دومینوی تکراری روابط در روندهای تاریخی (بخش هجدهم)
نگاهی به وضعیت مهاجران ایرانی
دیپلماسی ایرانی: در اواخر دهه دوم هزاره سوم که به عصر سرعت و شتاب، شبکه ها، انقلاب و انفجار اطلاعات، رشد و توسعه فنی و علمی و رفاه نسبی اشتهار یافته است جهان در کنار مشکلات عدیده ای چون کرونا، خشونت فردی و گروهی، تروریسم، داعش، جنگ های قبیله ای و شبه دینی، نابودی طبیعت به دست بشر بدلیل تصاعد بیش از حد گازهای گل خانه ای، فقر و نابرابری و توسعه نامتوازن؛ با قصه پر غصه مهاجرت و آوارگان عمدتا" مسلمان دست و پنجه نرم می کند. زمانی که مک لوهان از دهکده جهانی ارتباطات صحبت می کرد همزمان تئوری اضداد و کم و زیاد شدن فاصله توسط جامعه شناسان مطرح گردید که موضوع مهاجرین نمادی از شاخه اجتماعی و انسانی آن می باشد. قبل از پرداختن به موضوع و بررسی تحلیلی و توصیفی ابعادی از موضوع، بهتر است این سوالات را طرح کرد اول اینکه چه کسانی پشت سناریو نویسی و طراحی این تراژدی های خاص قرار داشته و چه کسانی به عوامل اجرایی آن تبدیل شده اند ؟ چرا این مقطع زمانی و کشورهایی خاص برای بزرگنمایی موضوع انتخاب شدند؟
آوارگی شکلی اجباری از پدیده مهاجرت است که از دیر باز همزاد بشر بوده است و در اعصار مختلف نمونه های مختلف و رقت بار آن به ثبت رسیده است و در قرن بیستم و ابتدای هزاره سوم آوارگی حاصله از مهاجرت اجباری عمدتا مسلمان از منطق فلسطین، عراق، افغانستان و سوریه در آسیا، سومالی، سودان، نیجریه، لیبی و غیره در افریقا، بوسنی، کوزوو، اوکراین و غیره در اروپا و نمونه های قابل توجه در امریکای لاتین بیشتر مورد توجه بوده است که بعضی مواقع صحنه های خاصی از درد رنج این آوارگان چیزی شبیه به تصویر عروسکی آیلار در سواحل مدیترانه قلب و احساس وجودی میلیون ها انسان را به درد آورده ولی هرگز پیشگیری از تکرار رقت بار مهاجرت اجباری را موجب نشده است، چرا که معمولا مهاجرت اجباری نتیجه جنگ و نزاع قدرت در درون و بیرون کشورهای مختلف که همواره با طراحی مراکز پیچیده پول و اسلحه خصوصا در یک قرن اخیر عمدتا با تضعیف تمدن اسلامی و جامعه مسلمانان بوده است.
یکی از گزینه های انسانی برای شرایط بهتر کار، زندگی و تحصیل جابه جایی و مهاجرت بوده است. این موضوع در صدر اسلام هم برای ترویج این دین توحیدی مورد توجه نبی مکرم اسلام (ص) بوده و در اداوار مختلف تاریخی انواع مختلف اجتماعی، سیاسی، امنیتی، علمی و فرهنگی و دینی و اقتصادی آن تجربه شده است؛ پدیده ای که در بسیاری از مواقع در فرایندی سوداگرایانه با استقبال غیر محسوس و حساب شده پذیرندگان همراه بوده یعنی موضوع مهاجرت نخبگان و فرار مغزها که از سال ها پیش از اهداف کشورهای توسعه یافته ای چون امریکا، کانادا، استرالیا و اروپای غربی بوده، موضوعی که از هزاره سوم و با بالا رفتن هزینه تحصیل، تربیت نیروی انسانی و کاهش زاد و ولد در جهان غرب رنگ و بوی جدی تری به خود گرفته است در این راستا با روند موجود جمعیتی فقط اتحادیه اروپا سالانه حداقل به یک میلیون نیروی کار ماهر نیاز دارد. امروزه هزینه تربیت یک کارشناس ارشد و یا دکتری عمومی نزدیک به یک میلیون دلار ارزیابی می شود و متاسفانه در سال های اخیر شاهد مهاجرت نخبگان برتر کشورمان و فارغ التحصیلان بهترین دانشگاه های ایرانی و دارندگان مدال های المپیاد های کشوری و بین المللی به چند مقصد خاص امریکا؛ کانادا، استرالیا و آلمان هستیم که علیرغم هشدارهای مختلف و متنوع دلسوزان و واکنش های احساسی تاکنون کمتر شاهد طراحی و اجرای برنامه سنجیده و حساب شده برای بهره گیری از سرمایه انسانی که این روزها به سرمایه هوشمند تغییر شکل داده، بوده ایم.
