به نظر نمی‌رسد که کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس یازدهم کارنامه‌ای موفق تر از مجلس دهم داشته باشد!

هدر رفتن ۷ سال فرصت کشور به واسطه برجام

۰۶ خرداد ۱۳۹۹ | ۱۰:۰۰ کد : ۱۹۹۱۷۱۸ خاورمیانه انتخاب سردبیر
محمدصادق کوشکی در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی بر این باور است که چون اعضای مجلس یازدهم همان افرادی بودند که در مجلس نهم برجام را ۲۰ دقیقه تصویب کردند. بنابراین من اذعان دارم که این مجلس حتی از مجلس دهم به شدت ضعیف تر و ناکارآمد تر عمل خواهد کرد و به همین واسطه قطعا کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی این مجلس کارنامه چندان موفقیت آمیزتری از کمیسیون امنیت ملی در مجلس دهم نخواهد داشت.
هدر رفتن ۷ سال فرصت کشور به واسطه برجام

گفت وگو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی  

دیپلماسی ایرانی – با گذشت 6 روز از آخرین جلسه مجلس شورای اسلامی در دوره دهم هنوز تحلیل ها و گمانه زنی هایی در خصوص ارزیابی این مجلس و کمیسیون های مربوطه از سوی کارشناسان، ناظران و حتی برخی از نمایندگان همین دوره از مجلس مطرح است. در این خصوص با توجه به سیر حوادث و اتفاقات تقریباً بی سابقه در حوزه سیاست خارجی و امنیت ملی در طول چهار سال گذشته، کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم یکی از مهمترین کمیسیون های این مجلس بود. لذا نیاز جدی به ارزیابی کارنامه این کمیسیون در کوران حوادث و اتفاقات طی طول چهار سال گذشته احساس می شود؛ حال سوال مهم اینجاست که آیا این کمیسیون در برخورد با این سیر حوادث و اتفاقات توانست از خود کارنامه موفقی بر جای بگذارد؟! پاسخ به این سوال، موضوع گفت و گوی دیپلماسی ایرانی با محمد صادق کوشکی، کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی است که در ادامه می خوانید:

پیرامون نقد آسیب شناسانه ای که شما در مصاحبه های پیشین با دیپلماسی ایرانی پیرامون ارزیابی از مجلس یازدهم داشتید به صراحت عنوان کردید که اعضای این مجلس همان افرادی هستند که در مجلس نهم برجام را ۲۰ دقیقه تصویب کردند. در این راستا دیپلماسی ایرانی برای واکاوی بیشتر این نقد شما با تعدادی از اعضای مجلس نهم و به خصوص اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در آن دوره این نقد را به بحث گذاشت و همگی به دلایل مختلف این تحلیل شما را قبول نداشتند. آیا شما کماکان معتقدید که واقعاً چالش های بعدی کشور به واسطه همان تصویب ۲۰ دقیقه ای برجام شکل گرفت. چون برخی معتقدند که حتی اگر توافق هسته‌ای در صحن مجلس مورد ارزیابی دقیق قرار می‌گرفت و مخالفان و موافقان آن آراء و نظرات خود را ارائه می کردند، اولا نهایتاً برجام تصویب شد و ثانیاً خروج اجتناب پذیر دونالد ترامپ از برجام و چالش های بعدی را برای مجلس دهم و به خصوص کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی این دوره می داشتیم. تحلیل شما در این رابطه چیست؟

