تعامل یا تعارض با جامعه بینالمللی؟
اقدام هوشمندانه ایران در ترمیم روابط با آژانس
دیپلماسی ایرانی: ترمیم روابط ایران و آژانس بینالمللی انرژی هستهای، اقدامی هوشمندانه برای کاستن از شدت فشار امریکا علیه برجام است. این اقدام که با وساطت تروئیکای اروپایی، روسیه و چین صورت گرفت، تأثیرمستقیم بر نتیجه تلاشواشنگتن در فعالسازی سیستم ماشه و بازگشت تحریمهای بینالمللی علیه ایران خواهد گذاشت.
ائتلاف ایجاد شده میان اعضای اصلی دو بلوک غربی و شرقی شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه یکجانبهگرایی امریکا، اتفاقی کمسابقه در تاریخ این سازمان محسوب میشود. این وضع برای ایران یک فرصت تلقی میشود تا با بهرهگیری از آن، خطر بازگشت تحریمهای بینالمللی را از خود دور کند. از اینرو بیانیه مشترک ایران و آژانس بین المللی انرژی هستهای که در پی سفر دو روزه «رافائلگروسی» به تهران منتشر و در آن بر همکاری دو طرف برای راستیآزمایی از فعالیتهای هستهای ایران تأکید شد، امکان تحرک مخالفان سیاست یکجانبهگرای امریکا را فراهم کرده است. در واقع پرونده اختلافات ایران و امریکا بسترساز دو اتفاق کم بدیل در جامعه بینالمللی شده است؛ نخست، شکلگیری اراده اروپا برای دفاع از اعتبار استقلال خود مقابل امریکا. دوم؛ همگرایی اروپائیان با روسیه و چین به عنوان دو قدرت شرقی که همواره در بلوک رقیب غرب قرار داشته و دارند. تأکید دولت ترامپ در اولویت دادن به اهداف سیاست خارجی خود فارغ از ملاحظات دیگر متحدان اروپایی ایالات متحده، به ایجاد شکاف در روابط سنتی قدرتهای غربی انجامیده است. این شکاف علاوه برآنکه میتواند سبب پیامدهای بیثبات کننده در جامعهجهانی شود، در آینده روابط امریکا ـ اروپا نیز تأثیرگذار خواهد بود.
چین و روسیه از گسل ایجاد شده در روابط قدرتهای امریکایی ـ اروپایی برای کاستن از حجم فشارها علیه خود به خوبی بهره گرفتهاند. برخلاف ماههای گذشته، اکنون در اروپا از خطر بروز قدرت هژمونیک چین کمترگفته میشود. روسیه به گرم کردن روابطش با اروپائیان و کاستن از تنشها با قدرتهای غربی به ویژه در ارتباط با اوکرائین و روسیه سفید امید بسته است. مهمتر اینکه دو قدرت شرقی در بزنگاهی که همه از احتمال شروع دوباره جنگ سرد سخن میگفتند، هشیارانه زمین رقابت با غرب را در عرصه اقتصاد محدود کرده و دیپلماسی تعامل را بر جدالهای لفظی و رجز خوانیهای مربوط به جنگ سرد گذشته ترجیح دادهاند. اکنون همه رقیبان قدرت هژمونیک ایالاتمتحده بر توازن قوا؛ آنهم نه در عرصه تسلیحات، بلکه توازن اقتصادی و قدرت چانهزنی دیپلماتیک تأکید دارند.
تجربه توافق اخیر ایران و آژانسبینالمللی انرژی هستهای به کاستن از ظرفیت آژانس برای تحقق اهداف دولت ترامپ علیه برجام و بازگشت تحریمهای بینالمللی انجامیده است. دولت ترامپ در ایجاد بستر عینی و روانی لازم برای اقدام آتی خود به گزارش سلبی آژانس علیه ایران نیازمند بود. ناکامی واشنگتن در این مقطع را باید مدیون دیپلماسی فعال و تعاملگرای تهران با جامعه جهانی دانست. حفظ این وضع میتواند تلاش دولت ترامپ را نه تنها در اکتبر آینده که موعد لغو تحریم تسلیحاتی ایران است، بلکه در سپتامبر پیش رو که واشنگتن مدعی بازگشت تحریمهای بینالمللی علیه ایران است را نیز دچار چالش جدی کند.
مهم نیست دولت آینده ایالاتمتحده از آن ترامپ باشد یا «جوبایدن». صورت مساله در روابط ایران و امریکا یکی است. آنچه اهمیت دارد بهرهگیری از فرصتهایی است که اوضاع کنونی جامعه جهانی و روابط قدرتهای بزرگ ایجاد کردهاند. استفاده از فرصتها بدون اصلاح و بازتعریف عملکردها ناممکن خواهد بود.
نظر شما :