بدترین کابوس تهران
درگیری قره باغ می تواند به اقلیت آذری ایران سرایت کند؟
نویسنده: الکس واتانکا
دیپلماسی ایرانی: جنگ بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان در زمان بدی برای ایران رخ داده است. دولت ایران در داخل کشور در پی تحریم های ایالات متحده با یک وضعیت دشوار اقتصادی مواجه است و در خارج، ماجراهای ژئوپلیتیک ناتمام جهان عرب از عراق گرفته تا سوریه و فراتر از آن، دردسرهای بسیاری داشته اند. اگرچه ایران احتمالا نمی خواهد خود را در درگیری در قفقاز جنوبی گرفتار کند، اما نزدیکی جغرافیایی با این درگیری ممکن است چاره ای برایش باقی نگذارد. مشکل بزرگ تر این است که ایران در حال حاضر به مثابه دهه 1990 که آخرین جنگ بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان بر سر منطقه مورد مناقشه ناگورنو-قره باغ رخ داد، آنقدری از استقلال سیاسی برخوردار نیست که به طور موثر بین دو طرف میانجی گری کند.
ایران این مرتبه در صندلی پشت نشسته و شاهد شکل گیری درگیری به دست روسیه، ترکیه و غرب است. با این حال، از آنجایی که جمعیت آذری زبان های ایران حدود 20 درصد جمعیت این کشور را تشکیل می دهند، این احتمال وجود دارد که ادامه درگیری ها بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان به یک تهدید امنیت ملی داخلی برای این کشور تبدیل شود. تهران نمی خواهد در این درگیری بازنده شود، اما دست ضعیفی دارد.
پس از بروز آخرین درگیری ها بین ارمنستان با اکثریت مسیحی و جمهوری آذربایجان با اکثریت شیعه در 27 سپتامبر، سه روز طول کشید تا ایران بپذیرد که خشونت های جدید از نظر کیفی با درگیری های قبلی متفاوت است. دو کشور همسایه ایران به رغم امضای آتش بس در پایان جنگ 1988-1994، چندین مرتبه با یکدیگر درگیر شده بودند، اما این درگیری ها عمدتا خیلی زود تمام می شدند. چند روز طول کشید تا ایران از ابراز بی طرفی همیشگی و تمایل به میانجی گری، رویکرد دیپلماتیک خود را تغییر دهد و طرف جمهوری آذربایجان را بگیرد.
اول اکتبر نمایندگان سیاسی رهبر جمهوری اسلامی در چهار استان شمالی غربی این کشور با اکثریت جمعیت آذری بیانیه هایی در حمایت از جمهوری آذربایجان منتشر کردند. اما این انتشار بیانیه درست با گزارش ها مبنی بر موافقت ایران با استفاده روسیه از استفاده از حریم فضایی آن برای رساندن تجهیزات نظامی به ارمنستان همزمان بود. بدین ترتیب، تظاهرات نه تنها در استان آذربایجان شرقی، که در تهران، با شعارهایی همچون «قره باغ مال ماست. مال ما خواهد ماند.» آغاز شدند. حتی یک اشاره اندک به این احتمال که ایران به عنوان مسیر تسلیحاتی برای ارمنستان عمل کرده، یک خبر انفجاری بود و خیلی سریع از سوی تهران تکذیب شد. حسن روحانی، رئیس جمهوری، محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه، و علی اکبر ولایتی، مشاور عالی سیاست خارجی آیت الله خامنه ای، همگی این مساله را تکرار کردند که ارمنستان باید قلمروهای اشغالی سال 1994 را به جمهوری آذربایجان بازگرداند.
جنبش مردمی در حمایت از جانبداری کامل تهران از باکو به حدی زیاد بود که ایران حتی همکاری نزدیک جمهوری آذربایجان با اسرائیل را نیز به عنوان یک عامل دلسرد کننده در نظر نگرفت. جمهوری آذربایجان، یکی از چهار کشور با اکثریت مسلمان شیعه در جهان (در کنار ایران، عراق و بحرین)، روابط اقتصادی، نظامی و اطلاعاتی نزدیکی با اسرائیل، دشمن منطقه ای ایران دارد. اما این مساله در حدود دو دهه گذشته صادق بوده و ایران خود را با آن تطبیق داده است. به زبان ساده، ایران در موقعیتی نیست که بتواند در تقابل با اقلیت آذری خود عمل کند و این مساله برای ایران جای نگرانی است چون آمادگی کافی برای مقابله با شورش احتمالی اقلیت دیگر آسیب دیده از درگیری ارمنستان و جمهوری آذربایجان را نیز ندارد.
اگرچه تصور ناآرامی های قومیتی در ایران به مثابه یک بشکه باروت نزدیک به انفجار اغراق آمیز است، اما نمی توان گفت که این مساله هیچ تاثیری بر تغییر رویکرد ناگهانی تهران در قبال ایروان و باکو نداشته. با این حال، تغییر رویکرد دیپلماتیک ایران تا اندازه ای بازتاب مسیر این دور از درگیری ها بین دو کشور همسایه آن است. اگرچه ایران از سال 1991 تا کنون روابط دوستانه ای با ارمنستان داشته، اما در سال های اخیر در زمینه های تجارت، گردشگری، همکاری های نظامی و حتی صادرات تسلیحات به جمهوری آذربایجان نزدیک شده است.
ایفای نقش ترکیه در منطقه قفقاز جنوبی هم از چشم ایران پنهان نمانده و بر تصمیم گیری های آن تاثیر داشته است. تهران پیشتر آنکارا را به تشدید تنش ها از طریق تحریک باکو به تلاش برای بازپس گیری اراضی اشغالی به جای توافق بر سر آتش بس و گفت و گوهای دیپلماتیک متهم کرده است. با این حال، اگرچه ایران و ترکیه در سوریه از دو سمت مخالف در درگیری ها حمایت می کنند، تهران هیچ برنامه ای برای تشدید تنش ها با آنکارا بر سر قفقاز جنوبی ندارد. هر چه که نباشد، ترکیه یک همسایه و شریک تجاری مهم برای ایران است.
ایران هر اندازه هم که در درگیری های اخیر در قفقاز جنوبی با دقت بازی می کند، واقعیت ساده این است که دست بسیار ضعیف تری در منطقه نسبت به اوایل دهه 1990 دارد. امروز هیچ یک از طرفین ایران را به عنوان یک میانجی بی طرف قبول ندارند. تهران به لطف درگیری مداوم با واشنگتن و مشغله های دیگر در رابطه با پایتخت های عربی در خلیج فارس در موقعیتی نیست که مسکو یا حتی آنکارا را در قفقاز جنوبی به چالش بکشد. ایران همانطور که از صندلی عقب با نگرانی عملکرد روسیه و ترکیه به عنوان دو عامل اصلی تعیین کننده خارجی در درگیری ارمنستان و جمهوری آذربایجان می نگرد، می خواهد که پایان سریع جنگ را ببیند، چرا که اگر درگیری ادامه و گسترش یابد می تواند ایران را به یک جنگ منطقه ای جدید بکشاند که تاب تحمل آن را ندارد.
منبع: فارن پالسی / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34
نظر شما :