در پاسخ به سوال شما باید عنوان کرد که اگر چه در مجلس نهم کمیسیون ویژه برای بررسی بیشتر و دقیق تر برجام شکل گرفت و ساعت ها، روزها و هفته ها در خصوص این توافقنامه بحث و بررسی شد و نمایندگان مخالف و موافق آراء و نظرات خود را ارائه کردند، اما نکته مهم اینجاست که آن اراده سیاسی حاکم بر مجلس در آن دوره همه این بحث ها، بررسی ها و ارائه ادله و مستندات را دور زد. این یک خیانت به ملت بزرگ ایران بود. البته این نکته را هم نباید فراموش کنیم که چه در زمان مجلس نهم و چه در زمان مجلس دهم حامیان دولت، برجام را به یک امر مقدس بدل کرده بودند لذا هرگونه نقد، حمله و اعتراض به برجام یک تابوی سیاسی و دیپلماتیک تلقی می‌شد که از طرف حامیان دولت و موافقان برجام با شدیدترین الفاظ و بدترین اتهامات پاسخ داده می شد. همان زمان که برجام در حال تصویب و در ادامه در حال اجرایی شدن بود برخی از بدنه کارشناسی دلسوز جامعه و منافع ملی با اشراف کامل و بر اساس مستندات خود هشدارهایشان را به کررات به تیم مذاکره کننده، دستگاه سیاست خارجی، دولت و دیگر نهادهای مربوطه ارائه کردند، اما در مقابل این افراد آماج تهمت ها، تحقیرها و توهین ها قرار گرفتند. چون به همین دلیل همان اتمسفر سنگین سیاسی که با جنجال آفرینی به نفع برجام ایجاد شده بود باعث شد که کمیسیون ویژه برجام، کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نهم و در ادامه ساختار کلی مجلس در آن دوره (نهم) و به تبع آن کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم و ساختار و شاکله کل مجلس در این دوره (دهم) نیز خود را همراه و همسوی توافق هسته‌ای بدانند. اما به هر حال باید این نقد را قبول کنیم و همواره در حافظه تاریخی خود بسپاریم که چرا مجلس در دوره نهم و در کوتاه ترین زمان ممکن سندی به اهمیت برجام را به تصویب رساند و چرا در مقام عمل تمام آن بحث‌ها، بررسی‌ها و تضارب آراء و نظرات مختلف در خصوص برجام کنار گذاشته شد و در کنار آن منافع اقتصادی، سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی کشور زیر اتمسفر سنگین ناشی از جنجال سازی های رسانه ای حامیان برجام به محاق رفت.

به هر تقدیر مجلس مظهر اراده و قدرت مردم است و می توانست تسلیم فضا و اتمسفر سنگین سیاسی حامیان برجام، هم در خود پارلمان، کمیسیون ویژه و کمیسیون امنیت ملی و هم در دولت و دستگاه دیپلماسی نشود. اما متاسفانه لکه ننگ تصویب ۲۰ دقیقه ای برجام همواره بر پیشانی مجلس نهم خواهد بود و در ادامه به مجلس دهم نیز اصولا حامی برجام بود. چون بافت غالب اعضای مجلس نمایندگان دوره دهم با شعار حمایت از برجام و مذاکره با اروپا و آمریکا وارد مجلس شده بودند. بنابراین کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم نیز آن گونه که باید نتوانست در خصوص تقابل با توافق هسته‌ای و معضلاتی که برجام برای کشور شکل داد کاری از پیش ببرد. همین کم کاری ها، ندانم کاری ها و نادیده گرفتن انتقادات دلسوزان ملت نهایتاً موجب شد ایالات متحده آمریکا در نهایت دورویی، دروغگویی و بدعهدی و علیرغم تمام تعهدات به صورت یکجانبه از توافق هسته‌ای خارج شده و شاهد بازگشت بی سابقه ترین تحریم های ایالات متحده آمریکا در ظرف تقریباً سه سال گذشته باشیم. این نشان می دهد که ما نزدیک به هفت سال وقت بسیار گرانبهای کشور را به پای برجام هدر دادیم؛ ۷ سال وقتی که اگر برای توانمند سازی داخلی در حوزه اقتصادی و معیشتی و در تقابل با تحریم های آمریکا صرف می‌شد، قطعاً وضعیت کشور به مراتب بهتر از امروز بود. اما در این ۷ سال تنها شاهد آن بودیم که ایران یک به یک تمام تعهدات برجامی خود را اجرا کرد و در مقابل تنها شاهد بدعهدی اروپا و سیاست فشار حداکثری آمریکایی‌ها بودیم. این یادگاری کمیسیون امنیت ملی مجلس نهم و مجلس دهم است.

