سه اصلی که تل آویو در روابط خارجی خود دنبال می کند
راهبرد رژیم صهیونیستی در عادی سازی روابط با کشورهای عربی
رضا رسالت، کارشناس روابط بین الملل
دیپلماسی ایرانی: اگر سیاست اسرائیل را از هنگام استقرار دولت یهودی تا کنون تحلیل کنیم، در می یابیم که اصول زیر، پایه های این سیاست را تشکیل می دهند:
اصل اول) عدم تعیین مرزها توسط اسرائیل: سوالی که به ذهن متبادر میشود این است که آیا در جهان کشوری غیر از اسرائیل وجود دارد که مرزهای معین و اعلام شده ای با همسایگانش نداشته باشد؟ علت چیست که چنین مرزهایی برای اسرائیل وجود ندارد، باید گفت تعیین مرزها به معنای متوقف ساختن اجرای طرح رژیم صهیونیستی است و به همین دلیل است که این رژیم منحوس از تعیین مرزها امتناع می کند. هنگامی که از نتانیاهو سوال شد چرا مرزهای اسرائیل را تعیین نمی کنید او پاسخ داد مرزهای اسرائیل مهاجرت و آب است. این گفته بدین معناست که زمینی که مورد نیاز اسرائیل است از طریق تعداد افرادی که به این سرزمین می آیند تعیین می شود، بنابراین این کشور تا هنگام اجرای کامل طرح صهیونیستی خود در منطقه، نیاز به گسترش دارد.
اصل دوم) به رسمیت نشناختن مشروعیت بین المللی و قطعنامه های سازمان ملل متحد: پایبندی به قطعنامه های سازمان ملل به معنای توقف طرح صهیونیستی و توقف شهرک سازی است. قطع نظر از اینکه سازمان ملل متحد تا حدودی تحت کنترل ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی است، این سازمان قادر به توجیه تجاوز اسرائیل به قلمروی کشورهای عربی نیست. عدم توان برای توجیه تجاوز دلیل اصلی است که به واسطه آن اسرائیل خود را از چهارچوب پایبندی به مشروعیت بین المللی کنار می کشد تا شاید در اجرای طرح های خود ازاد بماند و فراغت بال بیشتری پیدا کند.
اصل سوم) تلاش های این رژیم برای عادی سازی روابط با کشورهای عربی، تضعیف اعراب، افزایش اختلاف میان آنها و ایجاد موقعیتی خنثی بین اعراب: هر چقدر ملت های عرب ضعیف تر شوند اسرائیل در اجرای نقشه های خود موفق تر خواهد بود. در همین راستا و بنا به درخواست ترامپ و با حمایت امارات متحده عربی، اسرائیل اعلام حاکمیت بر مناطق اعلامشده در «چشمانداز صلح» ترامپ را تعلیق کرده و تلاشهای خودش را بر توسعه روابط با سایر کشورها در جهان عرب و اسلام متمرکز کرده است تا بدین واسطه روابط خود با جهان عرب را عادی سازی کند و بتواند از این طریق، دودستگی و چند پارگی در میان ملت های مسلمان ایجاد کند. بر این اساس امارات بعد از مصر و اردن سومین کشور عربی است که روابط رسمی و علنی با اسرائیل را آغاز میکند.
هر چند باید خاطر نشان کرد که این همکاری های مخفی بین اسرائیل و کشورهای خلیج فارس از چند سال پیش در جریان بوده است و در نهایت نیز به اعلام طرح صلح ایالات متحده برای خاورمیانه و با موافقت ظاهری این کشورها منجر شد، مقامات و رسانههای منطقه در مجموع علاقهای به ثبت این همکاری نشان نمیدادند. برای همین اعلام عادیسازی روابط بین اسرائیل و امارات آغازگر تغییرات بنیادین در این رویکرد است. در این زمینه نکته بسیار مهم و سرنوشت سازی وجود دارد. اسرائیل، حامیان رسانهای و تبلیغاتی آن و آنها که در دام تبلیغاتی اسرائیل گرفتار آمده اند، مرتب از شروع فصل جدیدی در خاورمیانه سخن می گویند. گویی دوران تازه ای از روابط با اسرائیل در منطقه آغاز شده که رابطه امارات و اسرائیل اولین آن است و به تدریج کشورهای دیگر منطقه به آن خواهند پیوست. آنها در واقع درصدد القای این مدعا هستند که فصل تحریم رابطه با اسرائیل تمام شده است و منطقه در پرتو این توافق متحول خواهد شد. اما این یک تبلیغات فریبکارانه برای منفعل کردن کشورهای منطقه و بازداشتن آنها از اتخاذ موضعی محکم علیه این توافق زیانکارانه است.
با بررسی جوانب و با استناد به مطالب فوق به نظر می رسد رژیم صهیونیستی از سیاست الحاق به سمت سیاست عادی سازی میل پیدا کرده است. در همین خصوص گابی اشکنازی، وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی در سفر به آلمان و سخنرانی در نشست وزاری امور خارجه اتحادیه اروپا اعلام کرد: اسرائیل از سیاست الحاق به سوی سیاست عادی سازی روابط رفته است. او افزود: معتقدم آنچه در رابطه با امارات رخ داد نشانه ای بسیار قوی از این است که فقط از طریق مذاکرات می توانیم پیشرفت کنیم و این بسیار واضح است که دولت اسرائیل از سیاست الحاق به سوی عادی سازی روابط رفته است. وی همچنین یادآور شد که ما درها را مقابل همسایگانمان باز گذاشتهایم و هم اکنون مسئله به تصمیم آنان بستگی دارد و الحاق سرزمین های جدید نیز به انتخاب آنان مرتبط است. این مواضع مقامات صهیونیستی از آن نشان دارد که اصل سوم راهبرد آنها در حال ثمر دادن است و سیاست عادی سازی مشروعیت بخش غصب نامشروع آنهاست که می بایست توسط کشورهای منطقه مورد توجه قرار گیرد.
نظر شما :