بر اساس نظرسنجی صورت گرفته توسط گالوپ کشور ایران از نظر تعداد بزرگسالانی که تمایل به مهاجرت دارند در جایگاه هفتم دنیا قرار دارد که اگر این تعداد به نسبت تعداد کل جمعیت کشورها محاسبه شود ایران در بین ۲۰ کشور اول دنیا نیز قرار نخواهد داشت. حال اگر به سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی باز گردیم، طبق آمار بانک جهانی در دهه ۱۹۷۰ میلادی (۱۳۵۰ شمسی) تعداد مهاجران ایرانی در کشورهای دیگر ۲۳۲ هزار و ۸۱۱ نفر بوده است. به عبارت دیگر تعداد کل مهاجران در این دهه برابر با ۸.۱ نفر به ازای هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت ایران بوده است. نرخ خالص مهاجرت ایران در سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۵ میلادی (۱۳۴۹ تا ۱۳۵۴ شمسی) بر اساس اطلاعات سازمان ملل، برابر با ۰.۵۱ نفر در ۱۰۰۰ نفر جمعیت کل کشور است؛ به عبارتی دیگر به ازای هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت کشور، ۷ نفر از کشور خارج شدهاند.این نرخ از تقسیم تفاوت مهاجران ورودی به مهاجران خروجی به جمعیت کشور به دست میآید که از این آمار نمیتوان برآورد دقیقی از تعداد مهاجران ایرانی در خارج از ایران انجام داد.
با استناد به آمار رسمی بانک جهانی، جمعیت ایران از دوران انقلاب اسلامی برابر با سالهای ۱۹۸۰ – ۱۹۷۰ میلادی تاکنون چیزی در حدود ۲ برابر شده است. بر طبق دادههای به دست آمده از این سازمان، جمعیت ایران در سال ۱۹۸۰ میلادی (۱۳۵۸ شمسی) ۳۸ میلیون و ۶۵۰ هزار و ۲۴۶ نفر بوده که این آمار در سال ۲۰۱۷ میلادی به عدد ۸۰ میلیون و ۶۷۳ هزار و ۹۵۱ نفر افزایش پیدا کرده است. نکته مهم درباره آمار تعداد مهاجران، این است که این نرخ بدون در نظر گرفتن جمعیت رو به رشد کشورها معیار و شاخص برای تعیین وضعیت خروج اتباع از کشورها نیست. در بین سالهای ۱۹۸۰- ۱۹۷۰ میلادی که مصادف با دوران پیروزی انقلاب اسلامی است از هر ۱۰۰۰ نفر به ترتیب ۸.۱ و ۱۳.۶ نفر در خارج از ایران بودهاند. این درحالی است که در سال ۲۰۱۷ از هر ۱۰۰۰ نفر تعداد ۱۵.۳ نفر به خارج مهاجرت کردهاند. با قرار دادن سال ۱۹۷۰ میلادی به عنوان سال مبنا برای محاسبه، سهم ایرانیان خارج از کشور از جمعیت کل کشور در طی ۴۷ سال، ۱.۹ برابر افزایش یافته است. طبق آمار بانک جهانی از مهاجران تمامی کشورها در سال ۲۰۱۷، ایرانیان با تعداد یک میلیون و ۲۳۷ هزار و ۳۴۴ نفر از بین ۲۳۲ کشور رتبه ۵۴ را به خود اختصاص داده است و این نشان میدهد که ایران با اختلاف ۱۷۸ پلهای فاصله زیادی با صدرنشینان جدول دارد. فرار مغزها یکی از آسیبهای اجتماعی ـ اقتصادی ایران در دهههای اخیر بوده و به از دست رفتن سرمایه انسانی و محدودیت برای توسعه اقتصادی کشور منجر شده است. ایرانیها در امواج گوناگونی در دهههای اخیر از کشور خارج شدهاند. در دوره پیش از انقلاب، ایرانیهای زیادی برای دست یافتن به فرصتهای تحصیلی به خارج از کشور رفتند. تعداد بیشتری از این افراد در سالهای پس از انقلاب به کشور برنگشتند.
