت تا پیش از پایان ۴ سالش ناراضی بودند، نمایندگان مجلس می توانند از ظرفیت استیضاح و برکناری رئیس جمهور استفاده کنند. بله اصل بر این است که دولت ها تا پایان ۴ سال به کار خود ادامه دهند، اما زمانی که دولت حسن روحانی در بیش از هفت سال از عمر خود در طول دو دوره اش کارنامه‌ای به شدت اسفباری از خود به جای گذاشته است، باید پیش از پایان دوره قانونی از کار برکنار شود تا خسارات کمتری برای کشور به بار آورد. زمانی که ارزش پول ملی به پایین ترین حد خود در طول تاریخ ایران رسیده و معیشت کشور در حال نابودی کامل است، عقل سلیم حکم می‌کند که این دولت را پیش از پایان موعد از کار برکنار کرد. پس اینجا اتفاق پیچیده ای رخ نداده است. استیضاح یک مسئله کاملا عادی در ساختارهای دموکراتیک است. اما متاسفانه استیضاح در جمهوری اسلامی ایران اکنون به یک تابوی سیاسی تبدیل شده است. اساساً جمهوریت به این معناست که قوه مجریه و ریاست جمهوری توسط قوه مقننه و پارلمان کنترل و مدیریت شود. کسانی که معتقدند استیضاح روحانی در مقابل مواضع رهبری است، می خواهند به نوعی دیکتاتوری روسای جمهور دامن بزنند و حق قانونی استیضاح را از مجلس سلب کنند. چون اگر رئیس جمهور مطمئن باشد که استیضاح نمی شود این احساس را پیدا می‌کند که دیگر به کسی پاسخگو نیست. این مسئله مقدمه فساد و اقدامات فراقانونی دولت و رئیس جمهور خواهد شد. نظام جمهوری، مجلس را ایجاد کرده است که بتواند از طریق نمایندگان، دولت را کنترل کند.

شما به این گزاره اشاره کردید که استیضاح در نظام جمهوری اسلامی ایران به یک تابوی سیاسی بدل شده است. شاید این تابوی سیاسی به واسطه حوادث تلخ بعد از برکناری آقای بنی صدر، اولین رئیس جمهور اسلامی ایران توسط مجلس که با هزینه‌های بسیار گزافی برای کشور تمام شد، شکل گرفته باشد. آیا همان گونه که در سال ۵۹ و ۶۰ که کشور با اختلافات سیاسی عمیق داخلی و همچنین جنگ تمام عیار تحمیلی دست به گریبان بود و مسئله استیضاح و برکناری رئیس جمهور مشکلات کشور را دو چندان کرد، اکنون هم که کشور با اختلافات عمیق داخلی و همچنین جنگ تمام عیار اقتصادی با آمریکا مواجه است، استیضاح و برکناری روحانی همان هزینه های سال ۶۰ و حتی هزینه های بیشتر را برای کشور در سال ۱۳۹۹ به دنبال نخواهد داشت؟

خیر چرا که به نظر من خسارت های ناشی از عملکرد بنی صدر به مراتب کمتر از خسارت‌های دولت حسن روحانی است. کشور در مدت کمتر از یک سال بعد از عزل بنی صدر توانست تمام آسیب های ناشی از تصمیمات غلط او را جبران کند. یعنی ما توانستیم ظرف یک سال بیشتر اراضی اشغال شده کشور را که به دلیل راهبرد غلط بنی صدر در تقابل با رژیم بعث عراق از دست داده بودیم، باز پس گیریم. در صورتی که تا سال‌ها آثار تصمیمات غلط دولت روحانی بر پیکره اقتصاد ایران وجود خواهد داشت و برطرف کردن این مشکلات نیاز به برنامه‌ریزی طولانی‌مدت دارد.

ولی در این میان مسئله اختلافات سیاسی را نباید نادیده گرفت. چون در سال ۶۰ برکناری بنی صدر منجر به شورش های ۳۰ خرداد و اقدامات مسلحانه منافقین شد؟

اکنون که اقتضائات کشور به شدت متفاوت از سال ۵۹ و ۶۰ است. ولی نکته اصلی به خسارت های وارد آمده در حوزه اقتصادی و معیشتی دولت حسن روحانی بازمی‌گردد که چندین و چند برابر حجم خسارت های دولت بنی صدر است. خدا می داند که طی همین هفت سال چند کارخانه، کارگاه و یا شرکت تولیدی در کشور ورشکسته شدند و چه تعدادی از کارگران آن از کار بیکار شدند؟ می دانید احیای این کارخانه‌ها و بازگرداندن این کارگرها به سر کار خود نیاز به چه انرژی و برنامه ریزی دارد؟ اکنون کشاورزان دیگر امیدی به کشت و کار ندارند. دامپروری ها و دامداران به ورشکستگی کامل رسیده اند. یک نسل کامل از تولید کنندگان در حیات هفت ساله دولت روحانی به یک نسل سوخته بدل شدند که نتیجه‌اش بن بست کنونی است که کشور در آن گرفتار است. می دانید خروج از این وضعیت بحرانی به چند سال کار نیاز دارد؟ اکنون کار به جایی رسیده است که مردم در آستانه بحران غذایی قرار گرفته اند. حتی مردم بسیار خوشحال می شوند که دلار به ۴۰ و ۵۰ هزار تومان نمی رسد، در حالی که قیمت ارز و دلار در ابتدای سال حدود ۱۳ هزار تومان بود. واقعا زیانی که دولت روحانی به کشور وارد کرد بی سابقه است.

