چرا امارات با اسرائیل آشتی کرد؟

بعد مغفول مانده قدرت ما

۲۶ مرداد ۱۳۹۹ | ۱۶:۰۰ کد : ۱۹۹۴۴۶۳ خاورمیانه انتخاب سردبیر
فاطمه سیاحی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: پیش‌زمینهٔ تصمیمات امنیت‌محور، محاسبات منطقی بازیگران است؛ اما سال‌هاست عقلانیت و منطقی در ورای رویه‌ها و سیاست‌های این چند کشور نمی‌بینیم؛ چه بسا شیوخ مرتجع عربی با بازتعریف‌های جدیدشان از هویت‌های قومی و زبانی، و همچنین زیاده‌خواهی‌های خطرناک، منطقه را تا مرز یک درگیری بزرگ پیش ببرند. اما شاید بُعد مغفول‌ماندهٔ قدرتِ ما، آن توانِ تأثیرگذاریِ غیرمستقیم بر این کشورها و تعدیل مواضع‌شان باشد که به آن بها ندادیم.
بعد مغفول مانده قدرت ما

نویسنده: فاطمه سیاحی، کارشناس مسائل خاورمیانه

دیپلماسی ایرانی: در حالی که غرب ‌آسیا متأثر از انفجار بیروت در شرایط خاصی به‌سر می‌بُرد، دونالد ترامپ از توافقی تاریخی بین اسرائیل و امارات متحده عربی برای عادی سازی کامل روابط خبر داد؛ خبر توافقی که گویی انفجاری دیگر بود و واکنش‌های زیادی در پی داشت. شاید جالب‌ترین قسمت این واکنش‌ها در داخل کشور ما نسبت به این اتفاق و اتفاقات مشابه، کم اهمیت جلوه دادن تصمیمات و سیاست‌ کشورهای عربی همسایه باشد. هنوز در ذهن خیلی از مردم ما، کشوری مثل امارات یک شیخ‌نشین ضعیف با بافتی قبیله‌ای و اقتصادی نفتی‌ست که چند سال دیگر منابع طبیعی‌اش تمام و حیات سیاسی‌اش خاتمه می‌یابد‌.

این مسئله‌ای بسیار مهم است که به این نتیجه برسیم برای ارتباط سازنده و تعامل همه جانبه در منطقه، نیازمند درک و شناختی واقع‌بینانه از موقعیت کشورهای همسایه هستیم. انگاره‌های ذهنی نادرست در خصوص کشورهای عربی حوزهٔ خلیج ‌فارس در نزد عامهٔ مردم، آنقدر ثابت‌ و قوی‌اند که ناخودآگاه بر ذهنیت سیاستمداران و راهبردهای منطقه‌ای کشور ما هم تاثیر منفی می‌گذارند‌. بدیهی‌ست که وقتی ما وزن، اهمیت و اعتبار کشوری در منطقه را از حد واقعی‌اش پایین‌تر بیاوریم، نسبت به نقش‌ها و توانایی‌های آن دچار اشتباه و به ناگاه با مسائل تأسف‌برانگیزی مثل همین پیشامد عادی سازی روابط امارات با اسرائیل مواجه خواهیم شد. امارات کشوری کوچک با مساحت و جمعیت محدود، به لحاظ توان نظامی ضعیف و البته درگیر خسارات حاصل از جنگ یمن است؛ اما این تصویرِ کامل امارات نیست.

امارات متحده عربی با محیط قدرتمند اقتصادی و طرح‌های سودمند خود، و همچنین زیرساخت‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات، سال‌هاست موفق شده به بخش‌های بین‌المللی اقتصادی متصل شود. امارات به مدد محیط نظارتی اقتصادی کارآی خود، توانسته اقتصادی امن را به وجود آورد؛ به طوری که کشورهای سرمایه‌گذار و شرکت‌های معتبر جهان در بخش مولد اقتصادی این کشور فعال‌ و سهیم‌اند. اقتصاد امارات در چندین شاخص جهانی از جمله: رقابت، شادی و نوآوری جهانی هم حائز رده‌های برتری شده است. حالا در شرایطی که شیخ‌نشین دبی، پنجمین مقصد جهانگردی در جهان است و صنعت گردشگری به تنهایی نیمی از درآمد آن را تامین می‌کند، بسیار سطحی‌نگرانه خواهد بود اگر تصورمان از وابستگی کامل امارات به نفت را تغییر ندهیم.

