یازدهمین بخش از سلسله یادداشت های جدید سرکیس نعوم
ایرانی ها در لحظات سخت متحد می شوند
دیپلماسی ایرانی: امسال برای نهمین سال متوالی است که دیپلماسی ایرانی یادداشت های سرکیس نعوم را منتشر می کند. این یادداشت ها بعد از سفر وی به امریکا و دیدارش با مقامات فعلی و سابق امریکایی به طور مرتب در روزنامه النهار منتشر شده است. به دلیل تغییراتی که در روزنامه النهار ایجاد شده نتوانستیم به همه این یادداشت ها دسترسی داشته باشیم اما آن دسته از یادداشت هایی که امکان دسترسی به آنها وجود داشته و از اهمیت و جذابیت بالایی برخوردار بوده است را تهیه و منتشر می کنیم. در این جا یازدهمین بخش از این یادداشت ها را می خوانید:
در ادامه دیدارم با یکی از افراد فعال در داخل دولت امریکا که در فرایند صلح خاورمیانه از ابتدای آن از قبل از سه دهه پیش تا کنون مشارکت داشته و اکنون به یک پژوهشگر مهم در یکی از مراکز مطالعاتی واقع گرا در واشنگتن تبدیل شده است، گفتم: ملت ایران امریکا را دوست دارند. حاکمان آن به دنبال تعامل اقتصادی و تجاری با چین هستند، کشوری که در عصر تحریم های تحمیلی علیه آن و علیه کشورش به آن نیاز دارد. البته چین به نیازهای آنها پاسخ نمی دهد مگر در زمانی که احساس می کند به ایرانی ها نیاز دارد. اما ایرانی ها عموما امریکا و آلمان و اروپا را ترجیح می دهند. ایرانی ها ملتی هستند که به خود افتخار می کنند. حتی ایرانی – امریکایی ها یا کسانی که در امریکا اقامت دائم گرفته اند نیز در جریان اختلاف ایران و امریکا بر سر پرونده هسته ای در کنار کشور مادرشان، ایران ایستادند. به هر حال من فکر نمی کنم ایران به امریکا حمله کند یا امریکا به طور مستقیم با آن بجنگد مگر این که مجبور شود.
گفت: ترامپ و پمپئو دنبال تغییر نظام در ایران هستند.
گفتم: این دو گفتند خوشحال خواهند شد اگر حکومت در ایران تغییر کند یا به واسطه تحریم های امریکا و تحریم های بین المللی تحمیل شده علیه ایران سرنگون شود. اما هر دو تاکید کردند که این هدفشان نیست. هدفشان وادار کردن تهران به نشستن پشت میز مذاکره برای گفت وگو و بازبینی بر سر توافق هسته ای است که در سال 2015 امضا شده، همچنین گفت وگو بر سر موشک های بالستیک ایران و نقش منطقه ای آن است. البته بعضی ها در منطقه و جهان ادعا می کنند که در درون ایران بر اثر مشکلات اقتصادی یا ضربات اقتصادی امریکا یک خشم اجتماعی به وجود آمده و بین مقامات ایرانی اختلاف افتاده است. اما آنها که در راس نظام هستند نادان نیستند. چند وقت پیش بود که محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران استعفا داد و ایرانی ها همگی بعد از آن اختلافات را کنار گذاشتند و به حمایت از او برخاستند. یا سال گذشته تظاهراتی از مشهد شروع شد و عده ای می گفتند که این تظاهرات آغازگر اختلافات داخلی خواهد بود، اما همین که ولی فقیه، آیت الله خامنه ای گفت که مشکل فسادبرانگیز امریکا نیست بلکه مشکل داخلی است، اعتراض ها متوقف شد و به دنبال راه حلی برای حل مشکلات داخلی برآمدند. همچنین به وقتش گفته شد که حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران در پرونده هسته ای و پرونده ای اقتصادی و مبارزه با فساد شکست خورده و هزینه آن استعفای اوست. اما نتیجه همه این حرف ها این شد محافظه کاران و تندروها و میانه روها به رهبری آیت الله خامنه ای تمکین کردند و روحانی و سپاه پاسداران برای رویارویی با تحولات منفی در داخل و فشارهای خارجی امریکا و غیر امریکا در یک صف ایستادند و اختلافات را کنار گذاشتند. دلیل اصلی این اتفاق پشتیبانی از نظام بود.
سپس گفتم: قاسم سلیمانی در ایران شخصیتی میهنی – ملی شده و حتی از این بالاتر از لحاظ درجه اهمیت شماره یک است. در ایران هر اتفاقی بیفتد روحانیت و سپاه پاسداران و مردم و تمامی ارکان نظام در کنار هم هستند و اجازه نمی دهند دشمن میانشان تفرقه بیندازد. این بدان معناست ایران نه تجزیه می شود نه از هم می پاشد و نه نقش و مسئولیت منطقه ای اش را واگذار می کند.
ادامه دارد...
نظر شما :