حتی رسانه های همسو با مواضع استیضاح‌کنندگان و سران قوای مقننه و قضائیه هم در تقابل با نگاه شما معتقدند این تلاش ها برای تفرقه افکنی است، در حالی که کشور در شرایط حساس کنونی نیاز به همراهی، حمایت و اتحاد دارد. حتی فردی چون حسین شریعتمداری، مدیر مسئول رونامه کیهان هم تلاش برای استیضاح روحانی را یک طرح آمریکایی می داند. پاسخ شما به این افراد و رسانه هایی که معمولاً در تبیین و تایید شما عمل کرده اند و اکنون در تقابل با مواضع شما قرار دارند، چیست؟

من در طول مصاحبه با شما فقط بر روی استدلال حقوقی و قانونی تاکید کرده ام. پس منتقدین من از هر جناح، حزب و هر رسانه‌ای به این سوال من به صورت حقوقی، قانونی و مستدل جواب دهند که اگر حاضر به استیضاح روحانی نیستند پس قانون اساسی را عوض کنید. چون من دارم به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که میثاق ملی کشور است، استناد می‌کنم. اگر اینها بر این باورند که روحانی نباید استیضاح شود زحمت بکشند و این مواد را از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران حذف کنند و اسم نظام جمهوری اسلامی ایران را عوض کنند و آن را نظام دیکتاتوری بگذارند. چون بدون استیضاح و سوال از رئیس‌جمهور و پاسخگو کردن دولت، عملاً روسای جمهور به دیکتاتورهای ۴ ساله و یا ۸ ساله بدل می شوند. پس به واقع باید پرسید که جایگاه قانون اساسی در کشور چیست؟ قانون اساسی در جمهوری اسلامی ایران برای چه منظوری تبیین شده است؟ اتفاقاً قانون اساسی محور اصلی برای اتحاد میان مسئولین و مردم است، نه مبنایی برای تفرقه افکنی. پس موضع یک فرد و یا استدلال یک رسانه نمی‌تواند روی میثاق ملی ما یعنی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اثرگذار باشد. ملاک و مبنای نگاه باید قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران باشد، نه حرف فلان مسئول و بهمان رسانه؛ کجای دنیا قانون اساسی کشور را رها می‌کنند و به استناد مواضع سخن یک مسئول و یا یک رسانه عمل می کنند.

ولی به نظر می رسد که مواضع همین افراد و رسانه های همسو با شما بیشتر به دلیل حساسیت ها و التهاب شکل گرفته در حوزه سیاسی و دیپلماتیک ناشی از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا سعی می‌کنند به جای تفرقه افکنی به دنبال اتحاد باشند؟

اتفاقاً همین افرادی که اکنون به دلیل حساسیت های ناشی از انتخابات آمریکا و دیگر مسائل معتقدند نباید از استیضاح روحانی و برکناری او در دستور کار قرار بگیرد به این سوال من پاسخ دهند که آیا می‌توانند این تضمین را نه به من، بلکه به مردم ایران بدهند که طی ماه‌های باقیمانده از حیات دولت حسن روحانی قیمت ارز به قیمت هایی مانند ۵۰ یا ۶۰ هزار تومان و حتی قیمت‌های بالاتر کشیده نمی‌شود؟ آیا می‌توانند این تضمین را بدهند که چالش ها و بحران های معیشتی به بحران های امنیتی و اجتماعی و بحران غذایی ختم نمی شود؟ چون حسن روحانی در تابستان سال ۹۷ و در کمتر از دو ماه، دلار کمتر از ۳ هزار تومانی را به ۲۰ هزار تومان رساند و یا در طی کمتر از هفت ماه، دلار ۱۳ هزار تومانی را به نزدیک ۳۳ هزار تومان رساند. پس دولتی با چنین کارنامه‌ای آیا واقعا می تواند تضمین دهد که شرایط بدتر از این نمی شود؟ من معتقدم دولت حسن روحانی با این کارنامه می تواند در فاصله باقیمانده  چند شُک جدی دیگر را به اقتصاد و معیشت کشور وارد کند. لذا برای چندمین بار تاکید می‌کنم تا زمانی که به یک فروپاشی کامل در اقتصادی نرسیده‌ایم و کار از کار نگذشته است، باید حسن روحانی استیضاح و برکناری شود.