شما به همراهی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم با وزارت امور خارجه و برجام اشاره داشتید، اما افکار عمومی داخلی هیچگاه صحنه آتش زدن برجام توسط آقای مجتبی ذوالنور، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم در سال آخر را در صحن فراموش نمی کند. این تناقض را چگونه ارزیابی می کنید؟

به هر حال افرادی چون آقای ذوالنور و کیف هم فکر او در مجلس دهم در اقلیت قرار داشتند، لذا طبیعی بود که بافت اقلیت مجلس نتواند کار چندان جدی برای برجام انجام دهد، هرچند که من اعتقاد دارم حتی اگر یک نماینده مجلس دهم در خصوص تقابل با برجام به جد عمل می‌کرد، وضعیت ظور دیگر رقم می خورد. تاریخ هیچ گاه فردی مانند شهید مدرس را فراموش نمی کند؛ شهید مدرس یک نماینده مجلس بود، اما چون به منافع ملت ایران می‌اندیشید و به جد به تمام گفته ها و مواضع خود در مقابل دیکتاتوری رضاخانی و زیاده خواهی های روسیه و انگلیس ایمان داشت توانست یک جریان‌سازی جدی را در مجلس ایجاد کند که نهایتاً تا پای شهادت ایشان پیش رفت، اما دریغ که در هیچ کدام از دوره های مجلس چنین فردی ظهور پیدا نکرد. ضمن اینکه بازهم تاکید می‌کنم که جریان اصلاح طلب، جریان مستقل نزدیک به دولت به خصوص فراکسیون امید و حتی بخش جریان اصولگرای مجلس دهم به ریاست آقای لاریجانی که ۴ سال ریاست این مجلس را برعهده داشت، حامی برجام بودند و همین جریان سازی و فضای سنگین سیاسی توانست اتوریته و تحکم سنگینی را بر مجلس دهم حاکم کند. البته با این سخنان نمی‌خواهم دوستان مخالف برجام را در مجلس دهم تبرئه کنم، اما جا داشت این افراد بیشتر در راستای مخالفت با برجام فعالیت هایی را در دستور کار قرار می دادند تا این گونه هفت سال وقت و سرمایه سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی کشور هدر نرود و به موازات آن تمام اندوخته ها و سرمایه های علمی ما و خون شهدای هسته ای به واسطه توقف توان هسته‌ای کشور به باد نرود.

پیرامون وظیفه نظارتی نمایندگان کمیسیون امنیت ملی بر دستگاه دیپلماسی و شخص آقای ظرف اگر چه ما در چهار سال حضور کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم شاهد اتفاقات ریز و درشتی در حوزه دیپلماسی بودیم، اما بعد از روی کار آمدن دونالد ترامپ در ۲۰ ژانویه سال ۲۰۱۷، سه اتفاق مهم سایه جدی بر دیگر تحولات در این حوزه داشتند؛ اول خروج از برجام در اردیبهشت ۱۳۹۷، آغاز گام های کاهش تعهدات برجامی در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ پس از یک سال صبر استراتژیک ایران و دستور ترور سردار سلیمانی در ۱۳ دی ماه سال گذشته؛ از نگاه شما کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی توانست وظایف نظارتی خود را در خصوص این تحولات به انجام برساند؟
 
