همسایگان شرقی نگران جنگ در منطقه
تاثیر تنش ها بین آمریکا و ایران بر جنوب آسیا چگونه خواهد بود؟
نویسنده: فاطمه امان (از اعضای ارشد غیرمقیم مرکز جنوب آسیا در شورای آتلانتیک که در بیش از 20 سال گذشته درباره ایران، افغانستان و دیگر مسائل خاورمیانه مطلب نوشته)
دیپلماسی ایرانی: تشدید سریع تنش ها بین واشنگتن و تهران آشکارا محاسبات همسایگان جنوبی و غربی ایران به ویژه عراق را تحت تاثیر قرار داده است؛ اما آنچه کمتر مورد توجه قرار گرفته، پیامدهای این تنش ها برای همسایگان شرقی ایران بوده که به شدت نگران بروز یک درگیری جدید گسترده در مرزهای خود هستند.
تنش ها در روابط ایالات متحده و ایران چه پیامدهایی برای افغانستان خواهند داشت؟
هیچ کشوری بیشتر از افغانستان در برابر درگیری های ایالات متحده و ایران آسیب پذیر نیست. عواقب این تنش ها برای کابل از حد انتظار بیشتر است. مساله ای که فوریت دارد، اقتصاد بیمار افغانستان و تاثیر درگیری های نظامی بر زندگی روزمره مردم این کشور است. دولت ایران بارها به اخراج پناهجویان افغان تهدید کرده است. با افزایش تنش ها بین ایران و ایالات متحده، ایران هم به ویژه پناهجویان غیرقانونی را بیشتر تحت فشار قرار خواهد داد. شمار دقیق افرادی که از ایران به افغانستان بازگشته اند، مشخص نیست؛ اما با وخیم شدن شرایط امنیتی در افغانستان، بسیاری از این افراد مجددا درصدد ورود به ایران برخواهند آمد و در صورت اخراج رسمی، همه چیز خود را از دست خواهند داد.
یک نکته قابل توجه این است که طالبان یکی از گروه های تحت حمایت ایران به شمار نمی رود. بعد از حمله سال 2002 ایالات متحده به افغانستان و براندازی قدرت طالبان، ایران به طور فعالانه در تشکیل دولت پساطالبان مشارکت داشت و کمک های زیادی هم به بازسازی افغانستان کرده است. با این حال، شرایط زمانی تغییر کرد که ایران به احتمال استفاده ایالات متحده از افغانستان به عنوان پایگاهی برای حمله به آن مظنون شد. سخنرانی جورج دابلیو. بوش درباره «محور شرارت» از سوی مقامات ایران تاییدیه برنامه آمریکا برای حمله انگاشته شد. آن زمان بود که ایران از شبکه گسترده ای که در افغانستان ایجاد کرده بود، برای تحمیل شرایطی دشوار به «نیروهای اشغالگر» ایالات متحده استفاده کرد. آنچه واشنگتن از آن به عنوان همکاری تهران با طالبان یاد می کند نیز ریشه در همین تحولات دارد.
ظهور داعش استان خوراسان در افغانستان ایران را به شدت نگران کرد و محاسبات آن را تغییر داد. ایران از یک سو مجبور بود با حضور ایالات متحده در افغانستان مخالفت کند و از سوی دیگر، پر شدن خلاء ناشی از خروج نیروهای آمریکایی توسط داعش شود. همین مساله باعث شد که ایران با اطلاع قبلی دولت مرکزی افغانستان، با طالبان بیشتر در ارتباط باشد. دولت ایران روند صلح را از نزدیک زیر نظر داشته و نمی خواهد که ایالات متحده تنها پیروز میدان و «عامل صلح» باشد. در عین حال، ایران خواستار هرج و مرج در افغانستان یا بازگشت کامل طالبان یا بدتر از آن، ظهور گروه هایی مانند داعش خراسان نیست و تنها می خواهد که بخشی از هر روند صلح یا هرگونه توافق پایدار با طالبان باشد. ایران یک بازیگر اصلی منطقه ای است که به طور مستقیم تحت تاثیر اتفاقات در افغانستان قرار می گیرد. صلح پایدار بدون اجماع منطقه ای فائق نمی آید و ایران هم بخش مهمی از منطقه است.
شرایط درباره پاکستان، همسایه دیگر ایران در شرق، چگونه خواهد بود؟
روابط پاکستان و ایران در سال های اخیر بسیار آسیب دیده و یکی از دلایل اصلی آن تنش ها بین ایران و ایالات متحده بوده است. منطقه بلوچستان در هر دو کشور ایران و پاکستان به شدت ناآرام و مستعد شورش است. ایران و پاکستان مرتبا یکدیگر را به دلیل فعالیت های شورشیان مسلح فعال در هر دو طرف مرز، متهم می کنند. به علاوه، پاکستان برای فاصله گرفتن از ایران از سوی عربستان سعودی و ایالات متحده تحت فشار قرار گرفته است. بسیاری از مزایای اقتصادی که ایران و پاکستان می توانستند از آنها بهرمند شوند، تحت تاثیر روابط ضعیف قرار گرفته است.
به نظر می رسد سران هر دو کشور درک متقابلی از نیازشان به یکدیگر دارند. با این حال، وضعیت اقتصادی و سیاست داخلی پاکستان جایی برای مقاومت آن در برابر فشارهای خارجی باقی نمی گذارد. پاکستان اکنون در شرایط بسیار سختی قرار دارد. پس از ترور سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس ایران، شاه محمود قریشی، وزیر امور خارجه پاکستان، گفت که در صورت درگیری ایران و ایالات متحده، کشورش طرف هیچ یک را نخواهد گرفت: «خاک پاکستان علیه هیچ کشور دیگری مورد استفاده قرار نخواهد گرفت و پاکستان بخشی از درگیری منطقه ای نخواهد شد.»
یک دلیل مهم تر مخالفت پاکستان با درگیری نظامی ایران و ایالات متحده این است که هیچ کشوری در منطقه نمی تواند از عواقب چنین جنگی فرار کند. سراسر منطقه پر از جنگ و ویرانی است و هیچ کسی تمایلی به یک درگیری نظامی جدید ندارد. در همین راستا، پاکستان آشکارا سعی کرده خود را به عنوان یک میانجی بالقوه بین ایالات متحده و ایران و از نظر تئوری، بیشتر بین سعودی ها و ایران معرفی کند. عمران خان، نخست وزیر پاکستان، به محدودیت های خود در این زمینه آشناست و می داند که کشورش قدرت لازم برای عمل به عنوان واسطه در یک محیط بسیار پیچیده را ندارد؛ اما به هر حال، تلاش های او می تواند هم برای وجهه خارجی پاکستان و هم برای شخص عمران خان در صحنه سیاست داخلی خود باشد و حتی این احتمال وجود دارد که تلاش های پاکستان بتواند به کاهش تنش ها کمک کند. وضعیت موجود چالش برانگیز و بسیار خطرناک است، اما این امید وجود دارد که دو کشور متوجه باشند که قدرت نظامی نمی تواند امنیت واقعی را به منطقه بیاورد.
منبع: ریسپانسیبل استیت کرفت (دولتداری مسئولانه) / مترجم: طلا تسلیمی
نظر شما :