علی‌رغم وجود برخی ضعف‌های نسبی در ابعاد و موضوعات مختلف قدرت کشورهای عربی، اما همگی در حقوق بین‌الملل به عنوان یک کشور دارای حقوق یکسان‌اند. اهمیت این کشورها – فارغ از میزان قدرت واقعی – را می‌توان در معاهدات، ائتلاف‌های نظامی، قراردادهای خرید تسلیحات، شناسایی کشورهای دیگر، حق رأی در سازمان‌های بین‌المللی و... به وضوح مشاهده کرد. به همین خاطر است که برای دولت ایالات متحدهٔ امریکا، حتی شناسایی اسرائیل توسط امارات هم می‌تواند یک راهبرد انتخاباتی موثر باشد. یقیناً یکی از دلایل توجهات امریکا و اسرائیل به کشورهای عربی منطقه همین امکانات حقوقی‌ست؛ امکاناتی که سعی می‌کنند رقبای ایران را با آنها تقویت کنند.

نگاه‌های تقلیل‌گرایانه و غیرواقع‌بینانهٔ ما نسبت به سرزمین‌های منطقه از قدیم تا کنون فقط هزینهٔ دفاع‌مان را بالا برده و امکان سازش را دورتر کرده است. تلقی امروزی اکثریت جامعهٔ ما از موقعیت همسایگان بی‌شباهت به برخوردمان با جدایی بحرین نیست؛ آن زمان که خیلی‌ها فکر می‌کردند بحرین جزیره‌ای پُر دردسر با منابع طبیعیِ روبه‌پایان است! در صورتی که موقعیت جغرافیایی بحرین در خلیج‌ فارس به گونه‌ای است که اکنون بر حرکت همهٔ کشتی‌های عازم به سوی عراق و عربستان و کویت مسلط است؛ چه بسا اگر وابستگی بیش‌ازحد شیوخ منامه به آل‌سعود نبود، امروز بحرین موقعیتی شبیه لوکزامبورگ پیدا می‌کرد. همانطور که آن زمان قدرت بالقوهٔ این دولت‌ ذره‌ای یا Micro State را درک نکردیم، اکنون نیز می‌توانیم با درکی نادرست از سایر همسایگان منافع دیگری را در بلندمدت از دست بدهیم.

سرزمین‌هایی که با ما نیستند، روزی علیه ما تجهیز می‌شوند؛ بدتر اینکه هر چقدر همسایگان ما ضعیف‌تر باشند، خطرناک‌ترند. این گزاره نمی‌تواند دور از ذهن باشد که شاید دلیل رفتن کشوری مثل امارات به آغوش اسرائیل، تلاش این کشور برای نمایش قدرت و ایفای نقشی در مسائل منطقه‌ای باشد که اساساً از توان آن خارج است. به این ترتیب محمد بن زاید با تصمیمات عجولانه دومینویی از اشتباهات را برای کشورش رقم زده است؛ هر گاه مصر و اردن از شناسایی رسمی اسرائیل سود بردند، امارات هم خواهد برد! فارغ از مباحث ایدئولوژیک و ارزشی این اقدامِ دولت امارات، هیچ توجیه عقلانی برای این شناسایی وجود ندارد؛ از نظر سیاسی کانال‌های تماس برای حل مسئله‌ فلسطین از قبل هم وجود داشت، به لحاظ اقتصادی امارات به گردشگر اسرائیلی هیچ نیازی ندارد و سایر توجیهات همین‌قدر واهی‌اند..!

حتی نمی‌توان برای این توافق دلایل امنیتی متصور شد؛ چرا که خود اسرائیل در موقعیتی ناامن و از بسیاری جهات، به صورت بالقوه ضربه‌پذیر است. از سوی دیگر ممکن است امارات با این توافق، کویت و عمان را در تقابل با خود قرار دهد و شکاف‌های عمیق‌تری در جهان عرب را باعث شود که مردم از قِبَل‌ آنها کم رنج نبرده‌اند‌. پیش‌زمینهٔ تصمیمات امنیت‌محور، محاسبات منطقی بازیگران است؛ اما سال‌هاست عقلانیت و منطقی در ورای رویه‌ها و سیاست‌های این چند کشور نمی‌بینیم؛ چه بسا شیوخ مرتجع عربی با بازتعریف‌های جدیدشان از هویت‌های قومی و زبانی، و همچنین زیاده‌خواهی‌های خطرناک، منطقه را تا مرز یک درگیری بزرگ پیش ببرند. اما شاید بُعد مغفول‌ماندهٔ قدرتِ ما، آن توانِ تأثیرگذاریِ غیرمستقیم بر این کشورها و تعدیل مواضع‌شان باشد که به آن بها ندادیم.

