بهره بانکی فلج کننده عضلانی اقتصاد است
تحریم سرمایه گذاری بدترین نوع تحریم
نویسنده: مجید گودرزی، مدرس مدیریت مالی دولتی
دیپلماسی ایرانی: گیلن باره (GBS) یک بیماری مهلک است که اعصاب بدن و دست ها و پاها مبتلا و به مرور و بدون درد شروع به فلج کردن بدن می کند.
زمانی که در سال ۱۳۹۰ در ستاد یکی از نمایندگان مجلس که برای یک سخنرانی اقتصادی دعوت شدم، به عواقب شوم نرخ بهره ۲۰ درصدی و بالاتر اشاره کردم و هشدار دادم که به زودی بحران های اقتصادی شروع خواهند شد. اما ما را متهم به پیش گویی کردند. سال هاست که هشدارهای بی حد ما را نسبت به بروز این بیماری در اقتصاد را نشنیده گرفتند و بدتر آن که علیه ما مواضع تند اتخاذ کردند.
بهره یک فلج عضلانی اقتصادی است که دیر یا زود اثرات مهلک خود را در اقتصاد خواهد گذاشت.
کسانی که بین بهره و ربا تمییز قائل می شوند دروغ می گویند. چرا که کارکرد های مخرب هر دو کاملا یکسان است. مثلا هر دو باعث افزایش هزینه های تامین مالی می شوند.
یکی از اساسی ترین بنیان های اقتصادی که تقریبا تمام ارکان اقتصادی کشورها را تحت تاثیر قرار می دهد " نرخ بهره" است.
شاید به همین خاطر باشد که خداوند سبحان در قران کریم ۸ بار گرفتن ربا را محکوم کرده است. خداوند فعل ربا را برابر با جنگ با خودش می داند. اما مسئولان ما نه.
امام صادق (علیه السلام) می فرماید: "یک درهم ربا نزد خداوند، از هفتاد بار زنا با محارم خود بدتر است".
این جایگاه ربا در دین مبین اسلام است.
من اعتقاد راستین دارم بدترین ظلمی که در حق اسلام شده، نامگذاری این نوع از بانکداری به نام "بانکداری اسلامی " است.
حتی صهیونیست ها هم در نظام بانکی خود نرخ بهره بیش از ۶ درصد ندارند. چرا که آنها و همه اقتصاددانان جهان از تبعات نرخ بهره به خوبی آگاه هستند. اما در ایران منافع جای قوانین اقتصاد را گرفته است. و بدتر از آن اینکه به نظر می رسد این نوع از بانکداری یک طرح خوب طراحی شده برای براندازی نظام اقتصادی کشور ماست؛ که شوربختانه هزینه این براندازی را هم خودمان می پردازیم.
در اکثر کشورهای پیشرفته حساسیت بسیار زیادی در خصوص تعیین نرخ بهره وجود دارد.
به همین خاطر یکی از اولین تحریم های بین المللی که متاسفانه اثر گذارترین آن هم هست، تحریم سرمایه گذاری بین المللی است. اثرگذاری این تحریم به آن دلیل است که نرخ بهره ۲۰ درصدی و حتی بالاتر یک "تحریم سرمایه گذاری داخلی" است و تمام فعالیت های اقتصادی با بازدهی زیر ۲۰ درصد غیر اقتصادی و دیوانگی محسوب می شوند.
این در حالی است که صرف ریسک هم عموما در سرمایه گذاری ها لحاظ می شود و اگر صرف ریسک را برای ایجاد رقابت به سرمایه گذاری ۱۰ درصد در نظر بگیریم ، یک سرمایه گذار باید سود سرمایه خود را ۳۰ درصد محاسبه کند، تا اقدام به سرمایه گذاری کند. طبیعتا این بازدهی در شرایط ثبات اقتصادی ممکن نیست و تنها در تلاطم های شدید اقتصادی است که توجیه دارد و یا سود بدون ریسک بانکی.
ما اکنون نفت می فروشیم تا سود ۱۵۳۰ هزار میلیارد تومان سپرده های بانکی را تامین کنیم و هر روز بر میزان این سپرده ها که بیشتر ناشی از نرخ سرمایه گذاری منفی و رشد افسار گسیخته نقدینگی در کشور است، افزوده می شود.
زمانی که نرخ بهره افزایش می یابد بر تمام بخش های اقتصاد تاثیر مستقیم دارد. از جمله کاهش تولید، افزایش تورم، افزایش بیکاری، کاهش صادرات (الا در صورتی که نرخ ارز دستکاری می شود)، افزایش فقر، افزایش رکود و ...
اکنون در کشور ما هزینه تامین مالی در بخش تولید حدود ۱۸ درصد، در بخش توزیع همین مقدار و در بخش مصرف هم همان ۱۸ درصد است و یک کالا از تولید تا مصرف ۵۴ درصد هزینه تامین مالی دارد. بهره رابطه مستقیم با نرخ سرمایه گذاری، میزان صادرات، نرخ اجاره و هزینه نهایی تولید دارد. بخشی از تورم نشات گرفته از هزینه تامین مالی نامتعارف و بسیار بالا در کشور است. این در حالی است که عده ای به غلط تورم را دلیل نرخ بهره بالا می دانند.
نرخ بهره ۱۸ درصد غیر قابل رقابت در بازارهای جهانی است و کالای بسیار گران ایرانی توان صادرات ندارد، مگر با دستکاری ارزش پول ملی و یا ظلم در حق کارگر با حقوق ۱۰۰ دلاری.
نظر شما :