افزایش نسبی بهای نفت خام نمی تواند راهگشای چالش های اقتصادی کشور باشد

عدم دستیابی تهران به پول نقد، محور چالش اخیر ایران و آمریکا

۲۳ فروردین ۱۳۹۹ | ۱۴:۰۲ کد : ۱۹۹۰۶۵۱ اقتصاد و انرژی انتخاب سردبیر
آلبرت بغزیان در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی پیرامون تاثیر افزایش بهای نفت خام در بازارهای جهانی بر بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی کشور در سال پیش رو بر این باور است که اکنون چالش جدی به دستیابی و یا عدم دستیابی ایران به پول نقد بازمی‌گردد. از این رو است که مقامات کاخ سفید از خود دونالد ترامپ گرفته تا مایک پمپئو، وزیر امور خارجه و دیگر اعضای دولت بارها عنوان می کنند که ایران می تواند از کمک های بشردوستانه پزشکی و نظایر آن استفاده کند و از این دست فعالیت ها شامل تحریم های آمریکا نمی شود تا واشنگتن از یک سو بتواند ژست بشردوستانه ای، ذیل تداوم تحریم ها به خود بگیرد و از طرف دیگر ایران را در یک تنگنا قرار دهد که نتواند به منابع درآمدی دست پیدا کند. در صورتی که اکنون تهران کانون تلاش های خود را به دریافت پول نقد برای مصارف خاص خود برده است.
عدم دستیابی تهران به پول نقد، محور چالش اخیر ایران و آمریکا

گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی 

دیپلماسی ایرانی – از اوایل ماه مارس، به دلیل کاهش تقاضا در بازار نفت به دلیل شیوع ویروس کرونا و همچنین برهم خوردن توافق اوپک پلاس بهای نفت خام در بازارهای جهانی تقریباً به میزان دو برابر کاهش یافت. اعضای اوپک پلاس ساعات اولیه بامداد دیروز جمعه پس از مذاکرات ده ساعته که از پنج شنبه شروع شده بود، توافق کردند که تولید نفت خود را به میزان 10 میلیون بشکه در روز در ماه های مه و ژوئن کاهش دهند. البته بیژن زنگنه، وزیر نفت ایران پس از این جلسه از مستثنی شدن ایران در کنار لیبی و ونزوئلا از لزوم کاهش تولید سخن گفت. از این رو بسیاری معتقدند که این کاهش تولید می‌تواند طی روزها و هفته‌های آتی باعث افزایش تدریجی بهای نفت خام در بازارهای جهانی شود و به تبع آن تاثیر مثبت، ولو اندکی بر تحقق درآمدهای حاصل از فروش نفت خام ایران را داشته باشد. اما این شرایط جدید بعد از حصول توافق کاهش تولید در اجلاس دیروز جمعه تا چه اندازه می‌تواند راهگشای چالش های اقتصادی کشور باشد؟ دیپلماسی ایرانی برای بررسی بیشتر این مسئله، گفت و گویی را با آلبرت بغزیان، اقتصاددان و استاد دانشگاه صورت داده است که در ادامه می خوانید:

پس از ناکامی در اجلاس اپک پلاس شاهد یک جنگ نفتی بین عربستان سعودی و روسیه بر سر افزایش تولید طلای سیاه بودیم که سبب شد بهای نفت سنگین ایران به بشکه ای حدود ۱۴ دلار سقوط کند. این کاهش شدید بهای نفت خام در کنار تحریم‌های ایالات متحده آمریکا موجب شد که بسیاری از کارشناسان مسئله کسری بودجه را به واسطه عدم تحقق درآمدهای حاصل از فروش نفت خام که دولت آن را فروش یک میلیون بشکه نفت در روز با قیمت ۵۰ دلار مصوب کرده بود، مطرح کنند. حال که در جلسه مجازی 11 ساعته بین ۲۳ تولیدکننده نفت جهان، اعضاء بر روی کاهش تولید روزانه ۱۰ میلیون بشکه به توافق رسیده اند که البته این توافق برای کاهش روزانه ۱۰ میلیون بشکه در بازه زمانی نخست (اول ماه مه تا پایان ژوئن) ۲ ماهه خواهد بود. در مرحله بعد از یکم ماه ژوئیه تا پایان ۳۱ دسامبر سال ۲۰۲۰ کاهش عرضه روزانه هشت میلیون بشکه و سپس از یکم ژانویه ۲۰۲۱ تا آوریل ۲۰۲۲ نیز کاهش عرضه روزانه ۶ میلیون بشکه خواهد بود. البته در کنار آن ایران نیز از این کاهش تولید نفت خام مستثنی شده است، سینرژی این شرایط جدید تا چه اندازه می تواند بر بهبود وضعیت اقتصادی کشور در سال پیش رو موثر باشد؟