بر اساس آمارهای سازمان ملل، نسبت جمعیت مهاجران بینالمللی ایرانی از کل مهاجران بینالمللی در جهان طی سالهای 1990 تا 2000 افزایش، سپس در سالهای 2005 تا 2015 کاهش و دوباره در سال 2017، 2018 و 2019 افزایش یافته است.این آمار 2,7 میلیون مهاجر ایرانی درحالی است که در آمارهای دیگری برآورد شده تعداد مهاجران ایرانی خارج از کشور بین 5 تا 6 میلیون نفر است. به ترتیب کشورهای آمریکا، کانادا، آلمان، بریتانیا و سوئد بیشترین تعداد مهاجران ایرانی را در خود اسکان دادهاند و جمعیت مهاجران ایرانی ساکن در پنج کشور مذکور بیش از 70 درصد جمعیت مهاجران ایرانی مقیم خارج از کشور را تشکیل میدهند. بر اساس آمار ارائه شده از سوی مجلس شورای اسلامی تا سال 1389، حدود 60 هزار نخبه ایرانی از کشور مهاجرت کردهاند که اغلب از نخبگان المپیادهای علمی و ترازهای برتر دانشگاهها بودهاند. جمع سرمایه ایرانیان مقیم خارج در سال 2000، 1.3 تریلیون دلار گزارش شده است. در سال 2000، واحد مرکزی خبر در ایران اعلام کرد که ایرانیان در حدود 200 تا 400 میلیارد دلار در ایالات متحده آمریکا، چین و اروپا سرمایهگذاری کرهاند. همچنین، در سال 2006، کارگران مهاجر ایرانی مجموعا بیش از 2 میلیارد دلار درآمد داشتهاند.
بر اساس دادههای سالنامه مهاجرتی ایران، کشورهای دارای بیشترین جمعیت ایرانی (افراد متولد ایران) امارات متحده عربی، ایالات متحده آمریکا، کانادا، آلمان، انگلستان، ترکیه، سوئد، استرالیا، کویت، هلند، قطر، فرانسه، نروژ، اتریش، دانمارک، ایتالیا، عراق، سوئیس و بلژیک هستند. آمارهای سال ۲۰۱۹ نشان میدهد بهطور کلی یکمیلیون و ۳۰۱هزار و ۹۷۵ ایرانی به این کشورها مهاجرت کردهاند، درحالی که در سال ۱۹۹۰ آمار ایرانیان مهاجر در کل جهان ۶۳۱هزار و ۳۳۹ نفر بوده است. آمارهای جهانی همچنین میگوید غالب ایرانیان مهاجر تحصیلکرده و متخصصاند. وضع مهاجران ایرانی در کشورهای حوزه OECD یعنی کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی نشان میدهد اولین گروه شغلی در میان ایرانیان در این کشورها متخصصان هستند. سالنامه مهاجرتی ایران در ادامه در اینباره نوشته است: «همچنین بهطور کلی روند تعداد متخصصان از نیروی کار ایرانی در این کشورها صعودی بوده و از ۲۵درصد در سال ۲۰۰۰ به ۲۹.۶درصد در سال ۲۰۱۵ افزایش یافته است. دومین گروه شغلی ایرانیان در این کشورها کارکنان ارائه خدمات و کارکنان فروش و بازاریابی بودهاند و کارکنان ماهر بخش کشاورزی و شیلات کمترین درصد ایرانیان در بازار کار کشورهای OECD بودهاند.
