جنگ ، شجاعت و تکنولوژی
به فکر انتقام به شیوه ژاپن و آلمان باشیم
نویسنده: صادق ملکی، استراتژیست و کارشناس ارشد سیاسی
دیپلماسی ایرانی: سردار قاسم سیلمانی از محدود مردان باقی مانده از روزها و سال های جنگ بود و آنچنان رفت که شایسته اش بود. رفتنی که خود فرصتی برای وحدت و آشتی ملی شده و آحاد مردم از هر جنس و فکر در کنار هم قرار داده و تشییع با شکوهش نه تنها پیام برای امریکا، بلکه نمودی از انتقام بود. سنگینی غم فراغ اوغیر قابل وصف است. با وجود این درد بزرگ، باید قلب را تسلیم عقل کنیم و در حالی که در تب انتقام می سوزیم باید گام ها و در این میان انتقام را هوشمند و محاسبه شده و در مسیر عقلانیت برداریم. باید در سوگواری سردار و فراق او، به مصلحتی تن دهیم که حکمت در آن است. باشد که شهادت سردار نیز منشا خیر شود.
توجه کنیم نگاه عمومی بخش مهمی از جامعه ایرانی به جنگ همچنان سنتی و بیش از هر چیزی متکی به جسارت در قبای قهرمانی و پهلوانی های فردیست. عنصر شهادت بخصوص در فرهنگ تشیع و متاثر از کربلا و نگاه عاشورایی در تقویت این نگاه، نقش محوری داشته و دارد. این فرهنگ هر چند ارزشمند و بخش مهمی از هویت ایرانی است اما در عصر تکنولوژی و جنگ های نرم افزاری نمی تواند چون گذشته نقش اساسی و تعیین کننده داشته باشد. در مواجه با شرایط حاکم بر جهان، باید این نگاه را بر مولفه های قدرت منطبق کرد و به واقعیت ها تن داد.
می دانیم که در درگاه اردبیل و در رابطه مرید و مرادی میان نوادگان شیخ صفی و یارانش، جهاد و شهادت مهمترین مولفه قدرت بود. همین ویژگی و نکته از دلایل ظهور ایران قدرتمند در دوران صفویه بود.
قفقازخصوصا نواحی تحت سلطه گرجی ها و ارامنه برای خانقاه اردبیل محل جهاد و جمع آوری غنایم بود. نوادگان شیخ صفوی با مریدان جهادی عاشق شهادت، غالبا در تهاجم به این مناطق پیروز نبردها بودند. مریدان صفوی در جنگ ها و به هنگام آرایش در مقابل دشمن، قبل از آغاز نبرد با ذکرهای عاشورایی و شور گرفتن و زدن شمشیر بر سر خود با چهره های خون آلود خود، چنان رعب و وحشتی در دل سربازان دشمن ایجاد می کردند که نتیجه آن غلبه اندک مریدان به خیل گرجی ها و ارامنه بود. این شیوه نبرد حماسی در عقبه ذهنی امثال محمد مجاهد و کسانی که فرمان جهاد علیه روس ها دادند از علل مهم شکست در برابر قدرت برتر روس ها شد و در فرجام خود به قرداد ننگین ترکمنچای منجر شد.
امروز نیز کسانی هستند که تصورشان از جنگ، همچنان برخواسته از جنگ های سنتی با شور و هیجانات سلحشوری است. این در حالی است که می دانیم که در دنیای امروز آنچه تعیین کننده نتیجه نبرد است، نه شور و شجاعت فردی، بلکه تکنولوژی و برتری نرم افزاری در کنار سایر مولفه های قدرت چون اقتصاد است.
شجاعت مهم است اما در جنگ های امروز نه جسارت و قهرمانی، بلکه برتری تکنولوژی متکی بر نظام سیستمی عامل تعیین کننده نبردهاست.
کسانی که امروز بر شیپور جنگ می نوازند، بدانند که دیگر در جنگ ها، رجزخوانی ها و سلحشوری های فردی کارایی نداشته و تنها قدرت نظامی، اقتصادی و سیاسی و به تعبیر بهتر مجموعه ظرفیت های کشورهای متخاصم تعیین کننده نتایج جنگ هاست.
اینجا ایران است با دولت مردانی که دولت داری به طول تاریخ بشریت دارند. ما به عنوان ایرانی و در انتخاب های نهایی بارها نشان دادهایم به گزینه هایی تن می دهیم که عقلانیت راهنمایی رسیدن بدان باشد. رمز ماندگاری ایران و ایرانی در گذر از پیچ های سخت تاریخی که بقای ایران را تضمین کرده در ظهور این عقلانینت در دوره های حساس بوده است.
نکته آنکه قاسم سلیمانی رفت اما سیستمی که او در تقویت آن نقش اساسی داشته مانده است. می توان انتقام او را گرفت، اما هر گامی در این جهت باید هوشمندانه باشد. در این میان می توان این انتقام را به شیوه آلمانی و ژاپنی و ... نیز گرفت. آلمان و ژاپن امروز به جایگاه و اهدافی دست یافته اند که با جنگ بدان هرگز نرسیده و نمی رسیدند. باشد که تجربه ها محل درس باشد.
نظر شما :