واقعیت ها نشان از این دارد که نمی توان بر روی بهبود شاخص بهای نفت خام در بازارهای جهانی چندان امید است. چرا که اقتصاد و صنعت نفت ایران علاوه بر کاهش و یا افزایش بهای نفت خام در بازارهای جهانی با چالش بسیار بزرگ تری به نام تحریم‌های ایالات متحده آمریکا بر صنعت نفت روبه رو است. مضافا حتی اگر یرو توافق جدید ما شاهد افزایش نسبی بهای نفت خام در بازارهای جهانی طی ماه‌های آتی باشیم و به موازات آن حتی در سایه دور زدن تحریم‌ها بتوانیم تا اندازه ای هم نفت خام را به فروش برسانیم مشکل دیگر به تحریم ها بانکی باز می گردد. یعنی ذیل این تحریم ها عملاً بازگشت درآمدهای حاصل از فروش نفت خام به واسطه دور زدن تحریم ها به کشور بسیار سخت و یا غیر ممکن است. اینها علاوه بر آن است که ما باید واقعیت های اقتصاد جهانی را به واسطه تداوم شیوع کرونا نیز در نظر بگیریم. به هر حال ذیل نظر و تحلیل بسیاری از کارشناسان و صاحب نظران حوزه اقتصاد بین الملل قطعاً جهان در سال ۲۰۲۰ با رکود جدی در حوزه اقتصاد مواجه خواهد بود. یعنی کاهش تقاضا و به تبع آن کاهش قیمت نفت خام وضعیت بازار جهانی را بی ثبات کرده است، همین مسئله می‌تواند بر کاهش تقاضا و واردات نفت خام اثر گذار باشد. لذا در مجموعه باید عنوان کرد که افزایش نسبی بهای نفت خام نمی تواند راهگشای چالش های اقتصادی کشور باشد.

اما بسیاری معتقدند که مستثنی شدن ایران از کاهش تولید نفت در سایه جلسه اخیر اعضای تولید کننده نفت خام در جهان می تواند در آینده سبب شود که به واسطه تداوم شیوع کرونا ایالات متحده آمریکا نیز بخشی از تحریم های خود را در خصوص فروش نفت ایران برای مقابله با کرونا کنار بگذارد و یا حداقل معافیت های تحریمی را به کار گیرد؟

نکته مهمی که این میان وجود دارد این است که ابتدا به ساکن ایالات متحده آمریکا و شخص ترامپ به هیچ وجه در ماه‌های منتهی به انتخابات ریاست جمهوری حاضر به نادیده گرفتن و یا حتی تعدیل بخشی از تحریم‌های خود در رابطه با ایران به خصوص در حوزه‌های اساسی مانند فروش نفت نخواهد شد. نکته بسیار مهمتری که نباید فراموش کرد این است که اکنون جمهوری اسلامی ایران بر دستیابی به منابع درآمدی حاصل از فروش نفت و یا هر منبع دیگری در قالب پول نقد تاکید دارد تا بتواند این سرمایه را بنا به اقتضائات خود در زمینه تولید اقلام پزشکی و بهداشتی برای تقابل با کرونا و یا تقویت کسب و کارهای تعطیل شده و دیگر مسائل هزینه کند، اما در مقابل ایالات متحده آمریکا اساساً با پرداخت پول نقد به ایران، چه در قالب تعدیل بخشی از تحریم ها برای فروش نفت و چه حتی در قالب پرداخت وام از طریق صندوق بین‌المللی پول مخالف است. البته در این میان نگاه های سیاسی واشنگتن نیز بسیار موثر است. چرا که کاخ سفید معتقد است تهران این پول ها را در راستای مقابله با کرونا و تقویت اقتصاد صرف نمی کند، بلکه در حوزه های دیگر که مغایر با منافع ایالات متحده آمریکا در غرب آسیا است، هزینه خواهد کرد. بنابراین اکنون چالش جدی به دستیابی و یا عدم دستیابی ایران به پول نقد بازمی‌گردد. از این رو است که مقامات کاخ سفید از خود دونالد ترامپ گرفته تا مایک پمپئو، وزیر امور خارجه و دیگر اعضای دولت بارها عنوان می کنند که ایران می تواند از کمک های بشردوستانه پزشکی و نظایر آن استفاده کند و از این دست فعالیت ها شامل تحریم های آمریکا نمی شود تا واشنگتن از یک سو بتواند ژست بشردوستانه ای، ذیل تداوم تحریم ها به خود بگیرد و از طرف دیگر ایران را در یک تنگنا قرار دهد که نتواند به منابع درآمدی دست پیدا کند. در صورتی که اکنون تهران کانون تلاش های خود را به دریافت پول نقد برای مصارف خاص خود برده است.