متاسفانه باید در راستای نکات قبلی خود بر این واقعیت تاکید کنم که به دلیل همان جریان سازی سیاسی در مجلس دهم که رئیس مجلس نیز به آن کمک کرد، سبب شد که روز به روز اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم از وظیفه ذاتی خود در خصوص نظارت بر تحولات دیپلماتیک و امنیت کشور دور شوند. البته این نقد تنها به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی وارد نیست، بلکه کل مجلس دهم روز به روز از ماهیت قانونگذاری و نظارتی خود دور شدند. چون ضعف مفرط اعضای مجلس نمایندگان دوره دهم سبب شد که این مجلس از برآورده کردن حداقل‌های مطالبات مردمی باز بماند. البته این نکته را هم باید در نظر بگیریم که اکثر نمایندگان این دوره از مجلس دارای سواد و تجربه لازم در حوزه کمیسیون مربوطه برخوردار نبودند از این رو جلس دهم یکی از ضعیف ترین مجالس طول تاریخ چهل ساله انقلاب اسلامی را رقم زدند و عملاً کار به جایی می رسید که هر چه این مجلس ضعیف تر عمل می کرد بیش از پیش کنترل آن در اختیار ناخدای آن قرار می گرفت و این همان وضعیت مطلوب رئیس مجلس که در طول چهار گذشته بود که با شدت و ضعف پی گرفت. لذا در چنین وضعیتی، نه تنها کمیسیون امنیت ملی، بلکه دیگر کمیسیون های تخصصی مجلس نمی توانستند وظیفه قانونگذاری و نظارتی خود را به درستی انجام دهند، چون مجلس اسیر دست ناخدای خود بود، آن هم در خصوص اتفاقات بسیار مهمی مانند خروج دونالد ترامپ از برجام و بازگشت تحریم ها، آغاز گام های کاهش تعهدات برجامی و همچنین اقدام مذبوحانه کاخ سفید در ترو سردار شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی که تنها وظیفه یک نظاره گر ساده را ایفا کرد.

ولی برخی معتقدند که سیر و شدت حوادث سیاسی، امنیتی و دیپلماتیک کشور در طول ۴ سال حیات کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم به قدری جدی بود که عملاً کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی پیش از این نمی توانست کاری انجام دهد؟ 

این یک جمله برای توجیه ضعف عملکرد این کمیسیون است وگرنه در قبال مسئله خروج دونالد ترامپ از برجام، کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس به راحتی می توانست اولا با نظارت و پاسخگو کردن دولت، یک سال وقت را برای آغاز گام های کاهش فعالیت برجامی تلف نکند و همان روزهای اول بعد از اقدام ترامپ در خروج از برجام، ایران نیز این توافق را کنار بگذارد در صورتی که کمیسیون امنیت ملی فقط سیاست سکوت را در پیش گرفت. در ثانی زمانی که ایران به سمت آغاز گام های کاهش تعهدات برجامی، ان هم با یک سال تاخیر پیش رفت ما شاهد بودیم که این گام ها با فاصله های طولانی مدت ۶۰ روزه و با گام های کم رمق عملی شد. من در همان زمان در مصاحبه با دیپلماسی ایرانی بر این نکته تاکید داشتم که به هیچ وجه هیچ کدام از این گام‌ها نمی تواند عامل محرکی برای واداشتن اعضای اروپایی حاضر در برجام برای انجام تعهدات شان باشد، کما اینکه تا پایان این گام ها هیچ کدام از سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و انگلستان به تعهدات خود عمل نکردند و حتی بعد از اجرای گام پایانی مسئله فعالسازی سازوکار حل اختلافات برجامی را در دستور کار قرار دادند، در صورتی که می‌توانستیم گام های محکم تری را به صورت یکجا در دستور کار قرار دهیم و به نیازی به این ۱۰ ماه وقت کشی در سایه اجرای پنج گام نداشته باشیم. در آن صورت احتمالا اروپایی ها بیشر به برجام وفادار می شدند. این مهم قطعاً به راحتی از طریق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم قابل اجرا بود. پس این جملات فقط و فقط توجیهی برای کم کاری کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در دوره دهم است. به هر حال بارها و بارها بر این نکته مهم تاکید شده است که مجلس در راس امور است. اگر اعضای کمیسیون امنیت ملی مانند شهید مدرس به منافع ملت ایران و آینده این کشور می اندیشیدند حاضر به چنین خیانت بزرگی با این سکوت و انفعال خود در این چهار سال نمی شدند و تا آخرین روز حیات مجلس دهم از هیچ تلاشی برای کنار گذاشتن برجام، تقابل هرچه پررنگ‌تر با آمریکا و تلاش برای تمرکز بر توان داخلی به خصوص در حوزه اقتصاد و معیشتی فروگذاری نمی کردند، اما متاسفانه به دلیل همان اتمسفر سنگین سیاسی مجلس به واسطه حضور برخی از جریان های اصلاح طلب، مستقلین نزدیک به دولت و برخی از اصولگرایان طرفدار آقای لاریجانی همان اقلیت مخالف برجام نیز نتوانستند کاری در این ۴ سال انجام دهند.