بر اساس آمار سازمان ملل در سال ۲۰۱۹، بیشترین ایرانیان مهاجر در اروپا در کشورهای آلمان، انگلیس، سوئد، هلند و فرانسه ساکناند، اما آمارها از نظر اجازه اقامت معتبر اندکی متفاوت است و آمارهای سال ۲۰۱۸ نشان میدهد بیش از ۷۳هزار ایرانی در آلمان زندگی میکنند.ایران همچنین جزو ۱۰ کشور اول در میان کشورهای غیر اتحادیه اروپاست که شهروندانش به علت داشتن شغل در آلمان اقامت دائم دریافت میکنند.» همچنین جزو ۱۰ کشور اول دنیاست که شهروندانش این اقامت را از طریق خوداشتغالی و راهاندازی یک کسب و کار میگیرند. بعد از آلمان با فاصله زیاد ایرانیان در انگلستان، سوئد و ایتالیا سکونت دارند. از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۸ تعداد شهروندان ایرانی که در اروپا اقامت بلندمدت دریافت کردند ۲۰ برابر شده و بیش از ۸۴هزار نفر را دربرمیگیرد. همچنین بیش از 40 درصد از مشاغل ایرانیان مقیم خارج از کشور در گروه مشاغلی قرار میگیرند که به سطح مهارت متوسط نیاز دارد. رویهمرفته، 96 درصد از ایرانیان شاغل در کشورهای خارجی مشاغلی را در اختیار دارند که به سطح مهارت متوسط و بالا نیاز دارد. از طرف دیگر بخش قابلتوجهی از مهاجرت ایرانیان به خارج از کشور را میتوان ذیل عنوان مهاجرت سرمایههای انسانی یا فرار مغزها، یعنی مهاجرت افراد تحصیلکرده و نیروی کار متخصص و مهاجرت با هدف ادامه تحصیل طبقهبندی کرد. براساس آخرین آمارهای موجود، تعداد مهاجران ایرانی با تحصیلات دانشگاهی از حدود 290 هزار در سال 2001 به 471 هزار در سال 2010 رسیده و سپس در سال 2017 در حدود 600 هزار نفر قرار گرفته است. در کنار مهاجران تحصیل ماهر و تحصیلکرده، مهاجران تحصیلی و دانشجویی نیز بخش قابل توجهی هستند. براساس اطلاعات سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمانملل متحد، در حال حاضر حدود 65 هزار دانشجوی ایرانی در سایر کشورها مشغول تحصیل در مقاطع مختلف دانشگاهی هستند.
پنج مقصد اصلی دانشجویان ایرانی کشورهای آمریکا، ترکیه، آلمان، ایتالیا و کاناداست. آمریکا چهار دهه است که اولین مقصد دانشجویان ایرانی است: «در سال ۲۰۱۸ میلادی، تعداد ۱۲هزار و ۱۴۲ دانشجوی ایرانی در آمریکا مشغول به تحصیل بودهاند.» دومین مقصد محبوب سالهای اخیر دانشجویان ایرانی ترکیه است. آمارهای سال ۲۰۱۷ نشان میدهد این کشور میزبان بیش از ۶هزار دانشجوی ایرانی است: «همجواری و نزدیکی فرهنگی، لغو ویزا میان دو کشور، زبان ترکی، موقعیت و بورسیههای تحصیلی در دانشگاههای ترکیه منجر به افزایش دانشجویان ایرانی در کشور ترکیه در سالهای اخیر شده است.» مقاصد بعدی دانشجویان ایرانی آلمان و ایتالیاست؛ هر کدام با بیش از ۴هزار دانشجو. به نظر می رسد بعد از افزایش اعتمادسازی بویژه از طریق ایجاد سامانه تسهیل ارائه خدمات رایج و دفاع از حقوق شهروندی هموطنان در کشورهای خارجی، امکان بهره گیری از ایرانیان خارج از کشور در قالب سرمایه گذاری و ایجاد اشتغال بویژه در هزاران طرح عمرانی نیمه تمام کشور، برگزاری دوره های مشترک آموزش عالی، انجام پروژه های مشترک تحقیقاتی، برگزاری کارگاه های آموزشی و همچنین ترویج فرایند جذب گردشگر پس از عادی شدن اوضاع سخت کرونایی وجود دارد. بطور کلی، نهاد مدیریت ایرانیان خارج نیازمند تقویت و اصلاحات متناسب با ظرفیت عظیم انسانی و اقتصادی هموطنان خارج و تداوم تغییر نگرش به این سرمایه بسیار ارزشمند در حوزه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بوده تا بیش از پیش اعتماد ایرانیان خارج از کشور را به خود جلب نماید. در بخش بعدی به موضوع توانمندی انسانی ایران و نیازهای اروپا به عنوان یک فرصت مهم همکاری با اروپا می پردازیم.
نظر شما :