باز شدن جعبه پاندورای تحولات سوریه با نبرد ادلب
ایران توان کاهش تنش میان سوریه و ترکیه را در شرایط کنونی ندارد
گفت و گو از عبدالرحمن فتحالهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – به دموازات اقدام ارتش سوریه برای باز پس گیری مناطق اشغال شده ادلب که با حمایت های ارتش روسیه در حال پیگیری است و هر روز مناطق بیشتری به تسلط دولت دمشق در می آید، شاهد تشدید تنش در مناسبات آنکارا با ارتش سوریه و نیز تیرگی هر چه بیشتر در روابط ترکیه و روسیه هستیم. این در حالی است که مقامات دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران از اعلام آمادگی خود برای حل و فصل تنش صورت گرفته میان ارتش سوریه و ترکیه خبر داده اند. اما تداوم اقدام ارتش سوریه برای باز پس گیری مناطق بیشتر ادلب چه وضعیتی را در این کشور شکل خواهد داد؟ آیا آماده اعلام آمادگی جمهوری اسلامی ایران برای میانجیگری در تنش ارتش سوریه و ترکیه می تواند باعث فروکش کردن تخاصمات موجود شود؟ در پس این مسائل وضعیت ادلب چه آینده ای پیدا خواهد کرد؟ دیپلماسی ایرانی پاسخ به این سوالات را در گفت و گویی با فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین و کارشناس و پژوهشگر مسائل بینالملل پی گرفته است که در ادامه میخوانید:
عملیات ارتش سوریه در ادلب در حالی دنبال میشود که آنکارا طی روزهای گذشته بارها نسبت به پیشروی نیروهای نظامی سوریه اخطار داده و با تهدید خواستار توقف این عملیات شده است. به موازات این مخالفت ها شاهد افزایش تنش میان دولت آنکارا با مسکو و دولت دمشق هستیم. از نگاه شما اساساً ذیل این نکات دایره تنش های ترکیه با بازیگران حاضر در محور آستانه تا کجا پیش خواهد رفت؟ آیا با ادامه بازپس گیری مناطق ادلب توسط ارتش سوریه، ترکیه وارد یک جنگ تمام عیار با روسیه و ارتش سوریه خواهدشد؟
به نظر من دولت رجب طیب اردوغان در شرایط کنونی اساساً تمایلی به افزایش تنشها به خصوص در حوزه نظامی ندارد. به ویژه آن که اکنون ارتش ترکیه در لیبی نیز وارد جنگ شده است و این ورود باعث شده بخشی از تمرکز نیرو و توان ارتش ترکیه در شمال آفریقا هزینه شود. پس آنکارا به دنبال این نیست که ارتش خود را وارد یک جنگ دیگر بکند. البته از آن سو باید نگرانیهای امنیتی و ژئوپلیتیک ترکیه در قبال کردستان سوریه را هم مد نظر داشت. به خصوص آنکه اکنون تحولاتی که در ادلب و همچنین در منطقه شرق فرات و کردستان سوریه میگذرد، میتواند امنیت ترکیه را به صورت مستقیم درگیر کند. لذا ترکیه سعی دارد این ناامنی را در خود مرزهای سوریه مدیریت کند و مانع از انتقال آن به خاک ترکیه شود. با وجود تمام این نکات من معتقدم که ترکیه به دلیل سیاستهای عملگرایانه رجب طیب اردوغان به دنبال آن نیست که محور آستانه را ناکارآمد کند و یا آن را از هم بپاشاند، بلکه رئیس جمهوری ترکیه با برخی مواضع هشدار دهنده و تهدیدات دیپلماتیک سعی می کند تحرکات ارتش سوریه و حمایت ها و همکاری های روسیه را در مناطق ادلب تعدیل کرده تا نفوذ خود را در سوریه کماکان حفظ کند. لذا به نظر می رسد در منتهی الیه نگاه ترکیه مسئله مذاکره با روسها و کسب یک موافقت نسبی از دولت دمشق برای حفظ نفوذ ترکیه در مناطقی مانند ادلب و شرق فرات در دستور کار آنکارا باشد، نه جنگ نظامی. به عبارت دیگر ترکیه سعی دارد در سایه صرف کمترین هزینه نظامی، سیاسی، دیپلماتیک و انسانی بیشترین منفعت را به دست آورد.