مضافا وقتی که بازارهای جهانی نفت اشباع از تولید است و هر گونه کاهش تحریم می تواند منجر به افزایش عرضه ایران شود، به نظر می رسد برای جلوگیری از وقوع این مهم، هم عربستان می تواند رقیب راهبردی ایران در منطقه قلمداد شود و هم آمریکا حداقل در این شرایط و در سال 2020 که سال انتخابات در ایالات متحده است در مورد تحریم های ایران کوتاه نخواهند آمد. از این رو من بر این باورم که تهران باید برای مدیریت شرایط اقتصادی کشور در سال پیش رو، بهبود وضعیت کسب و کارها، به ویژه کسب و کارهای تعطیل شده و دسترسی به منابع درآمدی مازاد، استراتژی های دیگری را در پیش بگیرد که بتواند تا اندازه ای کاهش قیمت ناشی از تبعات جنگ نفتی ریاض و مسکو و سیاست فشار حداکثری آمریکا مقابله کند. چرا که ناگفته پیداست ما در کوتاه مدت و به صورت آنی نمی توانیم شاهد افزایش بهای نفت خام در بازارهای جهانی باشیم. به هر حال اگر چه در آن سو جنگ نفتی عربستان سعودی و روسیه در پی شکست نشست اوپک پلاس توانست در کوتاه مدت بهای نفت خام را در بازارهای جهانی به طور بی سابقه ای کاهش دهد، اما افزایش بهای نفت خام بر اساس منطق اقتصادی جهش زودهنگامی نخواهد بود. خصوصا که در راستای گفته های قبلی خودم اکنون اقتصاد جهانی به واسطه تداوم شیوع کرونا با یک رکود کم سابقه و حتی بی سابقه ای روبه رو خواهد بود که دامنه آن می تواند به ۶ ماهه اول سال ۲۰۲۱ نیز کشیده شود. بنابراین ایران باید واقعیت ها را در نظر بگیرد و چشم خود را بر درآمدهای حاصل از فروش نفت خواب ببندد و راه های دیگری برای دریافت منابع درآمدی در دستور کار قرار دهد.

آیا در سایه نکته شما در خصوص تلاش ایران برای دستیابی به پول نقد، روحانی پس رد درخواست وام ۵ میلیارد دلاری ایران از صندوق بین المللی پول، پیگیر استفاده از منابع بانک مرکزی در بانک‌های خارج شد. البته در این راستا عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی از تلاش برای استفاده از منابع بانک مرکزی در بانک‌های خارج از کشور و سایر منابع در دسترس برای تأمین نیازهای مردم به‌ویژه مواد مورد نیاز در مبارزه با کرونا سخن گفت که نمونه آن به موفقیت حقوقی ایران در رفع توقیف یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار منابع بانک مرکزی در «کلیر استریم لوکزامبورگ» باز می گردد؟

به هر حال این واقعیت را هم باید در نظر گرفت اکنون اقتصاد کشور با چالش های عدیده‌ای روبه رو است و نمی‌توان به واسطه نگاه‌های سیاسی ایالات متحده آمریکا و برخی دیگر از کشورها خود را از منابع درآمدی که حق مسلم ایران است محروم کرد. خصوصا که ما از یک سو با عدم تحقق درآمدهای حاصل از فروش نفت و احتمالاً عدم تحقق درآمدهای مالیاتی به واسطه رکود در اقتصاد در سایه شیوع کرونا مواجهیم که به هر میزان این تعطیلی و رکود تداوم پیدا کند، چالش‌های اقتصادی پررنگ‌تر خواهد شد و از طرف دیگر ما مسئله هزینه های مازاد تعریف نشده ای را در حوزه بهداشت و درمان برای تقابل با کرونا داریم که معلوم نیست تا کی و با چه شدتی این هزینه های بر کشور تحمیل شود.  مضافاً اینکه چالش های ناشی از کسری بودجه نیز به خودی خود مشکل آفرین است. بنابراین ما به منابع درآمدی مازاد، چه در داخل و چه در خارج نیاز داریم تا بتوانیم در سایه اقتضائات کنونی اقتصادی، آن را مصرف کنیم. به هرحال منابع ما در داخل بسیار محدود است و باید نگاهی هم به خارج از کشور هم باشیم؛ تمام چالش کشور تنها به حوزه بهداشت و درمان و تامین کالاهای بهداشتی برای مقابله با کرونا محدود نمی شود. ما چالش دیگری به نام تلاش برای تقویت کسب و کار و رونق تولید هم داریم. پس بدیهی است در این شرایط دولت باید تلاش جدی برای دستیابی به پول نقد و منابع درآمدی، ولو در خارج داشته باشد. 

کلید واژه ها: آلبرت بغزیان ایران آمریکا افزایش بهای نفت ویروس کرونا


( ۳ )

نظر شما :