عدم آشنایی مقامات امریکایی از سیاست های تهران
محاسبات غلط ایران و امریکا را تا آستانه جنگ برد
نویسندگان: مارک مازتی (Mark Mazzetti)، رونن برگمن (Ronen Bergman)، فرنا فصیحی
دیپلماسی ایرانی: گفت وگو با مقامات آمریکا، ایران و سایر کشورهای خاورمیانه و تحلیلگران بیرونی نشان میدهد که تنشهایی که در چندماه گذشته بین آمریکا و ایران اتفاق افتاد به دلیل بدسنجیهای دو طرف و سیل خشونتی بود که کشورهای گسترده خاورمیانه – از سوریه تا عربستان و عراق – را فرا گرفته بود.
دولت دونالد ترامپ کارزاری از جنگ مالی – تحت عنوان فشار حداکثری – را برای نابودی اقتصاد ایران به راه انداخت با این امید که دولت این کشور را وادارد تا به گفت وگوها پیرامون برنامه هستهای و عملیات نظامیاش در گستره منطقه بازگردد. اما ایران پاسخ این سیاست آمریکا را با حملات نیروهای مورد حمایتش به تاسیسات نفتی عربستان موسوم به آرامکو، نفتکشهای اماراتی و نیروهای آمریکایی در عراق داد.
تصمیم ترامپ برای ترور ژنرال سلیمانی سرانجام باید در برابر تهاجمات آینده ایران برای امریکا بازدارندگی ایجاد کند. اما به گفته برخی مقامات آمریکاییِ آگاه به پژوهش اخیر سازمان سیا، یافتههای این پژوهش نشان میدهد که ایران همزمان با تلاش برای ادامه تامین سرمایه برای فعالیتهای نظامیاش تحت تحریمهای آمریکا، به نظر میرسد که به پذیرش گفت وگوها درباره برنامه هستهایاش نزدیکتر نشده است.
مقامات اطلاعاتی اسرائیل هم باور دارند که افزایش تنشها فقط باعث شده که ایران برای دستیابی به تسلیحات هستهای مصمم تر شود و گامهای محکمی در مسیر ذخیره سوخت هستهای کافی و لازم برای ساخت بمب اتمی بردارد.
مقامات آمریکایی به دفاع از کارزار "فشار حداکثری علیه ایران" ادامه میدهند و باور دارند که این سیاست هزینه اقدامات نظامی ایران در خاورمیانه را افزایش داده، اما شکاف در ائتلاف ضدایرانیِ تحت حمایت آمریکا (که گفت وگوهای مخفیانه امارات متحده عربی و عربستان سعودی با ایران از نشانههای آن است) از تاریک بودن سرنوشت نظم تازهای خبر میدهند که ترامپ، رهبران کشورهای عربی خلیج فارس و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، به دنبال ایجاد آن در خاورمیانه بودند. در این نسخه تازه از نظم خاورمیانه قرار بود که اسرائیل و برخی کشورهای عرب سنی بر ایران، بزرگترین کشور شیعه در جهان، برتری یابند.
مقامات ایرانی هم به بدسنجی دچار شدند. آنها به اشتباه پنداشتند که پس از مجموعهای از عملیات نظامی تنشزا، ترامپ از پاسخ دادن به این تحرکات عقبنشینی خواهد کرد. اما او به جای عقبنشینی، در یک تصمیم غافلگیرانه، ژنرال سلیمانی را ترور کرد. به گفته کریم سجادپور، کارشناس ایرانی موسسه صلح بینالمللی کارنگی، "تهران و واشنگتن هر دو این درک اشتباه را داشتند که طرف مقابل فقط یک ببر کاغذی است."
به رغم حملات و تهاجمات منطقهای ایران، مقامات دولت ترامپ بازهم باورداشتند که تحریمها برای دگرش شیوه تفکر تهران کافی است. اما برخی متحدان نزدیک آمریکا از جمله دولت بریتانیا تاکید داشته و دارند که فشار اقتصادی به تنهایی ایران را به گفت وگوها باز نمیگرداند. گفته میشود، سفیر بریتانیا در ایران، سال گذشته بارها به واشنگتن سفر کرده تا با مقامات اطلاعاتی و دیپلماتهای آمریکا درباره دیدگاه رهبران ایران گفت وگو کند.
برخی مقامات پیشین دولت ترامپ میگویند که موضع کاخ سفید نشان میدهد که آنها درباره رهبران ایران دچار بدسنجیِ ناشی از کاستیهای اطلاعاتی و نداشتن ارتباط مستقیم با تهران هستند. کرستن فونتنرز (Kirsten Fontenrose)، کارشناس پیشین مسائل خاورمیانه در شورای امنیت ملی آمریکا، میگوید: "ما درباره تصمیمسازیهای ایران، آگاهی چندانی نداریم. افرادی که واقعا با ایرانیها گفت وگو میکنند از بازگشت آنها به میز گفت وگوها حرفی نمیزنند."
آریانه طباطبایی، کارشناس ایرانی اندیشکده رند کورپوریشین میگوید: "ایران درباره مذاکره سخن میگوید، سپس عقب میکشد و اعمال فشار در سطوح مختلف را از سر میگیرد. آنها سعی میکنند به آمریکا نشان بدهند که تحت فشار گذاشتن ایران هم از لحاظ اقتصادی و هم از لحاظ نظامی چه هزینه بالایی دارد."
ادامه بدسنجیهای رهبران دو طرف سرانجام به جایی رسید که به دنبال کشتهشدن یک پیمانکار آمریکایی در عراق، ترامپ ایران را تهدید کرد که مسئول هر گونه اقدام زیانبار در تاسیسات آمریکایی است و هزینه سنگینی را پرداخت خواهد کرد و ایرانی ها در پاسخ اعلام کردند که "آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند." تنها دو روز پس از این پیام، ژنرال سلیمانی ترور شد. سجادپور میگوید: "روشن بود که ایران انتظار نداشت ترامپ به این شکل معنادار پاسخ تلافیجویانه بدهد."
بیش از 9 ماه تنشزایی، قضاوت اشتباه و تبادل پیامهای خشمگینانه باعث شد ترامپ تصمیمی بگیرد که هم مشاوران نظامی آمریکا و هم مقامات ارشد تهران را غافلگیر کرد و ایران را واداشت تا گامی را بردارد که همواره از آن پرهیز کرده بود: حمله مستقیم و آشکار به اهداف نظامی آمریکا. به این ترتیب دو کشور به لبه جنگی تمامعیار نزدیک شدند.
بدسنجی ها هنوز هم ادامه دارد. مقامات آمریکایی با ادعای این که حملات موشکی ایران کشتهای نداشته، تاکید دارند که کارزار فشار حداکثری جواب داده و باعث شده ایران تسلیم خواستههای آنها بشود. در حالی که ایران، همچنان جسارت خود را حفظ کرده و هم در زمینه برنامه هستهای و هم در زمینه نفوذ نظامی منطقهای از تاکتیک های قبولِ مخاطره و رفتن تا مرز جنگ خودش دست برنداشته است.
منبع: نیویورک تایمز / تحریریه دیپلماسی ایرانی
نظر شما :