اما در این میان به نظر میرسد که برخی مواضع رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه در عدم به رسمیت شناختن الحاق کریمه به روسیه که واکنشی به حضور ارتش روسیه در ادلب باشد، حساسیت های جدی را طرف روسی ایجاد کند. آیا ترکیه با این دست مواضع خود قید روابطش با روسیه را زده است؟
به هیچ وجه دولت اردوغان بنا ندارد روابط خود را با روسیه از دست بدهد. اکنون مناسبات گسترده نظامی آنکارا و مسکو سبب شده است که حتی نگرانی های جدی در ایالات متحده آمریکا شکل بگیرد. به خصوص در مسئله خرید اس ۴۰۰؛ لذا حفظ و تداوم روابط ترکیه و روسیه برای آنکارا بسیار جدی است. اما ترکیه ضمن تلاش برای خودداری از برهم خوردن راوبطش با روسیه به دنبال حفظ منافع خود در سوریه به دلیل همان نگانی هایی که اشاره کردم نیز هست. در این راستا ترکیه درست در شرایطی که با هیات نظامی روسیه در مورد پرونده ادلب مذاکره میکند٬ یگان تقویتی خود را به ادلب فرستاده است. البته نکته بسیار مهمی که باید به آن اشاره کرد این است که ترکیه کماکان امیدوار است با کمک دیپلماتیک دو متحد خود در روند آستانه یعنی جمهوری اسلامی ایران و روسیه مانع از تداوم پیشرویها و تسلط ارتش سوریه بر مناطق ادلب شود. لذا اساساً ترکیه اکنون در یک وضعیت پیچیده قرار دارد که نه به دنبال بر هم خوردن مناسبات مهم و راهبردی خود با تهران و مسکو در روند آستانه است و نه میتواند از اهداف، برنامه ها و منافع خود در سوریه چشم پوشی کند.
پس اعزام نیروهای ترکیه به مناطق ادلب به منظور پیگیری جنگ نظامی با ارتش سوریه نیست؟
به هیچ وجه. همان گونه که گفتم ترکیه بعد از پرونده لیبی به دنبال این نیست که پرونده یک جنگ دیگر را در سوریه و در کنار مرزهای خود باز کند. خصوصا که با شروع جنگ نظامی در سوریه قطعاً دایره ناامنیها به داخل خاک ترکیه نیز کشیده خواهد شد. از این رو ترکیه با اعزام نیرو به ادلب به دنبال تقویت نیروهای نظامی خود در این مناطق و بعد از آن در مناطق کردستان سوریه است تا بتواند شرایط را در خاک سوریه مدیریت کند. همان گونه که روسیه نزدیک به ۵۰ سال است حضور نظامی خود در استان لاذقیه سوریه را یک حق مسلم برای مسکو میداند اکنون ترکیه نیز به منظور تحقق منافع خود و همچنین رفع نگرانی هایش این حق را برای خود قائل است که مناطق نفوذ امنیتی و نظامی در ادلب و شرق فرات به منظور کنترل ارتش سوریه و کردهای این کشور داشته باشد تا بتواند موازنه قوا با روسیه را هم در سوریه ایجاد کند. از این رو با اعزام نیرو به ادلب به دنبال تقویت نیروهای نظامی خود در این مناطق و بعد از آن در مناطق کردستان سوریه است.