کلید واژه ها: امارات متحده عربی اسرائیل اسرائیل و امارات متحده عربی خلیج فارس دبی


( ۱۶ )

نظر شما :

ابراهیم قدیمی ۲۷ مرداد ۱۳۹۹ | ۰۰:۲۰
مطلبی که دراین مورد میتوان عرض کرد این است که در در گیری های نظامی امروزی با قدرت تخریب فوقالعاده بالای سلاح ها برنده در گیری ها بین دوطرف کسانی هستند که خارج نزاع باشند.این مطلب هم برای ایران وهم برای امارات ودیگران بایدقابل درک باشد.موفقیت امروز در توان سازندگی وانباشت ثروت مردمی و بکار گیری بهینه در تولید وارتقای توان اقتصادی قابل حفظ ورفاه مردمی است.امروزه توانائی در فرار از درگیری نظامی وتخریب حاصل از ان است.مخصوصا زمانی که حریف اصلی در میدان نبوده ونظاره گر تخریب دو توان نظامی اقتصادی متخاصم باشد.هم ایران توانا است در توان نظامی وهم امارات در توان اقتصادی. اتحاد این دو توان قدرت فوق العادهای برای پیش رفت منطقه ایجاد میکند.برخی سلام وعلیک های سیاسی را جدی تصور نکنید.بر تقویت روابط خود با امارات ودیگران بیافزائید.قدرت های فوقالعاده پر توان تر از اسرائیل با تجهیزاتی بیشتر از کل توان ارتش اسرائیل در منطقه حضور دارند.مطمئنا امارات خوب دوست ودشمن را میشناسدو علت حضور اسرائیل در منطقه را جهت انتفاع از توانائی های اقتصادی امارات ومنطقه را درک میکند.باخالی کردن جای دوستی خود با امارات جا برای دشمنان دوملت عربی وایرانی ودیگران باز نکنید.انقدر بر دوستی خود با امارت ودیگران بیافزائید که جا برای دیگران نباشد.
علی ۲۷ مرداد ۱۳۹۹ | ۰۲:۰۴
نویسنده بلاخره قدرت مغفول مانده ایران را یاد آور نشده ،که چه نیروییست ،نمی تواند ممالک کوچکتر اطرافمان را بر سر عقل اورد، تا پا را از گلیمشان بیشتر دراز نکنند. ولی غافل از اینکه از ما بهتران در کنار آنها هستند،ونزدیک یک قرن است ،این شیخکهای ساحل نشین در عناد ودشمنی با ایران چیزی کم نگذاشتند،حتی ادعای مالکیت جزایر ایرانی در خلیج فارس.ودعوت از شیطان بزرگ برای ضربه زدن به ایران،وکمکهای همه جانبه به صدام کافر،وایجاد گروهک‌های تروریستی جدایی طلب مثل ال اهوازییه،جند الله ریگی،وحتی کمکهای همه جانبه به تروریستهای،کردی pkk,,pyd,جهت تقسیم سوریه،عراق،ایران،ترکیه،وکمک به گروهای تروریستی در افغانستان،لبنان،سوریه یمن،عراق،...جهت ضربه زدن به ایران،،،،ایجاد روابط با اسراییل جهت ضربه زدن به ایران، آزار شیعیان بحرین،عربستان،...., وتبلیغ برعلیه ایران در تمامی رسانه ها،ووووو پس در موضع خصمانه این شیخک ها شک نکنیم،،،،،لا اقل ماهم در مقابل این خاینین ،اتحادی از کشورهای،دوست مثل پاکستان،وترکیه بوجود آوریم تا بتوانیم سدی محکم در مقابل دشمنان داشته باشیم.بطوریکه در زمان نجم الذین اربکان« نخست وزیر متوفی،ترکیه» ایجاد گروه ۸ هم تشکیل شد،« ایران،ترکیه،پاکستان،اندونزی،مالزی،نیجریه،بنگلادش،عراق» را تشکیل دادند،ولی چندان پی گیر توافقات نیستند،بطوریکه ،اخیرادر مالزی بجز ایران ترکیه،ومالزی،بقیه از ترس تحریم ال سعود شرکت نکردند،ولی نباید در مقابل دشمنان اسلام وهمدستان اسراییل کوتاه بیاییم، .
بنزینی بی سواد ۲۹ مرداد ۱۳۹۹ | ۰۹:۲۶
سرکار خانم سیاحی قدرت هر کشوری بستگی به تاثیر گذاری آن کشور در اقتصاد و سایر مولفه های قدرت جهانی دارد متاسفانه باید بگوئیم ایران زمانی می توانست اقتصاد جهان را به خود وابسته می کرد اما این کار نکرد اگر ایران موفق به فرستادن گاز به کشور های اروپائی می کرد اگر در زمان استقلال جمهوری های شوروی ایران به عنوان منطقه اتصال یا هاب عمل می کرد یا اگر در زمان خاتمی یک مقدار سیاست به کار گرفته می شد و فرودگاه امام گسترش پیدا می کرد امروز این فرودگاه نقش فرودگاه دبی داشت سرکار خانم آیا می دانید امارات راه تنفس ایران در زمان تحریم است و علت عدم یک اقدام موثر از طرف ایران همین مسئله بوده است امروز این کشور کوچک در بعد فضائی بسیار پیشرفت کرده است و بعنوان یک کشور پیشرفته در منطقه است