حال به بخش امنیت ملی که دیگر حوزه نظارتی و کاری کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس است بپردازیم. در این راستا و در چهار سال گذشته ما شاهد برخی اتفاقات معناداری در حوزه امنیت داخلی بودیم به خصوص که این تحولات امنیتی با اعتراضات ۵ دی ۱۳۹۶، اعتراضات ۲۵ و ۲۶ آبان ماه ۹۸ و اعتراضات دی ماه سال گذشته به نقطه اوج رسید اگرچه در این میان اعتراضات ریز و درشت دیگری نیز به وقوع پیوست. حال به نظر شما کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم در این رابطه چه کارنامه‌ای از خود به جا گذاشت؟

اگرچه ماه سال گذشته شاهد برخی اعتراضات به خصوص اعتراضات آبان ماه بودیم و متاسفانه اتفاقات تلخ و غم انگیزی هم برای یک کشور و ملت روی داد، اما من معتقدم این اعتراضات به گونه‌ای نبود که در یک بستر اجتماعی و به صورت خودجوش شکل بگیرد، بلکه من معتقدم برخی از عوامل پیدا و پنهان در بروز و تشدید عمدی این اعتراضات در آن دو روز بسیار موثر بودند. در این راستا من به یک جمله وزیر اطلاعات در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم پیرامون حوادث آبان ماه بسنده می کنم. آقای علوی به صراحت عنوان کرد ما از یک سال پیش آشوب‌های آبان ماه را پیش بینی می کردیم. پس معلوم است که یک عمد و دست های پنهانی برای شکل گیری این اعتراضات وجود داشته که در بافت قوه مجریه بروز و ظهور پیدا کرده است تا این شورش ها اتفاق بیفتد، آن هم در شرایطی که بعد از شکل گیری این حوادث رئیس جمهور کشور عنوان می‌کند که من اطلاعی از گران شدن بنزین نداشتم؛ همین موضوع نشان می دهد که قوه مجریه با شدت و ضعف در شکل‌گیری این اعتراضات دخیل بوده است و قطعاً هرچه از زمان این اعتراضات فاصله بگیریم تاریخ ثابت خواهد کرد که چه بازیگرانی این اعتراضات را در کشور سامان دادند و صد افسوس آن دو روز بسیار تلخ و فراموش نشدنی را به وجود آوردند. لذا به همین واسطه قطعاً کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نمی‌توانست واکنش مناسبی در قبال این دست حوادث تلخ امنیتی در کشور به خصوص در سال گذشته داشته باشد.