در این میان جمهوری اسلامی ایران از اعلام آمادگی خود برای میانجیگری در تنش ترکیه با ارتش سوریه بر سر ادلب سخن گفته است. آیا اساساً تهران توان این میانجیگری را در شرایط کنونی دارد؟
یقیناً نقش و جایگاه جمهوری اسلامی ایران در تحولات سوریه یک نقش جدی و ویژه ای است که میتواند ظرفیت و پتانسیل دیپلماتیک ایران را برای حل پرونده های میانجیگرایانهای مانند تنش در روابط دولت دمشق با آنکارا را به نتیجه برساند، اما نکته بسیار مهمی که در این میان نباید فراموش کرد به موضع نهایی جمهوری اسلامی ایران بر سر حق حاکمیت دولت سوریه بر کل خاک این کشور باز می گردد. پیرو این نکته و در حالی که ترکیه برای پادرمیانی در ادلب٬ خواهان مداخله ایران و روسیه برای عقب نشنینی ارتش سوریه در ادلب شده است٬ تهران و مسکو در اظهاراتی که نشان از وجود زاویه این دو بازیگر با نگاه ترکیه دارد٬ با هدف اصلی ارتش سوریه در به اختیاز گرفتن ادلب و تمامی خاک این کشور٬ مخالف نیستند. لذا اگرچه آنکارا به نقش و توانایی روسیه و همچنین جمهوری اسلامی ایران در حل و فصل مشکلات کنونی تا اندازه ای امیدوار است، اما اعتماد چندانی هم به تهران و مسکو در این رابطه ندارد و با یک دوگانگی، ضمن حفظ روابط دیپلماتیک خود با ایران و روسیه به منظور کاهش تنش با ارتش سوریه در مناطق ادلب، سعی در حفظ و تثبیت موقعیت خود در این مناطق دارد. با این تفاسیر و در شرایط فعلی به نظر نمی رسد که ایران بتواند آنچه را که ترکیه به دنبال آن است محقق کند و در نهایت شرایط کاهش تنش در مناسبات آنکارا با ارتش سوریه را شکل دهد. خصوصا اینکه اکنون ایران هم از حامیان جدی در بازپس گیری مناطق ادلب است.
علاوه بر نگرانی های امنیتی ترکیه با اقدام ارتش سوریه در بازپس گیری مناطق ادلب ما شاهد نگرانیهای اسرائیل در خصوص تسلط هرچه بیشتر ارتش سوریه بر مناطق بیشتری در این کشور هستیم. خصوصاً آنکه تلآویو امنیت خود را در تداوم تنش و تشدید جنگ نظامی در سوریه تعریف کرده است و از هر تلاشی برای پیگیری این تنش ها استقبال می کند. در این شرایط واکنش تل آویو به تداوم پیشرویهای ارتش سوریه در ادلب که به قدرت گیری محور مقاومت در کنار مرزهای سرزمین های اشغالی می انجامد، چه خواهد بود؟
ادلب جعبه پاندورای سوریه را باز کرد. لذا معلوم نیست دامنه تبعات و تاثیر اقدام دمشق در تسلط بر ادلب تا کجا و با چه شدتی خواهد بود. پیر وهمین مسئله علاوه بر مسئله تاثیر گذاری تحولات ادلب بر مناسبات ترکیه با روسیه، ایران و ارتش سوریه اکنون مسائل دیگری چون امنیت اسرائیل را هم تحت الشعاع قرار داده است که به نحوه خود باعث درگیر شدن بازیگان دیگری به خصوص آمریکا خواهد شد. چون واقعیت این است که وضعیت کنونی سیاسی و امنیتی در داخل سرزمین های اشغالی به واسطه اختلافات و تنش های شخصیت ها و احزاب اسرائیلی به منظور تشکیل دولت و کابینه در یک شراط حساس، بغرنج و پیچیده قرار دارد و همین مسئله باعث شده است. اتفاقات در همین شرایط حساس و شکننده امنیتی و سیاسی اسرائیل بود که دونالد ترامپ سعی کرد با اقدام هایی مانند رونمایی از معامله قرن قدری از حساسیت وضعیت کنونی اسرائیل در آستانه سومین دوره انتخابات پارلمانی به نفع بنیامین نتانیاهو بکاهد. حال در این شرایط حساس اگر ارتش سوریه بتواند اقتدار و تسلط بیشتری بر مناطق این کشور داشته باشد مطمئناً وضعیت امنیتی اسرائیل به یک وضعیت بغرنج تری کشیده خواهد شد و اتفاقا به همین واسطه است که اکنون میزان حملات هوایی و موشکی صهیونیست ها به سوریه بیشتر از گذشته شده است تا بتوانند با تضعیف موضع و قدرت ارتش سوریه از پیشروی های آن جلوگیری کنند. ضمن این که به دلیل مخالف ترکیه و اسرائیل در خصوص تداوم پیشروی ارتش سوریه در ادلب اکنون یک فصل مشترک ناخواسته میان آنکارا و تلاویو شکل گرفته است و به همین دلیل است که از یک سو شورای امنیت٬ خواستار برگزاری نشست فوقالعاده درباره ادلب شده است، در حالی که اعضای این شورا از محکوم کردن اقدامات اشغالگرایانه ترکیه در سوریه خودداری میکنند.
نظر شما :