عبدالرحمن فتح الهی

نویسنده خبر

روزنامه نگار و کارشناس ارشد روزنامه نگاری سیاسی و عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی.

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: محمدصادق کوشکی ایران حسن روحانی استیضاح همایش «استیضاح روحانی، حق ملت، تکلیف مجلس»


( ۵ )

نظر شما :

زیتون ۳۰ مهر ۱۳۹۹ | ۱۳:۳۰
جدی ....مارو چی فرض کردی ......جای این اراجیف باید گفت باید انتخابات زودهنگام برگزار بشه نه دولت فشل فشل تر بشه کسی هم پاسخگو نباشه .....
محمد ۳۰ مهر ۱۳۹۹ | ۱۸:۳۵
به این میگن وضعیت اره استیضاح عوارض داره ادامه دولت غیرممکنه. سیاستمداران حیران مردم هم گوشت قربانی.
سهراب ۳۰ مهر ۱۳۹۹ | ۲۳:۳۷
ادرس غلط
یه بابایی ۰۱ آبان ۱۳۹۹ | ۱۴:۴۲
این مثلن کارشناس هم این پرسش ساده رو پاسخ بده ؟ : تو این چند ماه هم گیریم روحانی کنار رفت یا کنار گذاشته شد راهکار بعدی شماها چیه !!؟؟ شده جریان برجام که همین کارشناس ودوستان دلواپسش همش بهش میتاختن و فحش میدادن ولی دریغ از کوچکترین راهکار جایگزین !! مردم شاید فراموشکار باشن ولی اون هشت سال رو که کشور دربست در اختیار همین اقایان بود را فراموش نمیکنن !! و راستی تا یادم نرفته : چند ماه صبر کن کارشناس محترم! دوباره دولت و مجلس و .. همه مال شماست ببینیم بازم چه گلی بسر این این کشور میزنید شماها !! ببینیم اون زمان هم اینجوری دم از مردم و استیضاح و حق مردم میزنید!!؟؟
هادی ۰۱ آبان ۱۳۹۹ | ۲۱:۳۲
لطفا نقش رهبری را در عدم موفقیت روحانی وسایر روسای جمهور قبلی فراموش نفرمایید؟!!!
هادی ۰۱ آبان ۱۳۹۹ | ۲۱:۴۵
نویسنده محترم اگر فلانی ؟!!! هر چه زودتر از قدرت کنار رود، سودش برای کشور بیشتر تر است ؟!!روحانی مانند دیگر روسای جمهور قبلی یک ماموریت داشت وان دلالی گری برای امتحان مذاکره که بخوبی عمل کرد ومقامات عالی کشور میخواستند به ملت بگویند ما درست میگوییم؟!!حال به قیمت ازبین رفتن ملت هیچ اشکال ندارد ؟!!مهم تداوم حکومت ما مهم است؟!!!!
بختیارنیا ۰۴ آبان ۱۳۹۹ | ۰۰:۱۶
اعتقاد دارم جلوی ضرر هر چه زودتر باید گرفت زیرا کشور در شرایط ناپایدار قراردارد .استدلال های آقای کوشکی کاملا منطقی است .نباید منتظر نشست و شاهد فروپاشی کامل اقتصادی در کشور بود.زیرا آسیب های جبران ناپذیری به اقتصاد و مردم وارد می شود که جبران ناپذیر است. باید یک اسیب شناسی دقیق انجام شود که چرا با وجود این همه نهادهای نظارتی اجازه دادند قوه مجریه کشور را به شرایط فروپاشی اقتصادی بکشاند . بررسی شود که در استراتژی کلان و برنامه های بلند مدت و میان مدت و کوتاه مدت چه اشکالاتی بوده است ؟ باید در دولت های بعدی ساز و کارها تصحیح شود اگر استراتژی کلان دارای اشکال بوده است ان را تصحیحنمود اگر در برنامه های بلند مدت یا میان مدت یا کوتاه مدت در حین اجرا انحراف بوده است تصحیح شود. باید در دستگاههای اجرایی نهادهای مستقل و یا اتاق فکرهایی برای بررسی مداوم بررسی و کنترل دستگاههای اجرایی با برنامه ها ایجاد شود که بصورت مداوم تصحیح مسیر شود و اطلاعات آن بصورت شفاف در اختیار واحدهای نظارتی و مردم قرار گیرد . این شرایط ضرورت نظارت مداوم برنامه های قوه اجرایی با استراتژی کلان کشور و تصحیح مسیر مداوم ان را طلب می نماید.
Su ۰۴ آبان ۱۳۹۹ | ۰۷:۰۹
جلوی ضرر را هر وقت بگیرید سوده