با این تفاسیر چه برآوردی از مجلس یازدهم و کمیسیون امنیت ملی در این دوره از مجلس خواهد داشت که فردا چهارشنبه اولین جلسه خود را برگزار می کند و حیات سیاسی این مجلس شروع می شود؟

به سوال خوبی اشاره کردید. در پاسخ من باز هم بر نکته قبلی خود در مصاحبه پیشین با دیپلماسی ایرانی تاکید دارم که اعضای مجلس یازدهم همان افرادی بودند که در مجلس نهم برجام را ۲۰ دقیقه تصویب کردند. بنابراین من بر این باورم که این مجلس حتی از مجلس دهم به شدت ضعیف تر و ناکارآمد تر عمل خواهد کرد و به همین واسطه قطعا کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی این مجلس کارنامه چندان موفقیت آمیزتری از کمیسیون امنیت ملی در مجلس دهم نخواهد داشت. شما اگر فقط به لیست منتخبین تهران در مجلس یازدهم نگاه کنید می بینید که چهره های چندان شاخصی در حوزه امنیت ملی، سیاست خارجی و دیپلماسی که آشنا به روابط بین الملل، حقوق بین الملل و ارتباطات بین‌المللی وجود ندارد. پس زمانی که یک کمیسیون تخصصی و پر اهمیت مانند کمیسیون امنیت ملی از دارا بودن نمایندگان صاحب صلاحیت، دانش و تجربه لازم در زمینه برخورداری از تخصص سیاسی و امنیتی بی بهره باشد قطعا کمیسیون مربوطه نمی تواند، نه وظیفه نظارتی و نه وظیفه قانون گذاری را به درستی انجام دهد. البته این نقیصه در حوزه نمایندگان شهرستان تا آنجایی که من با منتخبین مجلس یازدهم آشنا هستم وجود دارد در صورتی که کمیسیون امنیت ملی باید از افراد کارشناس، متخصص و آشنا به سیاست خارجی و تحولات منطقه خاورمیانه، حقوق بین الملل، زیر و بم های توافقاتی مانند برجام، لوایح FATF، مناسبات آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، سازمان ملل، شورای امنیت و غیره آشنا باشد تا بتواند، هم به طریق درستی وظیفه نظارت بر دستگاه سیاست خارجی و دیگر نهادهای امنیتی را در دستور کار قرار دارد و هم به موقع با تصویب لوایح از طریق ارائه طرح هایی منافع ملت را در حوزه سیاست خارجی و امنیتی محقق کند.

کلید واژه ها: محمد صادق کوشکی ارزیابی کارنامه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم برجام آمریکا ترور سردار سلیمانی گام های کاهش تعهدات برجامی


( ۷ )

نظر شما :

حسینی ۰۶ خرداد ۱۳۹۹ | ۱۶:۴۴
آقای کوشکی دلیل و بهانه آوردن نه دردی از مردم دوا می کند و نه به اقناع مردم می انجامد. مردم می بینند و می فهمند که در دهه ۹۰ (از سال ۹۰ تا ۹۹) مجموع رشد اقتصادی کشور صفر بوده است و در واقع یک دهه از وقت و انرژی و توان کشور بیهوده به هدر رفته است در حالی که در پیرامون ما از پاکستان و ترکیه و اذربایجان و عربستان و امارات و قطر و کویت و عمان ترکمنستان و ارمنستان و .... رشد اقتصادی چشمگیری وجود داشته است. این مشکل کشور را نمی توان به گردن جناح و حزب خاصی نوشت. باید فکری کرد که سیاست داخلی و خارجی کشور را در مسیر رشد و توسعه قرار دهد ، باید سیاست خارجی در خدمت اقتصاد باشد نه اینکه از اقتصاد کشور برای تفکرات ارمانی خاص هزینه کرد و با دشمن تراشی جهان را علیه خود بسیج نمود و دست آخر هم به بهانه تراشی روی آورد.
Ali ۰۷ خرداد ۱۳۹۹ | ۱۰:۰۵
قحط الرجال هرجا هرکانال که تو تلویزیونم نیزنی یا کوشکی یا فواد ایزدی......شکرهدا دیگه تحلیلگر تداریم...حاج صادق شما هم دیدی اصولگراها اوندن سرکار رفتی سراغ این دو تحلیگر بیهمتاااااا